دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود
دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود

" انتخاب رشته "

سلام دوستان 

چه پنجشنبه ی آفتابی قشنگیه امیدوارم حال دل همگیتون خوب  خوب باشه و روزگار رو دنده ی نرمش باشه 


تقیبا" از اول مهر کلاسای مهردخت شروع شده و با علاقه و انگیزه دنبالشون می کنه . 


یه موضوعی باعث شده که به خودم واجب بدونم براتون بنویسم . 


مهردخت مثل همیشه از وقایع کلاس هاش برام تعریف می کنه و چیزی که در مورد همه ی کلاس هاش عنوان کرد این بود که بچه هایی که از رشته های دیگه اومدن روزهای سختی رو می گذرونند . 



درست همین روزها که برای مهردخت پر از جذابیته برای اون ها توام با ناراحتی و گیجی می گذره و حسابی تو ذوقشون خورده . 


یادمه وقتی خودم که دیپلمه ی ریاضی فیزیک بودم کنکور انسانی دادم و دانشجوی کارشناسی حسابداری شدم همین اوضاع رو درمورد بچه های انسانی و مخصوصا " فرهنگ و ادب ها می دیدم . 


خیلی دلم می سوخت وقتی بچه ها به اواسط دوران کارشناسی رسیده بودند و هنوز حتی از پاس کردن ریاضیات  پایه هم عاجز بودند . 



حتی  دانشجوهای دیپلمه ی انسانی هم در زمینه ی ریاضی ضعیف بودند. 


هیچوقت نفهمیدم که اگر حسابداری جزو زیر گروه این رشته هاست چرا تو دبیرستان یکمی قوی تر با دانش آموزان ریاضی کار نمی کنند؟؟!!!


حالا این موضو ع در مورد  دانشجوهای رشته ی هنر که با دیپلمی غیر از گرافیک وارد این رشته میشن کاملا برعکسه . 


 از دو سال پیش تاحالا خیلی از دوستان لطف می کنند و با من درمورد انتخاب رشته ی بچه هاشون مشورت می کنند . 


همگی دوست دارند بچه ها در رشته ی ریاضی و تجربی دیپلم بگیرند ولی کنکور هنر بدند که تضمین قبولیشون بالا تر باشه . 


البته من هم تایید می کنم که احتمالا " در کنکور موفق تر خواهند بود . 


 چون ریاضیشون قویه و تقریبا صد در صد جواب تست ها رو  درست میدن ، عمومی هاشون رو هم که حدود پنجاه درصد به بالا بزنند راحت تر قبول میشن . 


ولی واقعا" همه ی تحصیل، ورود به دانشگاه نیست . لطفا" به خروجی ها هم نگاه کنید .. بچه ها رو سرخورده و بی انگیزه و نهایتا" بی سواد راهی دنیای کار و تکنیک نکنید . 



وقتی یه دانشجوی ترم یک ، هیچ چیز از تاریخ هنر ایران و جهان ، از عکاسی ، از طراحی ، تصویر سازی ، مناظر و مرایا و ... نمیدونه مسلما" وقتی سر کلاس های دانشگاه می شینه دچار بی انگیزگی و حتی افسردگی میشه . 



نمی گم این بچه ها لیسانسشون رو نمی تونن بگیرن ، نه ..می گیرن ولی با سختی و مرارت زیاد و احتمالا" آدم های موفقی در بازار کار نخواهند بود چون دید هنرمندانه در اون ها به کندی شکل گرفته ، چون دستشون به کار عادت نداره ، چون در دوران تحصیل دانشگاهی بهشون خوش نگذشته و ... 



لطفا" بچه ها رو از ابتدا در مورد انتخاب رشته درست راهنمایی کنید . لطفا" به همه ی رشته ها با دید تحلیل گر و دانش گرا نگاه کنید . لطفا" برچسب نزنید که رشته های برتر ریاضی و تجربی هستند .


 همه ی رشته های دبیرستان و هنرستان با کارشناسی و تحقیق در سیستم ضعیف و پر اشکال آموزش و پرورش گنجانده شدن ... میگم ضعیف چون واقعا ضعیفه ، دیگه بهتره ما بدترش نکنیم . 



هر کشوری به مدیر ، حقوقدان ، پزشک ، پیرا پزشک ، مهندس ، معمار ، ادیب و هنرمند نیازداره .. هیچ رشته ای به رشته ی دیگه ارحج نیست . 


به آتشی  که بعد از شروع جنگ دامن منِ دهه ی پنجاهی و همه ی دهه ی شصتی های بیچاره رو گرفت ، دامن نزنید . اون موقع  فقط  رو کسانی حساب می کردند که یا دکتر بودند یا مهندس . پس باید یا تجربی می خوندن یا ریاضی ، بقیه رشته ها ، مخصوص بچه تنبلا بود .


 با همین دیدگاه غلط  ما به  جامعه ای تبدیل شدیم که هیچ کس سر جای خودش نیست .  تعداد دکتر مهندس های باسواد خیلی خیلی کمه و متاسفانه به کرات شاهد اشتباهات پزشکی و مهندسی هستیم . 



بگذریم .. حرف و سخن در این زمینه حکایت مثنوی هفتاد منه . 



لطفا بچه ها رو کمک کنید بر اساس علاقمندی وارد دبیرستان یا هنرستان بشن و از حالا دیدگاه خوبی در مورد شغل و هدف آینده داشته باشند .


 به فرض اگر بعد از یک سال از انتخاب رشته شون راضی نبودند ، همون موقع اقدام به تغییر رشته کنند و در نهایت ، تو همون رشته ای که دیپلم گرفتن ، کنکور بدن . 



ای کاش زود تر این ماراتون مسخره ی کنکور برداشته بشه که بیشتر بدبختی ها رو از همون می کشیم . 


خیلی از کشورهای پیشرفته سیستم جالبی در زمینه ی تحصیلات متوسطه دارند و به این صورته که ، بچه ها همه ی رشته ها رو تا قبل از پیش دانشگاهی تجربه می کنند و وقتی برای رفتن به دانشگاه آماده میشن واقعا می دونند که میخوان چکار کنند و چی رو از همه بیشتر دوست دارند . 



***************


دیروز از طرف هنرستان برای مهردخت اینا جشن فارغ التحصیلی گرفته بودند و شنبه تو  دانشگاه جشن ورودی های 96 رو دارن .. 

خلاصه که فعلا عشق و حاااله 



**************

هر کدومتون که در جریان مرگ ناباورانه  و مشکوکِ سیامک ، پسرخاله ی نازنینم بودید حتما " متحیر می شید اگر بگم همسرش  جمعه ی گذشته با مرگ عجیب و پر از ابهامی از دنیا رفته !!!!!



**********



دوستتون دارم و آرزو می کنم هر قدر تو این دنیا هستیم که کمیتش زیاد مهم نیست ، اما روزگار پر کیفیتی رو داشته باشیم . 







پی نوشت:


 سارا جان کامنت خصوصی گذاشتی که برات ایمیل بزنم که کار مهمی داری و در شرایط سختی هستی من بلافاصله برات ایمیل زدم ولی الان 20 روز گذشته و خبری ازت نیست 


نظرات 26 + ارسال نظر
لیلا یکشنبه 7 آبان 1396 ساعت 02:34 ب.ظ

عزیزم من بازم بدون نام نشان فرستادم

نام قشنگت هست لیلا جانم ولی نشون نه

لیلا یکشنبه 7 آبان 1396 ساعت 02:30 ب.ظ

مهربان جان
مبارکه مهردخت هنرمند باشه چه عکسایه زیبا و دلنشینی
مثل همیشه نقد درستی رویه انتخاب رشته داشتی ولی تا زمانی که ما بعضا به لقب یا پرستیژ یه رشته تحصیلی فکر کنیم تا علاقه تصمیمات اشتباه هم وجود دارند.
سیامک سیامک سیامک یادم میاد اونروزایی درباره مهندس سیامک مینوشتی من اشک می ریختم و میخوندم و منتظر بود بدونم چرا واقعا رفت !!!!!!ولی دلیلش مهم نیست مهم اینه که رفته و جایه خالیش رو هیچ دلیلی هم پر نمیکنه.
بعد از فوت مادرم که به دلیل سهل انگاری پزشکی بوجود آمد به ما گفتن که با نامه پزشکی قانونی و کالبد شکافی میتونیم پیگیری کنیم ولی پدرم قبول نکرد گفت خودش که بر نمیگرده و داغ من و بچه هام خیلی سنگینه و دونستن دقیقش هیچ کمکی به ما نمیکنه و ما هم هیچ کاری از دستمون بر نمیاد پس این غم رو سنگین ترش نمیکنم.

عززیزم ممنونتم لیلا جون
خدا مامان گلت رو رحمت کنه و غرق ارامش و نور باشه ، به شما هم صبر بده . منم با کالبد شکافی و پیدا کردن تقصیر پزشکی که از سهل انگاری نشات می گرفته موافق نیستم و بنظرم بهترین تصمیم رو گرفتین چون به هر حال سهوی بوده هر چی بوده ولی درمورد سیامک عمد وجود داشته و یکمی موضوع فرق میکنه .. هر چند که تو تخفیف داغ بزرگی که بر دلمون هست هیچ تاثیری نداره ولی اینکه کسی با قصد قبلی این کا ر رو کرده باشه ، داستان دیگه اییه .

مهرگل دوشنبه 1 آبان 1396 ساعت 01:31 ب.ظ

سلام آبجی مهربانوی نازنین
ببخشید من مدتی نبودم
بسلامتی که خواهرزاده جون میرن دانشگاه
منم در جوار همسر امسال دارم فوق میخونم . و هر دو ترم یک هستیم اگر خدا قبول کنه
ان شاءالله که شاهد موفقیت های روز افزون مهردخت جان باشیم
و اینکه راز فوت پسرخاله هم واقعا مشخص بشه چون خیلی سخته واقعا این ندونستن ها

سلام مهرگل جانم .
قربونت عزیزم امیدوارم سرت به کارهای خوب و خیر گرم بوده باشه .
مبارک باشه فوق خوندنتون قربونتون برم
خیلی سخته .. واقعا سخته

اذر شنبه 29 مهر 1396 ساعت 06:31 ب.ظ

راز مرگ سیامک پیش خانمش بوده ...یعنی ممکنه بعد از این متوجه بشید؟

امیدواریم این اتفاق بیفته .

آسو چهارشنبه 26 مهر 1396 ساعت 05:06 ب.ظ

سلام عزیزم تبریک میگم ان شاالله مراحل بالاتر مهردوخت جونو ببینیم موفق باشن .خوش به حالش که چنین مادری داره من خودم دانشگاه روزانه ارشد قبول شدم همون الزهرایی که مهردخت دوس داره حتی هیچ کی بهم تبریک نگفت دلم برا خودم گرفت.الهی صد سال سایه سرت بالای سر مهر دخت باشه

سلام آسو جانم . ممنونتم قربون محبتت .
ای جااانم کاش میتونستم بغلت کنم و ببوسمت دختر شایسته . الهی عاقبتت بخیر باشه و باز هم موفق تر از این باشی .
عزیزم حتما انقدر دانشجوی خوبی بودی و کارشناسیت رو هم تو یه دانشگاه عالی گذروندی خانواده به موفقیتت عادت کردن .
دلت نگیره عزیزم با خودت عهد کن که هر چیزی که دوست داشتی و نداشتی رو به فرزند یا فرزندانت هدیه کنی .
خدا عززان تو رو هم نگهدار باشه
بازم بهت تبریک میگم .

مجید شفیعی سه‌شنبه 25 مهر 1396 ساعت 08:00 ق.ظ

سلام

مبارک باشه و چقدر حرفات درست بود مثل خیلی وقتا

از مرگ زن سیامک برامون بگو اگه دوس داشتی

و اینکه کلی کامنت برای پستای قبل گذاشته بودم که هیچ کدومشون نیست و احتمالا ثبت نشدن

مهر باشی آتیش تیر

سلام مجید جان محبت داری دوست من .
هر چی که متوجه شم براتون می نویسم .
متاسفانه کامنتات نرسیده ، مطمئن بودم نیست ولی رفتم دوباره چک کردم
مرررررررررررسی

مریم دوشنبه 24 مهر 1396 ساعت 02:23 ب.ظ

باور نکردنیه مهربانو جان و حیف از سیامک با اون تحصیلات و خانواده. ولی خب انتخاب اشتباهش باعث جون و زندگی ای که باید کلی شیرین می گذشت شد.
روحش شاد. واقعا متاسفم.
از توضیحات کاملت و در واقع از اعتمادت ممنون

قربونت عزیز دلم خدا عزیزانت رو نگهدار باشه

مینو شنبه 22 مهر 1396 ساعت 09:25 ب.ظ http://Milad321.blogfa.com

امیدوارم مهر دخت جان در همه مراحل زندگیش موفق باشه.

ممنون مینوی عزیزم

روناک شنبه 22 مهر 1396 ساعت 11:17 ق.ظ

مهربانو جان یه سری از رشته های هنر همون طور که خودت میدونی ازمون عملی دارند.اگر این ازمون و ضریبش در قبولی در هر رشته ای درست انجام بشه این مشکلی که شما گفتید پیش نمیاد.حالا من اطلاع ندارم طراحی لباس آزمون عملی داره یا نه

بله روناک جان طراحی لباس هم کنکور عملی داشت .
کاش واقعا درست انجام بشه

مریم شنبه 22 مهر 1396 ساعت 08:47 ق.ظ

برای مهردخت و تمام فرزندان سرزمینم موفقیت آرزو میکنم.

روح همسر پسرخاله اتون شادو قرین آرامش...

الهی آمین .
امیدوارم همه ی ابهامات در مورد مرگ معصومانه ی سیامک مشخص بشه . مریم جون جواب کامنت های دیگه رو بخون لطفا

لیدا جمعه 21 مهر 1396 ساعت 11:50 ب.ظ

حیفه سیامک.لابد عذاب وجدان باعث شده زنش خودشو به درک بفرسته
و خوشحالم برای مهردخت عزیزم.میدونی که پسرم هم رفت یزد.وااای مهربانوی گلم.از یزد تا خوزستان که برگشتیم تمامِ این جاده طولانی و پر پیچ و خم آروم آروم گریه کردم.هرچی بیشتر از یزد دور میشدیم دلم تنگ تر میشد.تازه یکی دوروزه دارم عادت میکنم.

حییف واقعا از اون جوان عزیز دوست داشتنی
نمی دونم بخدا ... واقعا سعی می کنم قضاوت نکنم . کاش همه چیز معلوم بشه
عزززیزم جاش خالی نباشه ، حق داری بخدا الان اگه یه وقت برسم خونه و مهردخت نباشه انگار همه ی دیوارها نزدیک میشن و حجم جای خالیش اذیتم میکنه . ولی خوشحال باش قربونت که گل پسر به راه خیر و شادی رفته و چه چیز بهتر از کسب علم
خدا رو شکر انسان به شرایط سخت عادت میکنه . برات ارزو می کنم که عزیز راه دورت تن درست و موفق باشه .

مادر دو دختر جمعه 21 مهر 1396 ساعت 08:06 ب.ظ

با ارزوی موفقیت هرچه بیشتر برای مهردخت عزیز .ولی واقعا میگن خدا جایه حق نشسته دروغ نیست چقدر شوکه شدم برای مرگ خانم سیامک

ممنونم عزیز دلم .
منمبعد از مرگش به این سخن اعتقاد بیشتری پیدا کردم

Nasrin جمعه 21 مهر 1396 ساعت 07:11 ب.ظ

سلام مهربانو جان الهى که مهردخت عزیز موفق باشه و به چیزى که خواست خودش و خیر و صلاحش هست ،برسه عکس ها عالى هستن
خدا رحمت کنه پسرخاله نازنینت و خانومش رو ،مرگ عزیزى براى اطرافیان خیلى سخته و فکر میکنم اینطور از دنیا رفتن براى اطرافیان خیلى سخت تره .روحشون شاد

سلام عزیزم ممنون از محبتت نسرین مهربون .
روح عزیزانت شاد باشه ، مرگ همسر سیامک اونطور که فکر می کنی نبوده لطفا جواب کامنت قبل رو بخون

مژده جمعه 21 مهر 1396 ساعت 02:14 ب.ظ

شاید باور نکنی ولی بارهاااااا به فوت سیامک خان ذهنم کشیده میشد. همیشه میگفتم یعنی علت مرگ چی بود?? میشه از فوت خانمش اگر بیشتر بنویسی? البته اگر برات مقدوره

الهی در ارامش باشه پسر خاله ی دوست داشتنیم .
مژده جان متاسفانه خودمون هم اطلاعات زیادی نداریم ، گاهی به یه طریقی یه خبر بهمون می رسه ولی اخرین چیزی که فهمیدیم اینه که در منزل شخصی غیر از خانواده ش و خودش بوده و مرگ در اثر دار زدن اتفاق افتاده حالا نمی دونیم خودش این کار رو کرده یا دارش زدن

نسرین پنج‌شنبه 20 مهر 1396 ساعت 11:27 ب.ظ http://yakroozeno.blogsky.com/

کنکور واقعآ یه چیز اضافیه در ایران.

دلم برای دانش آموزای ایران میسوزه چون بجای لذت از درس خوندن همش تو استرسند و بس.

بازم تبریک بابت موفقیت های تو و مهردخت گلم

ممنون عزیز نازنینم

افشان پنج‌شنبه 20 مهر 1396 ساعت 09:36 ب.ظ

سوفی پنج‌شنبه 20 مهر 1396 ساعت 06:27 ب.ظ

توی دوران دبیرستان توی ایران یک استاد نازنین داشتیم که به شدت گله مند بود از سیستم آموزشی ایران و تحصیل کرده ی آلمان بود. ایشون اون زمان می گفت حکایت دانشگاه رفتن ایرانی ها و خارجی ها حکایت جالبی هست. می گفت در نظر بگیرید یک قیف رو، توی ایران همه رو به زور و استرس و بدبختی از اون دهنه ی کوچک قیف وارد دانشگاه می کنند و از اونطرف قیف همه با هم میاند بیرون، خیلی شیک و راحت همه میشند متخصص های بی تخصص آینده. اما توی خارج همه رو میذارند از اون دهنه ی بزرگ قیف وارد دانشگاه بشند و بعد میگند حالا اگه مردی بیا بیرون. اونزمان تشبیه ایشون برامون فقط جالب بود. اما سالها بعد به چشم خودم دیدم که واقعا همینطور هست .
بیام بیشتر بگم یا زیاده پر حرفی کردم؟؟

اره واقعا این حکایت قیف بهترین مثالیه که میشه زد .
نه عزیزم پر حرفی کدومه تو عزیز من و بقیه دوستانی و از کامنت هات استفاده می کنیم

سوفی پنج‌شنبه 20 مهر 1396 ساعت 06:22 ب.ظ

بقیه ی نظرم رو اینجا می نویسم از ترس غیب شدنش بوسیله ی بلاگفا.
کاش واقعا یک تغییر و تحولی إیجاد شه تو سیستم کنکور اونجا.
شاید براتون غیر قابل باور باشه اما اینجا دارند سیستم آموزشی رو طراحی می کنند که حتی توی دبستان هیچ نوع امتحانی از دانش آموزان به اون نحوه ی قدیم گرفته نشه تا عواقب امتحان دادن و تاثیرات بدش روی دانش آموزان رو از بین ببرند. از سه سال پیش خیلی از مدارس این شیوه رو پیشه کردند و ظاهرا خیلی موفقیت آمیز بوده، ورود به دانشگاه که جای خود داره و سال هاست اینجا هیچ معنایی نداره به جزء ورود به بعضی از رشته ها و بعضی از دانشجویان که اون هم أصلا قابل مقایسه با سیستم ایران نیست.

حالا اتفاقا کامنتت تپل و خوشگل رسیده دستم
امیدوارم به زودی شاهد تغییر و تحول اساسی باشیم حدا اقل برای دبستانی های این روزها . حتما که خوب جواب میده چیه بخدا الان یادم میاد هر وقت می خواستن یه نمره اعلام کنند من چه حالی می شدم ولو اینکه می دونستم در حد بیست امتحان دادم بازم استرس رهام نمی کرد

سوفی پنج‌شنبه 20 مهر 1396 ساعت 06:17 ب.ظ

مهربانوی عزیزم سلام. چقدر دلم میخواد وقتی میام می خونمت یک کامنت طولانی بذارم و نمی شه گاهی، شرمنده.
مهربانوی نازنین تبریک می گم فارق التحصیل شدن مهردخت عزیز رو از هنرستان و شروع یک مرحله ی زیبا و پر از موفقیت براش آرزومندم. خیلی خوشحال شدم که مهردخت عزیز اون راهی رو رفت که دوست داره، الهی همیشه موفق باشه و همیشه خوش خبر باشی بانو.

قربونت سوفی عزیزم .
اصلا" خودت رو معذب نکن نازنین . همه مون درگیر انبوهی از کارهای واجب هستیم .. لطف تو همیشه شامل حال ما بوده

ممنونتم عزیزم

سهیلا پنج‌شنبه 20 مهر 1396 ساعت 05:42 ب.ظ http://vozoyeeshgh.blogsky.com

مهربانو جان
اول تبریک فراوون برای دانشگاه رفتن مهردخت زیبا
و دوم
من اشتباه میکنم که فکر میکنم همسر سیامک تو مرگش مقصر بود؟
یادمه تو یه چیزایی نوشته بودی ولی الان میگم نکنه اشتباه کردم
اینو یادمه که خیلی مظلومانه فوت کرد و بعدشم پدرش از دنیا رفت
مهربانو آدما چجوری میتونن اینهمه بد باشن.مگه میشه،چرا؟؟؟

ممنون سهیلای شیرین سخن و شاعر عزیزم
نه اشتباه نمیکنی سهیلا جون .. البته این ادعای قلبی من و کل خانواده ی سیامکه ، نمی دونم چه اتفاق هایی باعث شد که سیستم قضایی نتونه مقصر بودن و اندازه ش رو مشخص کنه .
با مرگ ناباورانه و پر از ابهام سیامک ، پدرش (عمو فریدون ) مبتلا به سزطان معده شد در واقع دق کرد . خاله م و برادر سیامک هم به همراه اون دو تا تقریبا" از بین رفتند و متاسفانه روزهاشون رو با غم از دست دادن اون دو تا عزیز سر می کنند .
خدا از سر باعث و بانی یا بانیانش نگذره .. سیامک و عمو فری بینهایت نازنین بودند

Aftab mahtab پنج‌شنبه 20 مهر 1396 ساعت 05:23 ب.ظ

Eshala mehrdokht joon movafagh bashe va sarboland
Vaay shoke shodam az marge hamsare sismak, eshala injoori maloom beshe che etefaghi oftade
Ajab donia birahmi darim

ممنونم عزیز دلم .
میبینی تو رو خدا ، انگار واقعا هیچ کس از راه بدی که انتخاب میکنه رها نمیشه .

پونی پنج‌شنبه 20 مهر 1396 ساعت 04:41 ب.ظ http://pppooonnnyyy.blogfa.com/

درود
دارم استفاده میکنم از تجربیات شما
به شدت
الان دخترم انسانی اسم نوشته تا با ادبیات و فلسفه آشنا شه
دروس هنر رو هم مطالعه کنه برای کنکور هنر
یاد گرفتم بخش هنری سوادشو باید ارتقا بدیم

سپاس

درود بر پونی و خانواده ی گلش .
خوشحالم که می تونم اطلاعات در اختیارت بذارم دوست من . ان شالله دختر عزیزمون سلامت و موفق باشه و برامون از رسیدن به ارزوهاش بنویسی

غریبه پنج‌شنبه 20 مهر 1396 ساعت 03:58 ب.ظ

سلام
متاسفانه چیزی که به آن اشاره کردید از قدیم بوده هنوز هم هست
آن قدیما آرزوی هر کس عبور از قسمت باریک قیف بود و وقتی کسی دانشجو می شد خیلی لذت داشت اکثرا هم فقط دنبال ورود به دانشگاه بودند و فرق نداشت که کی کجا و چه رشته ای قبول بشود
برادر خود من خیلی دوست داشت مهندسی نفت قبول بشود ولی پزشکی قبول شد بعد از اتمام خیلی دوست داشت تخصص اش جراحی عمومی باشد ولی بیهوشی گرفت
پسرش را خیلی دوست داشت که پزشک کند با اینکه شش هفت سال بیشتر نداشت یک دست لباس سبز جراحی برایش تهیه کرده بود و سر خیلی از عمل ها او را با خود می برد ولی بعد ها سخت افزار قبول شد
بچه های بعدی اش همیشه به رشته پدرشان ایراد می گرفتند
که پزشکی هم شغل شد
ولی هر دو نفرشان الان پزشک اند
اما دامادمان در مورد بچه اش آب پاکی را روی دستمان ریخت که دخترم مثل خودم است اهل درس خوندن نیست !!

سلام
دم داماد شما گرم

سمانه پنج‌شنبه 20 مهر 1396 ساعت 03:36 ب.ظ http://amirmst1374.blogfa.com

خداروشگر مهردخت نازنینمون ک شاهد تک تک روزای قد کشیدنش بودیم اونجایی قرار گرفته که دوست داشته ایشالا هرروز بیای و بنویسی و ما رو درجریان موفقیاتاش بزاری من دوتا وبلاگ بوددکه هنیشه پیگیر خوندنش بودم شما و نوشین مامان هستی که الان یک سال و نیم ک ننوشته و ازش خبری هم ندارم امیدوارم شما حالا حالاها برامون بنویسی

قربونت عزیز دلم . منم امیدوارم نوشین جون و دختر گلش خوب باشند و همینطور خودم بتونم در خدمت دوستان عزیز مثل خودت باشم و ارتباطمون رو حفظ کنیم

مرآت پنج‌شنبه 20 مهر 1396 ساعت 02:29 ب.ظ http://emlayeasan7.blogfa.com

سلام عزیزم

انشاا....موفق باشه مهردخت عزیز تمام مراحل زندگیش

همسر سیامک از دنیا رفت؟؟!!!!!

اعتقادم به جمله بیشتر شد که دنیا به شدت گرده

راستی علت فوت مشکوک آقا سیامک معلوم شد؟؟؟؟

سلام مرآت نازنینم . ممنونم از لطفت الهی آمییین .
بله واقعا" اعتقاد من هم .
متاسفانه محتویات معده حاکی از وجود سم و نهایتا" اعلام خودکشی بود ولی باتوجه به مسائل دیگه از جمله صحبت چند ساعت قبل سیامک با عمه ش که عازم سفر به خارج از ایران بود و عذر خواهی کرده بود که ببخش نمی تونم برای بدرقه ت بیام فرودگاه سال دیگه هم به استقبالت میام هم بدرقه ت می کنم . یا اینکه شناسنامه ش یک هفته قبل از فوتش عکس دار شده و گذرنامه ش تمدید شده بود ، نظریه خودکشی رد شد و علت مرگ در هاله ای از ابهام باقی موند .

همه امیدواریم با مرگ این زن ، پرده از حقایق برداشته بشه

سینا پنج‌شنبه 20 مهر 1396 ساعت 12:34 ب.ظ

ماشالله مهردخت خیلی خوب راهنمایی شده و توی مسیر کاملاً درستی قرار گرفته. امیدوارم که روز به روز موفقیتهای بیشتری به دست بیاره.

ممنونم سینا جان الهی آمین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد