آه از این قلب که جز درد در آن چیزی نیست چند روزه خوندم جاهای مختلف اولی بار وبلای الی جونم بانوی مرداد اما توان تسلیت گفتن نداشتم فقط می دونم خیلی باید سخت باشه انشالا بتونه با این قضیه کنار بیاد و...نمی دونم گفتنش سخته ، تسلیت و دیگه هیچی نمیتونم بگم
طیبه جااان بمیرم براش که باید تنهایی این غمو به دل بکشه و بقیه عمرشو باهاش زندگی کنه فقط براشون صبرررررر عاجل طلب میکنم
سلام مهربانو جان خیلی خیلی ناراحت شدم وقتی به وبلاگ شارمین عزیز سر زدم و اونو خوندم، تمام نوشته ها و احساساتشو متاسفانه تجربه کردم و کاملا درک می کنم حتی می فهمم وقتی میگه عده ای به جای تسلی، از من علت فوت برادرم رو می پرسن یعنی برطرف کردن حس کنجکاویشون مهمتر از غم منه!!! خیلی باید مراقب باشیم دلشون نشکنیم. از خدای مهربون صبر و آرامش براشون آرزو می کنم.
سلام عزیزم متاسفم ملیکای عزیزم امیدوارم روحشون در ارامش باشه و به دلتون صبرو قرار بیاد .
درد برادر مرده را برادر مرده می داند و بس بانوی مهر مرگ پدر و مادرم رو بعد از به خاک سپاریشون زود پذیرفتم چون هر دو بیماری های بدی داشتن و مسن. اما هنوز نتونستم مرگ برادرمو باور کنم. زخم عمیق و دردناکیه که هیچوقت تنهات نمیذاره. فقط تنها دردیه که باهاش خو کرده ام... براش تحمل آرزو می کنم.
عزززیز دلم
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
سلام مهری جان

حالتون چطوره رفیق
خوب هستید؟
نگرانتان هستم
تونستی خبری از خودت بده
سلام کیهان جانم خوبم دوست من خیلی درگیر مسائل خونه شدم

آه از این قلب که جز درد در آن چیزی نیست
چند روزه خوندم جاهای مختلف
اولی بار وبلای الی جونم بانوی مرداد
اما توان تسلیت گفتن نداشتم فقط می دونم خیلی باید سخت باشه
انشالا بتونه با این قضیه کنار بیاد و...نمی دونم گفتنش سخته ، تسلیت و دیگه هیچی نمیتونم بگم
طیبه جااان بمیرم براش که باید تنهایی این غمو به دل بکشه و بقیه عمرشو باهاش زندگی کنه فقط براشون صبرررررر عاجل طلب میکنم
تسلیت عرض می کنم. روحشون شاد و یادشون گرامی
داغ برادر وجود آدم رو میسوزونه و خاکستر میکنه
با گوشت و پوست و استخونم درد شارمین عزیز رو لمس میکنم
آرزو میکنم خدا بهش صبری بده به اندازه غمش ...
عزززیزم
)):
شارمین عزیز تسلیت میگم غم آخرتون باشه خدا بهتون صبر بده...
با درود
چه سخت است از دست دادن
چه باید کرد دست تقدیر است
درود
برایشان صبر آرزو می کنم و امیدورام که دیگر هیچگاه غم نبینند.آمین
سلام مهربانو جان
خیلی خیلی ناراحت شدم وقتی به وبلاگ شارمین عزیز سر زدم و اونو خوندم، تمام نوشته ها و احساساتشو متاسفانه تجربه کردم و کاملا درک می کنم حتی می فهمم وقتی میگه عده ای به جای تسلی، از من علت فوت برادرم رو می پرسن یعنی برطرف کردن حس کنجکاویشون مهمتر از غم منه!!!
خیلی باید مراقب باشیم دلشون نشکنیم.
از خدای مهربون صبر و آرامش براشون آرزو می کنم.
سلام عزیزم
متاسفم ملیکای عزیزم امیدوارم روحشون در ارامش باشه و به دلتون صبرو قرار بیاد .
آخی
خدا همه اموات را رحمت کنه و به بازماندگان صبر عنایت کنه
آمییین
درد برادر مرده را برادر مرده می داند و بس بانوی مهر
مرگ پدر و مادرم رو بعد از به خاک سپاریشون زود پذیرفتم چون هر دو بیماری های بدی داشتن و مسن. اما هنوز نتونستم مرگ برادرمو باور کنم.
زخم عمیق و دردناکیه که هیچوقت تنهات نمیذاره. فقط تنها دردیه که باهاش خو کرده ام...
براش تحمل آرزو می کنم.