دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود
دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود

پخش یک نوع مثلث خااااص

تو خونه ی ما معمولاً تی وی روشن نمیشه مگر اینکه بخوایم یه برنامه ی انتخابی ببینیم . یه سری از سریال های ایرانی رو من و مهردخت   با هم می بینیم و یه تعدادی رو هم فقط من مشتریشون هستم . شب/که من/و / تو  رو سالهای قبل خیلی دوست داشتیم برنامه هایی مثل فرازمینی ها یا کلینیک حیوانات و مسابقه های Dancing  on ice و   Americas Got Talent  رو حتماً میدیدیم .


 کم کم وقتمون محدود شد و اونایی که از این ش/بکه دوست داشتیم رو آنلاین هر وقت که فرصت داشتیم میدیدیم تا سال گذشته ،  با اون گند هایی که بالا آوردن و چشممون بیشتر از قبل به جهت گیری های کثیفشون روشن شد دیگه از اینستا هم بلاکشون کردم چه برسه به دنبال کردن برنامه هاشون!


تا اینکه چند وقت پیش دیدم تو هر محفلی ، درمورد پخش مصاحبه خر/داد/یان و داستان م/ثلث عش/ق نافر/جامش سخنه . 

پرس و جو کردم که جریان چیه و به اختصار برام گفتند که طی یه برنامه ی حدوداً 45 دقیقه ای ، محمد داستان زندگیش و احساسش رو به یک مرد بنام ابی و ازدواج با همسر فداکارش  و نهایتاً نافر/جام بودن هر دوی این عشق ها تعریف کرده . 

برام جالب بود که همه ی کسانی که برنامه رو دیده بودند میگفتند ما اصلاً نظرمون نسبت به محمد تغییر کرده خیلی بیشتر از قبل دوسش داریم و .. 

خیلی عجیب بود چون همه ی ما از قبل میدونستیم که محمد همج/نس/گ/راست و نمیدونم چرا وقتی مصاحبه رو دیدن انقدر احساس بهتری نسبت بهش پیدا کردن .


 تو تمام سالهایی که من میشناسمش و از اول هم میدونستم گرای/ش جن/سیش رو هیچوقت احساس خاصی بهش نداشتم این موضوع برام بیتفاوته ، نه در مورد اون شخص،  بلکه هر شخص دیگه ای هم که باشه ، گرای/ش جن/سی یه مورد شخصیه و ربطی به من نداره مگر اینکه یکی از افراد خانواده م باشه اونوقت برام مهم میشه که از هر راهی ممکنه براش  محیط امن فراهم کنم. 


اما با پخش این برنامه از ش/بکه های پر بیننده به صورتی که آمیخته با احساسات لطیف  و عشقانه باشه مخالفم . اگر برنامه آموزش و فرهنگ سازی بود خیلی هم طرفداری میکردم، چون این موضوع با وجود تبلیغات گسترده ای که در سالهای اخیر( شاید 50 سال پیش تا بحال) گردانندگان جهان درموردش کردند و می کنند ، باز هم تو خیلی از جوامع از جمله جامعه ی خودمون تابو محسوب میشه و حالا حالا ها جا داره فرهنگ سازی بشه و عامه مردم متوجه بشن که اولاً تر/نس ها حقیقتاً حسابشون از گر/ایش ها جداست و مربوط به هویت جن/سی هست ، ثانیاً گرای/ش جن/سی هر کسی مربوط به خودشه وبه هییییچکس مربوط نیست . 



شاید این سوال پیش بیاد که چرا با پخش فیلم های رنگین کم/انی که داستان های لطیف عاطفی دارند مخالفم و با پخش فیلم های اموزشی و  فرهنگ سازی در این مورد موافق؟


ببینید ، طبق آمار های غیر رسمی که من دارم و صرفاً با سوال و جواب از افراد خانواده ، دوستان نزدیک، همکاران و هر مردی که به نوعی آشنایی داشتم باهاشون و میتونستم ازشون دراین خصوص سوال کنم به این نتیجه رسیدم که تقریباً 85% از مردان در اواخر کودکی و دوران نوجوانیشون تجربه ی س/ک/س ( حالا از سطح خیلی پایین تا بصورت کامل) رو با همجنس خودشون حداقل یکبار داشتند ، و معمولاً از این مرحله عبور میکنند (مخصوصاً تو کشور خودمون ) علت های زیادی برای این کار هست و پررنگ ترین دلیلش کنجکاویه ، بعد از اون محدودیت هاییه که در برقراری ارتباط تو سن کم بین دختران و پسران داریم دلیلش میشه . خُب مسلمه که بچه ها تو سن کنجکاوی خیلی زیاد و درکنارش بحران بلوغ و فوران هورمون های جن/سی ممکنه برای ارضای هم کنجکاوی هم جن/سی از خود/ار/ضایی عبور کنند و به دم دست ترین کسی که امکانش رو پیدا کنند رو بیارن که همون دوستان هم/جنسشون باشه . 


تو اون سن بچه ها خیلی راحت میتونند با هم ارتباط بگیرند تو مدرسه ، تو باشگاه، به هوای درس خوندن با هم و ... 

حالا شما ببین چند درصد دخترا و پسرا تو کشور خودمون میتونند این تجربیاتی که در بالا بهشون اشاره کردم رو با دوستان غیر همج/نس خودشون داشته باشند؟ 


شما دوست عزیز چند درصد اجازه میدی دختر 14 ساله ت با یه پسرهمین سن و سال بره درس بخونه ؟ و چند درصد اجازه میدی با دوست همجنس خودش باشه؟؟  (البته الان دیگه خانواده ها اطلاعات بیشتری دارند و نسبت به سابق روابط بچه هاشون رو کنترل بیشتری دارند) 

برگردیم به موضوع ، پس من نتیجه گرفتم که درصد زیادی از بچه ها(مخصوصاً پسرها)  چنین تجربه ای رو حدااقل یکبار دارند ولی حقیقتاً گرایش اصلیشون این نیست .. وقتی هم تشویق به ادامه ش نشه و موضوع عادی نشده باشه از این مرحله عبور میکنند و مثل اکثر ما به حالت استریت (Straight) در میان.


 ببینید من هییییچ زاویه ای با افراد با گرایش های مختلف ندارم ، میدونید که رشته ی دانشگاهی مهردخت طراحی لباسه و توبعضی از رشته های هنری از این قبیل ، تعداد اقایون هم/جنس/گرا بیشتره بنابراین مهردخت در طول تحصیلش با چند تا از همکلاسیهاش با همین نوع گرایش آشنا بود کار تیمی با هم میکردند و ساعت ها روی پروژه ها کار میکردند و کافه میرفتند و وقت میگذروندن منم میشناختمشون پسرهای بسیار مهربون و نازنینی هم هستند . 


اما بنظر من این موضوع چیز عادی نیست . بعضی از دوستانم که بعد از پخش این برنامه با هم صحبت میکردیم و نظرشون با من مخالف بود ،  اصرار داشتند این همونقدر عادیه که گرایش ما عادیه . 


بهشون گفتم فکر کنید که الان یه نوجوونی داشته باشید که یا از رفتارش یا طبق اظهارات خودش متوجه بشید به هم/جنس گرایش داره . قدم اول چکار میکنید؟ 


همه گفتند با آرامش و محبت میپذیریم و کمکش میکنیم که زندگی شادی داشته باشه و حتماً از ایران خارجش میکنیم و جلسات تراپی هماهنگ میکنیم و .... گفتم : آفرررین دقیقاً میخواستم همینو بگید . چرا جلسات تراپی هماهنگ میکنید؟ 


خب واااضحه که این از نظر شما عادی نیست و میخواید از مشاور کمک بگیرید . تا اونجایی که میگید با مهربونی میپذیریم و کمک میکنیم از اینجا بره و .. نشون میده شما یک خانواده آگاه هستید ولی هرجور حساب کنید این کاملا معمولی نیست . 

مثل این میمونه که شما با بچه ای مواجه میشید قدرت بویایی نداره ، آیا براتون بی تفاوته؟ نه دیگه .. ایا میشینید با بقیه و در خوشحال ترین حالت ممکن درمورد این موضوع صحبت کنید؟ 


پس وقتی من میگم پخش این برنامه ی عاشقانه و لطیف از یه تریبون پر مخاطب که امروز به راحتی در دسترس قرار میگیره موافق نیستم برای اینه که درصدی از بچه ها که قراره از اون مرحله عبور کنند با دیدن حس خوب پدر و مادر و بقیه به این ادم که تاحالا یا چیزی درموردش نمیگفتن یا اگر میگفتن چیز مثبتی نبوده ، ممکنه از عبور کردن منصرف بشن و بگم خب چرا اصلا عبور کنیم ؟ خوبه که .. همه هم موافقشن . 


با دوستان روانشناس و مشاورم صحبت کردم و پرسیدم آیا مردم به دلیل گرایشات مختلف و غیر از غیر هم/جنس/ گرایی مراجعه می کنند؟ گفتند: به وفووووور . گفتم پخش این نوع برنامه ها در تشویق بچه ها اثر داره ؟ جوابشون مثبت بود ..

 البته به این نکته اشاره کردند که گرایش آدم ها ( اگرطبق  برنامه ریزی و دستور نباشه) در سنین خردسالی از بدو تولد تا 4-5 سالگی ساخته میشه و عموماً به رفتار پدر ومادر وابسته ست .


 یعنی پسرهادقیقاً مادرانی داشتند که پسر رو به خودشون وابسته بارآوردند و تماس جسمی بالایی با پسرشون داشتند و دختر ها هم معمولاً زیر دست پدرانی تربیت شدند که آرزوی پسردارشدن داشتند و دخترشون رو کاملاً مردونه بارآوردند . (البته که این بحث کاملاً تخصصیه و خارج از سواد من ، صرفاً چکیده ی اطلاعاتی که دوستان متخصصم به زبان ساده برام گفتند رو بازگو میکنم) 

چند خط بالا تر نوشتم " گرایش آدم ها ( اگرطبق  برنامه ریزی و دستور نباشه)" ... 


شاید سوال بشه که مگه دستوری هم میشه؟ بله متاسفانه در دنیای پر از دروغ امروز گردانندگان اصلی جهان اهداف و برنامه های خودشون رو دنبال می کنند و یکی از اونا کاهش جمعیت برای تمام نشدن منابغ و نهایتاً غذا وانرژیه . برای همین سالیان ساله که انواع راه هایی که به این موضوع ختم بشه رو اجرا کردند یکی از اون ها هم تبلیغ و تشویق هر نوع گرایش ج/نسی غیر از نوع معمول اون که دگر /جنس گرایی باشه ست . از سلبریتی های مختلف گرفته که اعلام کردن تا ریز و درشت فیلم هاییه که کمپانی های بزرگ فیلمسازی ساخته میشه  و حتی سیاستمداران مطرح . 


بنظرم درصد زیادی از اونا واقعاً چیزی که اعلام میکنند نیستند و برنامه ی تبلیغاتی و همون دستوراتیه که صادر شده . 


خلاصه که من این مستند پخش شده رو ندیده بودم و تصمیم داشتم تو یه فرصت مناسب ببینمش ( چون معتقدم درمورد چیزی که ندیدم نباید نظر بدم ، فراستی که نیستم خدا رو شکر )بالاخره هفته ی پیش یکی از دوستان عزیزم که حتماً باید دوتایی درموردش کلی تبادل نظر میکردیم ، لینک این برنامه رو برام فرستاد و به خودم گفتم : 

آهااان مهربانو دقیقاً همونی که باید میشد، شد و همون کسی که تبادل نطر در مورد هرچیز باهاش هم مفیده و هم لذت بخش باید برات لینک میفرستاد . 


نشستم کامل دیدم برنامه رو .. نظرم نسبت به قبل هیییچ فرقی نکرد درمورد محمد خر/دادیان... ایشون از نظر من یک دنسر عالی ایرانی بودند که همیشه احساس میکردم آدم خوبی هم هست و اخلاق خوبی داره شاید بخاطر این بود که وقتی داور مسابقات رقص بود ، میدیدم با چه عشقی کار میکنه و به شرکت کنندگان چقدر با محبت انرژی و  امید میده . 


عمیقاً بخاطر اینکه هیچوقت تو زندگی عشقیش به عشقش نرسیده متاسف شدم . امااا چیزی که خیلی نظرم رو تو دیدن این برنامه جلب کرد و از ته دلم افسوس خوردم تفاوت زندگی جوان دیروز ایرونی با امروزیه . 

چقدر راحت کار میکردند، پارتی میگرفتند، مسافرت می رفتند ، با کسی که دوست داشتند ارتباط میگرفتند، برای اینده شون برنامه ریزی و خیلی راحت اجرا میکردند. 

دلم برای همه ی اینهایی که الان بصورت حسرت برای بچه های امروز ایرانی دراومده خون شد . تازه موضوع مهم اینه که ایشون از یه خانواده  خیلی معمولی و طبق اظهار خودش جنوب شهری بوده ، چیزی که الان برای قشر متوسط جامعه ی امروز تقریباً رویاست . 


 لطفاً درمورد مطالب این پست خوب فکر کنید و اگر تجربه ای دارید و کلاً حستون رو از پخش برنامه ( چون دلیل نوشتنم ، همون پخش برنامه ست نه قضاوت درمورد گرایش های جن/سی) برام بگید . 


دوستتون دارم 


پینوشت: ببینید اکثر مقاله های روانشناسی و علمی اینطور مینویسند :

استریت چیست؟ 

استریت  (Straight) طبیعی ترین و رایج ترین تمایل جن/سی وعاطفی در میان انسان هاست . نام دیگر آن دگر جن/س گرا یا Heterosexual ست . پس واقعاً تمایلات دیگه طبیعی نیست دوستان !


نظرات 60 + ارسال نظر
فرزانه سه‌شنبه 10 بهمن 1402 ساعت 12:16 ب.ظ

متاسفانه دنیا داره خیلی خیلی روی این موضوع تبلیغ میکنه و این واقعا خطرناکه. الان کمتر سریال آمریکایی می بینیم که یکی یا دو نفر از شخصیت های اصلیش همجنس گرا نباشن
برادرم هم که اتریشه میگه اینجا خیلی دارن روی این موضوع تبلیغ میکنند و حتی توی تحقیقاتمون میگن اگه یکی از این افراد توی گروهتون باشه بودجه بیشتری بهتون تعلق میگیره !!!
کاملا مشخصه که عده ای از سران دنیا که دارن دنیا را کنترل و اداره میکنند میخوان مردم دنیا را به این سمت سوق بدهند و من کاملا با نظر شما مواقم مهربانو جان عزیز
منم همش با خودم این فکر را داشتم که خب وقتی اینقدر توی فیلم ها بچه ها این موضوعات را ببینند کم کم براشون عادی میشه و میگن شاید ما هم همجنس گرا باشیم.

فرزانه جون اگر کامنت های این پست و پست بعدی رو نخوندی پیشنهاد میدم حتما بخونی خیلی نکات جالبی عنوان شده . برای من خیلی جالب بود حتما تو هم لذت میبری عزیزم

Zebele جمعه 6 بهمن 1402 ساعت 10:02 ق.ظ

نمی‌دونم چرا ولی من دید بسیار منفی ای به رابطه مرد مرد دارم.ولی به رابطه زن زن دید منفی ندارم اصلا
طبیعیه؟

نه خب طبیعی که نیست ولی شاید تو دلت همذات پنداری میکنی ، گی رو نمیپذیری ولی لز رو میگی به من چه

کبهان‚¬ جمعه 6 بهمن 1402 ساعت 12:24 ق.ظ http://Mkihan.blogfa.com

درود
طفلک نوجوانهای ایرانی
راسیاتش فکر کنم اولین تجربه جنسی من در سنین حدود ۸ یا ۹ سالگی بود آن هم با جفت دخترای تیمسار که همسایه بودیم و از من بزرگتر بودند و مجبورم می کردند که....

درود کیهان جان .
طفلک همه ی اقشار سنی ایرانی
کیهان چقدر بین پسرای تو رده سنی تو حالا ده سال پایین تر و بالاتر و من بیشتر خبر دارم این داستان شایع بوده که دخترای بزرگتر چشم و گوش پسرها رو از سن پایین باز میکردن؟؟!!
من خیلی این مورد رو ازتون شنیدم

یک دوست شنبه 30 دی 1402 ساعت 02:33 ب.ظ

survey.porsline.ir/s/BdnqC1J1
با توجه به این پرسش نامه عقیده دارم که بیش فعالی و تصور ترنس بودن به هم ارتباط دارند، اگر فردی بیش فعال باشد متاسفانه خیلی از مشکلات روحی را میشود برای او تشخیص داد
این پرسش نامه را لطفا مادران شاغلی که فرزند بیش فعال حداکثر 12 ساله دارند پر کنند
فرزند من نشانه ها را از کودکی دارد و من نگران بزرگسالیش هستم، روانپزشکش میگوید مرتبط با بیش فعالی است و نگران نباشم ولی نمیشود نگران نبود مخصوصا که هر چقدر بزرگتر میشود نشانه ها شدیدتر و پررنگتر میشوند
لطفا در صورت امکان بحثتان را به سمت ts هم ببرید و نظر دوستان را در این مورد در ایران و خارج مطالعه کنیم

من پرسشنامه رو پر کردم عزیز.
نمیدونم به درد میخوره جوابام یا نه ، میدونی که مهردخت 24 سالشه و فکر میکنم این فرم مربوط به کودکان بود ولی به هر حال هرچی یاد م بود جواب دادم .
مهردخت هم بیشفعال بود ولی هیچوقت نشانه هایی از ترنسکشوالی درش ندیدم .
امیدوارم یه پست هم مختص این موضوع باشه و بتونیم از نطرات علمی و کارامد دوستان استفاده کنیم

بهار شنبه 30 دی 1402 ساعت 02:14 ب.ظ

سلام مهربانو جانم
ممنون که انقدر عمیق به موضوعات میپردازی. حقیقتا از این زاویه بهمستند خردادیان نگاه نکرده بودم حق داری باید فرهنگ سازی بشه اما تبلیغ نه.
حقیقتا اطلاعات زیادی راجع به هم جنس گرایی ندارم و تا مدتی پیش از نظرم یک اختلال و پدیده غیرعادی بود تا اینکه اتفاق جالبی برام افتاد. من بسیار به خلوتم اهمیت میدم اوقاتم رو با بچه‌هام و کتاب و فیلم سپری میکنم‌. عدد دوستانم برخلاف همسرم به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسه. از جمع‌های شلوغ بیشتر وقتا فراری هستم و اکثرا گوشیم سایلنت هست و پیام دادن رو به تماس ترحیح میدم. پیژگی‌های تیپیک یک درونگرا رو دارم و همسرم به شدت برونگراست، سخنران خوبیه دوستان زیادی داره مکالمه‌عای تلفنیش طولانیه و... اون نقطه عطف زندگیم که نظرم راجع به جامعه رنگین کمانی عوض شد زمانی بود که داشتم غر میزدم که حسابی حوصله‌م سر رفته و همسرم انگ منزوی و اجتماعی نبودن رو بهم زد و از نظرش من غیر طبیعیم که هر هفته با دوستام قرار نمیذارم و خلوت خودمو دوست دارم. واقعا اون لحظه به فکر فرو رفتم که همونطور که همسرم نزدیکترین فرد به من روحیات درونگرایی من رو نادیده میگیره از نظر اون فقط ادمهای برونگرا طبیعی هست، بی‌انصافیه که افرادی رو گرایش جنسی متفاوت دارن بدون مطالعه و یکطرفه قضاوت کنم. عذر میخوام که طولانی شد اما نوشتم که همین مثال ساده و درک نشدن از طرف دیگران میتونه برای اون افراد هم به همین سادگی رخ بده.
دوستت دارم عزیزم،راستی از دنیز کوچولو خبر داری حالش بهتره؟

سلام بهار جون
عزیزمی ممنون از شما دوستان که مشارکت کامل و عالی داشتید .
چه مثال جالبی زدی عزیزم . کاملا درسته.. مرز بین طبیعی بودن یا نبودن رو اصلا کی می دونه؟
منم دوستت دارم بهارجانم .
چقدر جاااالب همین امروز به ارکیده جون پیغام دادم هنوز ندیده امیدوارم عالی باشن

حکیم بانو شنبه 30 دی 1402 ساعت 12:18 ب.ظ

سلام. بحث پرچالشیه و شما با شجاعت تمام و با مطالعه در مورد اون نوشتید. با پاراگراف آخر گفته هاتون بیش از همه موافقم. به هر حال این گونه مسائل وقتی با شرع و عرف و .... قاطی می شود، عجیب تر و سخت تر می توان در موردآن اظهار نظر کرد

سلام عزیزم محبت داری نازنین

لیمو شنبه 30 دی 1402 ساعت 11:17 ق.ظ

من واقعا از خوندن کامنتها لذت بردم، چه زری جان و چه نیلوفر جان. بهرحال همه ما یکسری نظرها داریم که میازن دانش و بینش خودمون میاد. نظر من شاید اشتباه باشه شاید هم درست اما چیزی که من میگم اینه که مگر همه ما با هر جنسیت و گرایشی سختی نمیکشیم؟؟ آیا ما با تمایلات استریت (که خب از دیرباز بوده و همچنان هست و درصد بالایی داره) باز هم مورد شوخی و کنایه قرار نمیگیریم؟ این تفکر که: هر کسی با هر فکر و عقیده و گرایشی رو "باید" دوست داشت و قبول داشت. خودش یه جور اجبار و تحمیله. تفکر من اینه که هر آدمی با هر جنسیت و گرایشی میتونه به دنیا بیاد و زندگی کنه اما اینکه بقیه مجبوور باشن دوستش داشته باشن حرف زوره. من دخترم. خب شاید یکی از دخترها متنفره. این حق طبیعیشه تا جایی که به من صدمه نزنه و به من ربطی نداره توی سر و قلبش چی میگذره. اینکه همه افتادن به جون هم که حقوقشون رو بگیرن زوره. جنبش زنان، جنبش های رنگین کمان یا هر جنبش دیگه ای بد نیست تا وقتی که انقدررر شور نکنن قضیه رو. شما هر فیلمی از نتفلیکس میبینی حداقل یکیشون تمایلات استریت نداره. اولا که جامعه آماری به هم میخوره دوم اینکه اون بچه ای که نوجوونه و درحال کشف خودش و دنیاست ممکنه اشتباها فکر کنه تمایلش اینه و سالهای زیادی رو از دست بده. با این تفکر که هیچ چیز مردانه یا زنانه نیست داریم شاهد این میشیم که عملا جنسیت هم دیگه وجود نداشته باشه. (اشتباه نشه با انتخاب رنگ و لباس و اینا) آیا ما رباتیم که بدون جنسیت باشیم؟؟ همونقدر که این جوامع حق دارن ما هم داریم دیگه.

منجوق شنبه 30 دی 1402 ساعت 09:56 ق.ظ

اما اینکه میگم حتی ماها هم رفتار درستی درمورد این ها مداریم مثالش را از خودم میزنم که ادعا دارم باهاشون مشکلی ندارم و توی خوابگاه بسیار از اینها دیده ام. یکبار توی اتوبوس بین شهری یکی از اینها کنارم نشسته بود و بهم پیشنهاد داد که دوست باشیم منهم مدام خودم را به کوچه علی چگ میزدم که نمی فهمم منظورت چیه . یکبار دیگه هم با دوستم تو تاترشهر بودیم که یکی از اینها به هوای اینکه من و همراهم از نوع خودشان هستیم نشست کنار ما و سرصحبت را باز کرد که من و دوستم فرار کردیم. من هنوز هم بابت نوع واکنشم در این دو مورد شرمنده هستم. و دوست دیگری دارم که پارتنر همجنس دارد و من هربار که ببینمش اولین چیزی که بعد از دیدنش به ذهنم میرسد این است که این همجنسگراهست ها! در حالیکه به بقیه دوستانم که میرسم اصلا نوع رابطه جنسیشان به ذهنم نمیاید.

درسته عزیزم

منجوق شنبه 30 دی 1402 ساعت 09:42 ق.ظ

منهم با نیلوفر و نسرین موافقم. گرایش جنسی انتخابی نیست. این رو هم بر حسب تجربه زندگی به مدت هفت سال توی خوابگاه می گم که بیشتر از یک میلیون دختر بین 17 تا 30 ساله از شهرها و قومیت های مختلف توش زندگی می کردن. قاعدتا انتظار داری دختر خوابگاهی که نظارت خانواده روش نیست و آزادی های بیشتری داره بره با جنس مخالف ارتباط برقرار بکنه اما همونجا هم میدیدی که بازهم برخی پارتنر همجنس را ترجیح میدهند. البته مشخص بود که بعضی ها به عنوان راه حل موقت بهش نگاه می کردند و برخی دیگه به دلیل عدم مهارت دربرقراری ارتباط با جنس مخالف بهش رو میاوردند. اما تعداد اونهایی که همجنسگرا بودند کم نبود.
اما اینکه چرا اینقدر رسانه ها و فیلم ها این قضیه را بولد میکنند این هست که در غرب هم هنوز جا نیافتاده. توی کامنت یکی از دوستان هم مشخص بود.
اما اینکه در مورد ما ایرانی ها فکر می کنیم این قضیه جا افتاده خیلی هم درست نیست. دلیل اینکه ما فکر می کنیم با این قضیه اکی هستیم اینه که فعلا قانونی و در ملا عام نیست. جامعه ما هنوز به رابطه دو جنس واکنش نشون میده چه برسه به همجنس. اگر در عمل باهاش مواجه شدیم و واکنش مثبت نشون دادیم مهمه که بعید میدونم حتی ماها هم که اینجا ادعا داریم باهاش کنار اومدیم واکنش معقولانه ای باهاش داشته باشیم. و البته بسیاری از همجنس گراهای جامعه ما حتی خودشون در تنهاییشون هم این موضوع رو انکار میکنن و اون رو اختلال و یا درصورت مذهبی بودن وسوسه شیطان میدونن. دوست مذهبی داشتم که کاملا مشهود بود که این طوریه یکبار بهش گفتم فلانی با خودت کنار بیا. بهش برخورد و رابطه اشو قطع کرد و بعد برای اینکه به همه ثابت کنه این طوری نیست در 48 سالگی برای بار اول ازدواج کرد اما همسرش تو همون ماه اول موضوع را تشخیص داد و بعد هم در کشاکش طلاق بودند که مرد فوت کرد.
اما اینکه می گویی ما استریت ها طبیعی هستیم باید بپرسم چرا فکر می کنی استریت بودن طبیعی است؟ چیزی که در حال حاضر وجود داره اینه که رابطه جنسی در انسان امروزی فقط برای تولیدمثل نیست و برای لذت است .خب حالا چرا باید این لذت را غیرهمجنس به آدم بده؟
حتی اگر با حیوانات هم مقایسه کنیم این رفتار در حیوانات هم هست. مثالش را اکثر ماها که گربه داریم دیده ایم.
دلیل اینکه ما استریت بودن را طبیعی میدانیم این است که از وقتی چشم بازکردیم این داستان را دیدیم و شاید اینکه تمام مظاهر استریت بودن در ملا عام است از عروسی تا بچه آوردن و ... اما غیراستریت بودن در خفا .
اما در مورد روانشناس های ایران هم باید بگویم . علم روانشناسی در ایران وارداتی است و البته بعد از سال 57 هم خواسته اند که بومی و اسلامیش بکنند و شده این ملغمه ای که میبینی. بنابراین خیلی قابل استناد نیست . دوره های روانشناسی که می رفتم اغلبشان می گفتند که از گفتن بسیار چیزها منع شده اند و باید راه حل های اسلامی را چاشنی درمان کنند و ...
و همین طور تغییر ظاهر هم در ایران اجبار است یعنی تو یا باید ظاهرت مرد باشد یا زن نمیتوانی با وضعیت دوگانه درجامعه ظاهر بشوی که البته از نظر علمی مردود است و به نوعی جنایت.

کامنتت عالی بود عزیزم

سمیه شنبه 30 دی 1402 ساعت 06:47 ق.ظ

کامنتها باعث شد یاد داستان زندگی یکی از مراجعین دکتر هلاکویی بیفتم که چند سال پیش ویسش رو در فضای مجازی شنیدم
یه پسر نوجوان که تو سن کم در جنگ ایران و عراق اسیر میشه و در ظاهر به عنوان خدمتکار ولی در واقع به عنوان شریک جنسی یک افسر عراقی به کار گرفته میشه و سالهای زیاد اسارت رو با همین شرایط طی میکنه، در حالیکه تا قبل از اون روحشم از چنین رابطه ای خبر نداشته و گرایشی هم نداشته
خلاصه بعد از آزادی و برگشت به ایران با گرایش جدیدش عرصه رو بر خودش تنگ میبینه، مهاجرت میکنه ابتدا خلاف گرایش جدیدش با خانمی ازدواج میکنه ولی ازدواجش داومی نمیاره و در نهایت با آقایی وارد رابطه میشه و ...
همه داستان رو به عنوان مثالی گفتم از اینکه این گرایش جز ذات و طبیعت این فرد نبوده بلکه شرایطی که توش قرار میگیره باعث غلبه این گرایش میشه
جتی تو کامنت اول خانم نیلوفر هم تاثیر عوامل محیطی ذکر شده:
":جهت گیری جنسی تحت تأثیر ترکیبی از عوامل بیولوژیکی، ژنتیکی، هورمونی و محیطی است:"
تا جاییکه میدونم اختلاف روانشناسا هم بر سر میزان و درصد اثر این عوامل در افراد با گرایش جنسی متفاوت است وگرنه کسی تاثیر محیط رو انکار نمی کنه
در نهایت میخوام بگم با غیر قابل انکار بودن تاثیر محیط، این تبلیعاتی که داره میشه روی این موضوع میتونه اثر مخرب داشته باشه
این حجم از پررنگ نشون دادن این گرایش در انیمیشن های مخصوص کودکان و فیلمهای بزرگسالان، وقتی به اذعان دوستان, فقط ۵ درصد افراد جامعه رو تشکیل میدهند، حساسیت برانگیز است

ملیکا جمعه 29 دی 1402 ساعت 08:27 ب.ظ

سلام مهربانو جان
در مورد نظرت با شبکهٔ من‌و‌تو کاملا موافقم و بعد از اون جریان برنامه‌هاشو نمی‌بینم.
در مورد مصاحبه با خردادیان هم چیزی نمی‌دونم فقط متوجه شدم که مصاحبه‌ای تو این شبکه از او پخش شده.
با نظر خودت و بعضی از دوستان در مورد این گرایش‌های جن/سی موافقم، هر چیزی که در جهان ما از حالت طبیعی و نرمال خارج باشه غیر عادی و غیرمعموله، بنابراین میشه برای دادن راه حل در مورد اون صحبت کرد اما نباید به عنوان یک چیز عادی و نرمال اونو ترویج کرد چه برسه تبلیغ!
واقعا باعث تأسفه که حتی در بعضی از کشورها به این گروه به حدی امتیاز دادن که حتی مجاز شدن، فرزند داشته باشن!
بچه‌هایی که تحت نظر یک خانوادهٔ نرمال بزرگ میشن کلی مشکلات روحی و روانی دارن، از نظر من این یک بی‌عدالتی بزرگ به اون بچه است که مجبوره یک پدیدهٔ غیرعادی‌رو بپذیره و در آینده چه مشکلات فوق‌العاده‌ای که با انتخاب و خودخواهی دو فرد به اون بچه تحمیل میشه.
رئیس جمهور فرانسه فردی‌رو برای نخست‌وزیری انتخاب می‌کنه و گرایش جن/سی خاص اون نخست‌وزیر رو جار می‌زنن!!! چرا؟!!!
به خدا پناه می‌برم از هر چه که او فرمان نداده و مجاز ندانسته، چون ایمان دارم که اگه مارو از کاری منع کرده، او بهتر می‌دونه.

سلام ملیکای عزیزم
راستش با کامنت های متفاوتی که از دوستان خوندم متوجه شدم به همون اندازه که طرفداران غیر طبیعی بودن گرایشات جنسی مختلف ( بجز استریت ها) هستند ، کسانی هم هستند که میگن کاملاً طبیعیه و نه اینکه فقط نظر عوامی مثل من باشه همه شون پشتوانه های علمی از محافل پزشکی و روانپزشکی دارند .
نهایت اینکه دنیا محل تردیده و باید به درستی دانسته ها و نظراتمون همیشه مشکوک باشیم و خوبه که در زمینه هایی که برامون اهمیت داره تحقیق و مطالعه کنیم .
درسی که من از نوشتن این پست گرفتم همین بود که هیچوقت فکر نکنم نظرم کاملا درسته و مو لای درزش نمیره

سیتا پنج‌شنبه 28 دی 1402 ساعت 01:07 ب.ظ

در جواب رهگذر

دوست عزیز بحث در مورد افراد ترنس و همجنسگرا و... بود. در مورد بعضی هاشون یک نوع بیماری می تونه باشه در مورد بعضی دیگر خیر! در مورد بیماری علم تا الان هر پاسخی که منطقی تر باشه رو اولویت قرار میده. در مورد غیر بیماری هم که فکر می کنم اظهر من الشمسء! در هر دو مورد رجوع به دین غلطء.
دینی که تشویق به جنگ، اسارت، هم خوابی با زن های متعدد، خونریزی، به غارت بردن ناموس و مال و... می کنه هر گونه رجوعی ای بهش باطل است.
در رابطه با ناآگاهی های روشن فکرانه صحبت کردید. جالبه برای من شما هیچ اطلاعاتی از میزان سواد، دانشگاه های محل تحصیل، میزان کتاب های خوانده شده، فیلدهای کاری ، تخصص ها و احیانن مقاله های خواننده ها چیزی نمی دونید بعد چه طوری اعتقاد بر ناآگاهی های روشن فکرانه دارید؟!
در رابطه با آشکارسازء کرونا بد نیست بدونید فقط در یک مورد از این دست پروژه ها داخل ایران قرارداد همکاری ساخت امضا شد.
اجازه بدید باز هم تکرار کنم با رختخواب همدیگه کاری نداشته باشیم.

زری.. پنج‌شنبه 28 دی 1402 ساعت 12:04 ب.ظ https://maneveshteh.blog.ir

مهربانو جان، وبلاگ صحرا تو پیوندهای من هست.

مرسی عزیز دلم

امید پنج‌شنبه 28 دی 1402 ساعت 08:18 ق.ظ

یه تجربه ای که من دارم توی مردایی که دیدم
اکثر اینایی که این جور گرایش ها را دارند خوب می رقصند یعنی زنونه میرقصد
بگذریم
من این شبکه را دنبال نمی کنم زیاد پارسال نسبت به وقایع واکنششون چی بود؟

علاوه بر رقص، به انواع هنرهای دیگه ، از جمله آرایش و زیبایی تخصصی، طراحی لباس و خیاطی و .. دیگه هم علاقمندند و اتفاقاً بسیار کاربلدند.
اون استیکر خنده ، خوب نبوداااا
خیلی با شور و حرارت خودشون رو طرفدار ان/قلاب مهسا نشون می دادند ولی خیلی از کسانی که دستگیر شدن و حتی کشته شدند بعد از پخش چهره هاشون از این شبکه بود هر جی هم مردم تذکر می دادن چهره ها رو فیلتر کنید مشخص نباشند می گفتن آخ ببخشید یادمون رفت !!!!!!!!!

Elmira پنج‌شنبه 28 دی 1402 ساعت 12:33 ق.ظ

زنها، وظیفه ازدیاد نسل و خانه‌داری رو به عهده داشتند و رابطه با زنان از سر ناچاری هم بوده.

مه رو چهارشنبه 27 دی 1402 ساعت 06:58 ب.ظ http://fairy-love.blogfa.com

مهربانو جان من طعم ی خاطرات بدی توی ذهنمه نمیتونم درمورد یاجوج ماجوج صحبت کنم
فقط میدونم خداوند حجتهاشو قبل از نزول قران بر مردم تمام کرده و در ایات مختلف هست
خواه پند گیرند خواه نه
و بعد از اون به عاقبتشون در دنیایی دیگه هشدار دادن
خودمونیم و خودمون
و وای بر حال هرکسی ک تن ب ذلت همیشگی بده

نیلوفر چهارشنبه 27 دی 1402 ساعت 03:11 ب.ظ

در جواب ترمه جان باید بگم که شاید بهتر بود اینطور میگفتم که من نظر اون دسته از روانشناسانی رو رد میکنم که خارج از یافته های علمی نظرات رادیکال میدن.ایران هم کشوری نیست که داری ازادی بیان باشه تا تمام روانشناسان و متخصصان بتونن اظهار نظر کنن.موافقم که سازمان ملل هم صد درصد سازمان بی طرف و‌پاکی نیست ، در واقع هیچ نهاد و منبعی وحی منزل نیست حتی علم.ما هنوز در ابتدای مسیر علم و تجربه هستیم و‌به قول صاحب نظران هنوز به «تمدن صفر» هم نرسیدیم.اما به هر حال با توجه به اجماع علمی و مطالعات و تحقیقات در مواردی که خودمون هم از صافی عقل عبور میدیم میتونیم به شواهد علمی اعتماد کنیم ،وگرنه بدبینی به یافته های علمی که امروز بیشتر هم از غرب بیرون میاد تا اونجا میتونه پیش بره که حتی بعضی گرد بودن زمین رو هم توطئه و دروغی از طرف امریکا و ناسا میدونن و‌معتقدند زمین تخت هست.
عوامل تاثیرگزار برگرایش جنسی پیچیده هستند و اینکه کدام عامل تاثیر بیشتری دارد ممکن است در افراد مختلف متفاوت باشد.
سیال بودن گرایش جنسی در طول زندگی ربطی به جهت دادن اون به واسطه تبلیغات نداره.شما به واسطه تبلیغات یک محصول رو‌خریداری میکنی ایا اون محصول میتونه ذائقه شما رو از اساس تغییر بده!! مثلا شما که هیچوقت از شیرینی بادامی خوشت نمیومده الان عاشق شیرینی بادامی بشی!!!اگر شدی پس تبلیغات به درک و پذیرش میل واقعی شما کمک کرده و الان شما متوجه شدی که واقعا چی دوست داری .این چیزی هست که تا این لحظه علم تایید کرده حالا شاید صد سال دیگه یافته های علمی تغییر کنن.
اما عقلانیت میگه که هر کسی بر بدن خودش و نحوه تعریف و استفاده از اون اختیار تام داره و نه دین نه دولتها و نه هیچ نهاد و شخصی حق تصمیم گیری و تعیین تکلیف برای نحوه استفاده از بدن دیگری رو نداره.
حالا در کشورهای ازاد تلاش برا عادی سازی از طریق مشاهده گری هست اما سرسختان فکری که نمیتونن چیزی خارج از کلیشه های مرسوم رو بپذیرن بهش میگن تبلیغ و ترویج.
چون در همین کشورهای غربی هم هنوز همه مردم به پذیرش تفاوتها نرسیدن و افراد رنگین کمانی با تبعیضهای زیادی مواجهن.ولی ا‌وضاع از کشورهایی که مذهب در همه امور زندگی نقش برجسته ایی داره خیلی بهتره مثلا یک فرد همجنسگرا در فنلاند میتونه معلم مدرسه باشه….آمریکا هم که مثال زده شد کشور به نسبت مذهبی و سنتی هست.(در مورد اون هم فکت و اطلاعات هست ) و خیلی از امریکاییها که کاتولیکهای سرسختی هستند دوست ندارن فرزندانشون در مورد این مسائل دانسته ایی کسب کنن چون مثل خیلی از مردم ما این اموزشها رو تبلیغ همجنسگرایی میدونن.
در کشورهای اروپای غربی و‌شمالی ازادی و پذیرش بیشتری به نسبت وجود داره ولی هنوز هم عالی نیست و بعضی از این افراد حتی در خانواده هاشون مورد خشونت یا تبعیض قرار میگیرن.
اما جامعه اینقدر باز هست که نخست وزیر قبلی فنلاند از یک خانواده رنگین کمانی میاد(یک زوج لزبین) و میبینیم که خانواده تاثیری در گرایش این خانم نداشته و ایشون استریت هستند و به مدارج بالا هم رسیدن و ازدواج کلیشه ایی و مرسوم هم داشتن.وزیر امور خارجه فنلاند هم یک مرد همجنسگرا و در حال حاضر کاندیدای ریاست جمهوری هست…..

زری.. چهارشنبه 27 دی 1402 ساعت 12:53 ب.ظ http://maneveshteh.blog.ir

مهربانو جان در جوابت به کامنتم، دقیقا نکته اش همینه که ترنس ها بخشی از انزجارشون از بدنشون همون القایی هست که از اجتماع میگیرند و بقدری این فشار قوی هست که تن به این جراحی های سنگین میدهند، به همین دلایل این گروهها اینقدر رژه و ... میذارند که به مردم بگند با نگاهها و فشارهاتون وقتی یه مرد ریش دار را با دامن یا آرایش میبیند بهش القا نکنید که ضایع هست که تحتفشار قرار بگیره برای تن دادن به این جراحی ها. پس میشه گفت حداقل بخشی از اون تمایلشون به جراحی، ذاتی نیست تحت شرایط محیطی حاصل شده.

نمیدونم زری جان اونایی که من دیدم برای این عدم تطبیق غمگین بودن چون دوست داشتند اندام دلخواهشون رو داشته باشند مثل مثلا ما خانم ها که دوست داریم سینه ای که بر اثر شیردهی و کاهش وزن و افزایش سن از فرم سالهای جوانی درامده رو لیفت کنیم .
پسری رو میشناختم که گوله گوله اشک می ریخت و می کوبید به بدنش و می گفت اینو دوست ندارم من یه زنم دلم میخواد سینه ی واقعی داشته باشم ، سوتین ببندم و همونی باشم که باااید .
احتمالا هم سلایق شخصی دخالت داره تو این موضوع هم فشار جامعه

لیمو چهارشنبه 27 دی 1402 ساعت 11:52 ق.ظ https://lemonn.blogsky.com

سلام مهربانوجون
من اصلا به دید اعتقادات مذهبی نگاه نمیکنم. بنظرم داره تبلیغات خیلی شدیدی میشه، از طریق فیلمها و موزیک ویدئو ها و حتی فشن شوها. برای من فرقی نمیکنه کسی چه اعتقادی و چه گرایشی داره تا وقتی نیاد تو چشم همه بزرگش کنه که آی ازم حمایت کنید و فلان. هرکسی هرجایی که هست با صدمه نزدن با دیگران میتونه زندگی کنه ولی این مظلوم نمایی ها و توجه خریدنها بنظرم تماما تبلیغاته و چیزی که شاهدشیم ترویج خیلی زیادش توی سنین پایینه متاسفانه.

سلام عزیزم
واقعا نمیدونم چی بگم ، یه نگاه به کامنت زری جون بنداز که بعد از تو نوشته . ببین اگر واقعا همه ی این بزرگنمایی ها و درخواست حمایت شدن ها نتیجه ی بدرفتاری و فشار بقیه باشه چی؟
من به شخصه اصلا دلم نمیخواد کسی رو با نگاه یا رفتارم برای تمایل جنسی که غیر از من هست داره و هیییچ ربطی هم به من نداره ؛ برنجونم و اذیت کنم

مریم چهارشنبه 27 دی 1402 ساعت 10:32 ق.ظ

در صمن نشد بابت متن قشنگتون تشکر ککم خیلی خوب و کامله

لطف داری عزیز دل من . ادرس وبلگ صحرا رو برام بذار لطفاً

مریم چهارشنبه 27 دی 1402 ساعت 10:29 ق.ظ

سلام
نمیدونم وبلاگ صحرا رو میخونین ؟ایشون دا روساز افغانستانیه ساکن امریکاست .یه مدت توی داروخانه ای کار میکرده که ویزه داروهای همجنسگراها بوده حتی تو امریکا هم مردم دید خوبی بهشون ندارن
یادمه بیست و چند سال قبل دروس روانپزشکی که بر اساس DSM4 امریکا بود این مورد را اختلال میدونست ولی الان دچار تفریط شدن و نه تنها رسمیت داره که خیلی هم مورد توجه قرار میگیرن دوستی به شوخی میگفت میترسم چند سال دیگه همجنسگرایی اجباری بشه

سلام مریم جون
جداً با کامنت هایی مثل کامنت خودت که درمورد مخالفت جدی مردم با همجنس گراهاست غافلگیر شدم واقعا فکر نمیکردم با این حجم از مخالفین رو به رو باشند .
هر چیزی اجبارش وحشتناکه واقعا

مه رو چهارشنبه 27 دی 1402 ساعت 10:24 ق.ظ http://fairy-love.blogfa.com

ب عنوان یک انسان که مذهبی خشک نیست و از اولم اعتقادی نداشت ب دین اما کم کم عاشقش شد میگم ک . . . سرنوشت قوم لوط بزرگترین درس عبرت ماست ک در قرآن ب صراحت ازش اسم برده شده...تنها کتابی ک تحریفی درش صورت نگرفته
و بازهم به عنوان کسی ک سخت به علم حدیث و روایات اعتماد میکنه میگم ک بارها ائمه در جای جای سخنانشون فرمودند میترسیم از روزیکه ک گسترش پیدا کنه
توی این دوره زمونه خیلی سخته بخوای عقایدتو بیان کنی پی همه چی رو باید بخودت بمالی
اما وقتی ب کسی ضرری نمیرسونم مجازم ک نظراتمو بیان کنم امیدوارم دوستان بپذیرن

بله مه رو جان اینجا تا زمانی که نظرات توهین آمیز نباشند کاملا محیط آزادیه برای ابراز عقیده .
فقط امیدوارم این قوم عجوج معجوجی که گرفتارش شدیم زودتر به سرنوشت همون داستان قوم لوط گرفتار بشن و از صحنه ی روزگار محو بشن .

یاسمن چهارشنبه 27 دی 1402 ساعت 09:50 ق.ظ

سلام
راستش این موضوع (حجم تبلیغات ه م جنس گ ر ا یی) چند وقتی هست که توجه من رو هم به خودش جلب کرده و طبق مقاله هایی که خوندم در سراسر جهان بیشتر توسط حزب چپ افراطی هست که تبلیغ میشه من هم مثل خودت با اصل قضیه مشکلی ندارم ولی با تبلیغش چرا!!!! به تمام دلایلی که خودتون فرمودین تازگی ها یه کلیپ دیدم که تو آمریکا والدین به کلاسی که معلم داره راجع به این قضیه به بچه های دبستانی توضیح میده حمله میکنن و معلم رو از کلاس میندازن بیرون (یعنی احساس میکنم افراط در تبلیغش خیلیا رو حساس کرده)ولی از همه اینا مهم تر اجازه سرپرستی کودکان رو به این افراد دادن هست به نظرتون بجه ای که در خانواده ای با این شرایط زندگی میکنه چقد احتمال داره برخلاف ژنتیکش گرایشش رو انتخاب کنه؟!!! قطعا گرایش جنسی انتخاب شده توسط این بچه تحت تاثیر محیطی که توش بزرگ شده خواهد بود این دیگه احترام به خواسته نیست چون اون بچه تو نوزادیش انتخاب نکرده که توسط والدین ه م ج ن س گ ر ا به سرپرستی گرفته بشع

سلام یاسمن جان
چقدر کامنتت برام جالب بود.. واقعا در این حد خانواده های آمریکایی مخالف باز شدن این موضوع هستند!

به نظر من اینکه بچه ها رو به فرزندی میپذیرند اصلاً مشکل اخلاقی نداره چرا که برام محترم هستند و به این گرایش به چشم ناهنجاری نگاه نمیکنم ولی اگر سوالت دقیقاً تاثیریه که روی انتخاب گرایش کودک به سرپرستی گرفته شده میذاره ، با کامنت هایی که خوندم و میگن این گرایش انتخابی و تحت تاثیر عوامل محیطی نیست، پس تاثیر زندگی با والدین با این گرایش هم منتفی میشه دیگه .
تا جایی که بپذیریم انتخاب نیست، پس مشکلی نداره .
من الان دیگه مثل چند روز پیش به قبل که این پست رو نوشتم فکر نمیکنم گرایش جنسی انتخابه . کامنت ها باعث تردیدم شدند و باید بیشتر مطالعه کنم ببینم به یقین میرسم؟

ترمه چهارشنبه 27 دی 1402 ساعت 06:58 ق.ظ

کامنت خانم نیلوفر رو خوندم
قبلش لازمه اظهار خوشحالی کنم که چقدر خوبه که اینجا بدون توهین و تکه‌پرانی مرسوم فضای مجازی همه با احترام کامنت گذاشتند، تبریک بابت این فضایی که در وبلاگ و خواننده‌های شما هست.

راستش اول تعجب کردم که نیلوفر جان تمام متخصصان و روانشاسان ایرانی رو رد کردند در این مورد، چون خودم حس خوبی به قید همه یا هیچ ندارم.
اینکه ایشون نظر همه روانشناسان ایرانی رو نشات گرفته از مذهب یا تفکر بسته بدونند خیلی منصفانه نیست.
آیا تحقیقات فقط در غرب انجام میشه و اگر بله آیا هیچ کدام از روانشناسان ایرانی از نتیجه این تحقیقات استفاده نمی‌کنند؟
به رسمیت شناختن سازمان ملل فکت درستی هست برای این موضوع؟ خیلی از موضوعات مورد تایید یا رد یا بی‌تفاوتی سازمان ملل هست به دلایل کاملا سیاسی، و آیا اگر به فرض فردا پدوفیلی مورد تایید باشه واقعا اخلاقیه؟
اگر به گفته ایشون جهت‌گیری جنسی آمیزه‌ای از عوامل بیولوژیک، ژنتیک، هورمون و محیط باشه باز دو صورت داره یا نقش سه عامل دیگه روی هم آنقدر پررنگه که دیگه نمیشه اون سیال بودن در طول عمر و تغییر چندباره‌اش رو قبول کرد یا اگر نقش اثرگذار محیط رو بپذیریم پس باید بپذیریم که بر خلاف نظر ایشون تبلیغات نقش بسیار زیادی دارند. وگرنه چه نیازی هست خانم آغداشلو مراسم ازدواج دو همجنسگرا رو رهبری و اجرا کنند.
و با آخر نوشته ایشون موافقم که آگاهی، پذیرش و تعداد زیاد عمل‌های ترنس ها در ایران به خاطر اون فتوای تاریخی هست(که دیگه نمی‌تونن پس‌اش بگیرند وگرنه حتما انجام می‌دادند) و با همون علتی که ایشون ذکر کردند.

ترمه جان ، اینکه دوستان فهیم و نازنینی مثل خودتون اینجا هستید فقط خدا میدونه چقدر افتخار داره برام . چقدر ازتون یاد می گیرم و چقدر باهاتون زندگیم اب و رنگ قشنگتری داره .

Elmira چهارشنبه 27 دی 1402 ساعت 03:19 ق.ظ

راستش به نظرم تاثیر محیط تا حدی هست و‌نه بیشتر. یه کتاب اخیرا خوندم که به دلایلی اسمش رو نمی‌گم، همجنس بازی( صراحت رو ببخشید) در همین ایران خودمون تا اوایل دوران پهلوی بسیار رایج بود، چرا؟ جون زنها در جامعه عملا حضوری نداشتند. تا اینجا عرف جامعه بوده که گرایش مردان به مردان( نه زنان به زنان) رو توجیه می‌کرده و بسیار طبیعی جلوه می‌داده. طبیعی هست که این شرایط الان وجود نداره، پس تاثیر عرف جامعه در این باره محدوده. من با پخش این مستند خردادیان موافقم و خیلیییی هم دوستش داشتم، به دو دلیل: یک حامعه lgtb هنوز راه زیادی در پذیرش دگرگرا‌ها در پیش داره.، دوم، اینکه حتی خود من هم احساس عاطفی قشنگی که می‌تونه بین دو هم‌جنس وجود داشته باشه رو گاهی از ملاحظاتم خارج می‌کردم و این مستند تلنگر خوبی برای خود من بود و فکر می‌کنم اولا بیان احساسات به هر حال کار درستی هست و به درک دیگران از وضعیت موجود کمک می‌کنه و ثانیا این اظهار عشق ایشون به فردی دیگر، به خیلی‌ها که در نهان به خاطر علاقه به همجنس خودشون رو سرزنش می‌کنند کمک می‌کنه که خودشون رو‌اونطور که هستند بپذیرند. حرف آخرم اینه که خودم مطمئنا به خودم حق نمی‌دم که درباره روابط دیگران، مادامی که ستمی در حق دیگری روا داشته نشه، نظر مخالفی داشته باشم ولی به نظرتون یک رابطه جسمی ادامه طبیعی یک رابطه عاشقانه نیست؟

المیرا جون در تاییداون قسمت کامنتت که نوشتی تا اوایل پهلوی چقدر رایج بوده باید بگم منم چند وقت پیش یه مستندی در این مورد به دستم رسید و دیدم که چقدر در اشعار و ادبیات قدیم ایران و حتی نسخ مصور قدیمی به همجنس گرایی اشاره شده و غلام بچه ها چه جایگاه خاصی در دربار داشتند و ... عجیبه چون اگر در پستو بودن زنان این گرایش رو تقویت می کرده پس اونهمه زنی که در حرم سرا داشتند چی بوده؟؟

از نظر من هر رابطه ی عاشقانه ای اونجا کامل میشه که منجر به رابطه ی جسمی بشه . همه ی کسانی هم که به هم نرسیدن و میگن عشق ما ملکوتی بود ( از جمله محمد که دقیقا همین رو در مورد عشقش به ابی گفت)صرفا خودشون رو دلداری میدن و این نهایت غصه ست

زری.. سه‌شنبه 26 دی 1402 ساعت 10:31 ب.ظ http://maneveshteh.blog.ir

به به چه مشارکت خوبی تو کامنتها بود .
من همین اول بگم همه کامنتها را هنوز نخوندم و بعدا برمیگردم میخونم فقط یه نکته تو ذهنم اومد بنویسم که یادم نره.

مهربانو جان اونطور که من متوجه شدم اتفاقا این جراحی های تغییر جنسیت جز مصادیق ظلم به ترنس هاست و سعی این گروهها بر این هست که به جامعه بگه اینها را به همین شکل بپذیرید چون این عمل های جراحی به شدت بدن اینها را اذیت میکنه (تو یکی از کامنتها گفته بودی که به فرض اگر عضوی از خانواده ات درگیر بود کمک میکردی به جراحی اش)، بخاطر همین هست که میگند شما باید عادت کنید که مثلا من را با ظاهر مردانه با دامن و نیم تنه ببینی، یا آرایش میکنم چون دلم میخواد ولو اینکه ظاهرم از دید بقیه مردم مردانه هست. یک مورد دیگه هم اینکه این نایاک ی ها که از داخل ح اکمی ت خارج از ایران به نفع اینها تبلیغ میکنند خیلی روی فتوای رساله ی خمین ی تاکید میکنند که اجازه عمل جراحی این افراد را داده و به استناد این موضوع میگند که خیلی احکامشون مترقیانه است.

راستی اون قسمت پستت که اینها تبلیغات سردمداران هست که به این وسیله این موضوع را جابیندازند برای مقاصد دیگه برای من جالب بود.
ممنونم برای مطالب این پست


زری جون تا اونجایی که من میدونم ترنس ها از بدن خودشون متنفرند و چون بدنشون رو در تضاد کامل با خلق و خو و احساسشون میبینند میل به تطبیق اون دارند و خودشون رو به دست انواع جراح ها میسپارند.
و اتفاقا جراح های زیبایی آسون زیر بار این عمل نمیرن و تا مراجع جلسات مشاوره رو تکمیل نکرده باشه و مجوز پزشک قانونی نداشته باشه دست به عمل نمیزنند چون میخوان بدونند مراجع کاملا مطمئنه با چیزی که اظهار میکنه؟
یاد یه خاطره ای در همین مورد افتاده که قدیمیه و به زمان یکسالگی مهرداد برمی گرده شاید در جهت تکمیل این پست نوشتمش
عزیز منی

shadi bagheri سه‌شنبه 26 دی 1402 ساعت 09:50 ب.ظ

مهربانو جان
من اینطور از جرف ها و صداهای پرشده ابی برداشت کردم ک عشق محمد ب ابی یک طرفه بوده ابی میخواسته ب نوعی در بره از زیرش هی نصیحت میکرد هی میپیچوندش شماهم ایا این برداشت و کردی؟
درضمن برای من هیچ وقت عادی نمیشه این مسله ب نظرم جدیدا زیاد بیان کردنش راحت تر شده

شادی جون نمیدونم دقیقا ، از دنیا رفته و نیست که خودش توضیح بده .. یا همونیه که میگی ، یا احساس می کرده اخلاقی نیست و نباید ( چون طبق اظهارات محمد، ابی پیش زمینه ی مذهبی داشته و مذهبی های اون موقع با اکثریت مذهبی های امروز زمین تا آسمون فرق داشتند) و اونم مشغول سرکوب این حس بوده .

نیلوفر سه‌شنبه 26 دی 1402 ساعت 08:45 ب.ظ

مهربانو جان ممنون ام از نظر لطفی که به من داری.
در پاسخ به سردرگمی که اشاره کردی دوست دارم یک نکته ایی رو اضافه کنم.
مشروعیت دادن به جهت‌گیری‌های جنسی نباید به تغییرپذیری آنها وابسته شود.هدف احترام به استقلال و انتخاب فردی و پذیرش هویت‌های متنوع است. حتی اگر به صورت فرضی روزی علم امکان تغییر جهت‌گیری جنسی را مطرح کنه و اون رو امری انتخابی تلقی کنه (که با درک علمی فعلی مغایر است)، این مسئله از ارزش شناختن و احترام به حقوق و هویت افراد جامعه LGBTQ+ چیزی کم نمیکنه .چه این گرایش ها ذاتی و‌چه انتخابی باشه.(درضمن همجنسگرایی در شماری از حیوانات هم وجود داره).


ما در طول زندگی انتخابهای مختلفی در عرصه های گوناگون داریم که بخشی از اونها ناشی از تمایلات و خواسته های درونی و بخشی هم برگرفته از فاکتورهای بیرونی و…. است .قرار نیست انتخابهای ما الزاما مورد تایید و پسند دیگران باشه و یا با شیوه زندگی اونها همسو و همخوان باشهتا طبیعی شمرده شه.ارزشها و استانداردهای زندگی مدام درحال تغییر هستند و چیزی که امروز عجیب و غیرعادی به نظر میرسه ممکن هست ده سال یا پنجاه سال دیگه یک مساله کاملا معمولی تلقی بشه و زندگی جنسی افراد هم دقیقا مصداق بارز همین موضوع هست.

چیزی که مهمه داشتن آگاهی و رضایت در تصمیم گیری هست.من فارغ از نظر متخصصان غرب و شرق با تکیه بر عقلانیت وجود این دو‌فاکتور رو برای اتخاذ هر رویکردی در زندگی لازم میدونم.
به طور مثال کسی در زندگی جنسی اش علاقه به مازوخیسم و‌سادیسم یا انواع فتیش داره ،هیچکدوم از این موارد در دسته بیماری و انحراف قرار نمیگیرند حتی اگر برای اکثریت امر غیر طبیعی تلقی بشه .اگر هر دو طرف یا طرفین رابطه نسبت به همه جوانب رابطه اگاهی داشته باشند،خط قرمزها مشخص و رضایت کامل وجود داشته باشه.اعمال جنسی و گرایشهای جنسی به غیر از (پدوفیلی و تجاوز،…) فقط زمانی بیماری انگاشته میشن که موجب سایه انداختن بر کلی زندگی فرد بشه به گونه ایی که امور روزمره اش رو مختل کنه.به طور مثال همونقدر که علم ثابت کرده خود ارضایی یک عمل مفید هست و سالم ترین نوع لذتی هست که هرکس میتونه به خودش بده و چه فوایدی داره اما اگر این کار روزی چند بار به شیوه افراطی انجام بشه و امور زندگی عادی فرد رو مختل کنه اونجاست که حتما باید به تراپیست مراجعه کنه.بنابراین با رعایت شروط اساسی که ذکر شد هرگونه لذت بردن دو‌انسان بالغ و عاقل به هر شکل و‌شیوه ایی که خودشون صلاح میدونن بلامانع هست.


دو نکته برای عزیزانی که خیلی نگران تولید مثل هستند ،طبق امار و تحقیقات معتبر به طور کلی اسپرم در دنیا رو به ضعیف شدن هست و نگرانیهایی هم برای از بین رفتن اون وجود داره.اما با پیشرفت علم ما کم کم وارد فاز دیگه ایی از تولید مثل خواهیم شد همونطور که در حال حاضر هم گونه هایی از تولید مثل «غیر طبیعی» رو میبینیم.
دوم چیزی که بعضی از دوستان تبلیغ دول غربی برای ترویج همجنسگرایی قلمداد میکنند در واقع تلاش برای مشاهده گری بیشتر در جوامع هست که اون هم به لطف چندین دهه تلاش انجمن ها و موسسات ،فعالین و حامیان این اقلیت مورد تبعیض واقع شده هست ،حالا اگر جایی سواستفاده گران بر این موج سوار میشن تا در بزنگاهها استفاده تبلیغاتی کنن اون یک موضوع دیگه است.

خواهش عزیزم

رهگذر سه‌شنبه 26 دی 1402 ساعت 05:53 ب.ظ

در مورد دوستی که گفته بود خوب برای درمان سرطان هم به دین و قرآن مراجع نمی کنن و...
باید بگم بستگی داره به موضوع همجنسگرایی به چه دیدی نگاه می کنید.
اگر این موضوع رو یک مسئله اخلاقی میدونید، مراجعه به دین کار درستی هست.
و اگر از دیدتون نوعی بیماری هست خوب بله باید از نظر علمی نگاه کرد. اون هم علمی که اساس درستی داشته باشه نه علمی که بر اساس خواست عده ای به جامعه دیکته شده باشه.
متاسفانه جامعه طوری شده که افراد تنها شنونده هایی هستن که هر کس حرفی بزنه که خوششون بیاد، بدون مطالعه و اطلاع از درست و غلطش همون رو تکرار می کنن.
ببینید شاید اگر برید توی سایت های علمی مثل گوگل اسکولار و مقالات علمی در این زمینه رو سرچ کنید ببینید که به همون تعداد روانشناس غربی که همجنس گرایی رو تایید می کنند، به همون تعداد روانشناس غربی هم باشن که این موضوع رو نفی می کنن.
متاسفانه ناآگاهی های روشنفکرانه زیاد شده.
من در این زمینه اطلاعات علمی ندارم و به همین دلیل صرفا به مباحث اخلاقی موضوع می پردازم و به هیچ وجه به خودم اجازه نمیدم بدون مطالعه و تخصص به بخش علمی این موضوع بپردازم.

نمونه این نا آگاهی ها که افراد فقط حرف بقیه رو تکرار کردن، ساخت دستگاه تشخیص کرونا بود که همه (افراد غیر متخصص که فقط یه چیزی می شنون و اون رو تکرار می کنن) مسخره می کردن(کاری ندارم که واقعا توی ایران ساخته شد یا نه چون برای ساخت چنین دستگاهی به یک قطعه به نام آشکارساز مادون قرمز نیازه که خیلی گرونه و یه تکنولوژی های تک محسوب میشه و نمیدونم ایران این تکنولوژی رو داره یا نه. این تکنولوژی در همه حوزه های صنعتی و پزشکی استفاده میشه. )
خلاصه که این تکنولوژی توی دنیا وجود داره و چنین دستگاهی ساخته شد (هر چند که شاید هنوز تجاری نشده باشه که دلیلش عدم صرفه اقتصادی میتونه باشه) و مقالش هم وجود داره، در واقع این تکنولوژی همون دوربین های حرارتی هستن که دقت و در نتیجه قیمت شون خیلی خیلی بیشتر از دوربین های حرارتی موجود توی بازار هست.
توی اینترنت به انگلیسی سرچ کنید "ترموگرافی+پزشکی" ببینید چه تعداد دستگاه با این تکنولوژی تجاری شده. اساس عملکرد این دستگاه ها مشابه هم هست و جهت تشخیص بیماری استفاده میشن، تفاوت عمده شون هم در دقت شون هست.

وارد جزئیات نمیشم این یه مورد بود که من چون علمش رو دارم متوجه اشتباه فراگیر بین مردم جامعه شدم.
حرفم اینه که هر چند اکثر جامعه یه چیزی رو بگن، ولی اونا متخصص نیستن و پذیرفتن حرفشون و تکرار اون حرف اشتباست.

نسرین سه‌شنبه 26 دی 1402 ساعت 04:07 ب.ظ http://sheroshoor1.blogfa.com/?

لابد ایران روانشناساش اینجوری میگن وگرنه اینور نشنیدم تا بحال حتی یکبار یکیشون این حرفو بزنه.
آخه مگه میشه با حرف شنیدن آدم ماهیتش عوض بشه؟ مث اینه که بگن اگه یکی بره تو جنگل زندگی کنه حیوون میشه

به نظرم مثال جالبی نیست .. کسانی که برخلاف شرایط طبیعیشون در یه محیط بسته و به دور از اجتماع گیر می کنند اتفاقا خلق و خوشون عوض میشه .

یه دوست سه‌شنبه 26 دی 1402 ساعت 02:29 ب.ظ

این همه نظرات در مدت یکروز از انتشار مطلب، نشون میده که مهربانو جان دست روی مساله مهم و حساس و روز جامعه گذاشته ای. دست مریزاد
من امروز خواندم که موسس جی بی چت هم به تازگی با یه همجنس ازدواج کرده و خیلی داره این مساله ظاهرا موجه و عادی میشه. برای منم که در سن و سال خودتم، همیشه از کنار این مساله عبور میکردم و با خودم می گفتم مساله کاملا شخصی هست و به من ربطی نداره ، اما حالا می فهمم باید درموردش آگاهی داشته باشم. ممنون که اطلاعات روز میدی عزیزم

عزیز منی شما . در هیچ موردی واقعا نمیشه و نباید نااگاه باشیم .
دوست خوبم ، من مسائل رو مطرح میکنم ولی اطلاعاتم کاملاً درست و به روز نیست .. هدف اصلیم یاد گرفتن از هم و به روز شدنه .
ممنونم مهربون

یک دوست سه‌شنبه 26 دی 1402 ساعت 02:27 ب.ظ

مهربانو خانم میشه لطفا این بحث رو تموم نکنید و در مورد ترنس ها هم بنویسید و نظرات مختلف رو بخونیم.
یک سئوال هم دارم اگر الان مهردخت شما با سابقه بیش فعالی بگه ترنسه از ته دل میپذیرید؟ چه برخوردی میکنید؟ به بیش فعالیش ربط میدید؟ میخواهید صبر کنه و بیشتر بررسی کنه یا سریع میپذیرید و در پروسه تغییر قرار میگیرید؟
جوابتون به این سئوالم خیلی برام مهمه، خواهش میکنم واقعی بگید

عزیز دلم من تا زمانی که دور هم بنویسیم و یاد بگیریم پست جدید نمی ذارم ( برای همه ی پست ها معمولا همینطوره)

ببین ترنس ها تا اونجایی که من یاد گرفتم جنسیت واقعیشون با جنسیت ظاهرشون متفاوته یعنی شما کسی رو به روت ایستاده که ظاهر کاملاً مونث داره از استخوان بندی ظریف گرفته تا تن صدا و ویژگی های زنانه مثل سینه و سیکل قاعدگی و دستگاه تناسلی شامل واژ و رحم و ... یا برعکس . اما درون این کالبد زنانه یک مرد زندگی میکنه .
احتمالاً این اتفاق درمرحله ی جنینی و با اختلالات کروموزومی رخ میده . اما کسی که همجنس گراست از هر نظر چه فیزیکی چه شخصیتی زن یا مرده اما از نظر گرایشات عاطفی و جنسی به جنس مخالف علاقه ای نداره . پس شریک عاطفی و جنسیش رو یک هم جنس انتخاب میکنه .
همونطور که بارها نوشتم اطلاعات منم ممکنه ناقص و حتی نادرست باشه لطفا خودتون هم مطالعه کنید .
درمورد مهردخت باید بگم الان 24 سالشه و اگر ترنس بود من از همون دوران کودکی متوجه این موضوع میشدم چون حتما لباس ها و اسباب بازی های دخترونه رو دوست نداشت . با دوست های دختر وارد بازی نمیشد از تغییرات هورمونی و بلوغش بشدت عصبانی و غمگین بود چون فکر میکرد که یه پسره و در بدن زنانه اسیر شده .
حالا فرض میکنیم که همه ی این اتفافات در همون کودکی رخ داده بود و من متوجه میشدم که دخترم یک ترنسه . خب معلومه که همچنان عاشقانه دوستش داشتم و میپذیرفتم که با یک نقص کروموزمی به دنیا اومده ، و همه ی سعیم رو میکردم که زندگی و امکانات بهتری براش فراهم کنم که همون عمل های تطبیق جنسیته . چون مطمئنم در اون صورت دلش میخواست بدن( مشخصات فیزیکیش) و تن صداش هم مردونه باشه . اگر اینجا با این شرایط راحت زندگی میکرد که هیچ ولی اگر می دیدم راحت نیست برای مهاجرت کمکش میکردم ، کاری که الانم هم دارم میکنم .
راستی گمان نکنم به بیش فعالی مربوط باشه .
این درمورد ترنس اما حتی اگر با همین مشخصات دخترونه بهم میگفت من با جنس مخالف نمیتونم ارتباط برقرار کنم و بجاش عاشق دختری شدم که دوست دارم باهاش زندگی کنم و شریک عاطفی و جنسیم هم باشه بازم هر کاری میکردم که خوشحال و راحت باشه . حتما تراپی میبردمش البته اگر تراپی لازم بود و خودش هم مطمئن نبود که دقیقا چه گرایشی داره
چون همجنس گرا ها در ایران امنیت ندارند ، ازدواج قانونی ندارند و درواقع جانشون درخطره حتما برای خروجش همه ی تلاشم رو می کردم .
در هر حالت چیزی نبود که بابتش خوشحال باشم چون در هر صورت کلی مشکلات داشت

سیتا سه‌شنبه 26 دی 1402 ساعت 02:17 ب.ظ

سلام و درود
من از دیروز که متن تو خوندم و ۷ تا کامنتی که گذاشته شده بود تا امروز اینجوری بودم که کامنت بذارم یا نذارم ولی الان تصمیم گرفتم بذارم.
متاسفم که برای درمان سرطان به دین و قرآن رجوع نمی کنیم ولی برای برچسب زدن غیر طبیعی افراد با گرایش های جنسی مختلف سریع پای ادیان رو وسط می کشیم!
دوستان عزیز بیاید قبول کنیم هر سخن مختص به شرایط اون لحظه جامعه گفته میشه. نه اینکه لزومن اون حرف غلط یا درست باشه. اون حرف طی زمان پخته میشه و با توجه به شرایط ممکن دست خوش تغییر بشه. برای یک بار هم شده به مسائل به دور از دین نگاه کنیم!
نیلوفر خیلی خوب توضیح داد. لازم به ذکرء بگم تو بعضی از کتاب های روان شناسی دیدگاهی هست که میگه اکثر انسان ها درصدی از گرایش به جنس موافق رو دارن. حالا اینکه این درصد چه قدره و آیا اصلن نمود خارجی پیدا می کنه یا نمی کنه بحث جداگانه ای هست.
شاید اگه با رختخواب همدیگه کاری نداشته باشیم دنیا جای بهتری برای زندگی باشه.
ببخشید اگه خوب نتونستم بنویسم. این بحث نیاز به حصور فیزیکی و بحث قوی تر داره.
روز و روزگار خوش

سلام سیتا جان
دقیقا حال منو داشتی که برای نوشتن یا ننوشتن این پست کلی این پا و اون پا کردم حتی نظر دوستم که لینک مصاحبه رو فرستاده بود پرسیدم و گفت من جای تو باشم چنین پستی نمینویسم .
حق هم داشت چون خیلی چالش برانگیزه . ولی بالاخره حسی که دوست دارم موضوعات مختلف رو با شما دوستانم مطرح کنم و از همدیگه یاد بگیریم بر عقلم غلبه کرد و نوشتمش . درک میکنم که تعداد زیادی از شما هم به این موضوع فکر کردید که کامنت بذارم یا نذارم و ممنونم که کامنت گذاشتید
حقیقتاً من امیدوارم برای درمان سرطان هم به قران یا هیچ کتاب آسمانی رجوع نکنیم . دین کاملا شخصیه و امراض و راوانشناسی و ... علمی .
دقیقا نظر من هم همینه که اصلا نباید درمورد گرایشات جنسی هم کنجکاو باشیم شخصیت محمد/ خر/ دادیان قبل از مصاحبه و بعد از اون برام هیچ فرقی نکرد چون همیشه به چشم یه دنسر کاربلد نگاه کردم .
خوب نوشتی و ممنونم بله واقعا بحث پیچیده اییه که نیاز به تخصص ، وقت و فضای کافی داره
روزگار تو هم خوش عزیزم

رها سه‌شنبه 26 دی 1402 ساعت 01:54 ب.ظ

مهربانوجون، چقدر خوبه که همچین موضوعاتی رو مطرح می‌کنی و فرصتی هست که دوستان نظرشون رو بگن ولی این موضوعات خیلی پیچیده ست و هرکسی فقط اطلاعات خودش رو میگه. اول اینکه لازم نیست واقعا تمام اطلاعاتت رو زیر سوال ببری چون تنها براساس حرف روانشناسهای داخلی بوده. من دارم در بالاترین مقطع دانشگاهی در اروپا درس میخونم و بهت میگم دانش ما در کشورمان اگه بیشتر نباشه، کمتر از خارج ایران نیست. درضمن همه دنیا فقط آمریکا یا چند کشور غربی نیست در خیلی از کشورهای حتی اروپایی روانشناسها دارن روی این مسایل کار می‌کنند. و حتی در آمریکا و اروپا هم الان دارن روی رفتارهای پدر و مادرها به شدت کار میکنن چون معتقدن می‌تونه روی گرایشات بچه ها تاثیر بذاره.
من هم فکر میکنم خیلی از این گرایشات ذاتی و غیرقابل تغییر هست و خیلی موارد درش دخیل هست ولی کم هم شاهد زندگی نبودم که یه زن بعد از تجربه یه زندگی پر از تنش و درد با یه مرد وقتی جدا شده کلا از مردها زده شده و با یه زن حالا وارد رابطه شده. یا دختری که اونقدر خانواده سنتی و عاشق پسری داشته که بعد از چندسال کلا احساس کرد پسر هست و در بدن اشتباهی هست و حتی عمل کرد. می‌خوام بگم می‌تونه این مسایل بخاطر مشکلات روانشناسی و محیطی پیش بیاد و همیشه تنها بخاطر ژنتیک و مادرزادی نیست و برای همینه که باید اول از همه با مراجعه به روانشناس با این مسایل برخورد بشه.
درضمن گرایشات جنسی الان خیلی فراتر از ۳-۴ دسته ای هست که دوستان بیان کردن واگه بخواهیم طبیعی درنظر بگیریمشون باید کاملا طبیعی در نظربگیریمشون نه فقط چندتا و به انتخاب خودمون. میتونید توی اینترنت جامعه رنگین کمانی رو سرچ کنید که چه طیفی رو شامل میشه.
همون طوری که توی کامنت ها میبینی مهربانو جان خیلی این مسایل بین ما ایرانیها جا افتاده و اتفاقا اکثرا داریم بهش به جنبه علمی نگاه میکنیم و حرف من در کامنت قبلیم همین بود نه اینکه فکر کنیم این افراد شرایط خوبی در ایران دارن، فقط اینکه چرا نباید یه جا که داریم یه مقدار با دید بازتری با مسایل مواجه میشیم مطرح کنیم تا تشویق بشه؟ من خودم زندگی رو گذروندم که تنها بخاطر چپ دست بودن تا چند سالگی بزور قاشق دست راستم میدادن که دست راست بشم، و همیشه جلو بقیه خجالت کشیدم غذا بخورم. تا دکترا درس خواندم ولی یک بار صندلی مناسب برای چپ دست برای کنکور یا امتحان بهم ندادن درحالیکه در تمام کنکورها ذکر میشه چپ دستیم یا نه. و همیشه تاچند روز از اسپاسم کمرم نمی‌تونستم راه برم، یا چندین سال اضافه وزن بالایی داشتم و رفتار زشت آدمها رو دیدم الان اضافه وزن ندارم ولی تاثیر اون رفتارها در خانواده و جامعه هیچ وقت یادم نمیره. می‌خوام بگم بهتره تشویق کنیم روشنفکر شدن جامعه مون رو و همیشه جامعه مون رو تحقیر نکنیم، و اینکه بخواهیم در تمام زمینه ها تفاوت آدمها درک بشه و شرایط برای زندگیشون بهتر بشه تا وقتی که آسیبی برای من ندارد و به من ربطی ندارد.
بازم ببخشید طولانی شد عزیزم.

میتونم بگم عاشقتم رها جون
کامنت هاتو خیلی دوست دارم عزیزم باعث افتخارمی
البته تاکید میکنم من یک استریت هستم

مینو سه‌شنبه 26 دی 1402 ساعت 12:03 ب.ظ

مهربانوی عزیز ، بسیار خوشبختم که از خوانندگان وبلاگ گرم و صمیمیت هستم و ممنونم که در هر پستی که میگذاری حتی یک روایت شخصی از خانواده ات، یک نکته یا تجربه ای رو برامون به اشتراک می گذاری و مسائل رو به زیبایی تحلیل می کنی. جا داره که همینجا ازت قدردانی کنم

مینوی عزیزم یک دنیا از محبتی که بهم داری ممنونم
امیدوارم لایق دوستان نازنینی مثل شما باشم

نیکی مهربان سه‌شنبه 26 دی 1402 ساعت 11:02 ق.ظ

قول میدم این کامنت آخر باشه
درصد افراد دگرجنسگرا در جهان رو تقریبا ۸۰ درصد تخمین میزنن، و ده درصد از همجنسگرا یا هوموسکشوال، دو جنسگرا یا بایسکشوال، همه جنسگرا یا پنسکشوال، بی جنسگرا یا اسکشوال تشکیل میشه، و ده درصد آخر هم نمیدونن چه گرایشی دارن. یعنی با وجود این ادعاها که تبلیغات و اینها زیاد هست و همه دارن همجنسگرا میشن، درصد همجنسگرایی دست بالا ۵-۴ درصده.


نه بابااا من دوست دارم یاد بگیرم ، این شانس رو از من دریغ نکنید
نیلوفر جان هم به این موضوع اشاره ای داشت

نیکی مهربان سه‌شنبه 26 دی 1402 ساعت 10:51 ق.ظ

مهربانو جون نگفتم ترنس بودن انتخابیه، گفتم هویت جنسی در زمان قابل تغییره. یک مقداری این دو موضوع با هم متفاوتن. همونطور که در کامنت نیلوفر جون گفتن، هویت جنسی فقط به زن و مرد محدود نمیشه و نانباینری یا ان بی هم الان جزو هویتهای جنسی تعریف میشه. همه کسانی که هویت جنسی متفاوت با جنسیت زمان تولدشون رو دارن ترنس نیستن. فقط بعضی هاشون هستن. این مباحث پیچیده ان و نمیشه در چند کامنت زیر یک پست توضیح کامل داد.
فقط نکته ای رو اضافه کنم که برای افراد ترنس، حداقل در کشورهای غربی (و به اضافه ایران اما به دلایل غلط)، زمانی که بخوان هورمون تراپی کنن یا عمل بازتایید جنسیت انجام بدن قبلش باید حتما چندین جلسه تراپی با روانشناس یا روانپزشک داشته باشن، اما افرادی که همجنسگرا باشن برای رابطه با جنس مورد علاقه شون نیازی به تراپی ندارن.

من خوب متوجه نشده بودم پس عزیزم
دقیقا خیلی پیچیده ست و در مقال کامنت ها نمیگنجه . نکته رو متوجه شدم نیکی جون

رهگذر سه‌شنبه 26 دی 1402 ساعت 10:30 ق.ظ

ببینید نظر نیلوفر جان هم بر اساس نظر روانشناسان غربی هست.
1-دلیل نمیشه بگیم روانشناسان غربی بهتر از بقیه روانشناس ها می فهمند و همه اشتباه می کنند جز روانشناسان غربی.
2-همونجور که گفتید در غرب القا یکسری تفکرات به صورت سازمان یافته(یا به قول شما دستوری) در حال انتقال به مردم هست. قطعا این مفاهیم علاوه بر تبلیغ در فیلم ها و آثار هنری، به وسیله مشاوران، روانشناسان و توسط معلمان در مدارس در حال انتقال هست.
این خیلی بده که ما ساده به همچین مسائلی نگاه کنیم و فکر کنیم مشاوران و روانشناسان غربی از روی درک، عقل، شعور و بررسی های بیشتر نسبت به دیگر روانشناسان به این نتایج رسیدن.
چند وقت پیش یک برنامه دیدم که در یک کشور غربی(که الان راجع به اسمش حضور ذهن ندارم) انسان ها صدای سگ و گربه و... در می آوردن و گفته می‌شد که این هم یک گرایش هست و کسی حق نداره این افراد رو نهی کنه و در مدارس معلم باید این افراد رو درک کنه و به انتخابشون احترام بزاره. نمی دانم چرا اما ابر قدرت های جهانی در تلاش برای نابودی بشریت هستند.
3-من آدم مذهبی نیستم ولی معتقدم در این موارد تنها حرف درست کلام خداست و همونجور که میدونید در همه ادیان چه اسلام، مسیحیت و... همجنسگرایی نهی شده.

رهگذر عزیز این کامنتت هم موجب شد عمیق تر به موضوع فکر کنم ، همچنان علی رغم کامنت های نیکی و نیلوفر جان درمورد عدم تبلیغات ، معتقدم که تبلیغات قابل توجهی انجام میشه .نمیدونم شاید قراره سالهای خیلی دور به نتیجه برسه که این جمعیت اندک(با توجه به جمعیت کل جهان) ال/ج/یبیتی به تعداد برابری با استریت ها برسه .

مورد سوم رو بله دیدم همه ی ادیان نهی میکنند ولی میدونم هم/جن/س گرایی دقیقا از دل مذهبیون ( همه ی ادیان)بصورت جدی و شدید بروز کرده و میکنه و یکی از دلایلی که بیشتر مطمئنم میکرد که این گرایش انتخابیه به همین مورد مذهب اشاره داره که گمان میکنم عامل اصلیش محدودیت و نهی ارتباط با جنس مخالف در مذهبه.

عابر سه‌شنبه 26 دی 1402 ساعت 10:16 ق.ظ

خوب دنیا و پیرامون ما بر اساس قرادادها بنا شده دیگه ، هر کسی هم میتونه بیاد بهش انگ تعصب و کلیشه ذهنی و .... بزنه ، الان پدیده ت،ری. سا.م هم هست ، خوب یه عده هم میتونن بگن چه اشکالی داره یه سری آدم بالغن و به خودشون ربط داره و اختلال نیست . نمیگم درست میگن یا اشتباه ، میگم بعضی چیزها نقطه ای نیست ، برداریه ، چیزی که با طبیعت منافات داره باید خیلی با احتیاط در موردش صحبت کرد . به عنوان یه آدم که یه دونه حق رای داره من جز مخالفین عادی سازیشم .

از اونجایی که انسان خیلی موجود پیچیده اییه کنکاش و تحقیقات پیرامون موضوعات وابسته به اون پر از ابهام و تناقضاته
کاش میشد یه نظر دقیق و بدون ابهام رو پذیرفت .
ریاضی چقدر خوبه دو دوتا میشه 4 تا و تمااااام (حالا نگید همون دو دوتا چهارتا هم نمیشه هااا مثال زدم)

نیکی مهربان سه‌شنبه 26 دی 1402 ساعت 09:45 ق.ظ

سلام مهربانو جون. واقعا از خوندن این پست متعجب شدم. نمیدونم شما چه مشاور یا روانشناس داخلی مد نظرتون هست، و کجا و با چه منابعی درس خوندن. طبق منابع پزشکی و روانپزشکی، الان دهه هاست که گرایش جنسی رو غیرقابل تغییر میدونن و هویت جنسی رو قابل تغییر. یعنی اگر فرد به جنس مخالف، جنس موافق و یا هر دو جنس گرایش داشته باشه یک مسئله ژنتیکی و مادرزادیه. اما اینکه فردی خودش رو زن یا مرد هویت یابی کنه مادرزادی و ژنتیک نیست و عواملی مثل محیط و شرایط بزرگ شدن و هورمونها درش موثرند. برای همین هم ممکنه زنی، در برهه ای از زندگی خودش رو مرد ترنس هویت یابی کنه، و در برهه ای دیگه دوباره زن. و همیشه هم درست و صحیح باشه. اما گرایش جنسی اش قابل تغییر نیست و فقط میشه سرکوبش کرد. به طور مثال، اگر زن داستان ما به مرد گرایش داشته باشه (دگرجنسگرا)، بعد از بازتایید جنسیت باز هم به مرد گرایش خواهد داشت (همجنسگرا) ، و بعد از دی-ترنزیشن هم به مرد گرایش خواهد داشت (دوباره دگرجنسگرا).
امیدوارم به خاطر کلماتی که به کار بردم بلاگ اسکای سانسور نکنه

سلام نیکی جان
مشاور یا روانشناس نه، مشاوران و روانشناسان بهتره بگیم چون واقعا یک نفر نبودند ، محل تحصیلشون هم دانشگاه های خوب و معتبر بوده تا اونجایی که من اطلاع دارم.
منم از خوندن کامنتت متعجب شدم چون برای اولین باره که می شنوم ترنس میتونه انتخاب باشه ولی گرایشات مادرزادیه .
تا الان با کامنت هایی که مخالف نظر من بودند از جمله کامنت نیلوفر جان به این نتیجه رسیده بودم که گرایشات هم مثل ترنس یک موضوع مادرزاد و غیر انتخابیه الان با کامنتت کلا همه چی بهم ریخت
ولی چقدر خوبه که فکرم درگیر شده باید برم دنبال تحقیق و مطالعه از اوووول

پریمهر سه‌شنبه 26 دی 1402 ساعت 09:13 ق.ظ https://parimehr.blogsky.com

مهربانو جان شما خیلی جسور هستین که با تبلیغات رسانه ها همراه نشدید و نظر مخالف خودتون رو اعلام کردید.
من با نظر شما که بیشتر بچه ها بدلیل در دسترس نبودن جنس مخالف به همجنس خودشون گرایش دارن موافقم و نمیشه اینو به منزله گرایش جنسیشون تلقی کرد.

عززمی پریمهر جان . لطفا کامنت نیلوفر جان رو بخون . میتونم بگم حالمخوش نیست چون دچار یه تناقض بزرگ شدم

ترمه سه‌شنبه 26 دی 1402 ساعت 06:42 ق.ظ

سلام
عالی عالی عالی
اولین بار بود که یک مطلب نقد یا تحلیل منصفانه و درست رو راجع به این موضوع خوندم.
اکثریت یا از این ور بام افتادند یا از اون ور.
من به شدت با اون موضوع عدم دسترسی به جنس مخالف و در نتیجه روآوردن به تجربه با جنس موافق، موافقم. در گذشته و حتی حال حاضر هم دلیل اکثر توهم های همجنس‌گرایی همین موضوع هست.دهه ۷۰ به شدت بین دخترهای راهنمایی رواج داشت که یا با تغافل والدین یا با برخورد شدید مدرسه، گذر می‌کردند از این دوران و به گرایش اصلی و طبیعی‌شون برمی گشتند.
موضوع دیگه هم عدم آموزش و آگاهی والدین درباره تربیت جنسیه، یعنی هزارجور هزینه برای کلاس‌های بچه دارند، اما حاضر نیستند خودشون حداقل آموزش رو در این زمینه ببینند. علی‌رغم ادعای اوپن‌مایند بودن در این زمین بازی لنگ می‌زنند.
زندگی یک ترنس واقعی رو هم از نزدیک در حریان بودم و دیدم، همکلاسی دانشگاه بودیم، عاشق یکی از مذهبی‌ترین دخترهای گروه شد، حالا فکر کنید چه شود، در هر صورت هضمش سخت بود، یا انگ همجنس‌گرایی می‌خورد یا اگر اصل موضوع را خانواده می‌دانست بازهم فرقی نمی کرد. بعد از ازدواج دختر مذهبی و بعدش فارغ‌التحصیلی مدتی رابطه‌اش با ما قطع بود تا شنیدیم از خانواده زده بیرون، عمل کرده مدارک جدیدش رو گرفته و کار پیدا کرده و یکهو خبر بیماری و بستری شدنش اومد، چند سال بعد از عمل فوت شد. آنطوری که میخواست زندگی نکرد ولی آنطوری که دوست داشت مرد با یک اسم مردانه روی سنگ قبرش.

سلام ترمه جان
ممنون از تو عزیزم
چقدر متاسف شدم برای اون همکاسی
لطفا کامنت نیلوفر جان رو بخون عزیزم

مانلی سه‌شنبه 26 دی 1402 ساعت 02:44 ق.ظ

سلام خواهر جونم
از وقتی این اقای جاستین نخست وزیر ما شده، اینقدر دارن بی رویه برای این موضوع تبلیغ میکنن و تو مدارس یک چرندیات به خورد بچه های بیچاره میدن که پدر و مادرهایی که بچه مدرسه ای دارن واقعا موندن چطوری باید رفتار کنن.
ممنون از تو که همچین پستی نوشتی و ممنون از دوستانی که نظراتشون رو مینویسن
دوستت دارم یه دنیا

سلام خوشگل دوست داشتنی من
نظر نیلوفر جان رو بخون ، با توجه به شناخت از قبلی که ازش دارم میدونم طبق منابع درست علمی مینویسه .
من بیشتر عزیزم و چقدر دلتنگ روی ماهتم

شاخه نبات سه‌شنبه 26 دی 1402 ساعت 01:17 ق.ظ

من فکر میکنم این یه تب جهانی هست و دیر یا زود فروکش میکنه

کامنت نیلوفر جان رو بخون

لیدا سه‌شنبه 26 دی 1402 ساعت 12:58 ق.ظ

من فیلم رو دیدم و ناراحت شدم بابت رنجی که کشیده،کاری به گرایشات یا تمایلاتش ندارم و البته ارتباط هم نمیتونم با این نوع افراد بگیرم،اما بابت تنهایی‌اش دلم سوخت براش

نیلوفر دوشنبه 25 دی 1402 ساعت 11:00 ب.ظ

مهربانو جان سلام
مساله مهمی که خیلی از دگرجنس هراس ها هم به‌عنوان ادله ازش استفاده میکنن همین «طبیعی نبودن» گرایشاتی غیر از استریت هست.در واقع دیدگاه ها در مورد آنچه «طبیعی» تلقی میشه میتونه بر اساس باورهای فرهنگی، مذهبی و شخصی متفاوت باشه. شاید به باور برخی حتی عمل جنسی که با نیت تولید مثل نباشه هم غیر طبیعی تلقی بشه….با این حال، مهم است که توجه داشته باشیم که اجماع علمی جهت گیری های جنسی متنوع را به عنوان بخشی از طیف طبیعی تنوع انسانی به رسمیت می شناسد.
راستش برای من نظر متخصصان و روانشناسان ایرانی در این زمینه فاقد اعتبار و پشتوانه علمی و بیشتر بر پایه تفکرات بسته و نشات گرفته از اعتقادات خانواده و جامعه سنتی و دینی هست که خلقت انسان رو یک اتفاق اسمانی و نمونه کامل یک‌ نظم و افرینش منحصر بفرد میدونه و هدف غایی رو تولید مثل و افزایش نسل و با هر چیزی غیر از این مخالفت میکنه و اون رو غیر طبیعی ،بیماری،افسار گسیختگی ،هرزگی و….میدونه. بسیاری از سازمان‌های حرفه‌ای پزشکی و روان‌شناختی تأیید می‌کنند که همجنس‌گرا، دگرجنسگرا یا دوجنس‌گرا بودن بیان طبیعی تمایلات جنسی انسان است.سالهاست که سازمان ملل هم این رو به رسمیت شناخته و تنها مواردی مثل پدوفیلی ،تجاوز و سکسس با حیوانات در دسته انحرافات جنسی قرار میگیره و غیر طبیعی شمرده میشه.
جهت گیری جنسی تحت تأثیر ترکیبی از عوامل بیولوژیکی، ژنتیکی، هورمونی و محیطی است. قرار گرفتن در معرض بازنمایی‌های مختلف از تمایلات جنسی در رسانه‌ها ممکنه به تقویت درک و پذیرش کمک کند، اما گرایش جنسی فرد را تعیین نمی‌کند.
تحقیقات به طور مداوم نشون دادن که همجنس‌گرا یا دوجنس‌گرا بودن یک انتخاب نیست و تلاش‌ها برای تغییر گرایش جنسی افراد نه تنها بی‌اثر هستند، بلکه می‌تونن مضر هم باشند.در ضمن گرایش جنسی یک مساله سیال هست که در طول زمان و به دفعات میتونه تغییر کنه،میتونه بالقوه و یا بالفعل باشه.اتفاقا چند سال پیش تحقیق جامعی انجام شد که نشون میداد زنان گرایشات بسیار سیال تری نسبت به مردان دارند اما تابوهای اجتماعی مانع اصلی اشکارسازی هست.در فنلاندی که من زندگی میکنم در مدارس متوسطه پوسترهایی برای اموزش جنسی نوجوانان تعبیه شده که دراون علاوه بر راههای جلوگیری و مراقبت های بهداشتی سکس با جنس مخالف،سکس با همجنس و سکس با خود رو جزو لذتهای نرمال تعریف میکنه و اتفاقا اینجا بسیار به ازدیاد جمعیت هم نیاز هست و تازه اگرتئوری توطئه ایی هم از سوی گردانندگان جهان که تا امروز سفیدپوستان غربی بوده اند وجود داشته باشه مطمئنا برای کم کردن جمعیت ان سوی دیگرکره زمین هست که به اندازه کافی با جنگهایی که به راه می اندازند و نا امنی هایی که بوجود میارن و استعماری که میکنن میتونن از این سیاست بهره ببرن بنابراین جمعیت اندک افراد ال جی بی تی که شاید به ده پونزده درصد کل جمعیت کره زمین هم نرسه تاثیری در جمعیت زدایی نخواهد داشت.البته ناگفته نماند که خیلی از این افراد با روشهای غیر مستقیم صاحب فرزند میشن.
من مستند رو دیدم و خیلی هم متاثر شدم از اینکه چطور باورهای غلط و تابوهای فرهنگی میتونن یک عمر زندگی یک انسان رو دستخوش طوفانهای احساسی کنن و اتفاقا فکر میکنم برای جوامع سرسختی مثل ما شاید همین داستانهای به ظاهر پاورقی باعث رشد فرهنگی بشه.
دو نفر ادم میخوان با آگاهی و رضایت از هم به هر شکلی و با هر روشی که دوست دارن لذت ببرن و این نباید بهش برچسب «غیر طبیعی» « طبیعی» بخوره.

نکته اخرم در مورد کامنتی هست که ایران رو در عمل تغییر جنسیت پیشرفته میدونستن ،بله ایران در این مساله به لحاظ انجام این عملها پیشرو‌ بوده و هست اما نکته اصلی که باید توجه کنیم تحت فشار قراردادن این افراد برای انجام عمل تغییر جنسیت و پذیرفتن یکی از دو جنس زن و مرد هست در صورتیکه ما افراد نانباینری و بیناجنسی و هویتهای دیگر و رو هم داریم و همه اینها در جوامع غربی پذیرفته شده هستند و حتی در بین مردان و زنان ترنس خیلیها دوست ندارن عمل تطبیق انجام بدن و در این مورد ازاد هستند.

سلام نیلوفر جانم
یک دنیا از کامنتی که نوشتی ممنونم . همه ی تصوراتم بهم ریخته منابع من روانشناسان داخی بودند اگر اونا نظرشون درست نباشه پس همه ی نتیجه گیری های من نادرسته . من به گرایشات جنسی به چشم انتخاب نگاه میکردم وبه دنبالش استریت ها رو طبیعی میدونستم

هوپ... دوشنبه 25 دی 1402 ساعت 10:12 ب.ظ

هنوز این مستند رو ندیدم. ولی نظرم به نظرت خیلی نزدیکه. هر فیلمی اخیرا میبینی یکی از گرایش‌های رنگین کمانی‌ها رو دارن توی چش و چار ملت میکنن. خیلی دوست دارم روشنفکر باشم ولی در این مورد نمیتونم، چون طبیعی نمیدونمش.

دقیقاً همینطوره هوپی جان
تبلیغات گسترده ای دراین مورد درسطح جهانی دیده میشه ولی طبق نظر نیلوفر جان این گرایات انتخابی نیست که بشه با تبلیغات تشویق کرد
نمیدونم واقعا

سمیه دوشنبه 25 دی 1402 ساعت 10:04 ب.ظ

چه پست خوبی نوشتین
اتفاقا تو گروه دوستی ماهم همین بحث بعد از پخش این مستند پیش اومد و برای من عجیب بود که از نظر بقیه این گرایشها عادی بودند و اصرار داشتند اینهم یه گرایش است مثل دگرجنس گراها
والا از هر نظر نگاه کنی عادی نیست و من فکر میکنم اون عزیزانی هم که ادعا میکنند عادیه اگر مثلا فرزندان خودشون این گرایش رو داشته باشند به راحتی نخواهند پذیرفت
حداقلش اینه که امکان فرزندآوری نخواهند داشت

ممنونم سمیه جان
اون امکان فرزند آوری که از نظر من خیلی شخصیه و اهمیت چندانی نداره ولی کامنت نیلوفر جان رو بخون . درحال حاضر من به دانسته هام شک کردم و سردرگمم

سینا دوشنبه 25 دی 1402 ساعت 09:49 ب.ظ

شاید بهتر بود قبل از پخش گزارش قید می کردند که برای افراد زیر ۱۶ سال مناسب نیست.

در هر صورت نظر شخصی من اینه که گرایش جنسی انتخاب خود شخص نیست و با تبلیغات نمیشه تغییرش داد، ولی تبلیغات شاید هوس یا کنجکاوی بعضیها را تحریک کنه.

سینا جون اگر به این نتیجه برسیم که این گرایش از بدو تولد همراه انسان بوده دیگه مشکلی برای پخشش هم نیست .
نظر من برای پخش عمومی موضوع این بود که روی انتخاب نوجوان ها تاثیر داشته باشه ، طبق کامنت مفصل و علمی نیلوفر و چیزی که خودت نوشتی و نظر نسرین جون ، این یک انتخاب نیست و به دنبالش کنجکاوی یا هوسی هم درکار نیست .. نمیدونم جدی جدی گیج شدم

نسرین دوشنبه 25 دی 1402 ساعت 08:54 ب.ظ http://sheroshoor1.blogfa.com/?

چه بحث جالبی!
برای اولین بار ضد و نقیض تو نوشتنت بود و نمیدونم چرا؟
درسته، هر پدر و مادری دلش نمیخواد بشنوه بچه اش همجن س گراست، اما اینکه بچه ای با دیدن برنامه ای تشویق بشه طبیعتشو عوض کنه درست نیست. همه می دونیم که همج نسگراها عمدی اینطور نیستن یا با تشویق و برخورد دیگران چنین نشدن که که کسی بخواد اونا رو پیش روان تراپ بفرسته!! یا مثل تو بگه این رفتار طبیعی نیست. طبیعت بدن اونا وجود داره و سیستمش. ما نمی تونیم به این راحتی کتمانش کنیم عزیز دلم.
باز هم حرف برای گفتن دارم اما ساعت چهار و بیست دقیقه صبحه و کلمات از ذهنم فراری. فردا بر می گردم .


دلیلش عدم آگاهی و عدم دسترسی به اطلاعات دقیقه نسرین جون . بین روانشناسان دنیا هم دراین مورد اختلاف نظر هست ،
نوشتی همه میدونیم که همج سگراها عمدی اینطور نیستند ... نه واقعاً همه نمیدونیم نسرین جون همونطور که گفتم نظر عمده روانشناسان داخلی اینه که عوامل متعددی (از جمله عوامل محیطی و تربیتی) براین موضوع دخالت داره و قابل تغییره بنابراین من واقعا نمیدونم چی درسته و چی درست نیست .
مسلم بدون که اگر مطمئن باشم این یک اتفاق مادرزاد و بدون کنترله ، هیچوقت صحبت از تراپی نمیکنم .
من این چیزهایی که گفتی رو درمورد ترنس ها مطمئنم ولی درمورد گرایشات مختلف جنسی نه .
خوب بخوابی خواهر جون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد