بچه های پیش دانشگاهی تا زمانی که کنکورشون برگزار میشه ، بارها و بارها دچار ناامیدی و افسردگی میشن و البته این حالت (اگر کوتاه مدت باشه) کاملا" طبیعیه .
سه شنبه ی پیش که مهردخت رو به مدرسه رسوندم خوب بود ولی انگار سه تا زنگ رو امتحان و تست داشتند و این حالت تو مدرسه گریبانش رو گرفته بود .
سر کلاس کارگاه هنر که زنگ آخر داشتند چند تا تست رو که میزنه ، با چشمای اشک آلود(که خیلی کم از مهردخت دیدم) اجازه می گیره و میره بیرون از کلاس .
مهردخت درمورد این استاد برام گفته بود که موقع صحبت کردن ، خیلی به قواعد و دستور زبان فارسی مسلط نیست .
چندین زبان زنده ی دنیا رو صحبت میکنه و تعداد مدارک تحصیلات عالیش از چهار پنج تا گذشته ..به دلیل سواد و مهارت های وسیعش در مباحث علمی و هنری بین خودشون " خفن" صداش میکنند .
روزهای اول سال تحصیلی بچه ها سوالی ازش پرسیده بودند که موجب سوء تفاهم شده بود و گفته بود: میخواید منو امتحان کنید ؟؟
بچه ها از این برداشت جا خورده بودند و شروع به توضیح دادن کرده بودند اما انگار با هر حرف اضافه ای میزان رنجش استاد بیشتر و اوضاع بد تر می شده .
دست آخر مهردخت ( که اصلا" تو پرسیدن اون سوال شرکت نداشته ) میانداری میکنه و میگه استاد من به نمایندگی همه ی بچه ها ازتون خواهش میکنم عینک بدبینی رو بردارید ، قسم میخورم هیچکدوم از بچه ها اون منظوری که شما دریافت کردید رو مد نظرشون نداشتند لطفا به من اعتماد کنید و راحت باشید .
چون امسال سال آخره ، فقط اینو پرسیدند که الگو برداری کنند و پا جای شما که موفقیت هاتون برای همه مون مسجله بذارن. بعدشم رو به بچه ها کرده گفته " همه تایید میکنید؟؟"
اون طفلکیا هم که از بحث و کدورت کلافه شده بودند همه کله تکون میدن که آره بخدا اصلا منظور بدی نداشتیم .
خلاصه موضوع ختم به خیر میشه و رابطه ی استاد با بچه ها اتفاقا خیلی هم خوب میشه و تو این یکماهههمیشه می گفته من تو کلاس شما خیلی خوشحالم .
آهاااان ، به اینجا رسیدیم که مهردخت با گریه از کلاس رفته بیرون . وقتی از مدرسه برگشت هنوز نفسش از دویدن تو پله ها جا نیومده بود که بهم تلفن کرد و موضوع افسردگیش رو بریده بریده تعریف کرد آخرشم گفت :
مامان وقتی برگشتم دیدم استادم برگه تستمو تا کرده گذاشته روی میزم تا لحظه ی آخر متوجه نشدم ولی بعدا" دیدم پشتش برام یه نامه نوشته ... تلگرامتو ببین الان برات میفرستمش
این یه هدیه ی ارزشمند از فرشته ی بدون بالیه که این بار در قالب استاد به مهردخت نازل شده .. میتونست رو ترش کنه و بگه این بهانه ها رو قبول ندارم میخواستی درست درس بخونی ، میتونست اصلا" بی تفاوت باشه و هیچ عکس العملی نشون نده ولی کار به این قشنگی کرده و با زیباترین کلمات حال دانش آموزش رو خوب کرده .
برای این اثر هنری کم نظیر قاب عکس مناسبی سفارش دادیم و مهردخت قصد داره بعنوان یکی از
با ارزش ترین هدایای زندگیش تا آخر عمر، حفظش کنه
" حال همدیگه رو خوب کنیم "
چه دلم رفت برای معلم جاننن!!!
خدا زیاد کنه این معلما رو...
کاش همه ی معلما واقعا استعداد و توانایی بچه ها رو بفهمن و به مطال کتاب و امتحانا اکتفا نکنن
چند وقت قبل تو تلگرام ی عکسی اومده بود برام که مدیر مدرسه یه بنر زده بود خطاب ب والدین که،اگه فرزندتون به موسیقی علاقه داره و نمره خوبی نداره سرزنشش نکنید یک موسیقی دان به نمره خوب تو شیمی احتاج نداره ...ی همچین مفهومی.دم ولی خیلی گرم...
دم شمام گرم ک میخاید قابش کنید نامه خفن جان رو
الهی آمممین واقعا زیادشون کنه


اره اونم من دیدم عااالی بود . فدات قابش کردم انقدر خوبه پر از انرژی مثبت
درود به جناب استاد
و دو صد بدرود به شما و مهردخت عزیز که به اشتراک میذارید این مهربونی بزرگی و قشنگی رو
سلام ماجد عزیز





ممنون دوست مهربون من
چقدر خوبه معلمش اینقدر درک داره. متاسفانه معلم امسال عارفه خیلی بداخلاق و غیر منطقیه و تو این سن که اوج تغییرات هورمونی به علت بلوغ رو دارن خیلی بد باهاشون صحبت میکنه.
آموزگار میتونه خاطره ای برای دانش اموزش بسازه که هیچ وقت از ذهنش پاک نشه ، چه خوووب و چه بد . متاسفم واقعا .. میدونم که خیلی سخته خودت هزارتا گرفتاری داری حالا با اخلاقا و تربیت های مختلف بچه ها بخوای کنار بیای ولی این واقعا انتخاب خودت بوده باید وقتی پا تو این راه گذاشتی دیگه خودت رو فراموش کنی
سلام مهربانو جان
بی شک اکثرمون حداقل یکبار خاطره بد از یکی از معلمهامون داریم.
ولی خداروشکر دید معلمها واساتید عوض شده.
اما باز هم مثل استاد مهردخت کم پیدامیشه.این کار استاد بسان باقیات وصالحاته که وقتی مهردخت به مدارج عالی رسید برای اون استاد هم یک نوع پاداشه.
سلام رعنا جانم

همینطوره ، خاطراتمون از روزهای مدرسه خوب و بد فراوونه .
دقیقا منم همین نظر رو دارم عبادت فقط نماز و روزه نیست ، همین رفتار خوب امید بخش یه عبادت کم نظیر و دلپذیره
به به واقعاً لذت بردم
احساسات خوب رو هم بروز بدیم و سعی کنیم ملایمت و مهر و محبت رو گسترش بدیم ...
چقدر خوبه که همونطور که احساسات بدمون رو مثل آتشفشان رو سر همدیگه خالی میکنیم
لذت بردم از کار این استاد نازنین و دوست داشتنی
و البته از کاری که مهردخت نازنینم کرده
مهربانو جان واقعاً بهت تبریک میگم بابت داشتن چنین جواهری ...
الهی الهی الهی که هرچی خوبی و نیکیه سر راهش بیاد و اینقدر در خوشی هاش غرق بشی که حد و اندازه نداشته باشه
عزیزمی ....
امیدوارم این فرهنگ نیک بین همه ی مردم گسترش پیدا کنه .


قربونت برم نگین جان خدا بچه های گلت رو عاقبت بخیر کنه . و ما رو هم
سلام به صاحب مهربونی های زیاد
.
.
.
مهربونی کردن ساده س
نمیدونم چرا راه سخت و دور و بی مقصد رو میریم
سلام مجید عزیز و مهربون .

منم نمیدونم والله بخدا این رفتار زود به مقصد میرسه خلوت و بی ترافیک
وای مهربانو جان ... چه آرامشی داشت این سطور...
این خط نوشته هارو باید بوسید...
امن بود ... امنیت کامل ... انگار مهردخت رو با این نوشته بغل کرد
عززززززیز دلم فریدای نازنینم
بغل کرد ، بوسید و ارومش کرد
ای جان دلممممممممم...
آدم های خوب، خوبی ها سر راهشون میاد دیگه
فدات شم شیرازی مهربون و باصفااااااااااا






سلام دوست گلم. سال کنکور برای من سختترین سال زندگیم بود. یعنی وقتی به عقب بر می گردم اصلا دوست ندارم به اون سال فکر کنم. باور کن در اثر استرس همه مرضهای عالم اومده بود سراغم...... ولی خوب خیلی هم خبرایی از این معلمهای با شعور و با سواد نبود..... من مطمئنم که مهردخت با این مامان و با این معلمها و حتما با انگیزه و پشتکار خودش باعث سربلندی هممون میشه در کنکور 96 انشالله......
سلام فرحناز جانم




خوب میدونم که استرس مریضی ها رو جذب میکنه یعنی چی ..
راست میگی معلم ها خیلی خوش رفتار و با اخلاق تر از سابق شدند هرچند که دست همه ی خوب های قدیمی رو می بوسم . الهی که همون چیزی که دوست داره و براش بهترین تقدیره بشه
تو همیشه حال همه رو که اطرافتن خوب می کنی قربونت بره نسرین
عشق منی ابجی نسسسسسرینم

کلمات قدرت بالایی دارن مهربانوجان
گاهی یک کلمه آدم رو متلاشی میکنه و گاهی میتونه از یک آدم ویروون یک ادم موفق بسازه
کاشی مراقب حرفامون باشیم
قدرت جادویی دارند ، کاملا درست میگی عزیزم دیدم تو دور و بری هام که تحقیر و بد رفتاری چطور سرنوشت یه بچه رو تغییر داده
کااااش
سلام بانو. اول از همه معذرت بابت کوتاهی ام در کامنت گذاشتن. به دلیل کمبود وقت همیشه توی راه می خونم دوستان رو و گاه موقع کامنت گذاشتن اینترنت به دلیل سرعت قطار کافی نیست و کامنتی که میذارم به حساب خودم میرسه و بعد میشنوم که نرسیده یا نیمه رسیده.
همیشه ى همیشه لذت میبرم از خوندنت و این پست هم فوق العاده خوشحالم کرد برای هر دو تون. از همچین مادر فهیم و مهربانی همچین دختری و برای همچین دختری چنین استادی.
کاش خدا همه مون رو اونقدر دوست داشته باشه که چنین انسان های فهیمی سر راهمون قرار بده.
پاییز شادی براتون آرزومندم. دوستت تون دارم.
سلام سوفی حان من . قربونت برم تو که همیشه پای ثابت کامنت دونی هستی .. باور کن اصلا منظورم دوستان همیشگی نیستند ، این بازدید ها خبر از سیصدو خورده ای خواننده رو میده در حالیکه دوستان ثابت خونه تقریبا سی نفری میشن .. من منظورم به همه ی چشم هاییه که دست و زبان خاموش دارند وگرنه شما که چراغ و شکوه خونه ی مجازیمید




الهی آمین . منم برات بهترین روها رو ارزو دارم عزیز دلم
سلام مهربانو جون
چقدر خانم معلم دوست داشتنی...
تو این قدر فرشته ای که یک دهم خوب بودنت هم ادم خوب سر راهت قرار بگیره، خیلی هم جای تعجب نداره عزیزم...
گرچه به نظر من بچه ها اگه بخوان معلم امتحان بکنند هم حق دارند، من که ناراحت نمی شم و با خوش رویی جواب سوالشون را می دهم...
سلام ماه عزیز من

قربونت برم خیلی محبت داری نازنین
اینکه جنبه و محبت زیادی داری و از بچه ها به دل نمیگیری درست ولی بچه های کلاس از استاد پرسیده بودند شما چه رشته ای در زمینه ی هنر تحصیل کردی و خانم معلم برداشت بدی کرده بود که میخواید بدونید من اصلا تحصیلات هنری دارم یا نه (چون تعداد زیادی کارشناسی ارشد و کارشناسی از رشته های فنی مهندسی و هنر داره شاید فکر کرده بچه ها میگن اصلا تو هنر هم وقت کردی بخونی ..
بنظرم چون فارسی رو راحت صحبت نمیکنه برداشتش از کلمات کامل نیست
یعنی من اگر خودم رو می کشتم هم نمی تونستم از این سوال برداشت بدی کنم
خیلی زیبا بود
کاش آدمای خوب هم دست در دست هم بدن و همینجوری که شرارت و فساد همه جا رو پر کرده خوبی هم پا بگیره و عالمگیر شه
ممنون پونی جان
الهی امین یعنی ممکنه مردم در این راه متحد بشن ؟؟
چه استاد مهربونی ^_^
دقیقا افسردگی های مقطعی در سال کنکور کاملا طبیعین، مهم اینه که سریع خودش رو از ناامیدی بیرون بکشه ؛)
چشم دل با زکن که آن بینی
http://www.pocket-encyclopedia.com/?p=1621
ready up و منتظر حضور سبزتان
خدمت میام علی اقای عزیز
آخ از این سو تفاهم ها
سلام البته که صدرصداز چنین مادری چنین دختری فهیم تحویل داده میشود خوشحالم ازاینکه هنوز نسل چنین ادمهایی منقرض نشده درخت هرچه پربارتر شاخه هایش افتاده تر.خدایا شکرت که مهردخت با چنین استاد شایسته ایی کلاس داره که اینقدرزیبا درکش کرده .مطمئن هستم این اتفاق تاثیری بسیارعمیق در زنئگی مهردخت داره خدایایاور چنین ادمهایی باش چون ما توکشورمون کم دارم ازاین نوع.والبته که همه این اتفاقها وبرخوردها نتیجه فلب بزرگ ومهربان مهربانوس
سلام سه نقطه جان عزیزم



فدات شم عزیزم محبت داری به من و ما
الهی آمین .
ممنون ممنون و ممنووووونم عزیزم
آفرین به این فرشته
تونست با بهترین واژه ها مهردخت رو اروم کنه و انگیزه اش رو چندین برابر.
مهردخت هم موفق ترین میشه مطمئنا
آرومِ آروم



ان شاااالله
درود بر معلمش.... چقدر حالم از خوندن این پست خوب شد
خب من کلک ناقلایی میزنم دیگه
یه تپق بد زده بودم ولی. راه رو راخ خوندم
می دونستی مشوق خیلی خوبی هم هستی؟
عقشششششششش منی شوما

سلام مهربانوی عزیز.... چه استاد نازنینی داره مهردخت جان... کم پیدا میشه از این جور آدم ها... یادمه مدرسه ما که جزء مدارس خاص اون زمان بود ...سال اول یه دبیر ریاضی داشتیم که کلا به آدم تلقین می کرد از نظر مغزی هیچیم!!! و این رفتار زشت این دییر باعث شد از درس ریاضی زده بشم هرچند سال های بعد حتی تو امتحان نهایی سال سوم نمرم کامل شد ولی هیج وقت نتونستم اون دبیرو ببخشم!!! هنوزم حرفای نامربوطش رو یادمه!
همین که استاد مهردخت اینقدر فهمیده اس و دانش آموزشو درک می کنن خیلی جای شکر داره.... ان شاءالله خبر خوش قبولی مهردخت جان در دانشگاه
سلام عزیزم


متاسفانه منم همچین تجربه ی تلخی رو دارم . فکر کن بخاطر خوشایند خانواده و اینکه کلا دوتا رشته فقط ابرومند بود زمان ما (ریاضی و تجربی) نشسته بودم تو رشته ی ریاضی بعد دبیر جبر ، هندسه و مثلثات ، ریاضیات جدید یه نفر بود که صبح ها با لگد در کلاس رو باز می کرد از همون لحظه دل اشوبه میگرفتم تا ته روز چون سه تا درس اصلی هم داشتیم باهاش هر روز میدیدمش اتفاقا فکر میکنم افت شدید نمره هام و اینکه دیگه هیچوقت درست نشدم به همین دلیل بود /
آمییین
واقعاً داشتن انسانهای فهیمی چون استاد مهردخت خانم و البته دختر فهیمی همچون مهردخت خانم مایه مباهات و افتخار یه کشوره...
مگه نه اینکه کشور از تجمع همچین افراد فهیمی ساخته میشه...و مگه نه قطره قطره جمع گردد وانگهی دریائی از فهم و شعور و کمال و انسانیت راه میفته و هرچی پلیدی و ناپاکی و بیشعوریه رو با خودش غرق میکنه و مضمحل...انشاالله
قربانت داداش بهمن گل محبت داری . ولی خدایی همین که میگی خیلی درسته کاش همه روی رفتارهای بد و نهادینه شده مون کار کنیم و به بچه هامون خیلی خیلی تاکید کنیم که خوب و درست رفتار کنند و مهربون باشن با مردم دیگه بلکه این مملکت در صد سال اینده نجات پیدا کرد

مهربانو جون مهردخت ازمون ازمایشی شرکت میکنه؟ الان خیلی موسسات هستن و خیلی مدارس هم خودشون جداگانه هم برگزار میکنن و احتمالا مهردخت جان هم شرکت میکنه.اگه طبق سیلابس های اونا پیش بره خیلی خوبه.
روناک عزیزم همونطور که میدونی مهردخت مدرسه ی خوبی میره برنامه ریزیشون هم اینطوری بوده که کلاس های پیش دانشگاهی و کنکور هم زمان برگزار میشه و قدم به قدم جلو میرن میدونم تقریبا هرروز ازمون های کوچولو و تست زنی دارن و چندین امتحان جامع شبه کنکور هم در پیشه ...
ای جااانم نگران نباشید.مهردخت مثل همیشه از پس کنکور هم به خوبی برمیاد به امید خدا.واقعا هم حالا خیلی زوده آخه
یه سری ویدئو دانلود کنید و باهاش ورزش کنید خیلی خوبه.هر روز هم رو یه قسمت.یه روز بالاتنه.یه روز شکم و پهلو و یه روز پا اینطوری هم رو همه قسمتا تمرین کردین هم روحیش خوب مونده.
قربونت عزیز دلم


چششم چقدر هم عااالی
چه استاد باکلاسی!!!!
مهربانو جانم چه معلم فهمیده ای داره مهردخت جان.آفرین.فقط یه خواهش.سعی کنید تو این سال با این که خیلی سال سختیه ورزش و تحرک رو تو برنامه هفتگیتون بذارید.خودتون هم باهاش همراهی کنید که انگیزه داشته باشه.چون سالهای متمادی نشستن وخم شدن رو کتاب و انجام دادن کاراشون واقعا از نظر فیزیکی و روحی خسته کننده س و ورزش حتی در حد .5ساعت در روز باعث میشه که حالشون بهتره باشه.هرچند که مطمئنم خانم با ذکاوتی مثل شما این مسایل رو در نظر نگیره
عزیز دلم خیلی ممنون از راهنماییت چشم حتما حواسم هست ، البته اگه زورش بیام چون یه وقتایی اصلا حاضر نیست از جاش تکون بخوره ضمن اینکه درحال حاضر مهردخت کنکور رو خیلی جدی نگرفته که بشینه هشت ، نه ساعت پشت هم درس بخونه ..
تو همون تعطیلات تابستون گیر کرده فقط نمیدونه چرا هوا سرد شده 


بعد از همه ی این شوخی ها از تو عزیز دلم ممنونم مهربون
خط استاد هم زیباست
اما خوب نصیحتی به استاد کرده است البته استاد هم آدم فهیمی بوده که بر نگشته بگه آخه فسقلی تو منو داری نصحیت می کنی
حرفی مه معمولا بزرگ ها به کوچک ها میگن
والله غریبه جان الان ماشالله دخترا رو نگاه میکنی باید سرتو بگیری بالا یه جورایی ما شدیم فسقلی
همونطور که گفتی، این حالت سراغ خیلی از دانش آموزان میاد و یک بزرگتر باتجربه و فهمیده می تونه کمک بزرگی برای دانش آموز باشه. خدا رو شکر که مهردخت معلم خوبی داره که به این زیبایی اون رو از بحران فکری بیرون آورد.
خوشبختانه امروزه با کمک تکنولوزی می تونیم رابطه با معلمهای خوبمون رو حفظ کنیم و ضمن اطلاع از حالشون، از تجربیاتشون هم بهره ببریم. من خودم با یکی دوتا از معلمهای خوبم رابطه ام رو حفظ کرده ام و از این بابت بسیار خوشحالم.
سینا جان یه شبایی نشسته م میبینم مهردخت با استاداشون تو گروه درحال بگو بخندند و عکس میفرستند انقدر حسرت میخورم و دلم برای معلم ها و دوستان گم کرده م تنگ میشه ، همه ش میگم کاش ما هم از این امکانات برخوردار بودیم

چقدر خوب که تو باهاشون در ارتباطی
سال خیلی سختیه. امیدوارم بتونید شما و دخترت به خوبی پشت سرش بگذارید.
ممنونم زیبا جان الهی بچه ها عاقبت بخیر بشن اینم یه بخشی از زندگیه


ای جان الان رفتم وبلاگت رو دیدم تو هم یه دختر خانم گل همسن مهردخت داری .. ببوسش از قول من عزیزم
خدای من!
محشر بود و اصلن توقع نداشتم...
دم اش گرم و سر اش خوش باد
بیا بغلت کنم و تو گوش ات بگم که تا آخر دنیا دوستت دارم و به دوستیت افتخار می کنم.
از چنین مادری، چنان دختری باید
فدات شم مهربونم .. الان داشتم شعرت رو با صدای قشنگت گوش میدادم .. محشششره اصلا وقتی خودم شعر رو می خونم به زیبایی وقتی که خودت میخونی نیست

سلام مهربانوجان چقدرخوشحال شدم باخوندن این نامه وامیدوارشدم به اینکه آدمهای خوب هنوزدوروبرمون هستند.انشالله که مهردخت عزیز هم این دوره های سرنوشت سازرابا آرامش طی کنه
سلام عزیزم .
واقعا جای شکر داره چشممون انقدر چیزهای بد میبینه از همه قطع امید کردیم ولی ...
قربون محبتت .. ان شالله
چه استاد مهربونی...
مترجم جان خوش اومدی ادرست درست نیست ما هم خدمت برسیم