تو خونه ی ما معمولاً تی وی روشن نمیشه مگر اینکه بخوایم یه برنامه ی انتخابی ببینیم . یه سری از سریال های ایرانی رو من و مهردخت با هم می بینیم و یه تعدادی رو هم فقط من مشتریشون هستم . شب/که من/و / تو رو سالهای قبل خیلی دوست داشتیم برنامه هایی مثل فرازمینی ها یا کلینیک حیوانات و مسابقه های Dancing on ice و Americas Got Talent رو حتماً میدیدیم .
کم کم وقتمون محدود شد و اونایی که از این ش/بکه دوست داشتیم رو آنلاین هر وقت که فرصت داشتیم میدیدیم تا سال گذشته ، با اون گند هایی که بالا آوردن و چشممون بیشتر از قبل به جهت گیری های کثیفشون روشن شد دیگه از اینستا هم بلاکشون کردم چه برسه به دنبال کردن برنامه هاشون!
تا اینکه چند وقت پیش دیدم تو هر محفلی ، درمورد پخش مصاحبه خر/داد/یان و داستان م/ثلث عش/ق نافر/جامش سخنه .
پرس و جو کردم که جریان چیه و به اختصار برام گفتند که طی یه برنامه ی حدوداً 45 دقیقه ای ، محمد داستان زندگیش و احساسش رو به یک مرد بنام ابی و ازدواج با همسر فداکارش و نهایتاً نافر/جام بودن هر دوی این عشق ها تعریف کرده .
برام جالب بود که همه ی کسانی که برنامه رو دیده بودند میگفتند ما اصلاً نظرمون نسبت به محمد تغییر کرده خیلی بیشتر از قبل دوسش داریم و ..
خیلی عجیب بود چون همه ی ما از قبل میدونستیم که محمد همج/نس/گ/راست و نمیدونم چرا وقتی مصاحبه رو دیدن انقدر احساس بهتری نسبت بهش پیدا کردن .
تو تمام سالهایی که من میشناسمش و از اول هم میدونستم گرای/ش جن/سیش رو هیچوقت احساس خاصی بهش نداشتم این موضوع برام بیتفاوته ، نه در مورد اون شخص، بلکه هر شخص دیگه ای هم که باشه ، گرای/ش جن/سی یه مورد شخصیه و ربطی به من نداره مگر اینکه یکی از افراد خانواده م باشه اونوقت برام مهم میشه که از هر راهی ممکنه براش محیط امن فراهم کنم.
اما با پخش این برنامه از ش/بکه های پر بیننده به صورتی که آمیخته با احساسات لطیف و عشقانه باشه مخالفم . اگر برنامه آموزش و فرهنگ سازی بود خیلی هم طرفداری میکردم، چون این موضوع با وجود تبلیغات گسترده ای که در سالهای اخیر( شاید 50 سال پیش تا بحال) گردانندگان جهان درموردش کردند و می کنند ، باز هم تو خیلی از جوامع از جمله جامعه ی خودمون تابو محسوب میشه و حالا حالا ها جا داره فرهنگ سازی بشه و عامه مردم متوجه بشن که اولاً تر/نس ها حقیقتاً حسابشون از گر/ایش ها جداست و مربوط به هویت جن/سی هست ، ثانیاً گرای/ش جن/سی هر کسی مربوط به خودشه وبه هییییچکس مربوط نیست .
شاید این سوال پیش بیاد که چرا با پخش فیلم های رنگین کم/انی که داستان های لطیف عاطفی دارند مخالفم و با پخش فیلم های اموزشی و فرهنگ سازی در این مورد موافق؟
ببینید ، طبق آمار های غیر رسمی که من دارم و صرفاً با سوال و جواب از افراد خانواده ، دوستان نزدیک، همکاران و هر مردی که به نوعی آشنایی داشتم باهاشون و میتونستم ازشون دراین خصوص سوال کنم به این نتیجه رسیدم که تقریباً 85% از مردان در اواخر کودکی و دوران نوجوانیشون تجربه ی س/ک/س ( حالا از سطح خیلی پایین تا بصورت کامل) رو با همجنس خودشون حداقل یکبار داشتند ، و معمولاً از این مرحله عبور میکنند (مخصوصاً تو کشور خودمون ) علت های زیادی برای این کار هست و پررنگ ترین دلیلش کنجکاویه ، بعد از اون محدودیت هاییه که در برقراری ارتباط تو سن کم بین دختران و پسران داریم دلیلش میشه . خُب مسلمه که بچه ها تو سن کنجکاوی خیلی زیاد و درکنارش بحران بلوغ و فوران هورمون های جن/سی ممکنه برای ارضای هم کنجکاوی هم جن/سی از خود/ار/ضایی عبور کنند و به دم دست ترین کسی که امکانش رو پیدا کنند رو بیارن که همون دوستان هم/جنسشون باشه .
تو اون سن بچه ها خیلی راحت میتونند با هم ارتباط بگیرند تو مدرسه ، تو باشگاه، به هوای درس خوندن با هم و ...
حالا شما ببین چند درصد دخترا و پسرا تو کشور خودمون میتونند این تجربیاتی که در بالا بهشون اشاره کردم رو با دوستان غیر همج/نس خودشون داشته باشند؟
شما دوست عزیز چند درصد اجازه میدی دختر 14 ساله ت با یه پسرهمین سن و سال بره درس بخونه ؟ و چند درصد اجازه میدی با دوست همجنس خودش باشه؟؟ (البته الان دیگه خانواده ها اطلاعات بیشتری دارند و نسبت به سابق روابط بچه هاشون رو کنترل بیشتری دارند)
برگردیم به موضوع ، پس من نتیجه گرفتم که درصد زیادی از بچه ها(مخصوصاً پسرها) چنین تجربه ای رو حدااقل یکبار دارند ولی حقیقتاً گرایش اصلیشون این نیست .. وقتی هم تشویق به ادامه ش نشه و موضوع عادی نشده باشه از این مرحله عبور میکنند و مثل اکثر ما به حالت استریت (Straight) در میان.
ببینید من هییییچ زاویه ای با افراد با گرایش های مختلف ندارم ، میدونید که رشته ی دانشگاهی مهردخت طراحی لباسه و توبعضی از رشته های هنری از این قبیل ، تعداد اقایون هم/جنس/گرا بیشتره بنابراین مهردخت در طول تحصیلش با چند تا از همکلاسیهاش با همین نوع گرایش آشنا بود کار تیمی با هم میکردند و ساعت ها روی پروژه ها کار میکردند و کافه میرفتند و وقت میگذروندن منم میشناختمشون پسرهای بسیار مهربون و نازنینی هم هستند .
اما بنظر من این موضوع چیز عادی نیست . بعضی از دوستانم که بعد از پخش این برنامه با هم صحبت میکردیم و نظرشون با من مخالف بود ، اصرار داشتند این همونقدر عادیه که گرایش ما عادیه .
بهشون گفتم فکر کنید که الان یه نوجوونی داشته باشید که یا از رفتارش یا طبق اظهارات خودش متوجه بشید به هم/جنس گرایش داره . قدم اول چکار میکنید؟
همه گفتند با آرامش و محبت میپذیریم و کمکش میکنیم که زندگی شادی داشته باشه و حتماً از ایران خارجش میکنیم و جلسات تراپی هماهنگ میکنیم و .... گفتم : آفرررین دقیقاً میخواستم همینو بگید . چرا جلسات تراپی هماهنگ میکنید؟
خب واااضحه که این از نظر شما عادی نیست و میخواید از مشاور کمک بگیرید . تا اونجایی که میگید با مهربونی میپذیریم و کمک میکنیم از اینجا بره و .. نشون میده شما یک خانواده آگاه هستید ولی هرجور حساب کنید این کاملا معمولی نیست .
مثل این میمونه که شما با بچه ای مواجه میشید قدرت بویایی نداره ، آیا براتون بی تفاوته؟ نه دیگه .. ایا میشینید با بقیه و در خوشحال ترین حالت ممکن درمورد این موضوع صحبت کنید؟
پس وقتی من میگم پخش این برنامه ی عاشقانه و لطیف از یه تریبون پر مخاطب که امروز به راحتی در دسترس قرار میگیره موافق نیستم برای اینه که درصدی از بچه ها که قراره از اون مرحله عبور کنند با دیدن حس خوب پدر و مادر و بقیه به این ادم که تاحالا یا چیزی درموردش نمیگفتن یا اگر میگفتن چیز مثبتی نبوده ، ممکنه از عبور کردن منصرف بشن و بگم خب چرا اصلا عبور کنیم ؟ خوبه که .. همه هم موافقشن .
با دوستان روانشناس و مشاورم صحبت کردم و پرسیدم آیا مردم به دلیل گرایشات مختلف و غیر از غیر هم/جنس/ گرایی مراجعه می کنند؟ گفتند: به وفووووور . گفتم پخش این نوع برنامه ها در تشویق بچه ها اثر داره ؟ جوابشون مثبت بود ..
البته به این نکته اشاره کردند که گرایش آدم ها ( اگرطبق برنامه ریزی و دستور نباشه) در سنین خردسالی از بدو تولد تا 4-5 سالگی ساخته میشه و عموماً به رفتار پدر ومادر وابسته ست .
یعنی پسرهادقیقاً مادرانی داشتند که پسر رو به خودشون وابسته بارآوردند و تماس جسمی بالایی با پسرشون داشتند و دختر ها هم معمولاً زیر دست پدرانی تربیت شدند که آرزوی پسردارشدن داشتند و دخترشون رو کاملاً مردونه بارآوردند . (البته که این بحث کاملاً تخصصیه و خارج از سواد من ، صرفاً چکیده ی اطلاعاتی که دوستان متخصصم به زبان ساده برام گفتند رو بازگو میکنم)
چند خط بالا تر نوشتم " گرایش آدم ها ( اگرطبق برنامه ریزی و دستور نباشه)" ...
شاید سوال بشه که مگه دستوری هم میشه؟ بله متاسفانه در دنیای پر از دروغ امروز گردانندگان اصلی جهان اهداف و برنامه های خودشون رو دنبال می کنند و یکی از اونا کاهش جمعیت برای تمام نشدن منابغ و نهایتاً غذا وانرژیه . برای همین سالیان ساله که انواع راه هایی که به این موضوع ختم بشه رو اجرا کردند یکی از اون ها هم تبلیغ و تشویق هر نوع گرایش ج/نسی غیر از نوع معمول اون که دگر /جنس گرایی باشه ست . از سلبریتی های مختلف گرفته که اعلام کردن تا ریز و درشت فیلم هاییه که کمپانی های بزرگ فیلمسازی ساخته میشه و حتی سیاستمداران مطرح .
بنظرم درصد زیادی از اونا واقعاً چیزی که اعلام میکنند نیستند و برنامه ی تبلیغاتی و همون دستوراتیه که صادر شده .
خلاصه که من این مستند پخش شده رو ندیده بودم و تصمیم داشتم تو یه فرصت مناسب ببینمش ( چون معتقدم درمورد چیزی که ندیدم نباید نظر بدم ، فراستی که نیستم خدا رو شکر )بالاخره هفته ی پیش یکی از دوستان عزیزم که حتماً باید دوتایی درموردش کلی تبادل نظر میکردیم ، لینک این برنامه رو برام فرستاد و به خودم گفتم :
آهااان مهربانو دقیقاً همونی که باید میشد، شد و همون کسی که تبادل نطر در مورد هرچیز باهاش هم مفیده و هم لذت بخش باید برات لینک میفرستاد .
نشستم کامل دیدم برنامه رو .. نظرم نسبت به قبل هیییچ فرقی نکرد درمورد محمد خر/دادیان... ایشون از نظر من یک دنسر عالی ایرانی بودند که همیشه احساس میکردم آدم خوبی هم هست و اخلاق خوبی داره شاید بخاطر این بود که وقتی داور مسابقات رقص بود ، میدیدم با چه عشقی کار میکنه و به شرکت کنندگان چقدر با محبت انرژی و امید میده .
عمیقاً بخاطر اینکه هیچوقت تو زندگی عشقیش به عشقش نرسیده متاسف شدم . امااا چیزی که خیلی نظرم رو تو دیدن این برنامه جلب کرد و از ته دلم افسوس خوردم تفاوت زندگی جوان دیروز ایرونی با امروزیه .
چقدر راحت کار میکردند، پارتی میگرفتند، مسافرت می رفتند ، با کسی که دوست داشتند ارتباط میگرفتند، برای اینده شون برنامه ریزی و خیلی راحت اجرا میکردند.
دلم برای همه ی اینهایی که الان بصورت حسرت برای بچه های امروز ایرانی دراومده خون شد . تازه موضوع مهم اینه که ایشون از یه خانواده خیلی معمولی و طبق اظهار خودش جنوب شهری بوده ، چیزی که الان برای قشر متوسط جامعه ی امروز تقریباً رویاست .
لطفاً درمورد مطالب این پست خوب فکر کنید و اگر تجربه ای دارید و کلاً حستون رو از پخش برنامه ( چون دلیل نوشتنم ، همون پخش برنامه ست نه قضاوت درمورد گرایش های جن/سی) برام بگید .
دوستتون دارم
پینوشت: ببینید اکثر مقاله های روانشناسی و علمی اینطور مینویسند :
استریت چیست؟
استریت (Straight) طبیعی ترین و رایج ترین تمایل جن/سی وعاطفی در میان انسان هاست . نام دیگر آن دگر جن/س گرا یا Heterosexual ست . پس واقعاً تمایلات دیگه طبیعی نیست دوستان !
سلام
عرض کنم که با پذیرش ترنس ها و درک کردنشون موافقم.
با اینکه همجنس گرایی غیرعادی هست موافقم ولی با پذیرشش کاملا مخالفم.
کنجکاوی های جنسی در بچگی و نوجوانی کاملا عادی هست ولی باید مدیریت بشه تا خدایی نکرده به سمت همجنسگرایی سوق داده نشه.
اگر خدایی نکرده کسی از اطرافیانم دچار این مشکل بشه، نه از کشور خارجش می کنم و این ایراد نمی پذیرم(پذیرش یه اشتباه از خود اشتباه بدتره) بلکه با قانع کردنش برای تراپی سعی می کنم مشکلش رو اساسی حل کنم.
در کل از دید من پذیرش یه اشتباه اسمش روشنفکری نیست، حل یک اشتباه بدون کتمانش روشنفکری هست.
سلام
رهگذر جان با خوندن کامنت نیلوفر عزیز به اظهارات روانشناسان داخلی شک کردم .. نمیدونم واقعا نظر من و شما چقدر درسته .
سلام ، من دیروز دیدم ، اول تا آخرش داشتم فکر میکردم ،لزومی نداشت آبروی اون ابی بدبخت پیش ۲ تا بچه دیگه اش و فک و فامیلش میرفت ، مثل شما فضای ایران قدیم رو توی عکسها و لابه لای خاطرات بسیار دوست داشتم ،اماااا احساسم نسبت به گرایش جنسی ایشون ، ببینید ما الان دچار یه ناآگاهی نسبت به ترنسها هستیم هنوز خیلی ها ترنس ها رو با هم. جن. س گراها نمیتونن متمایز کنند ، این مستند کار رو برای ترنس ها توی ایران سخت میکنه ، به نظرم فرقِ بین اختلال روانی یا اختلال در جنسیت ، قرار نیست که با به رسمیت شناختن یه اختلال روحی و روانی ازش حمایت بشه، (باید برطرفش کرد )،یه بنده خدایی توی شهر مامانم متعلق به یه خونواده بسیار پولدار بود ولی ایشون دزدی میکرد، یعنی میرفت خونه هر کسی، حتی دخترش ،اگر طلا دم دستش بود میدزدید ، همه هم میدونستن کارش بُعد روانی داره ، ولی خوب هیچ کسی تاییدش نمیکرد خیلی ها هم باهاش قطع رابطه کردن.
سلام عابر جان
منم به همین موضوع فکر کردم نمیدونم اصلاً رضایت خانواده برای پخش جلب شده بود یا نه ؟
دقیقاً همینطوره ما رشد فرهنگی مناسبی نداشتیم و بقول شما همه رو یک برچسب میزنیم .
راستش مطمئن نیستم مثالی که زدی برای این موضوع کاربرد داره یا نه . اینجا مشاورین و روانپزشکان معتقدند این گرایشات با تراپی قابل تغییره ولی نمیدونم در خارج از ایران مطالعات به چه نتایجی رسیده ایا واقعا قابل تغییره یا خیر؟
سلام مهربانو جون
من نمی دونم چرا انفالو کردی و چی رو شده، سربسته می شه بگی؟
چون طرفدار فرد خاصی هستند، منظورت هست؟
راستی اضافه شدن مدت زمان بازنشستگی که برات مشکلی ایجاد نکرده؟ نباید شامل حال شما بشه، درسته؟
سلام عزیز دلم
قبلاً شایعاتی میشنیدم مبنی بر اینکه این شبکه اهداف انگلیسی داره و از حمایت های داخل هم برخورداره ... ولی خیلی باور نمیکردم سال قبل بارها چهره ی مردم در حال مبارزه رو بدون هیچ فیلتری نشون داد و بعد از اعتراض مردم و اینکه ریختن دستگیر کردن و بردن و چند مورد رو هم کشتن این شبکه اعلام کرد :عه ، حواسمون نبود موقع ادیت متوجه نشدیم فیلتر نداره !!! و باز هم تکرار کرد .
نه عزیزم خدا رو شکر به من نرسید
جانا سخن از زبان ما می گویی.
قربونت برم عزیزم. من شرمندم همش به خودم میسپارم طولانی ننویسم ولی بازم زیاده گویی میکنم. بذار به پای اینکه خیلی کم در طول هفته فارسی حرف میزنم.
شاید من منظورم رو خوب نرسوندم عزیزم، همونطور که گفتی من دقیقا تفاوت این افراد رو میدونم و یکی نمیدونستمشون و منظورم همین بود که الان در ایران خیلی از آدمهای معمولی هم با تفاوتهای آدمها آشنا شدند و سعی در درکشون دارند ولی هنوز در خیلی از کشورها همینقدر درک هم ایجاد نشده.
راستش هدف از این برنامه واقعا چی بود رو نمیدونم همانطور که خیلی از برنامه های این شبکه مثل مستندی که از گوگوش بود بازخوردهای بدی دریافت کرده ولی همانطور که گفتی اگه هدف واقعا فرهنگ سازی بوده باید با کارشناسی تخصصی باشه نه حرف زدن از خاطرات یه سلبریتی.
این چه حرفیه میدونی که من چقدر دوست دارم ( از پست های طولانی خودم مشخصه)
نه رها جون نوشتم که میدونم دقیقا منظورتو عزیزم خدا رو شکر در یک زمینه با فرهنگ تر عمل کردیم
دقیقا همینطوره باید برنامه ی تخصصی پخش میشد
سلام مهربانو جان
یه کتاب درباره تربیت جنسی درست بچه ها می خوندم که نوشته بود اولین گام در تربیت جنسی درست بچه ها، دوست داشتن جنسیت و پذیرفتن آن توسط بچه هاست و بهتره در این امر دختران را با هم خلق و خوی دخترانه و پسرها رو نیز با طبیعت مردانه پرورش بدیم.( کاملا آگاهانه و با درایت و بدور از هر گونه سخت گیری و جبهه گیری)
کلا این گرایش رو من خارج از سیر طبیعی طبیعت و سرشت و خلقت می دونم و دلیل غیر درست بودن این تمایل، برای من خود قرآن هست که کاملا مستقیم به نهی این عمل پرداخته.
اما آرزو دارم روزی آنقدر روشنفکر بشیم که در قبال این مسائل که یک تابوی بزرگ در جامعه هست به جای شدت عمل و نفرین و انزوای طرفی که دچار این تمایل شده و گاه حتی کشتن یک بیگناه، با حمایت و تراپی به طرف کمک کنیم
سلام سمانه جون
ممنونم از کامنتت .. امیدوارم آرزوی تو که آرزوی منم هست روزی براورده بشه
مهربانو جان چقدر کامل و خوب نوشتی. صد در صد و در همه متن باهات موافقم. و اینکه این سیاست جهانیه همونطور که الان تو همه فیلمها و سریالهای بزرگ و کوچیک یکی دوتا از شخصیت های نسبتا اصلی رو با همین گرایش نشون می دن و به اصطلاح می خوان عادی سازی کنن. در حالی که عادی نیست هرچند قابل پذیرشه و نباید مورد توهین قرار بگیرن.
عزیزمی شادی جان .همینطوره یادمه الان نه ، چندین سال قبل مهردخت هنرستان می رفت و ما فیلم های نامزد اسکار رو دنبال میکردیم . اون سال انقدر تعداد فیلم هایی موضوعیت اصلیشون همجنس گرایی بود ، زیاد بود که مهردخت تعجب کردو گفت مامان ببین چطور دارند این داستان رو عادی سازی میکنند ، چقدر برای اهدافشون برنامه ریزی دارند و با انواع روش های عامه پسند و زیبا به خورد دنیا میدن !
دقیقاً به منظور من اشاره ی درستی کردی عادی نیست ، اما قابل پذیرشه و اصلاً حق توهین وقضاوت نداریم
عزیزم من یه قسمتی از صحبتهاتون متوجه نشدم که مادرایی که پسراشون بهشون وابسته اس، من پسر ۹ ساله ای دارم که از نوزادی تا الان همیشه بهش عشق و محبت دادم همیشه بغلش میکنم بوسش میکنم اونم منو خیلی بغل میکنه و خیلی دوستم داره چون تک فرزنده میخواستم ببینم این اشکال داره یعنی باعث ه /م/ جنس ٫گرایی در آینده میشه
نفس جانم الهی تو و گل پسر عزیزت بمونید برای هم ، نگران نباش عزیزم
چه چیزی قشنگتر از مهر مادرو فرزندیه ؟اما یه مرز مشخصی بین این عشق و نوع ابراز اون با گرایش های جنسی بچه ها در آینده وجود داره که شرح دادن اون از عهده ی من غیر متخصص خارجه . اما من بصورت کلی اینا رو میدونم:
مادرانی که از یه سنی به بعد پسر بچه ها رو با خود شون حمام می کنند ، تو رختخواب خودشون می خوابونند، برای شوخی دست به اندام جنسی پسرشون میزنند ، بوسه های نامتعارف از لب بچه می گیرند ، لباس ها و اسباب بازی های دخترونه براش تهیه می کنند و ... از این قبیل نقش پررنگی در این مورد دارند .
سلام
چقدر سانسور شده نوشتین. سابقه نداشت.
میدونستم ایشون همجنسگراست اما این فیلم خاص را ندیدم. و راستش دلیلی هم نمیبینم که ببینمش!
بعید میدونم دوستانتون هم به همون راحتی که گفتن این موضوع را بپذیرند
سلام
دلیلش اینه که دلم میخواد خواننده های این پست همین دوستان همیشگی باشند که همه با روحیات هم آشناییم ، نه کسانی که با موتور های جستجو میان.
بله تقریبا همه میدونستیم .
چی بگم ؟
سلام مهربانو جان. موضوعی که در موردش نوشتی خیلی عمیق هست و میتونه خیلی جنبه داشته باشه، من فقط چیزی که حس میکنم و شاهدش بودم رو میگم.
برعکس چیزی که به نظر میرسه بیشتر ما ایرانیها خیلی در مورد این مسایل بصورت یه موضوع روانشناسی نگاه میکنیم و درک بهتری ازش داریم، ولی در خیلی از کشورها حتی کشورهای اروپایی اگر یه مقدار حالت مذهبی داشته باشند، اصلا این مسایل به اندازه ای که ما باهاش خوب برخورد میکنیم، جا نیفتاده. هنوز در خیلی از کشورها این مسایل تابو هست. مثلاً در ایران حتی مجوز عمل میتوانند یه سری از این افراد داشته باشند و حتی من خودم دوست دختری داشتم که در یه خانواده چادری و کاملا مذهبی بود و الان یه پسر هست و وقتی من این موارد رو اینجا میگم باورشون نمیشه که ما اینقدر با این مسایل در ایران راحت به عنوان یه کشور اسلامی کنار می آییم.
جدیدا من خیلی از مادرها رو در ایران میبینم که میگن نباید یه سری رنگ خاص معنی پسرونه و دخترونه پیدا کنند و مثلاً برای پسرشون لباس صورتی یا عروسک ممکنه بخرن ولی اینجا من با یه خانواده سوئدی کار میکنم که وقتی برای پسریکساله شون خواستم یه گیره بزنم که موهاش از جلوی چشمش بره کنار، پدرش سریعا واکنش نشون داد که اینکار چندش آور هست و باعث میشه بچه مشکل پیدا کنه در آینده . و جالب اینه که این پدر کلا بی دین هست و حتی نمیشه گفت بخاطر باور دینیش هست.
یا یکی از پسرهای اینفلوئنسر ترکیه که ظاهر دخترونه داره و کلا کارش میکاپ هست وقتی رفته دبی برای یه سفر و توی یه پاساژ با اون ظاهر بوده دستگیر شده و تا وقتی که سوار هواپیما نکردنش و برش نگردوندن ترکیه توی زندان بوده، چون گفتن نمیخوان این مسایل توی کشورشون ترویج داده بشه و عادی بشه.
منظورم اینه که از وقتی من از ایران خارج شدم متوجه شدم خیلی از کشورها آنقدر که خیلی از ما روشنفکرانه و به عنوان یه موضوع روانشناسی به این مسایل فکر میکنیم، بهش فکر نمیکنن و اتفاقا به عنوان یه موضوعی که فقط داره از طرف یه سری کشورها رواج داده میشه میخوان جلوش رو بگیرن.
من اون مستند رو هم دیدم و حسی که بهش داشتم راستش این بود که بیشتر تونستم آقای خردادیان رو درک کنم. و فارغ از اینکه موضوع این برنامه دقیقا چی بود یا آیا هدفی داشت یا نه، موضوعی که من باهاش خیلی ارتباط برقرار کردم، حس متفاوت بودن هست. میتونه به هر دلیلی این متفاوت بودن باشه و سختترین تفاوتها موضوعاتی هست که خودمون توش نقشی نداشتیم ولی باید تمام عمر حملش کنیم. تفاوت ظاهر یا تمایلات، ترس از قضاوت بقیه، کارهایی که میکنیم تا شاید مورد قضاوت قرار نگیریم و در آخر فقط حسرت برای عمری که گذشت و فرصتهایی که از دست دادیم. شاید دلیل احساس نزدیکی بیشتر آدمها با این مستند نه بخاطر گرایش جنسی ایشون بلکه بخاطر تجربه مشترک بیشتر ما از عشق های از دست رفته و حرفهای نزده و کارهای نکرده بخاطر خانواده، کشور و فرهنگی هست که توش بودیم و هستیم.
سلام رهای عزیز و نازنینم . خوبه من بنویسم و تو کامنت بنویسی که لذت خوندن کامنت هات برام فوق العاده ست
رها جان تو متن اشاره کردم که داستان ترنس ها با همجنس گرا ها خیلی متفاوته چون ترنس ها یک مرد هستند که در کالبد زنانه زندانی شدن یا برعکس زنی هستند با بدن مردانه . این یک گرایش نیست . به همین دلیل مجوز برای عمل تطبیق ( نه تغییر) جنسیت داده میشه . اما همجنس گرا ها مردی هستند با کالبد مردانه اما از ارتباط جنسی با مرد دیگری لذت میبرند نه با یک جنس مخالف و برعکس . البته میدونم تفاوت این دوتا رو کاملاً میدونی من برای روشن تر شدن موضوع اضافه کردم .
پس همونطور که از کامنتت مشخصه مردم دیگه ی دنیا هم به مقاصد سیاست های گردانندگان جهان آگاهند و دوست ندارند موضوع هم جنسگرایی عادی سازی بشه.
درمورد محمد و احساس رئوفانه ای که بقیه با دیدن برنامه بهشون دست داده بود بله میتونه بخشیش بخاطر همذات پنداری درمورد عشق های نافرجامی که خودشون گرفتارش شدند باشه ولی اکثراً طرفداران پخشش معتقد بودند که این برنامه درجهت فرهنگ سازی مناسبه و صرفاً هدفش همین بوده نه تبلیغات که من از اون شبکه بعید مید ونم . ضمن اینکه بنظرم فرهنگ سازی در این مورد باید بصورت مستند علمی پزشکی ارائه بشه نه یک سلبریتی با داستان عاشقانه مطرح کنه .
واقعا بخاطر معضلاتی که در خط آخر نوشتی متاسفم کاااش اینطور نبود کاااش انقدر به کار هم کار نداشتیم