دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود
دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود

"این روزها"

یک اشتباه بعد از شیم/ی درم/انی باعث شد حال نفس بد بشه 


متاسفانه نفس رفت استخر و اونجا علاوه بردوساعت شنا کردن ، یک ساعت هم تو سونا بخار نشست و همین باعث شد که حالش بد بشه . از طرفی اینهمه تاکید پزشک مبنی بر بی عوارض بودن شیمی درمانی ، این طورها هم نبود ... 


خلاصه کار به جایی رسید که روز سه شنبه وقتی نفس روی ترازو ایستاد و دیدم حدود چهار کیلو وزن کم کرده ، مغزم شروع کرد به سوختن . 


فکر کنید از شنبه تا سه شنبه چهارکیلو 


به پرستار شی/می درم/انی زنگ زدیم، گفت : این کاهش وزن در روزهای اول طبیعیه ، تحمل کنید اگر ادامه داشت دوباره تماس بگیرید . 


به نفس گفتم من به خورد و خوراک تو مشکوکم . هر چی بهت میگم غذا چی داشتی میگی ماهیچه . باید غذاهای متنوع بخوری و وعده های زیاد و حجم کم .


 تو این چیزا رو رعایت نمی کنی . مثلا ساعت یازده صبح میگی صبحانه خوردی و از اون طرف الان ساعت پنج بعد از ظهره  من دارم برات قلوه درست می کنم !!!!


آخه اینهمه ساعت باید فاصله بیفته؟؟


گفت : مهربانو هم کم اشتها شدم، هم گیج میشم نمیدونم چی بخورم .

تو به من بگو چی بخورم . 


گفتم : دو تا راه داری یا هر روز حدود ساعت ده کل غذای روزت رو برات بفرستم ، یا برنامه برات بنویسم اجرا  کنی؟

گفت: نه اگر بهم غذا برسونی از نظر عصبی اذیت میشم ، هر وقت فکر میکنم تو با اینهمه مشغله ت بیای هی بپزی بذاری برای من ، اعصابم خورد میشه و هر چی بخورم کوفتم میشه .


 قول میدم بهم برنامه بدی اجرا کنم . 


این شد که نشستم براش برنامه نوشتم . 


روزهای هفته صبحانه بین 9-10میان وعده یکساعت قبل ناهارناهار 
شنبهعدسی(عدس +جو دوسر)1ل آب طالبی+نصف مشت پستههرنوع کته +ساق بوقلمون+سالادفصل
یکشنبه املت (گوجه+تخم بلدرچین+زعفران)1ل آب هویج+نصف مشت فندوق و پستهخورشت فسنجون با گوشت بوقلمون+ماست پروبیوتیک 
دوشنبهفرنی با بادام پوست کنده +نون سبوس دار 1ل آب سیب +نصف مشت آجیل درختی کته ماهیچه با سالاد فصل 
سه شنبهپاچه 1ل آب طالبی+مقدار کمی مغزکته و خوراک لوبیا سبز با گوشت کبک+سالاد فصل
چهارشنبهعدسی(عدس +جو دوسر)1ل آب هویج+نصف مشت فندوق و پستهپلو و خوراک بلدرچین +است پروبیوتیک
پنجشنبهاملت (گوجه+تخم کبک+زعفران)1ل آب سیب +نصف مشت آجیل درختی کته +خورش مرغ و آلو ولی با ساق بوقلمون +سالاد فصل
جمعهفرنی با بادام پوست کنده +نون سبوس دار 1ل آب طالبی+نصف مشت مغزکته جوجه کباب یا کباب +سالاد فصل 

نکته : سالاد فصل حتما با روغن زیتون و لیمو ترش تازه 


وعده اصلی با ماهی قابل جایگرینه 


روزهای هفته میان وعده دو ساعت بعد از ناهارمیان وعده دو ساعت قبل ازشامشام
شنبه1لیوان آب انبه +1برش نان چاودار+کرم کنجد یا کره بادوم زمینی 1لیوان شیر ترجیحا" بدون لاکتوز +بیسکویتفیله تفت داده شده +فلفل های رنگی +هویج و کدوی بخار پز 
یکشنبه1ل آب هندوانهیک کاسه کوچک انواع میوه های متنوع خورد شده +گردوی خورد شده و عسلسوپ جوجه +نان سبوس دار
دوشنبه1ل اب پرتقال +یک برش نان سبوس دار +کرم کنجد یا کره بادوم زمینی چند میوه متنوع کوکوی سبزیجات +خیار و گوجه حلقه شده
سه شنبه1ل شیرموز + بیسکوییتیک کاسه کوچک انواع میوه های متنوع خورد شده +گردوی خورد شده و عسلکباب تابه ای +یک کاسه ماست و نون غلات
چهارشنبه1لیوان آب انبه +1برش نان چاودار+کرم کنجد یا کره بادوم زمینی 1لیوان شیر ترجیحا" بدون لاکتوز +بیسکویتفیله تفت داده شده +فلفل های رنگی +هویج و کدوی بخار پز 
پنجشنبه1ل اب پرتقال +یک برش نان سبوس دار +کرم کنجد یا کره بادوم زمینی فرنی بادوم و عسلاستیک با سس قارچ +فلفل های رنگی + پوره سیب زمینی 
جمعه1ل شیر موز +بیسکوییتچند میوه متنوع سوپ جوجه +نون سبوس دار



این برنامه رو به دکتر و کارشناس تغذیه نشون دادم و گفتند عااالیه ، حالا مهم اینه که اجرا بشه . 


بعد از ظهر چهارشنبه هم با هم رفتیم خرید و همه ی مایحتاج رو تهیه کردیم.


تا دیروز ضعف و بی حالی تا حدود زیادی برطرف شده ولی می دونم برنامه اونطور که باید اجرا نمیشه 


"لطفا اگر پیشنهادی دارید برام بنویسید این برنامه برای یک هفته ست و تغییر میکنه"



*************




حدود ده دوازده روز پیش بلیط تیاتر " پچ پچه های پشت خط نبرد " رو گرفته بودم .


 پنجشنبه شب که بیست و ششم مرداد و مصادف با بازگشت پرستوها ی وطنم بود با مهردخت به دیدن نمایش رفتیم . 



هر چقدر تا حالا نوید محمدزاده رو بعنوان بازیگر فوق العاده و قابل قبول داشتم ، بعد از دیدن این نمایش احترام و تحسینم نسبت بهش چند برابر شد . 



انقدر دیالوگ های این نمایش زیباست که حد نداره و پر واضحه در مورد چند تا رزمنده پشت خط جنگه .

 

نوید با نام علیرضا ، رل یه سرباز شیطون و بامزه رو بازی میکنه که معمولا برای عشق و حال و الواتی پیش دوستای دیگه ش تو شهرای اطراف میره و جیم میزنه و با هر ترفندی شده از زیر پاس در میره . 


اما در اواخر نمایش و شب عملیات دچار افسردگی و یاس میشه .


 این قسمت های کار بی نظیر بود و با شنیدن دیالوگ های جانسوزش اشک م مثل رود از چشمام جاری بود . 



علیرضا : باقر من از مردن نمی ترسم ، می ترسم بعد ها وقتی بچه ها رو عکسامون سیبیل می کشن ، ندونند که ما کی بودیم و چکار کردیم . 


می ترسم ما زیر خاک باشیم و وضعیت شهرامون هنوزم همینطور خاکی باشه 


درست اخر کار هم، تو نور کم صحنه شروع کرد به تعریف و بازیِ  این داستان ، که: 


 یه شب یه ادمی که دهنش به سمت راست کج بود وارد یه هتل میشه . 


میگه من یه اتاق میخوام ، هتدار بهش میگه فقط یه اتاق پنج تخته داریم .


اونم موافقت میکنه و میره تو اتاق میبینه یه شمع روشنه هر چی با دهن کجش فوت میکنه شمع خاموش نمیشه و بیخیال میشه . 


نفر بعدی که دهنش به سمت چپ کج بوده میاد و اونم همین مراحل رو طی میکنه و شمع خاموش نمیشه 


بعدی میاد دهنش به سمت تو بوده و اونم همینطور ناتوان میمونه .


 تا اخرین نفر یه ادم سالم بوده . هر چهار نفر قبلی بهش میگن میتونی این آتیش  رو خاموش کنی ؟ 

اینجا نوید سرش رو تو دستاش گرفت و سییر از ته دل گریه کرد .


 بعد سرش رو بلند کرد و گفت : خاموش کردن این آتیییش کاری نداره و با دستش خیلی راحت شعله رو خاموش کرد . 


من اینجا دیگه هلاک شده بودم . 


نفرین به هر چی جنگه و خدا باعث و بانی هاشو لعنت کنه 


دوستتون دارم 



مادر دو دختر عزیزم جواب سوالت رو برات ایمیل کردم 


نظرات 41 + ارسال نظر
هانیه شنبه 25 شهریور 1396 ساعت 04:18 ب.ظ http://khoda-behtarindost.blogfa.com

سلام تازه با وبلاگتون آشنا شدم قدیما می گفتند آب گوشت گوسفند برای بدن خیلی خوبه و مقوی هست
ایشالا نفس هم زودتر خوب میشه

سلام . خوش اومدی هانیه جان و خوشبختم از اشناییت عزیزم .
ممنونتم . ان شالله عزیزم

مینو پنج‌شنبه 9 شهریور 1396 ساعت 11:51 ق.ظ http://Milad321.blogfa.com

سلام مهربانو جان.امیدوارم جناب نفس هر چه زودتر مشکلشون رفع بشه.
یکی از چیزهایی که برای وعده صبحانه مفیده 'مخلوط پودر چوادار و شیر هست.پودر چوادار بعضی جاها در قوطی هایی به اسم کاپیتان اوت فروش میره.یک قاشق داخل یک لیوان شیر و دو سه دقیقه داخل مکرو فر بپزه.

سلام مینوی نازنینم .
ممنون از محبتت . حتما تهیه می کنم

الی پنج‌شنبه 2 شهریور 1396 ساعت 10:40 ق.ظ http://elhamsculptor.blogsky.com/

سلام عزیزم ببخشید دخالت کردم توی برنامه غذاییتون یه نظری داشتم اخه خاله من هم شیمی درمانی میشد و داروی هرسپتین میگرفت
بعد از چند مرحله و امتحان متخصص های مختلف تغذیه دیدیم عوارض دارو هر روز داره بیشتر میشه تا یک متخصص طی سنتی بهمون گفت داروهای شیمی درمانی از لحاظ طبع بسیار گرم هستن و بهتره از نوشیدنی های طبع خنک استفاده بشه مثل اب هندونه به جای طالبی و انبه یا عرقیاتی مثل بیدمشک و کاسنی
و برای جلوگیری از ضعف بهتره گوشت ...مغزها مثل پسته استفاده بشه
باز هم شما مشورت کنید
چون برای خالم نتیجه داد و عوارضی مثل ریزش مو و تهوعش خیلی بهتر شد
البته خب نوع داروها هم قطعا متفاوته

سلام الی جانم خیلی هم لطف کردی عزیزم دخالت کدومه
نفس ریزش مو و تعوع نداره ولی دل پیچه چرا
اسم داروش هم متفاوته ، گفتند از گرمی ها استفاده کنید . راست میگی نکنه اینا زیاد گرم باشه ؟؟
بازم بهتره زنگ بزنم به دکترش و دقیق تر بپرسم .
خاله جون رو ببوس امیدوارم بیماری کلا گورش رو گم کرده باشه
ممنونتم الی جون

مریم پ پنج‌شنبه 2 شهریور 1396 ساعت 02:23 ق.ظ

سلام بلدرچین زیاد مصرف کنید یا کبابی یا پخته و یا عصارشو مثل عصاره گوشت بگیرید با لیمو ترش مصرف کنید واقعا قوت میده پاچه هم برای بالا بردن پلاکت عالیه ،شیر و پودر بادومو قاطی کنن اونم عالیه قوت میده ، ٤ مغزم روزانه از هر کدوم ٥ تا ، حواستون باشه بعد از هر وعده غذایی دهانشویه کنن و اپری بزاغ بزنن چون دهان ممکنه دچار زخم بشه البته ابنباتهای تشدید کننده بزاغ دهانم هست،،هرگزتو اب استخر نباید برن بخاطر شیمی درمانی گلبول سفید سطحش کم میشه اب استخر سرشار از میکروبه ،انشاله بزودی خوب میشن ،برای مادر منم دعا کنید ایشونم درگیر شیمی درمانی هستن

سلام مریم جان
عزززیزم برای مامان متاسف شدم الهی خدا همه ی بیماران رو شفا بده و لباس عافیت به تن کنند و این دوران سخت تموم بشه .
چهار مغز ، پاچه ، بلدرچین تو برنامه غذاییش هست ولی درمورد دهانشویه و آب استخر نمیدونستم ممنونم که یادآوری کردی .
عزیزم مامان گلت رو ببوس و بگو که به یادش هستم و برای سلامتیش دعا می کنم .

نسرین چهارشنبه 1 شهریور 1396 ساعت 01:18 ق.ظ http://yakroozeno.blogsky.com/

آره ما نسرین ها هممون ماهیم از خوبی

من ناز همه تون رو می خرم تک به تک

پونی چهارشنبه 1 شهریور 1396 ساعت 12:42 ق.ظ http://pppooonnnyyy.blogfa.com/

درود

با کلی عکس از بلغارستان - سری دوم به روزم و منتظر نظرات پربارتان[گل]

درود بر تو پونی عزیز
خدمت می رسم عکسایی که میذاری عاااالین

مهرگل سه‌شنبه 31 مرداد 1396 ساعت 03:51 ب.ظ

مهربانوی عزیز سلام
من متاسفانه آشپزیم خوب نیس معمولیه و نمیتونم کمکی بهت کنم اما این اطمینان رو بهت میدم که این کاهش وزن موقتی و گذراس و حال جناب نفس زود زود زود خوب میشه شک ندارم
براشون آرزوی صحت و سلامتی دارم و البته همه ی مریض های جهان
راستی بگم از جنگ بیزارم اصلا نمیتونم تصورش رو کنم خدا هیچوقت امنیت رو از کشوری نگیره ان شاءالله

مهر گل نازنین سلام به روی ماهت
قربون محبتت عزیزم ، کامنتت باعث دلگرمی و ارامشمه .
الهی امین کاش همه ی دنیا در امنیت و صلح باشه (یک ارزوی محاااال)

نیلوفر سه‌شنبه 31 مرداد 1396 ساعت 03:31 ب.ظ

درک میکنم مهربانو جان،من فکر میکنم با کمی خلاقیت و مراجع به رسپی های متنوع میتونیم افراد ناسالم خور رو هم با خودمون همراه کنیم.مثلا شما همین هویچ رو که بیچاره اصلا به چشم نمیاد با روغن زیتون و ادویه های مختلف در فر درست کن بعد روش جعفری خورد شده تازه بریز.ببین ترکیب نارنجی و سبز چه احساس تازگی به ما منتقل میکنه و اشتها تحریک میشه..یا مثلا نخود پخته رو با کاری و فلفل قرمز تفت بده بریز کنار سالادت.سرچ کنید buddha bowlو ایده بگیرین.غذاهای ایرانی واقعا خوشمزه هستند ولی متاسفانه ارزش غذایی ندارند.همین حلیم مارو اروپایی ها با نام پوریج مصرف میکنندما اونم آب گوشت و کره و خود گوشت مصرف میکنیم ولی اینها میوه های تازه میریزن روش؛موز و انواع بری و اقعا هم خوشمزه است.ما باید ذائقه مون رو تربیت کنیم.

نیلوفر عزیزم تو روخدا نگو که من عاااشق هویج و سبزیجات رنگیم واقعا هم نمیدونم اونایی که دوست ندارند دلیلشون چیه، من یک تیر ماهی عاشق پخت و پزم انقدر با مواد سالم خوراک ها و سالاد های متنوع درست میکنم که اصلا ادم دلش نمیاد بخورتشون انقدر خوشگلن ولی مهردخت به راه راست هدایت نشده .. باید یه موقع خودش به این موضوع برسه انگار تلاش های من بی فایده ست
این سایت رو سرچ کردم چه جشنواره ی رنگیه دستت درد نکنه عااالیه .
واقعا باید روی ذائقه هامون کار کنیم و سبک زندگیمونو تغییر بدیم .
ممنونم نیلوفر جان

Nasrin سه‌شنبه 31 مرداد 1396 ساعت 01:20 ب.ظ

سلام مهربانو جان عزززیزم باعث افتخاره یه روزى دستپخت منو نوش جان کنید اگر چه به پاى دستپخت خودت نمیرسه
مهربانو جان دیدم در جواب پیشنهاد کیانا جون گفتى که اشپزخونه مطمئن جایى نمیشناسى(اینجاست که کنجکاوى ادم لو میره شما بخون همون فضولى )
نمیدونم مامان پز میشناسى یا نه یه سرى خانم خونه دار از همون غذایى که براى خودشون درست میکنن سفارش هم میگیرن اگر دوست داشتى یه سر به سایتشون بزن
https://www.mamanpaz.ir
شاید بشه با یه نفرشون صحبت کنى ، شرایط مریض رو بگى و غذاهاى پیشنهادى خودت رو درست کنه

قربون عزیز دل ، تو از کجا میدونی دست پخت من خوبه ؟؟

قربونت نسرین جون اسم مامان پز رو شنیدم و میدونم کیفیت غذاها خوبه ولی واقعا از حساسیتون برای نظافت اطلاع ندارم
غیر از این ها که گفتم شرایطشون اینه که حداقل 5 پرس سفارش بدیم و اینکه محل های مامان ها اصلا در حدود منازل ما هم نیست خیلی فاصله زیاده
ولی خیلی ممنونتم که دوست کنجاو من هستی و دقت میکنی

کیانا سه‌شنبه 31 مرداد 1396 ساعت 12:04 ب.ظ

مهربانو جان سلام.امیدوارم که همسرتون هرچه زودتر خوب بشن.من فکر می کنم تهیه این برنامه غذایی برای یک خانم سالم هم کمی دشوارهست،برای یک آقا که کسالت های بعد از شیمی درمانی و دارن که بسیار بیشتر.ببخشید من یک فضولی بکنم از خانواده خودشون می تونید کمک بگیرید؟مثلا مادر یا خواهر که هرکس دو روز در هفته وظیفه تهیه غذا به ایشون رو بر عهده بگیره.در مورد کانسر هم من تا جایی که اطلاع دارم بسیار بهتر هست که بتونید گوشت و مرغ ارگانیک تهیه کنید.اگر از اشپزخونه های خونگی هم کسی و سراغ داشته باشید که مطمئن باشن و غذاهای سالم به سبکی که انتظار شماست بپزند می تونید باهشون قراردادببندید باهشون.

سلام کیانای عزیزم
ممنونم الهی امییین
درسته تهیه و اجراش سخته ولی اگر یکی دونفر بودند که حساسیت موضوع رو درک میکردند و خرید ها و پخت به موقع انجام میشد خیلی راحت تر همه چیز می گذشت .
نه متاسفانه اصلا امکان کمک گرفتن نداریم اشپزخونه ی مطمئن هم نمی شناسیم . امیدوارم این دوران زودتر بگذره

نیلوفر سه‌شنبه 31 مرداد 1396 ساعت 11:19 ق.ظ

من خودم هم موافق رژیم صد در صد گیاهخواری و خام خواری نیستم.ما باید چیزهایی بخوریم که ژن ما بهشون عادت داره.حذف گوشت و یا هر ماده غذایی بدن رو دچار کمبود بعضی از مواد مورد نیاز بدن میکنه.ولی مصرف گوشت قرمز در افراد بزرگسال باید به حداقل برسه.در حال حاضر به این نتیجه رسیدن که رژیم مدیترانه ایی سالمترین رژیم غذایی هست؛غذاهای دریایی،روغن زیتون خالص،غلات،مغزها،حبوبات....اگر هفتهایی دو تا سه بار ماهی نمیخورید حتما روزی دو تا کپسول امگا ٣مصرف کنین.
در ضمن از زنجبیل تازه غافل نشین،توی چای زنجبیل تازه رنده کنید،روی سالاد.همینطورلیموترش تازه که هر دو خاصیت ضد تهوع هم دارن.اگر هم تخم مرغ مصرف میکنن باید کاملا پخته باشه.چون تخم مرغ میتونه حاوی آلودگیهایی باشه که فقط با پخت کامل از بین میره.کلم بروکلی هم بسیار عالیه،من هر روز (خام) تو سالاد استفاده میکنم.البته در مورد ایشون میزان مصرفش رو با دکتر چک کنید چون کلم و کاهو و اسفناج ویتامین k بالایی دارن.واقعا باید فرهنگ غذایی تو ایران تغییر پیدا کنه چون طبق آماراکثر مردم از سو تغذیه رنج میبرن.در مورد میوه و سبزی خام دهه شصت میلادی براین باور بودند که باکتریهای موجود بدن ضعیف فرد سرطانی را دچار عفونت میکنه.ولی امروز طی تحقیقات وسیع میگن که در صورت خوب شسته شدن موردی نداره(به غیر از جوانه آلفا آلفا) ،هر چند که مخالفانی هم داره.شاید میزان آلودگی در سبزیجات و میوه ها در ایران خیلی بالا باشه.ولی اب میوه هم که از میوه تازه گرفته میشه میتونه حامل همون باکتریها باشه. ضمن اینکه اب میوه با اینکه زود هضمه ولی فاقد فیبر و دانه های میوه است .

یک دنیا تشکر نیلوفر جان کامنتت رو چندین و چند بار خوندم ، چقدر این مدل زندگی کردن برام آرزوست کاش خانواده هم همراهی میکرد . درمورد خانواده ی خودم که دونفره ست و من و مهردخت پای ثابت مواد غذایی هستیم ، مهردخت به هیچ وجه زیر بار نمیره و متاسفانه سبد غذاییش اصلا سالم نیست و خیلی محدود و غلط غذا می خوره منم دیگه از دوجور تدارک دیدن تو یه خونه و با اینهمه مشغله خسته م . این چالش بزرگیه که بالاخره باید از پسش بربیام
ازت ممنونم

آذر سه‌شنبه 31 مرداد 1396 ساعت 10:09 ق.ظ

مهربانو جانم سلام. چند روزی حالم خب نبود سر نزدم. حتی مجبور شدم دو روز پشت سر هم به منیژه سر بزنم.
انشالله نفست زودتر حالشون خوب بشه. عصاره گوشت تو شیشه خیلی خوبه فقط گوشت رو تازه تازه بگیر. بعد هم به نظر من اگر اوشون بهشون نیرسن چند روز بیارشون پیش خودت مادر. به نظرم جسما از رسیدگی به ایشون خسته بشی از اینکه روحا حرص بخوری و نگران باشی بهتره. بازم ببخش ها فضولیه

سلام عزیزم
خدا بد نده آذر جون
ممنون از لطفت . الهی آمین . آذر جون هر چی میگم قبول نمیکنه میگه مهردخت از زندگی میفته بعدشم متاسفانه من باید محل کارم حاضر باشم تو پروسه بیماریش زیاد مرخصی گرفتم
این حرفا چیه قربونت فضولی کدومه

نیلوفر سه‌شنبه 31 مرداد 1396 ساعت 02:46 ق.ظ

رژیم غذایی ایرانی بسیار ناسالم هست و به تنهایی یکی از عوامل شیوع سرطان،من تعجب میکنم که وقتی کشورهای پیشرفته دارن به سمت غذاهای سالم تر میرن متخصصین تو ایران مثلا رژیم حاوی کوکو (اگر سرخ شده)کباب تابه ای و خورش ...که هیچ ارزش غذایی ندارن یا مصرف هر روز گوشت رو رژیم غنی و دارای ارزش غذایی میدونند!رژیم غذایی سالم باید حاوی نیم کیلو سبزی و میوه در طول یکشبانه روز باشه.مصرف ماهی حداقل هفته ایی دوبار.سبزیجات درحدی پخته بشن که هنوز زیر دندان کمی سفت باشن.مصرف زیاد از اندازه برنج سفید سرطانزاست ،بهتره از برنج قهوه ایی یا قرمز یا سیاه استفاده کنید.همینطور از پاستای قهوه ایی به جای سفید.جایگزین کردن غلات دیگه مثل چاودار یا جو یا جو دوسر به جای برنج.مصرف حداقلی گوشت قرمز.مصرف گوشتهای فرآوری شده یا غذاهایی که حاوی مواد افزودنی هستند و شکر،همون شکری که در بیسکوییت هست.همه اینها سرطانزا هستند.سعی کنید رژیم سرشار از آنتی اکسیدان داشته باشین،انواع توتها(بلوبری،توت فرنگی،شاتوت،تمشک)سبزیجاتی که رنگ قرمز دارن(کلم قرمز،گوجه فرنگی....)آواکادو اگر در دسترس هست بهترین منبع روغن سالم و اشباع و سرشار از انرژی و ویتامینهای مختلف.نوشیدن روزانه یک فنجان چای سبز.و روش طبخ غذا که اهمیت زیادی داره.از ماهیتابه چدنی استفاده کنید و گوشت و سبزیجات رو بدون روغن داخل ماهیتابه گریل کنید یا از فر استفاده کنید.با خوردن سرخ کردنی فقط سم هست که وارد بدن میکنیم.جایگزین کردن شیر سویا یا شیر بادام یا شیر نارگیل به جای شیر حیوانی.در ضمن تخم کتان هم در پیشگیری از سرطان بسیار مفیده.و انواع سوپر فودهای دیگه مثل پودر ماچا(پودر جوانه چای سبز)دانه چیا و غیره که میتونید سرچ کنید.میتونین بعضی از سبزیجات دلخواهتون رو با روغن زیتون و ادویه در فر کبابی کنید و در کنار سالاد با سبزیجات خام غذای ترکیبی درست کنید.

نیلوفر جان ممنون از توجه و پیشنهاداتت ، نمیدونم در مورد اینکه گفتی چطور متخصصین تغذیه این رژیم رو تایید می کنن چی بگم؟ شاید دلیلش همون فرهنگ غذاخوردن ایرانیه که میدونن بصورت کامل متحول نمیشه . همین که دیدی اگر اجرا بشه من کلاهمو هفتاد بار می ندازم بالا چون اصلا نمیتونند اجراش کنند و خانواده زیر بار نمی رند .
با خوندن کامنتت به این نتیجه می رسم که گیاهخواری و خام گیاه خواری باید الگو برای مصرف باشه که در حال حاضرحتی خودمم نمیتونم اجراش کنم . درمورد ماچا و چیا که اصلا اسمش رو هم نشنیده بودم . میرم سرچ می کنم و درموردشون می خونم .
خود من منظورم از سرخ کردن همون تفت دادن تو ماهیتابه بدون روغنه عزیزم . درضمن بیماران تحت شیمی درمانی از مصرف میوه و سبزی خام بعلت اینکه سیستم ایمنی ضعیفی دارند و خطر احتمال ابتلا به بیماری ها ازطریق سبزیجات خام بیشتره منع مصرف دارند
بازم ممنون از کامنتت نکات عالی داشت که استفاده کردم

یه نسرین دیگه سه‌شنبه 31 مرداد 1396 ساعت 12:16 ق.ظ

یه چیزی را یادم رفت بگم. اینکه از عوارض شیمی درمانی اینه که پلاکت خون پایین میاد. دلیل خونریزی احتمالی هم همین می تونه باشه. من واسه خواهرم تحقیق کردم دیدم زرد الو خیلی واسه پلاکت خوبه. البته از دکترتون سوال کنید منع مصرف نداشته باشه.

چه جالب چیزی در مورد تاثیر زرد الو روی پلاکت ها نمیدونستم عااالیه

مجید شفیعی دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت 03:24 ب.ظ

سلام سلام صد تا سلام


من مرده اون خورش مرغ و آلو ولی با ساق بوقلمونم

ان شا الله زود خوب شه و خوب خوب شه

سلاااام اق مجید گل گلاااب
ای واای اره، همونطوری که با هم حرف می زنیم نوشتم
ممنونم

یه نسرین دیگه دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت 01:12 ب.ظ

سلام مهربانو خانوم. من همیشه وبلاگتون را می خونم ولی متاسفانه خیلی اهل کامنت دادن نیستم. امروز گفتم از تجربه شش سال گذشته ام بگم شاید برای شما خوب باشه. شش سال پیش فهمیدیم که خواهر سی ساله من سرطان مغز گرفته. اابته خیلی پیشرفته نبود. عمل کردیم و بعدش هم رادیو تراپی و شیمی درمانی. الان هم شش ساله که خواهرم سالمه. نگران نباشین. به امید خدا همسر شما هم خوب خواهند شد. در مورد شیمی درمانی اوایلش حال بیمار خوبه ولی به مرور زمان و بیشتر شدن جلسات با ضعیف شدن بدن به شدت عوارض بیشتر میشه. بی اشتهایی به غذا و حالت تهوع بیشترین علایمه. باید روحیه اتون را نبازین و بدونین که اینها همه با تمام شدن شیمی درمانی تمام میشه. مثل یه کابوس بد. مواظب خونریزی داخلی باشین. اگر بی اشتها شدن تعداد وعده های غذایی را زیاد کنید و حجم غذا را کم. پدر من نیمه های شب خواهرمو بیدار میکرد و بهش شیر و عسل میداد. چون ساعت های طولانی گرسنگی به شدت بهشون فشار میاره.

سلام یه نسرین دیگه ی عزیزم .
چقدر شما نسرین ها دوست داشتنی هستید
الهی خدا خواهر و همه ی عزیزانت رو برات نگهدار باشه . چه روزای سختی رو گذروندید .

امروز این مورد خونریزی رو از سحر جان شنیدمچند بار با نفس تماس گرفتم سوال کردم درمورد خونریزی .
کامنتت رو براش فرستادم ببینه که گرسنه موندن چقدر ضرر داره .
ممنونتم عزیزم اطلاعات مفیدی بهم دادی

سها دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت 12:25 ب.ظ

سلام مهربانوی عزیز
دعاگوی شما و جناب نفس هستم :) انشالله سلامت باشید

سلام سها جان .
ممنون عزیزم همچنین شما

سحر دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت 11:47 ق.ظ

مامان مرداد پارسال فوت کردن. در حین شیمی درمانی و به علت خونریزی داخلی. لعنت به سرطان

ای وااای سحر جون خیلی متاسفم ، بمیرم الهی این ماه سالگردشون بوده ، چی کشیدین شما مامان خیلی جوون بودند
خیلی ناراحت شدم الهی عزززیزم .. تو نور و آرامش باشن

مینا دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت 09:37 ق.ظ

مهربانوی عزیز خدا قوت برای نفس عزیز دعا میکنیم که دوباره جون بگیره و ضعف از بدنش بره من شیره فیله گوشت رو هم پیشنهاد میکنم و شیره انگور که میشه به صورت شربت یا خالی مثل عسل خوردش

ممنونم مینا جون
عااالیه عزیزم . مرسی

سحر دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت 08:40 ق.ظ http://meandmydaughter.blogfa.com

مهربانو جان شیمی درمانی عوارض مزخرفی داره که تا مدت ها همراه بیماره. دو تا نکته رو در طول این دوران مدنظر داشته باشید. عفونت و خونریزی داخلی. بی توجهی که متاسفانه باعث شد مادر نازنین من جونش رو از دست بده. روحیه هم خیلی خیلی مهمه که با حضور شما جناب نفس در این مورد مشکلی نخواهد داشت.

سحر جااانم ، کی مادر گل و نازنینت فوت شده عزززیزم ؟؟
نکنه تو همین یکی دو سال اخیر بوده ؟؟ اون سفر که خانوادگی رفته بودید مامان همراهتون بود ؟؟

سوفی دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت 04:30 ق.ظ

مورد دیگه ایی یادم آمد فردا میام براتون می نویسم.
تن همه تون سالم و به ناز طبیبان نیازمند مبادا.

قربون لطفت عزززیزم

سوفی دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت 04:27 ق.ظ

مهربانوی عزیزم سلام.
امیدوارم هیچ وقت نگران نباشید. انشالله حال برادر عزیزمان هم خوب میشه. تازه از سرِ کار برگشتم، قصدم فقط خواندن بود و فردا کامنت گذاشتن، اما دلم نیامد ترسیدم یادم بره.
از خرما غافل نشید، فوق العاده انرژی زا هست بخصوص قبل از غذا. ماهیچه ی گوسفند رو استخوانش رو بگیرید و توی یک شیشه ی که مطمن هستید توی آب جوش نمی ترکه بندازید و روش خیلی خیلی کم آب بریزید. درب شیشه رو محکم ببندید و شیشه رو بندازید توی یک دیگ آب و بگذارید با شعله ی کم چند ساعتی بجوشه. اون آبی که ماهیچه پس میده فوق العاده مقوی هست.
به امید صحت و سلامتی شون.

سلام نازنین
فدات شم که با اینهمه محبتت ، نفس رو برادر خطاب میکنی .
عصاره ی گوشت رو حتما براش تهیه می کنم عااالیه . خرما رو هم گفتم بذاره تو یه ظرف دم دستش هر وقت میلش میکشه یکی دوتا بخوره . ممنونم عزیزم که با همه ی خستگیت برام نوشتی

نسرین دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت 01:46 ق.ظ http://yakroozeno.blogsky.com/

مهربانو جان این غذاها که خودت نوشتی عالی اند... خیلی با دقت انتخابشون کردی ولی بقول خودت کی انجام بده براش؟

من فکر می کنم دو ساعت شنا خیلی زیاد بوده. برای آدم سالم هم زیاده چه خواسته برای وضعیتی چون جناب نفس که می دونی چقدر برای منهم عزیز و محترمه.

نیمساعت شنا بس بود و نیمساعت سونا

سلام گرم منو برسون بهش و امیدوارم هر چه زودتر خوبه خوب بشه
راستی مهربانو، ضعف و بی اشتهایی بعد از شیمی درمانی خیلی عادیه
مادر من بیست کیلو در عرض دو ماه کم شد. بعد درست میشه. فقط باید ایشون مدت استراحت و ورزش رو عوض کنه

عجب تئاتری بوده!

ممنونم عزیزم ، اره متخصص تغذیه هم گفت خوبه . از انجام دادنش نگو که دلم خووونه
خیلی زیاد بوده نسرین جون بقول خودت ادمی که مشکل هم نداره با اینهمه فعالیت خسته و کلافه میشه ... ببین چقدر نفس از خوبی حالش ذئوق زده بوده که این کارا رو کرده
محبت و لطفت رو می رسونم میدونی که اون هم نی=سبت به تو متقابلا همین احساس رو داره .
مامان آسمونیت غرق نور باشه نسرین جانم .
تیاتر هم واااقعا جات خالی بود

صبور دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت 12:50 ق.ظ

سلام بر بانوی مهر امیدوارم نفس های ,نفستون ارام وپیوسته
سالیان سال پر انرژی و همراه با سلامتی وشادابی براتون بمونه
ولی یک سوال دارم الان تو این شرایط بیماری حضور سودابه خانم کجای زندگی آ قای نفس هست ؟
اصلا رسیدگی و مراقبت را به عنوان همسر برعهده دارند,حضورشون تو این شرایط بحرانی پر رنگه ؟
ببخشید از فضولی ,چون واقعا غمگین شدم که بنده خدا بیمارند واز شماخواستند برنامه بنویسید تا خودشون درست کنند !!!!
همسری که وقتی بیمارشدند ,حضور مثمری ندارند پس وجودشون چه فایده ای داره ؟؟؟
خیلی عذر می خواهم بابت پرسشم

سلام صبور جان . قربون محبتت عزیزم .
چند روز پیش اتفاقا با نفس صحبت سودابه بود که تو این مدت حدود یکماهه به اندازه ی چند برابر تمام عمرش غذا پخته و اب میوه گرفته چون بیشتر روزها یه وعده غذا رو پخته و یه لیوان اب میوه رو گرفته .
این با استانداردهای ما که شرایط مریض داری رو میدونیم و همیشه حواسمون هست به استراحت و تغذیه بیمارمون ، خیلی فاصله داره . مثلا" نفس خودش صبح برای خودش صبحانه درست میکنه و میخوره ، سودابه تقریبا" سه بعد از ظهر بیدار میشه میگه چی میخوری درست کنم ، خوب اگر همون لحظه هم دست به کار بشه زودتر از ساعت پنج چیزی آماده نمیشه .. حالا زمانی که نفس خودش حال و حوصله داره از پس همه ی کارها برمیاد ولی وقتی خودش بیحاله نمیتونه کاری انجام بده و کار به غذای بیرون و یا یه چیز مختصر که فقط گرسنگی برطرف بشه ، میکشه
من تو مقاله های مربوط به این دوران خوندم که بیمار از بوی مواد غذایی دل بهم خوردگیش شدت پیدا میکنه درست مثل زمان بادراریمون که نمیتونستیم غذا درست کنیم .
ببخش قربونت ناراحتت کردم ولی متاسفانه شرایط اینطوریه . ولی روی هم رفته همین کارهایی رو هم که الان میکنه قبلا نمی کرد .

یاس ایرانی دوشنبه 30 مرداد 1396 ساعت 12:37 ق.ظ

سلام مهربانوی عزیز...
ان شاءالله نفستون زودتر حالشون کاملا خوب بشه... خداوند به تمام بیماران شفاء بده... من حال روزهای شما رو درک می کنم پارسال همسرم هیچ میلی به غذا نداشت و اصلا نمی تونست هیچ غذایی رو تحمل کنه تا اینکه شروع کرد به خوردن ماست یونانی پروبیوتیک دار، کم کم اشتهاش بهتر شد و خوشبختانه وزن هم گرفت... اون روزا چون گوارشش خوب نبود من خیلی سوپ براش درست می کردم تا اینکه دیدم وزن هر روز داره کمتر و کمتر میشه ... بعد از اون سوپ رو کمتر کردم... به نظر میرسه برنامه غذایی خوبی باشه... اگه شام یکم پرانرژی تر بشه به نظرم بهتره.... راستش همسر من قادر به خوردن هیچ گوشتی نبود.... اوایل رژیم غذایی فقط گیاهی بود و بعد چند ماه تونستن گوشت بخورن...
ان شاءالله نفستون با برنامه غذایی شما پیش برن و کامل بهبود پیدا کنن...
نوید محمدزاده رو تو فیلم ابد و یک روز دیدم بازیشون واقعا عالیه... هرچند که با دیدن اون فیلم و اون صحنه ای که نزدیک بود دستگیر بشه خیلی استرس متحمل شدم... خدا کنه هیچ جا هیچ جنگی نباشه...
مهربانو جان مواظب خودتون باشین

سلام یاس نازنینم
ممنونم عزیز دلم . الهی آمییین . خدا رو شکر که تو و همسر گلت هم روزای سخت رو پشت سر گذاشتین ، الهی تنتون سلامت باشه و لبتون خندون . اینطور که میگی محدودیت های خوراکی همسرت بیشتر هم بوده .
نوید عاالیه اون فیلم خیلی غمگین و ناراحت کننده بود خدا به داد خانواده هایی برسه که با این معضل وحشتناک دست به گریبانند .

تو هم مواظب خودتون باش که خیلی دوستت دارم

اعظم46 یکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت 11:48 ب.ظ

سلام خدا شفاش بده پرستاری وروحیه دادن بهش توبهبودیش موثره با اون تعریف های که از سهیلا کردی به نظر نمی رسه اهل تنوع وپخت وپز باشه بهتره چند روز بعداز کارت بیارش خونه وازش پذیرایی کنی

سلام اعظم جان . ممنونتم عزیزم .
سودابه رو میگی ؟؟نه متاسفانه نیست .
همین کارو میکنیم یکمی اون بهتر از سابق شده اقلا یه وعده غذا و یه اب میوه رو می گیره .. بقیه شم خود نفس و من یه کاریش می کنیم .

سمیرا یکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت 11:37 ب.ظ http://s64.blogfa.com

بعدشممممم اطلاعات سینمایی تییاتریت خیلی بالاستاااا

لاااایک داری

قررربووون شووووما

سمیرا یکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت 11:36 ب.ظ http://s64.blogfa.com

اقا من به نفس حسودیم شد

کاش من نفس بودم اصن

حسود هم خودتی

مهربانوووووووووووووووو


خودت نفس همسر گلتی ، خبر نداررری؟؟

مرتضی یکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت 07:14 ب.ظ

مهربانوی عزیز
مدتهاست که خواننده خاموش وبلاگ شما هستم و بی تعارف استفاده کردم از نوشته های زیبای شما.
پارسال بود که فهمیدم هوچکین دارم. از 3 آذر تا 2 اردیبهشت امسال هم 12 جلسه شیمی درمانی کردم و خدا را شکر خوب شدم و الان هیچ اثری از بیماری نیست. کم اشتهایی و کم شدن وزن طبیعیه. البته نمیگم دربارش نباید کاری کرد. منظورم اینه که نگران نباش. عوارض کاملا برطرف میشه. مثلا موهای بدن من که کم شده بود، مجدد به فرم طبیعی برگشت و به همین ترتیب عوارض دیگه برطرف شد. با این حال شما هم مثل همسر نازنین من به فکر هستید و با این برنامه غذایی مسلم بدون که مشکلی پیش نخواهد آمد.
فقط خواستم به عنوان کسی که این بیماری را داشته تجربه ام را بگم و شاید ذره ای از نگرانی شما کم کنم.
عشقتان مستدام

مرتضی عزیز محبت داری شما .
چقدر از خوندن کامنتت خوشحال شدم ، میدونم اون پنج ماه چه به روز شما و همسر گل و نازنینت اومده ، خدا رو شکر که خوبی و همه ی روزهای سخت رو پشت سر گذاشتید.
خوندن نوشته های کسانی که مثل تو بر بیماری غلبه کردن خیلی باعث تقویت روحیه و آرامش خیال میشه . الیهی همه ی بیماران شفا پیدا کنند و لباس عافیت بپوشند .
خیلی خیلی لطف کردی . خدا شما رو برای هم نگهداره

فری یکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت 06:43 ب.ظ

درود بر شما ، به نظر من ذهنتون‌فقط روی غذای پخته نباشه مثلا انواع مغزهای مقوی مثل بادوم و گردو و پسته و کنجد رو میشه آسیاب کرد چند قاشق با عسل یا شیر میل کرد ، شیره انگور بسیار مقویه اگر اصل باشه و موارد مشابه که گاهی اندازه چند وعده غذا انرژی و کالری دارن ، خوردنشون هم راحته داخل ظرفهای کوچیک خوشگل قابل حمل تو کیف بذارین خیلی در تامین کالری سریع کمک کننده س و کم غذایی رو تا حدی جبران میکنه

فری جان درود بر تو
این چیزهایی که گفتی برای میان وعده عااالیه ، مغز ها رو تو برنامه گذاشتم ولی حواسم به کنجد و شیره ی انگور نبود ممنونم از محبتت یادآوریت عااالی بود

مرآت یکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت 06:28 ب.ظ

سلام مهربانوی نازنین

عزیززززززم اصلا نگران نباش
باور می کنی اگه بگم مادر بزرگم تو سن هفتادو سه سالگی سرطان روده بزرگ داشت و از اون خانم های تپل بود
اما بعد از عمل جراحی که تقریبا سه کیلو نیم بود توده و تقریبا اکثر روده بزرگشو برداشتند بعد شیمی درمانی شد
نصفه شد
غذا نمی تونست بخوره اما مامانم دائم طالبی ،انبه،گوشت چرخ کرده و...اما به مقدار کم خورد
بعد از دوره شیمی درمانی کم کم وزن گرفت
دوباره رسید به وزن قبل از جراحی الان از اون زمان سیزده سال می گذره و خانم هشتادو پنج ساله هستش
دوماهی هست که از سفر خارج از کشور برگشته
خواستم با گفتن بیماری مادربزرگم بگم
از دست دادن وزن
بی اشتهایی رنگ پریدگی و.. طبیعیه مخصوصا که نفس خیلی جوانه مطمئن باش دوباره وزن می گیرند و شاید اضافه وزن
این دوران هم می گذرد به خوبی

سلام مرات عزیزم دوست قدیمی و نازنین من .
ادرس وبلاگت رو گم کردم ، تو هنوزم می نویسی؟؟
ای جااانم به این مامان بزرگ ناز و دوست داشتنی خدا الهی بهش سلامتی بده و عمر باعزت . ببوسش از قول من
خیلی خوشحالم که کامنت هایی در مورد سلامتی و بهبود عزیزانتون می خونم

نگین یکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت 06:15 ب.ظ

میگما مهربانو جان (بگو جانم؟)!!!
همین الان ابلیس درونم بشدت فعال شد گفت اینم واسه مهربانو بنویس:

ببین عزیزم .. آقایون کلاً خیلی ناز دارن !!!! بخصوص وقتی ببینن کسی هست که نازشون رو به بالاترین قیمت میخره!!!

فلذا اصلاً و ابداً نگرانی به خودت راه نده و بدون که احتمالاً جناب نفس گرامی ترازو رو دستکاری کردن که دل عاشق تو رو نگران کنن و هی تند تند چیزای خوشمزه درست کنی براشون

ببخشید دیگه ولی نمیتونستم بیش از این به ندای ابلیس درونم بی تفاوت باشم
امضا: یک عدد نگین بانوی خبیث اهریمنی


نگین جون اقایون خدای ناز کردنن درررست ولی نفسی که ده سال تو اردوگاه های عراق با اون وحشی های زبون نفهم زندگی کرده و رو زمین سیمانی خوابیده دیگه نازی نداره
یادمه یه بار یه میز کشو دار خریده بودیم نمیدونم چی شد کارگر تا جلوی در ورودی اپارتمان اوردش . خونه ی من یه راهروی کوتاه داره تا برسه به اتاق خواب . عرض راهرو هم به اندازه ی میز بود تقریبا یعنی ما که سر میز رو گرفته بودیم دیگه فاصله ی زیادی تا دیوار نبود . وسط حمل یه باز انگشت نفس موند بین میز و دیوار . بعد که جابجایی تموم شد من دیدم تو راهرو ردی از خون رو سنگ های کف کشیده شده .
فهمیدم بعله همون موقع انگشت نفس ترکیده و حسابی داره خونریزی می کنه . بردیم چند تا بخیه خورد . بهش گفتم : تو نباید صدات در بیاد ؟؟!!!
فلذا آقای ما هیچگونه ناازی ندااارد
جیگر تو و اون ابلیسد درونت که از هر چیزی برای سر حال اوردن من استفاده میکنی
بیا از اون بوس پروتزی هااا

نگین یکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت 06:12 ب.ظ

مهربانوی عزیزم من شرمنده ام که چیز خاصی به ذهنم نمیرسه که بهت پیشنهاد بدم فقط اینو یادمه وقتی علی کوچیک بود و بسختی بیمار شد، بعد از درمان بیماریش چون خیلی ضعیف و ناتوان شده بود دکترش گفت پودری بنام جوِرال پروتئین رو توی آب یا شیر حل کنیم بهش بدیم هر روز ...
من استفاده کردم و واقعاً معجزه اش رو دیدم
میخوای امتحانش کن ولی حتماً با مشورت پزشک ...

یه چیز دیگه هم بگم
باور کن با این عشق و محبت خالصانه ای که تو به نفس گرامی رسیدگی میکنی و نگران حالشون هستی، دیگه وزن کم نمیکنن و مراحل بهبودی رو هم بسرعت طی میکنن انشاالله ...
نیروی عشق معجزه میکنه دختر ...
تو هم که عااااشق

بخدا هر وقت یادتون می افتم از صمیم قلب دعا میکنم برای بهبودی ایشون و خوشحالی و آرامش دل هردوتون ...

در مورد نمایش منم خوندم و اشکم سرازیر شد...
بزرگترین وحشتی که من همیشه تو زندگیم دارم جنگه ...
همش میگم خدایا یکبار به سرمون اومد دیگه نیار اون روزها رو برامون .. و دعا میکنم بزودی روزی بیاد که صلح و دوستی بر سراسر دنیا حاکم بشه و انسانها در صلح و صفا کنار هم زندگی کنن ...

خدا نبخشه جنگ افروزان بیرحم رو که خوراکشون جان انسانهای بیگناه و خون دل مادران بینواست ...

خواهش می کنم نگین جانم چه حرفیه عزیزم . حضورت و کامنت هایی که برام میذاری به اندازه ی کلی پیشنهاد مفیده و برام ارزش داره .
درمورد اون پودر که گفتی از دکتر می پرسم حتما .
منم که عااااشق
چقدر قشنگ نوشتی :جنگ افروزان بیرحم رو که خوراکشون جان انسانهای بیگناه و خون دل مادران بینواست:

لیلا یکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت 05:57 ب.ظ

سلام.جوجه و خروس محلی برای قوت بیماران فوق العاده است.من بعد از زایمان و اون همه خونریزی،فقط با جوجه و خروس محلی بود که خیلی زود سر پاشدم.فندق هم بسیار انرژی زاست و بادام زمینی محلی.ان شاءالله بزودی سلامت و سرحال بشن

سلام لیلا جون
چقدر عااالی می دونستم سوپ جوجه خیلی مقویه ولی یاد خروس محلی نبودم . دمت گرم .
فندوق تو برنامه ش هست (آجیل های درختی شامل گردو- فندوق-پسته و بادوم)پبادوم زمینی محلی رو نمیدونم از کجا بگیرم فکر کنم باید سفارش بدم از شمال بیارن .
دستت درد نکنه یادآوریت خیلی بجا بود

فریبا یکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت 05:08 ب.ظ

سلام مهربانو جون خدا قوت
من چون پدرشوهرم مدتی درگیر شیمی درمانی بود تو رژیم غذاییش سیرابی و کله پاچه و هلیم هر روز بود ودکترش هم گفته بود همین کله پاچه سرپات می کنه ٬ باز ببینید نظر پزشکشون چیه
یکی هم اینکه تو دوره شیمی درمانی شنیدم آب هندوانه خیلی خوبه
شیمی درمانی دور از جون یه اسمیه تو زبون ما میچرخه اونی که مراحلشو طی می کنه خیلی اذیت میشه ...به امید بهبودی هر چه سریعتر
به امید شفای همه مریضا

سلام عزیزم . ممنونتم
کله پاچه رو بخاطر اینکه می ترسم چربی خونش بالا بره نذاشتم تو برنامه البته پاچه رو یه وعده گذاشتم . یاد حلیم نبودم دستت درد نکنه .
اهاااا آب هندوانه هم که این روزا فراوونه عالیه . مرسی که یادم انداختی
الهی آمییییییییین

شیرین یکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت 05:07 ب.ظ

با دیدن این پست عمیقا درک کردم که چرا نفس عاشقت شده خانووووووووووم بلا!
تا جایی که من میدونم غذاهای قوت دار همون آب گوشت استخوان دار هس که ما با ادویه و سیر فراوون میپزیم تا مغز استخوانها حسابی خودش رو پس بده
کره حیوانی مرغوب و مفز بادوم و گردو هم خیلی عالیه
داخل شیر موز میشه شکلات و مفز بادوم و گردو و فندق و اینا هم ریخت که عالی میشه ( دهنم آب افتاد) نترکی مهربانو!!!
برای باز شدن اشتها قرص یا پودر شیرین بیان و یه شربت اشتها هم هس توی داروخانه ها
امضا
دکتر شیرین
ویزیت تون شد : دو میلیون و هفتصد تومن
البته قابلی نداشت

قربونت عزززیزدلم
این پیشنهادات تو هم عاالیه . والا دهن منم آب افتاد
دکتر جون خیلی ویزیتت مناسبه هاااااا

نجمه یکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت 04:42 ب.ظ

سلام عزیزم
انشالله این روزها رو پشت سر بگذارین. فقط خوردن خنکی فراموش نشه، چون مشکل اصلی کسایی که شیمی درمانی می کنن، افت های دهانی که بهش دچار می شن.
قبل شیمی درمانی، غذاهای دیر هضم مثل الویه و ماکارونی مصرف کنن
جیگر و غذاهای نیم پز مصرف نکنن، کسی حتی کوچکترین علایم سرما خوردگی رو داره، بهشون نزدیک نشه.
درباره ی مصرف هویج و کاهو، دکتر ما، شدیدا منع می کرد، چون می گفتن الودگی داره و ضعیف شدن بدن، باعث مریضی شون می شه.
انشالله زودتراین روزها، بگذرن. سلامتی شون رو به دست بیارن

سلام نجمه جانم
ان شالله . دکتر تاکید کرده که سبزیجاتی که نمیشه پوست بکنیم یا پخته بشه ، مثل همون کاهو و سبزی مصرف نکنیم دقیقا همین موردی که گفتی .
قربون تو عزیزم ارزوی شفای همه ی بیماران رو دارم

Nasrin یکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت 03:42 ب.ظ

مهربانو جان منظورت از پیشنهاد معرفى غذاست؟
حالا من میگم امیدوارم خوب باشه خورش داوود پاشا خیلى سریع اماده میشه نهایت یک ساعت اگر فسنجون دوست داشته باشید از این خوشتون میاد چون رب انار داره ولى گردو نداره شیرین هم نیست
یکى دیگه هم قنبر پلو غذاى شیرازیه گردو و یه کم رب انار داره ولى طعم رب انار محسوس نیست

نسرین جون منظورم اینه که چه مواد غذایی قوت داری پیشنهاد می کنید که جایگزین کنم .
این غذاهایی که گفتی عاالین ولی نه برای اون منظوری که من دارم . اینا رو باید بیای خودت برام بپزی که ببینم دختر شیرازی دستپختش چطوره

Nasrin یکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت 03:19 ب.ظ

ببخشید ناراحتت کردم،تومور مغزى داشت عمل کرد چند روز خوب بوده ولى تب و تشنج میکنه خون لخته میشه توى مغز الان ضریب هوشیارى اش ٣ هست متاسفانه،خیلى سخته براى. اطرافیان خیلى خیلى سخت ممنون از دعایى که کردى انشالله همه مریض ها شفا پیدا کنن

خواهش می کنم عزیزم برای همه پیش میاد غم و شادی جزو لاینفک زندگیامونه .
نسرین جان اینطور که میگی اوضاع اصلا خوب نیست خدا الهی به هر صورت که میدونه شفا بده .

Nasrin یکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت 03:05 ب.ظ

سلام مهربانو جان امیدوارم عمو نفس دیگه وزنش پایین نیاد البته با این رژیم غذایى که شما نوشتى فکر کنم عمو نفس گرد و قلمبه بشن
شوخى کردما ناراحت نشین مهربانو تو یه فرشته اى خوشبحال اطرفیانت امیدوارم قدرتو بدونن ، فرشته با بال هاى نامرئى
میشه خواهش کنم براى زنعموى من دعا کنید چند روزه توى کماست دعا کنید خدا به بچه هاش نگاه کنه

سلام عزززیزم . قربون تو و محبتت نسرین جانم . ای جااان نفس گردو قلمبه شم قشنگه، هر چن تصورشم سخته
ناراحت شدم قربونت زن عمو چی شده ؟ خدا الهی کمکش کنه البته خودش که تو کماست و احتمالا فارغ و سبک باله ولی اطرافیانش خیلی لحظه های سختی رو تجربه می کنند . الهی به خیر ختم بشه و با کمترین اسیب و شفای کامل رخت عافیت بپوشه

سینا یکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت 02:42 ب.ظ

اون ماجرای فوت کردن شمع یک جوک بچه گانه قدیمیه ولی من نکته گریه دارش رو متوجه نمی شم. البته اشکال از منه که کلاً هیچی از تئاتر حالیم نمیشه.

میدونم سینا جان جوکش رو منم شنیدم ولی وقتی نوید به نفر اخر میرسه و های های گریه میکنه بعد مثل یه ادم سالم میگه خاموش کردن این آتیش کاری نداشت (استفاده از کلمه ی آتیش) کنایه از اینه که اتیش جنگ به راحتی خاموش میشه و اتیشی نباید باشه که بخوایم خاموشش کنیم .
انسان های معیوب باعث جنگ افروزیند این معیوب بودن به جسم نیست به قلب و روح مربوطه که با معلولیت عاطفی و حس قدرت طلبی جنگ افروز ی میکنند و ....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد