سلام عزیزای دلم . امیدوارم خوب باشید و تو این سرما، دلتون گرم و قرص باشه
تو این مدت یه تصادف کوچولو به پرونده تصادفاتم اضافه شد. یه شب( در واقع یه چهارشنبه ای) از خونه مامان اینا برمیگشتم ، اتفاقا تنها هم بودم . خونه من تو دومین کوچه از یه خیابون اصلیه. از سر کوچه اول که میگذشتم دیدم یه موتور داره به سمت سر کوچه که من در حال عبور ازش بودم، میاد. سرم رو برگردوندم و به جلو نگاه کردم ، در کمال ناباوری یه چیزی خورد به در راننده البته صداش خیلی وحشتناک بود من فکر کردم اومد توووو
به خودم که اومدم دیدم موتوری نقش زمین شده. پیاده شدم رفتم بالاسرش، پاشد لنگون لنگون گفت : خانم چکار میکنی؟ کشتی که منووو!
گفتم : من چکار میکنم یا تو؟؟
تو ته کوچه بودی، مگه منو ندیدی؟؟ گفت : چرا ولی سرعتم زیاد بود نتونستم نگهش دارم . گفتم : پس چی میگی؟؟ اصلا چرا انقدر سرعت میری؟
گفت: ببخشید .من پیک باگتم، غذا تو باکس دارم سرد میشه . دلم براش سوخت کم سن و لاغر بود
زنگ زدم پلیس . گفت : خانوم زنگ نزن. خسارتت رو خودم میدم .
گفتم : مگه بیمه نداری؟ گفت: چرا . گفتم : خب پس برای چی میخوای از جیب بدی؟ بیمه برای همینه که از جیبت خسارت ندی.
گفت:آخه گواهی نامه ندارم . گفتم : خیلی کار بدی میکنی الان که یه روزه گواهی نامه موتور میدن .
من نمیتونم به پلیس زنگ نزنم . یکمی فکر کرد گفت: زنگ میزنم به دوستم اون گواهی نامه داره .
گفتم: بیا تو ماشین من بشین هوا سرده .
چند دقیقه بعد دوستش اومد یه پسر مرتب بود از خودشم بزرگتر . خیلی عجیب بود که پلیسم زود اومد.
گفت: کی پشت موتور بوده؟ این دوتا سکوت کرده بودن
پلیس به اون دوستش گفت : تو که نبودی؟ اونم نه گذاشت نه برداشت گفت: نه!
این یکی، مدارک موتور و بیمه رو داد به پلیس، گفت: آقای پلیس من گواهی نامه ندارم . پلیسم گفت: نداری باید خسارت از جیبت بدی .
پسره افتاد به خواهش، پلیس گفت: باید تنبیه بشی .
گفتم :آقای پلیس الان شما قبول نکنی ، من این وسط تنبیه میشم .
گفت: چرا؟
گفتم : این بچه از زنجان اومده کار میکنه، پیک رستوران باگته . اگه خسارت منو از بیمه ش نده، من ازش نمیگیرم . بعد باید کل این خسارت و دردسرهای تعمیرگاه رو خودم تقبل کنم .
پلیس گفت: پس من فقط میتونم یه کار کنم اونم ندید گرفتن تصادفه . فردا صبح خودتون برید بیمه و بگید بدون دخالت پلیس کارتون رو انجام بدن .
مدارک پسره رو گرفتم گفتم : من فردا صبح زود میرم صف بیمه. شما هم بیاید .
من ساعت ده وقت دندون پزشکی دارم دیر نیاید، برسم به کارم . گفتن: چشم.
ساعت ۶و نیم صبح رفتم تو صف، علی هم ۷ اومد بدون موتورش . گفت: در پارکینگ قفل بود.
گفتم : دوستت کو؟ گفت: خواب بود مدارکش با منه .
گفتم : هوا سرده بیا تو ماشین من . اومد گفت: خانوم میشه دراز بکشم بخوابم؟ مدارکش رو دیده بودم از مهردخت ۶ ماه کوچکتر بود
بخاریمم تا درجه آخر روشن بود دو دقیقه بعد اون پشت داشت خرخر میکرد
خلاصه اومدن ماشین منو دیدن (راستی بیمه ایران بود)
گفتنک موتور کو؟ باید باشه. گفتم: علی خان بدو برو بیارش موتورت رو ، به دوستتم بگو بیاد .
رفت، منم رفتم تو سالن انتظار. یکربع بعد با موتورش اومد بدون دوستش. یکمی غرغر کردم .
بعد از نیم ساعت کارشناس اومد ماشین منو دید گفت: درراننده باید عوض بشه .
من برای اجرت تعمیرگاه ۸ تومن میزنم. در رو هم بخرید فاکتود بیارید پول فاکتور رو میدیم. البته داغی در رو هم باید بیارید.
ضمن اینکه صاحب گواهی نامه باید خودش امضا کنه .
ما خداحافظی کردیم و من رفتم دندانپزشکی.
عصری رفتم فاکتور در رو گرفتم. ماشین و درجدید رو هم با نفس بردیم تعمیرگاه .
در تصادفی رو باز کرد ، داد بهمون . بردیا هم زنگ زد احوال پرسی گفتم : در رو داده بهمون تا من صبح ببرم بیمه. ماشین هم که اینجا میمونه . بردیا گفت : من الان میام پیشتون ببرمتون خونه .
بردیا اومد و سه تایی با در تصادفی، رفتیم خونه ما . غذا هم داشتیم . دور هم خوردیم و اونا رفتن خونه شون .
من صبح اسنپ گرفتم و در رو بردم بیمه . دیدم اون پسره که گواهی نامه داشت اومده . زود اومد در رو از من گرفت و برد داخل . کارها رو انجام دادیم ، میدونست دوباره وقت دندونپزشکی دارم .
وقتی کارمون تموم شد وسایل علی که دیروز موقع خواب تو ماشین من جا گذاشته بود بهش دادم گفتم : آقا حمید لطفا علی رو مجبور کن بره گواهی نامه بگیره .
گفت: حتما ، من دیگه براش گواهی نامه نمیذارم . گفتم : آفرین چون واقعا همیشه تصادف یه در نیست.
خواستم اسنپ بگیرم برم دکتر فقط ۱۰ دقیقه وقت داشتم برسم .
حمید گفت: میخوام بگم اگه نمیترسید من برسونمتون. میدونم که نمیترسید ماشالله صبح در رو خودتون آورده بودید!
گفتم : نه نمیترسم . گفت: پس اجازه بدید برسونمتون . گفتم: مرررسی دیرمم شده.
خلاصه پریدم پشتش و سر وقت رسیدم به دکتر .
حدودهای ظهر بود نفس زنگ زد گفت : ماشین رو گرفتم ،اگه ناهار بهم میدی ، ماشینو بیارم وگرنه که از ماشین خبری نیست
گفتم : نیاری هم مهم نیست . یه سری جوان با معرفت هستند میبرنم موتور سواری
گفت: مهربانو باز موتور گرفتی؟؟
گفتم : نه بابا این پسره که گواهی نامه گذاشته بود رسوندم
گفت: چه کنم دیگه ناهارم ندی ماشینو میارم .
زود کتلت درست کردم با یکمی کته .
اینجوری شد که بیمه به من ۱۲ تومن داد ولی اجرت تعمیرگاه ۵ تومن شد اونم نفس داده بود . در رو ۴۵۰۰ خریده بودم . ۷۵۰۰ رو هم صرف امور خیریه کردم .
یه هزار دفعه هم گفتم : خااااک تو سرت دکتر عوضی( دوباره خاطرات تلخ تصادفم با دکتر عوضی برام زنده شد)
*****
بریم چند تا سفارش ببینیم . دوتا موضوع دیگه هم این مدت پیش اومده که توپستای بعدی مینویسم . فعلا باید برم که مامان و بابا اومده بودن این اطراف کارداشتن گفتم کارشون تموم شد بیان خونه ما .
*****
۲۰ دی نوزدهمین سالگرد ازدواج بردیا و نسیم عزیزم بود که مهمونی گرفته بودن ، با همکاری آرتین جانم یواشکی این عکس رو از گوشی بردیا برداشتیم(کش رفتیم در واقع)
این کیک، تلفیقی از کیک های خامه ای معمول و بار کیکه . حالا بارکیک چیه؟ بارکیک: یه کیک تخته اییه که روش سس خوشمزه ای میاد و چندساعت استراحت یخچالی داره بعدبا یه لایه تقریبا دوسانتی ازیه کرم خوشمزه سطحش پوشیده میشه و باز هم یکمی استراحت میکنه تا کرم خودشو بگیره بعد پرینت خوراکی میاد روش . این کیک برای دوستانی که زیاد با خامه میونه ندارن مناسبه چون همونطور که توضیح دادم خامه ای نیست و البته فیلینگ هم نداره. من چون میدونستم مهموناشون فیلینگ دوست دارن کیک رو دولایه کردم و فیلینگ موز و گردو گذاشتم و با همون کرم مخصوص رویه فیلینگ رو کامل کردم ، بعد رویه رو کرم زدم و پرینت رو کار کردم و آخر سر شکوفه ها رو با خامه و باترکریم کار کردم . کیک ابتکاری و بسیار خوشمزه ای از آب دراومد. مخصوصا که شکلش کلا برای عروس و داماد نوزده سال قبل و مهمونا سورپرایز بود .
عاشق اون آقاهه م که با مایو پشت سر نسیمه
یه توضیح تکمیلی درمورد کیک بارها بدم که چون ارتفاعشون کمه این کیک ها رو تو جعبه های کوتاه شیرینی مثل یه هدیه ی خیلی شیک میبرن
اینم کرپ کیک شکلاتی که همه لطفش به داخلشه که شطرنجیه .
این بیرونشه که معمولیه
اینم داخلش که شطرنجی و خوشگله
دوستتون دارم
سلام به دوستان عزیزم که هنوز لطف دارید و به این خونه سر میزنید. راستش چند شب فرصت میکردم میخواستم پست جدید بذارم ولی بلاگ اسکای به فنا رفته بود. یه شبم کلی نوشتم و یهو با خارج شدن اسکای از علائم حیاتی، نوشته های منم پرید
الان هر خطی مینویسم ذخیره میکنم که دوباره اون بلا نازل نشه . قرار بود تو این پست درمورد اینکه چرا از قنادی های خونگی کیک و شیرینی هامون رو میخریم و کلا محاسن خونگی ها نسبت به مغازه ها رو بررسی کنیم ، ولی در پاسخ به کامنت ویدا که پست قبل گذاشته بود، تقریبا همه چیو گفتم و اینجا برای دوستانی که نخوندن باز نویسی میکنم .
کامنت لیدا:
کیکات خیلی قشنگن و حتما هم خوشمزه هستن،قدیما وقتی یه کاری خونگی بود و فروشگاه و مغازه نداشت ارزونتر بود مثلا خیاطهایی که تو خونه لباس میدوختن و البته همین حالا هم قیمتشون خیلی به صرفه تره تا اونایی که مزون دارند و مغازه،اما بنظرم قنادی خونگی برعکسه،من یه بار قیمت پرسیدم دیدم خیلی گرونتر از قنادیها بود،راستش یه سوال دیگه هم مدتیه ذهنمو مشغول کرده،شما گربه داری تو خونه،امکانش هست از لباس یا روی میز یا حتی هر جای دیگه موی گربه وارد مواد کیک بشه؟اصلا مشتریات میدونن شما حیوون خونگی تو خونه داری؟
پاسخ من:
مرسی لیدا جون
راستش درمورد خودم موافق نیستم یه مقایسه ساده میکنیم . من کیک هامو در حال حاضر کیلویی ۴۵۰ می فروشم مگر اینکه فیلینگ خاصی باشه مثل توت فرنگی که تو این فصل لوکس محسوب میشه یا مثلا پسته که همیشه لوکسه.
قنادی ها همه سفارش کیک انلاین دارن الان یه قنادی متوسط رو به خوب رو بیاید بررسی کنیم . من سایت س\ول\دوش رو باز کردم. اولا کیک ها رو زیر ۳ کیلو سفارش نمیگیره در صورتی که من هیچ محدودیتی ندارم برای دوستان همین جا، کیک ۵۰۰-۶۰۰ گرمی هم سفارشی درست کردم و میدونید زحمتش همون اندازه ست. برای من فرقی نداره قالب ۱۰ بذارم تو فر یا ۲۵. چه بسا کار و مانور روی کیک بزرگ خیلی راحت تره.
خب دوباره بریم سایت قنادی: نوشته هر کیلو کیک مناسب ۶ تا۸ نفر. حالا بریم قسمت کیک های آماده نه سفارشی .. یه مینی کیک شکلاتی رو نوشته مناسب ۵تا۶ نفر یعنی از یک کیلو کمتره و قیمت گذاشته ۵۵۰ تومان. همونطور که گفتم تو منوی کیک های اماده نه سفارشی که قطعا سفارشی ها گرونتره. حالا بریم سر مواد اولیه. که البته میخواستم اینا رو در پست بعد بگم ولی خب الان هم میگم.
من، یعنی یه قناد خونگی مواد با کیفیت درجه یک و به مقدار کم تهیه میکنه، پس همیشه موادمون تازه ست . مثلا تخم مرغ رو من مارک دار و با گرید A میخرم چون کیفیت این ماده روی خروجی کارم تاثیر داره، ولی قنادی ها با تولیدی ها قرارداد دارن و تخم مرغ رو بصورت باز و در دبه و کیلویی به قیمت ناچیز میخرن . چرا؟ چون اون تخم مرغ ها در روند تولید، شکسته شدن و در واقع پ
پرت کارخونه هستند. اینطوری کارخونه از ضایعاتش سود میبره ،قنادی هم ماده مهم و اولیه و بسیار پر کاربردش رو ارزون میخره .
شما خودت تخم مرغ میخری اگرشکسته باشه چکار میکنی؟ میندازی دور دیگه، چون همه میدونیم این ماده چقدر زود الوده میشه .
حالا قنادی ارزون میخره، ولی باید با بوی بدش یه کاری کنه چون وقتی تخم مرغ درجه یک نباشه، با هم زدن و وانیل و اسانس هم درست نمیشه . پس میره سراغ مواد شیمیایی خطرناک . برید گوگل کنید درمورد ژل فولکسی و کاربردش بخونید .
متاسفانه در قنادی کاربرد داره و این تاثیرات شگفت انگیز ولی مخررب رو داره: مصرف همه مواد اولیه رو از جمله همون تخم مرغ رو بشدت پایین میاره ، بافت محصول رو نرم و پنبه ای میکنه و ماندگاری رو بسبار طولانی.
مصرف این ماده، حتی خیلی کمش هشدار جدی غذا و دارو داره.
درمورد ضایغات قنادی بگم براتون که هیچ کیک و خامه ای دور ریخته نمیشه. کیک ها، له میشن، با خامه و شکلات دوباره برمیگردن تو چرخه تولید.
همه رو گوگل کنید و بخونید . اهااا در مورد استفاده روغن ننوشتم. قنادی ها ازروغن صاف که سرشار از پالمه استفاده میکنند و قناد خونگی از کره نیوزلندی و نهایتا از کره پاک یا شکلی که خودتون میدونید ۱۰۰ گرمش چنده.
ازم درمورد تامی پرسیدی که آیا مطمئنم که موی تامی داخل کیک و محصولاتم نمیره؟
ببین تامی جزو خانواده منه ، من حتی این اطمینان رو درمورد موی خودم ندارم . کدوممون با نهایت دقتی که کردیم، تاحالا موی خودمون رو تو غذا ندیدیم؟
برای همین من نمیتونم صراحتا بگم امکان نداره، ولی یه چیزایی رو رعایت میکنم که احتمالش رو صفر کنه.
مثلا لباس کار دارم و دستمال سر مخصوص. میز کارم رو با کاور میپوشونم و قبل از کار، دستمال کشی میکنم .
حیوانات خونگی خیلی باهوشن و تربیت پذیر ، کاملا میفهمند چه کاری مارو ناراحت میکنه . یه نع قاطع میگی دیگه تکرار نمیکنه ..
زبان مخصوص دارن مثلا محکم بگی فففففففف، ( یعنی ازدستت خیلی خیلی ناراحتم ) و فوری کارشو ول میکنه .
پرسیدی مشتری ها میدونند گربه دارم؟ راستش دوست و آشنا و فامیل و شماها میدونید، ولی اینکه یه غریبه میاد بهم پیغام میده و سفارش ثبت میکنه من بهش نمیگم : راستی من گربه دارم هااا.
یا به کافه ها که شیرینی میدم، نمیگم تو اعلام کن قناد من گربه داره . تازه خودشم یه سامویید خوشگل داره و کوکی هاشو خودش میپزه
درسته کسی به کارو نظافت ما نظارت نداره ،ولی من ملزم به رعایت اصول هستم و این اعتبار کارمه.
اینکه میگم من ، منظورم ما قنادهای خونگیه .
به جرات میگم ۹۰ درصد خونگل ها، درستکارند و به رضایت مشتری و برکت کارشون معتقد و متعهد به اصول هستند.
شما نمیدونید ما تو گروه هامون وقتی مشتری رضایت داره و برای هم میگیم چقدر ذوق میکنیم ..
انقدر که مابخاطر رضایت شما به خودمون سخت میگیریم ، شما اصلا توقع نداریدما خودمونو اذیت کنیم
پیشنهاد میکنم خودتون کیک و شیرینی های ساده رو برای خانواده درست کنید و برای بقیه ش حتما یه قناد خونگی معتمد داشته باشید .
متاسفانه شغلی نمونده که توش تقلب نکنند. من قنادی رو خبر دارم ولی همه رشته ها همینه. حتما سوال میکنید همه قنادی ها؟؟ من جرات ندارم انقدر قاطع نظر بدم، ولی به گواهی استادامون که اکثرا در قنادی ها کار کردن یا بازرس هستند همه ی قنادی ها همینن و متاسفانه بالا شهر و پایین شهر هم ندارن.
براتون پیج بازرس بهداشت رو میذارم ، گاهی وقتا یه سر بزنید.
bazras_behdasht@
میدونم مراحل سفارش گیری برای شیرینی ها وقت گیره و گاهی از حوصله تون خارجه ولی من اون گپ و گفت رو دوست دارم . وقتی دارم سفارشتون رو آماده میکنم، همه اون گپ ها تو ذهنم میچرخه و یادعلایق و دغدغه هاتون میفتم و خودآگاه ، ناخوداگاه تو کارم تاثیر میذاره.
خودمو که میذارم جای شما میبینم اگه قرار بود شیرینی بگیرم ، حتما یه قناد معتمد انتخاب میکردم و سلامت خانواده م رو اولویت قرار میدادم .
این مناسبت های اخیر از یلدا گرفته تا کریسمس و سال نوی میلادی و تولدهایی که این بین بود، ترافیک کارم رو زیاد کرده بود و وقت نمیکردم بیام پست بنویسم . این وسطا نمیدونم چی شده بلاگ اسکای هم شب ها سر یه ساعتی کلا قطع میشه .
درضمن موضوع شراکت با بهاره و راه اندازی کارگاه هم منتفی شد بعدش یه ماجراهای عجیبی اتفاق افتاد که تو پست بعدی میگم.
امروز اولین روز سال نوی میلادیه ، برای جهان مبارک باشه و امیدوارم سال صلح و آرامش و تغییرات عالی برامون باشه
دوستتون دارم .
چیز کیک انار
جشن اسم سروناز یه فرشته کلاس اولی با آموزش حرف( و)
کرپ رز
کرپ کیک رنگین کمان