دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود
دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود

دل خوشی های ساده ولی با ارزش من

بالاخره مهرداد به سلامتی همه تون دیروز ساعت 15:30 از آسمان ایران پرواز کرد . 

میگم بالاخره چون هم جراحش بهش گفت باید پروازشو عقب بندازه و هم بخاطر شرایط ناامن مرزهای هوایی، پروازها هی لغو میشد و داستان های دیگه . 

این طفلکی هم هر روز نشسته بود به رییسش ایمیل میزد و توضیح می داد که الان دکترم گفته نرو، الان کشورهای دیگه تحریممون کردن و ... 


پنجشنبه شب دوباره همه دور هم جمع شدیم خونه ی بابا اینا. چمدون هاشو که خودش بسته بود، ولی ما هم که رفتیم یکمی کمکش کردیم بعضی چیزا رو جابجا کردیم براش که راحت تر بتونه حملشون کنه.

 آخه  مجبور شده بود بلیطش رو از قطر به دبی تغییر بده و بایدهشت ساعت تو دبی منتظر میموندتا به سمت کانادا پرواز کنه . 


خدا رو شکر وقتی رسید دبی، بهش یه اتاق کوچیک ولی کاملاً شیک و مجهز دادن تا درمدت معطلیش برای پرواز بعدی راحت باشه .

 برامون فیلم گرفته بود که دوش گرفته و آماده شده بود،  تو اون چند ساعت بره بیرون رو بگرده. " عییین امکانات خودمون در فرودگاه بین المللیمون"


یادش بخیر تقریباً سیزده سال پیش بود سه تایی ( من و مهردخت و مهرداد) با هم رفتیم دبی . دقیقاً یادمه دهم شهریور بود !

چقدر خوبه از آینده خبر نداریم . چقدرخودمون و  زندگیامون تو این سیزده سال تغییر کرده ..


جمعه ساعت سه -چهاربعد از ظهر باید کیک تولد سفارشی رو تحویل می دادم . 

پارسال اوایل آبان ماه بود یه آقایی تو پیج شیرینی دال بهم پیغام داد که کیک تولد میخواد با پایه ی کیک مدویک (کیک  عسل روسی ) و فیلینگ رزبری . 

براش توضیح دادم که رز بری جزو میوه های لوکس محسوب میشه و تهیه ش تو این فصل، هم یه مقدار سخته و هم خیلی گرونه . 

پرسید بجاش چی میتونم درست کنم که طعمش نزدیک باشه؟ 

گفتم : میتونم از فیلینگ وایوفیل شاتوت استفاده کنم که طعمش ترش و شیرینه، اگر همراه با کرم چیز باشه (خامه و پنیر) طعم دلپذیرتری خواهد داشت . 


تشکر کرد و گفت همین رو انجام بدید . بین یک تا یک و نیم کیلو کیک خواست که براش یه کیک یک کیلو و دویست گرمی درست کردم . 

از اونجایی که همیشه از مشتری های جدید میپرسم که چطور با من آشنا شدن ؟ از آقای رحیمی هم پرسیدم و گفت: من کیک مدویک خیلی دوست دارم . هشتگ زدم و پیج شما رو برام آورد . 


تو دلم گفتم: چه باحال ! خوب اعتماد کرده هااا .. 

کیک های منو نخورده که،  شاید اصلا من کارم خوب نباشه . ازش پرسیدم که چیز خاصی میخواد به تزیین کیک اضافه کنه ؟ روی کارتی که همراه جعبه میفرستم چیزی بنویسم یا نه؟ گفت: تولد همسرمه و اسمش آرامشه . 


بعداً اومد تشکر کرد و گفت: کیک رو خیلی دوست داشتن. 


تقریباً برج یازده بود که یه خانمی بهم پیغام داد و سفارش کیک تولد داشت . پایه ی کیک، مدویک باشه با فیلینگ کرم چیز لیمو و دکور مینی مال توت فرنگی . 


طبق معمول نحوه ی آشناییش رو پرسیدم ؟ گفت: من آرامشم . کیک تولدم رو همسرم از شما گرفته بود ، حالا تولد خودشه میخوام منم براش از شما کیک بگیرم


خلاصه اون سفارش هم به خوبی انجام شد. 

*****

چند روز پیش آقای رحیمی پیغام داد، یادم افتاد تولد آرامشه  وقتی گرم احوال پرسی کردم و حال آرامش رو پرسیدم کلی تعجب کرد که یادم مونده . 

گفتم : من شماره مشتری های عزیزم رو ذخیره میکنم  خیلی خوشحال شد ...

احساس کردم اصلا با یه  حال خوب تری صحبتش رو ادامه داد . 


دوباره همون سفارش پارسال رو تکرار کرد و منم توضیحات مربوط به رز بری رو بهش دادم ولی گفتم الان دیگه چند تا هایپر مارکت میشناسم که  میوه های لوکس مثل رزبری، بلوبری، کارنت و بلک بری رو میاره ولی خب گرون هستند اگر موافق باشی فیلینگ همون پارسالی باشه ولی برای تزیین رزبری میخرم .قبول کرد. 


راستی بهش پیشنهاد دادم، گفتم: من خودمم این میوه ها رو برای تزیین میتونم درست کنم ولی خب صرفاً تزیینیه و  ژلاتینیه ، طعمش با میوه واقعیش قابل قیاس نیست ، ولی  قیمتی نداره و اونایی که فقط دوست دارند چنین دکوری داشته باشند و طعمش براشون مهم نیست از همین ژلاتینیه سفارش میدن . 

این عکس رزبری هاییه که درست میکنم 


از پیشنهادم تشکر کرد ولی گفت میخواد رزبری واقعی باشه و حتی اگر دوتا بسته هم خریدم مشکلی نیست . (قیمت کرده بودم یه بسته خیلی کوچیک 345 تومن بود)


ولی بعدا  از تولید کننده مستقیم،  بسته ای  تقریبا 100 هزارتومن ارزون تر از هایپر مارکت تهیه کردم ، چهارشنبه صفحه های کیک مدویک رو درست کردم ، پنجشنبه صبح کیک رو آستر کشی کردم  وبرای استراحت گذاشتم یخچال و سفارش کافه ها و شیرینی های مهرداد رو تکمیل کردم ، عصر رفتیم منزل بابا اینا و شب حدود ساعت یازده بود که برگشتیم و کیک رو کاور نهایی کردم و دوباره رفت تو یخچال تا صبح جمعه تزیین بشه و حدود ساعت چهار ارسال بشه . 

****

روی کیک با شکلات قلب کشیدم و نیمه ی قلب رو با رزبری، توت فرنگی، انجیر سیاه و خورده های  میوه های فریز درای تزیین کردم و بنظرم  خوشگل شد


کیک رو ارسال کردم  و اینم پیام هایی که کل خستگی رو از تنم درمیاره . آقای رحیمی لطف کردن صد هزارتومان بیشتر از مبلغی که من درخواست کرده بودم واریز کردن، ولی ارزش رضایتشون اصلا با رقم محاسبه نمیشه



عکس دوتا کیک دیگه هم که برای همین یکی دوهفته ی اخیر بود بذارم براتون ؟؟


اینم بگم که مشتری هردوتاش ، عشقایی از بین خودتون بودن

این گوگولی ترین گوزنیه که میتونستم درست کنم 


این یکی خیلی کوچولو در حدود 600 گرم و یکمی از لیوان بزرگتر بود . متولد عزیزمون طرفدار تیم یوونتوس بود و این توپ فوتبال رو اولین بار بود که درست میکردم 


راستی همین حالا که دارم براتون مینویسم مهرداد پیام داد که تا چند دقیقه دیگه پروازش در خاک کانادا فرود میاد. 


امکان نداره هواپیمایی بلند شه و بشینه و من یاد مسافرای هواپیمای اوکراینی نیفتم 


دم صبح ، نزدیکی های ساعت سه صبح بود و من داشتم کیک های روتین کافه ها رو میزدم که صدای چند انفجار پیاپی بزرگ اما از راه خیلی دور به گوشم رسید . گوشیمو چک کردم ، دیدم بعله اهالی غرب تهران و اونهایی که به پرند و رباط کریم نزدیکند، همه پیام دادن که " بالاخره زد" 

نزدیکی های چهارصبح کارم تموم شد آروم خزیدم زیر لحاف سرد و  باخودم فکر  کردم: 

مثلا  یه جای دیگه ی این سیاره به جز خاور میانه به دنیا اومده بودیم .. یه جای اروم و سرسبز و ناشناخته که هیچ منابع طبیعی مهمی نداشتیم ...

دوستتون دارم 


نظرات 24 + ارسال نظر
نیکی مهربان چهارشنبه 9 آبان 1403 ساعت 06:20 ب.ظ

سلام مهربانو جون
چشمتون روشن. امیدوارم زندگی آقای مهرداد خوب و شاد شده باشه. یادم نمیره که خودم تو چه شرایطی بودم وقتی درخواست رمز اون پستها رو کرده بودم. هرچند بعد از خوندن فهمیدم خیلی به شرایط من نزدیک نبود اما باز هم این پیام رو به من رسوند که با وجود همه سختی ها میشه استوار موند و ادامه داد. البته میدونم شرایط از زمان اون پستها خیلی تغییر کرده.
اون مسافر کودک که خانم سیتا گفتن کی بود؟ من نمیدونستم که کودک تنها هم تو پرواز بوده

سلام عزیز دل
دلت روشن ممنونم . امیدوارم روزگار برای همه ی ادم خوبا همونطور که دوست دارند بچرخه . برای تو هم همچنین
یادم نیست اسم مسافر رو ولی همون روزها این موضوع که کودکی بدون همراهی خانواده راهی سفر بوده رو شنیدم .

تیلوتیلو چهارشنبه 9 آبان 1403 ساعت 01:34 ب.ظ https://meslehichkass.blogsky.com/


همیشه شیرین و دلپذیری

تیلوی مهربون و نازنین منی

الف. پلف سه‌شنبه 8 آبان 1403 ساعت 10:18 ق.ظ

سلام ، کیک هاتون خیلی قشنگه، اگه بعدا یه ورک شاپ برای اون جینگولی ها مثل تمشک یا توپ برگزار کردید من دوست دارم شرکت کنم ، یه سئوال! اگه فراگیر بشه عقیم سازی گربه ها ، به مرور تبدیلشون نمیکنیم به یه گونه در حال انقراض؟

سلام عزیزم ممنونم از محبتت
نه گمان نکنم این اتفاق بیفته چون خیلی ها جدی نمیگیرن بعدم اگر یه نظم و قانون درست و درمون داشته باشه و اینهمه مشکلات اجتماعی و پیامد های بعدیش رو‌نداشته باشیم میتونه کاملا کنترل بشه بارداریشون و مثلا یه تعدادی از گربه ها که سلامت و توانشون تایید میشه یه بار جفتگیری و بارداری رو تجربه کنند بعد عقیم بشن
این دانشمندان و تکنولوژی پیشرفته ای که برای هر چیزی راهکار دارن میتونن واقعا له این امور رسیدیگی کنند
اللبته در جایی که بخوان

نسرین سه‌شنبه 8 آبان 1403 ساعت 01:24 ق.ظ https://yakroozeno.blogsky.com/

وقتی کسی کارشو با وجدان کاری و خوب انجام بده، کمتر از اینم نمیشه انتظار داشت عزیزم
واقعا کیکهات قشنگند، چقدر اون بری ها رو طبیعی درست کردی! یا اون توپ فوتبال!
دست مریزاد
مهرداد سلامت باشه
دوستِ دوستم، همسرش اومده ایران سه هفته هست گیر کرده. خانمه براش پیام داده: خبر مرگت زمینی، پیاده... برو یه جای دیگه و برگرد سر کار و زندگیت کلافه شدم
فکر کنم مرده از عشق زیاد همسرش سکته کرده باشه

قربونت برم عزیزم لطف داری به من
عزیزانت سلامت باشن خواهری
بنده خدااا ارره حتما

ناری دوشنبه 7 آبان 1403 ساعت 10:31 ب.ظ

سلام صدای چندتا انفجار بزرگ شنیدی و بعد فقط گوشی چک کردی و خوابیدی؟ خوش بحالت تو کدوم کشور زندگی میکنی؟ هرجای دیگه بود باید سه روز تو پناهگاه قائم میشدی

بله بله دقیقا همین کارو‌کردم
تو ایران و تهران زندگی میکنم ، البته روزهای ابتدایی جنگ شوم و ویرانگر ایران و عراق در خرمشهر زندگی میکردم که با یه ماجراهایی قبل از اینکه عراقی ها وارد شهر بشن فرار کردیم .
حتی تو موشک بارون هم پناهگاه نرفتم و نمیرم
امیدوارم خوشبحال شما هم باشه

سحر دوشنبه 7 آبان 1403 ساعت 10:19 ب.ظ http://Senatorvakhanomesh.blogfa.com

مثلا یه جای دیگه ی این سیاره به جز خاور میانه به دنیا اومده بودیم .. یه جای اروم و سرسبز و ناشناخته که هیچ منابع طبیعی مهمی نداشتیم ...

چندبارخوندمش
کاش اینطور بود.....
هنرت که حرف نداره کاش تهران یا کرج بودم
خوشحالم‌مسافرتونم به سلامت رفت
منم هربار یاد اون پرواز می افتم.....

سحر جانم ممنونم مهربونم
هر جا هستی پر از سلامتی و ارامش باشی عزیزم
اررره واقعا ارزوی جمعیمونه

Sonia دوشنبه 7 آبان 1403 ساعت 07:51 ب.ظ

سلام مهربانو خانم. خداروشکر که مهرداد خان به سلامتی اومدن و رفتن
عشق و انرژی که واسه کیک و شیرینی هاتون میذارین حتی از توی عکس هم معلومه
یادتونه گفته بودم می خوام کنکور بدم؟ کنکور فرهنگیان که شرایط سنیش بهم نخورد ولی پرستاری قبول شدم دارم با دهه هشتادیا میرم دانشگاه

سلام عزیز دلم
ممنونم سونیا جان
خیلی بهت تبریک میگم عزیزم مهم کاریه که میخواستی و انجامش دادی برات ارزوی موفقیت و سلامتی دارم

زری.. دوشنبه 7 آبان 1403 ساعت 04:46 ب.ظ http://maneveshteh.blog.ir

خوشحالم از کارت راضی هستی.
امیدوارم ما هم روزی روی آرامش را ببینیم. عه! البته منظورم همسر آقای رحیمی نبود :))


عاالی بود زری جون
البته من که مشتاق دیدن روی ماهشم عکسای پروپافیلش خیلی قشنگه
قربون محبتت رفیق

فنجون دوشنبه 7 آبان 1403 ساعت 12:21 ب.ظ http://Embrasser.blogsky.com

امیدوارم به زودی دوباره همه دورهم جمع بشین ... وضعیت یه جوریه برای اینکه مسافرمون هم بره باید خداروشکر کنیم ...
وااای چقدر از دیدن صفحه خوشمزه اتون کیف کردم ... و بسیار خوشحالم که تونستین کسب و کار خودتون رو داشته باشین ... مطمئنم خیلی زود آشپزخونه خودتون رو هم خواهید داشت.
من که میونه ام با گربه ها اصلا خوب نیست و حتی بخاطر گربه ها و اصرار حامیان گربه به غذا رسانی تو کوچه مون آسایش نداشتیم و خداروشکر خونمون رو عوض کردیم، کلی با خوندن وضعیت اون گربه غمگین شدم ... خدارو شکر که سرپرست پیدا کرد و عاقبت بخیر شد.نمیدونم چقدر درسته ولی انگار از وقتی حامی گربه ها بیشتر شده و غذا رسانی هم بیشتر شده، تعداد گربه ها خیلی رفته بالا و به طبع آمار تصادفاتشون بیشتره متاسفانه ... کاش تمرکز رو عقیم سازیشون بود.

ممنونم عززیزم الهی آمین
ارره بخدا دقیقا همینه یه جوری میشه اخرش میگیم کاش نیومده بود انقدر مشکلات براش پیش نمی اومد
ممنونم عززیز دلم چه ارزوی قشنگی برام کردی
فنجون جان احتمالا اونهایی که شما دیدین و فقط غذا رسانی میکنند از مطالعات و دانش در زمینه حمایت از حیوانات عقب هستند .
همه ی کسانی که بصورت علمی و با راهنمایی اساتید در این حوزه فعالیت میکنند میدونند که عقیم سازی رو باید خیلی خیلی جدی بگیرند .
به دلایلی برای همه ی گربه ها این عقیم سازی جدیه هم برای اونایی که درخونه زندگی میگنند هم برای اونایی که بیرون هستند . متاسفانه خیلی ها خودجوش دارن فعالیت میکنند و اشتباهاتی هم دارند . اگر یه شرایط درست و درمونی بود و سازمان یافته رسیدگی میشد خیلی خیلی نتیجه بهتری هم حاصل میشد

اتشی برنگ اسمان یکشنبه 6 آبان 1403 ساعت 10:26 ب.ظ

خدا حافظ مهراد جان باشن
چ کیک هایی

کاشکی ی جایی دور بدون هیچ سرمایه طبیعی زندگی میکردیم و دورهم خوش بودیم

ممنونم عزیزم
قربون محبتت
ای کاااااش

اخبار فوری یکشنبه 6 آبان 1403 ساعت 07:30 ب.ظ

خوبی جنگ های‌ امروزه اینه که تکنولوژی پیشرفته ای دارن! یه بمب هسته ای بزنن تهران نیم میلیون را در عرض ده ثانیه میخوابونن! راحته و سر راست و چالاک

بله تکنولوژی پیشرفته دارن که مثل چاقوی دولبه رو زندگیمون تاثیر گذاشته، خیلی زندگی رو اسون کرده پیشرفت تکنولوژی در همه ی ابعاد مخصوصا پزشکی غوفا کرده ولی از طرفی ارامش و سادگی هم از زندگی هامون رفته و چه بسا مسئول خیلی از بیماری های تن و روان محصول همین رشد تکنولوژیه .
درمورد بمب اتم و تهران و ... یاد همسر سابقم افتادم . یکی از آرزوهاش این بود که همه ی مردم (ایران) دریک لحظه از بین برن و دوباره انسان جدید از اقصی نقاط دنیا وارد کنند.

رها یکشنبه 6 آبان 1403 ساعت 07:15 ب.ظ

چه کیک های هوس انگیزی

مریم یکشنبه 6 آبان 1403 ساعت 05:39 ب.ظ http://Marmaraneh.blogsky.com

خسته نباشی مهربانی خانم عزیزم.
جای برادر سبز، من هربار سوار هواپیما میشم، هربار برادر در راه آمدن یا رفتن هست، لحظه لحظه پرواز اوکراینی را مرور میکنم ، لحظه لحظه های شادی که ازمون گرفتند.
کیک ها خیلی قشنگن، خوب هست که اینها را داریم، همین شادی ها را، حتی اگر کنارش بلاخره بزنند.

ممنونم مریم جانم
آره واااقعا همه مون مبتلا به همین سندروم شدیم فکر کنم
قربونت عزیزم آره واقعا همین دلخوشی های کوچولو زنده نگهمون داشته

شیرین‌۲ یکشنبه 6 آبان 1403 ساعت 05:35 ب.ظ

کامنت " سیتا" رو خوندم
در مورد اون بچه نمیدونستم تا حالا، قلبم تیر کشید

یک زخم دردناک دیگه در آلبوم زخمهایی که قلبمون رو به درد میاره

لعنت بهشون، هیچوقت فراموش نمیکنیم

عززیزم ... ارره خیلی دردناکه
گاهی این سالها رو که مرور میکنم باخودم میگم : چه چیزااایی که ندیدیم و مااا دیگه هیچوقت اون ادمای سابق نمیشیم

بیتا یکشنبه 6 آبان 1403 ساعت 04:52 ب.ظ

سلام مهربانوی عزیز
چقدر کیک هایی که درست میکنی جذاب و قشنگه حتما مزه ش هم مثل قیافه شه
برای پاراگراف آخر میتونم بگم این آرزوی منم بود واقعا ایکاش...

سلام بیتا جون
ممنونم عزیزم لطف داری
ارره واااقعا کاری کردن که ارزوی دستجمعیمون یه زندگی خییلی معمولیه

عبد یکشنبه 6 آبان 1403 ساعت 02:00 ب.ظ

دادگاه عالی اونتاریو کانادا شرکت هواپیمایی اوکراین را به دلیل سهل‌انگاری در توجه به هشدارهای امنیتی و ایمنی مسافران، مسئول پرداخت غرامت کامل به خانواده‌های سانحه پرواز PS۷۵۲ در دی ماه ۱۳۹۸ در ایران تشخیص داد.

به گزارش سیژن کانادا، دفترهای حقوقی CFM LLP مستقر در ونکوور و Howie Sacks & Henry LLP مستقر در تورنتو، به طور مشترک نماینده خانواده‌های ۲۱ مسافر کشته‌شده در سانحه هوایی پرواز ۷۵۲ هستند.

پرواز PS۷۵۲ که حامل شهروندان و مقیمان دائم کانادا بود، در بامداد روز ۸ ژانویه ۲۰۲۰، زمانی که تنش‌های نظامی با ایالات متحده به سرعت در حال افزایش بود، در آسمان تهران مورد هدف قرار گرفت. دادگاه انتاریو شرکت هواپیمایی اوکراین را به دلیل عدم ارزیابی مناسب خطرات ناشی از انجام پرواز از تهران، سهل‌انگار دانست

جدی میفرماین ؟؟
دستشون درد نکنه

نرگس یکشنبه 6 آبان 1403 ساعت 12:52 ب.ظ http://azargan.blogsky.com

سلام عزیزم
خداقوت چه خوشگل شده کیک ها این کیکی ها مدل کیک روسی هست وداخلش چیزی نداره؟
خداروشکر که برادرتون به سلامت برگشت
برادر من که همینطور پروازش چندبار کنسل شد وچقدر استرس داره میکشه ایشالا که همه به سلامت به مقصدهاشون برسن
چقدر دقیق وخوب به مشتری هاتون راهنمایی میدیدخدا براتون بسازه وهمیشه پررزق وروزی باشید

سلام نرگس جون
ممنونم عزیزم . نه فدات شم اتفاقا داخلش وایوفیل شاتوت ، کرم پنیر و پرک بادام درختی رست شده بود . اما نون کیک " کیک عسل روسی " بود .. معمولاً بیس کیک ها یا اسفنجه یا شیفون ولی میتونه کیک عسل روسی باشه که این یکی بود . فیلینگ ربطی به جنس لایه ها نداره .
یه مثال برات بزنم شاید بهتر منظورم رو متوجه بشه . تو میتونی مواد پیتزا رو روی خمیر اماده بذاری یا روی خمیر دست ساز یا روی نون باگت که از وسط باز کرده باشی یا حتی روی نون تست و ... اون مواد هر چی میتونه باشه و اون چیزی که بعنوان نون استفاده میشه هم میتونه متغیر باشه. الان لایه های این کیک ، نه اسفنجه نه شیفون بلکه کیک عسل روسی یا همون " مدویکه"
الهی آمین عزیزم .. چه جنگ اعصابی دارن طفلکاا
قربون محبتت عزیزم

Maryam یکشنبه 6 آبان 1403 ساعت 10:58 ق.ظ

خوش به حال ما که شما روداریم
متاسفانه من تو این چند روز فهمیدم ترومای جنگ در بچگی چه بر سرم اورده

عززیز دلمی مریم جون
متاسفانه همگی دچار تاثیرات پنهان و آشکار این مصیبت هستیم

ماجد یکشنبه 6 آبان 1403 ساعت 08:48 ق.ظ

سلام مهربانو مهربان
پاینده، شاد, آروم و راضی باشی
کیکا خیل نازن

سلام دوست قدیمی من
ممنونم و همچنین
مررسی

ماه یکشنبه 6 آبان 1403 ساعت 08:32 ق.ظ

سلام عزیزم
خوشحالم که سلامتی و داداشت به سلامت رسیدند.
دل ما رفته مهمانی
به یک دریای طوفانی...

سلام ماه عزیزم
ممنونم نازنین
آررره

متولد ماه مهر یکشنبه 6 آبان 1403 ساعت 08:12 ق.ظ

عزیز دلم هر بار که برای کیک سفارش دادم بهم لطف کردی و بهترین را بهم تحویل دادی، روزهاتون پر برکت. خدا پشت و پناه مسافرتون باشه. منم خیلی به این موضوع فکر می کنم من و شوهرم 44 سال هست با هم داریم کار می کنیم برای حداقلهای زندگی و هر چقدر می دوییم بازم خیلی از استانداردهای زندگی عقبیم. شکر بابت سلامتی ولی حق ما از زندگی این نبود

قربونت برم دوست گلم . ممنونم که بهم اعتماد داری و منو شریک اتفاقای خوب زندگیت میکنی .

متاسفانه این حقیقت تلخ زندگی ما ادمای معمولیه ... خودمون رو از خیلی از زیبایی ها و لذت ها محروم میکنیم چون وااااقعا نمیتونیم باغول تورم و مشکلات اقتصادی تکون بخوریم

ربولی حسن کور شنبه 5 آبان 1403 ساعت 10:44 ب.ظ http://Rezasr2.blogsky.com

سلام
خوشحالم که برادرتون به سلامت به مقصد رسید.
جایی نوشته بود دوتا از نعمتهای بزرگی که داریم یکی فراموش کردن گذشته است و یکی هم بی خبری از آینده.

سلام اقای دکتر
ممنونم امیدوارم همه ادم معمولی های مثبت سلامت به مقصد برسند
درست گفتن من کاملا موافقم با این جملات

زهره شنبه 5 آبان 1403 ساعت 10:15 ب.ظ

ای کاش

سیتا شنبه 5 آبان 1403 ساعت 09:48 ب.ظ

سلام و درود
آخی مهرداد رفت....به سلامتی.....دوستای منم روانی شدن بس که پروازاشون لغو شد. یکی شون آخر دیروز زمینی رفت ارمنستان از اونجا بره! قدرت اول منطقه اییم دیگه چه میشه کرد.
چه کیک های جذاااابیخوشمان آمد.
من چه قدر دلم پیش اون بچه ایء که تنها تو پرواز بوده و مادرش هنوز نمی دونه لحظه انفجار و سقوط کی رو بغل کرده!

درود بر تو سیتای عزیزم
بله سلامت باشی، رفت تا سال دیگه امیدوارم همه باشیم و ببینیمش
طفلکی چه خون دلی خورده همین میشه که دیگه یواش یواش کمتر و‌کمتر میان ایران
مرررسی عززیزم
وااای نگووو بمیرم برای مادرش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد