دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود
دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود

" نمایش ترن"

سلام عزیزان من 

نکنه فکر کردید براتون از تیاتر و فیلم نمی نویسم ، خودمم نمی رم؟؟


 نع خیییییرم ، خیلی هم میررم 

ولی احساس کردم این موضوع ، پیش شما خریدار نداره و دیگه براتون ننوشتم  . 


حالا بالاخره زندگی در حال و هوایی که همه چیز زورکیه و مخصوصا" کسانی که دلواپسمون هستند ، دوست دارند مارو هرجوری که خودشون صلاح می دونند به بهشت هدایت کنند ، رو اخلاق من هم  تاثیر گذاشته و هر از گاهی سعی میکنم با هر ترفندی شده  هدایتتون کنم . 


به همین منظور نمایش " ترن " رو خدمتتون معرفی میکنم . 

غروب در نفس گرم جاده ، خواهم رفت 

                               پیاده آمده بودم ، پیاده خواهم رفت 

طلسم غربتم امشب شکسته خواهد شد 

                               و سفره ای که تهی بود ، بسته خواهد شد 

این نمایش به وقایع و آسیب های بازماندگان جنگ می پردازد ، ولی با هر اثری که تاحالا در این حوزه رو به رو بودید تفاوت داره . دیرور روز عجیبی بود ، صبح با خبر بردن اسکار فیلم فروشنده شروع شد .


 شب تو سالن تیاتر از همه ی ردیف ها ، صدای هق هق گریه ی آشکار زن و مرد به گوش رسید و دست آخر به علت حضور آقای فرید سجادی حسینی  بازیگر توانای نمایش ترن و فیلم فروشنده ، کیک جشن اسکار به دست ایشون بریده شد و همه با چشمای پف کرده و دماغای آوییزووون، 


 به افتخار این موفقیت دست و جیغ و هورا کشیدیم . 




این نمایش یک هدیه به مخاطب است . 


ازتون خواهش میکنم با همه ی مشغولیت هایی که تو روزای پایان سال دارید ، یه وقتی هم برا ی دیدن این کار باز کنید . 


بلیط ها رو می تونید از سایت tik8 تهیه کنید . 


نویسنده، تهیه کننده و کارگردان : حمید رضا آذرنگ


بازیگران: امیر جعفری، مهراوه شریفی نیا، نسیم ادبی، بهرنگ علوى، سید علی صالحی، حسین سلیمانی، مجید رحمتی، وحید آقاپور، علی عامل هاشمی، سیاوش جامع، آذین نظری، باران شادی پور، ستایش محمودی، بهروز سرو علیشاهی، عباس امیری، سجاد محمدی، فرزین طاهری، فرزاد صبوری، محمد فرجی ، پیام میر مصطفی، عماد قلی پور


با حضور: فریده سپاه منصور، خسرو احمدی، فرید سجادی حسینی و نادر برهانى مرند


آیا این زمین است که آدم را فراموشکار میکند یا این آدمها هستند که با گذر زمان همه چیز روی زمین را به فراموشی میسپارند؟

*********
نسرین جانم کی میااایی؟؟ برات نقشه های تیاتری دارم 
نظرات 9 + ارسال نظر
یه خانم دوشنبه 23 اسفند 1395 ساعت 09:40 ق.ظ

برای نمایش ترن که دیشب رفتم، نه تنها من بلکه تمام تماشاگران اشک از چشماشون سرازیر بود، چقدر این نمایش شاهکار بود، چه دیالوگ هایی، کاش بازهم از این نوع تاترها ببینیم.

دیدی عزیزم .. دیدی حق داشتم دوبار دیدم و دوست دارم هر چند وقت یکبار تکرار کنم

Miss.khorshid جمعه 20 اسفند 1395 ساعت 01:47 ب.ظ

سلام مهربانوی عزیز
ممنون که تئاتر ترن رو توصیه کردی. دیشب رفتم و لذت بردم. واقعا متوجه گذشت دو ساعت نشدم.ان شالله سال جدید و تماشای فیلمها و تئاترهای ارزنده

سلام خورشید نازنین .
خوشحالم که این نمایش رو دیدی . تا پایان سال دوتا نمایش خوب دیگه هم هست یکی خدای کشتار که امشب میبینم (البته مهردخت تابستون دیده امشب دوباره میبینیم )فکر کنم شاید خارج از ظرفیت گیرت بیاد . نمایش حرفه ای کار کیانیان عزیز هم عاااالیه

رویا دوشنبه 16 اسفند 1395 ساعت 03:33 ب.ظ http://damoob85.blogfa.com

مهربانوی عزیزم
مهربانوی مهربان
سلام
دلم برایت تنگ شده ، چقدر دلم میخاست به تو نزدیک بودم ، میدیدمت ، با تو حرف میزدم
دلم میخاست که زندگی اینجوری نبود ، آدمهایی را که دوست داشتیم تند تند می دیدیم . مراقب خودت باش .

سلام رویای نازنین
چقدر این کامنت محبت آمیز بود و در عین حال بنظرم غمگین آمد .. خوبی رویا جون؟ خاطر نازکت مکدر نباشه عزیز من ؟؟

یه خانم دوشنبه 16 اسفند 1395 ساعت 08:01 ق.ظ

من تاتر حرفه ای کار آقای کیانیان را رفتم و به نظرم بازی ایشان و آقای هدایت هاشمی فوق العاده بود و تم سیاسی تاتر که با جامعه امروز ما همخوانی داشت، بینهایت زیرکانه و قشنگ بود. من خیلی لذت بردم. خانم بهاره رهنما هم بازی خوبی داشت ولی آقای کیانیان شاهکار بود.

اونم عااالیه ، قراره هفته ی پایانی ببینیمش ، امیدوارم برنامه هامون جور بشه و از دستش ندیم .

غریبه جمعه 13 اسفند 1395 ساعت 10:15 ق.ظ

mohammed_reza_ranjbar@
سلام بین شما و این آقای رنجبر یک وجه مشترک هست شاید هم بیشتر
او با لحن آرام ما را در دنیای عارفانه ی مولوی سیر می دهد و شما با قلم شیوای تان در دنیای تاتر و سینما سیر می دهید
باور کن اینقدر از خواندن تعریف های تئاتری شما لذت می بردم شاید از دیدن آن تاتر لذت نبرم
کاشکی بیشتر از این ما را در دنیای تاتری و سینمایی خودتان به سیر و سفر ببرید
موفق باشید

سلام دوست با محبت
خیلی خیلی محبت داری. باور کن اگر بودجه اجازه میداد این فضا رو رها نمی کردم . چقدر کامنت دلگرم کننده و شیرینی بود قول میدم فقط به خاطر شما یه نفر هم شده از این ببعد همه چیز رو بنویسم .. دوستان دیگر هم که دوست ندارند ، میتونن لابه لای این پست ها تخمه افتابگردون بشکنند

سینا جمعه 13 اسفند 1395 ساعت 01:50 ق.ظ

مطمئن باش هرگر نخواهی تونست من رو به راه تئاتر هدایت کنی

شعری که نوشتی برای من خیلی خاطره انگیزه. این شعر از محمدکاظم کاظمی شاعر مهاجر افغانه و منهم در اون مقطعی که به عنوان یک مهاجر دچار سختیهایی شده بودم دائما این شعر رو با خودم زمزمه می کردم.

بااااوشه باباااااا
آخی اره شاعرش شعر خیلی لطیفی نوشته اما سینا بهتره هر کسی که شعر ور می نویسه خودش برات بخونه یا حداقل یه هم زبونش برات بخونه
اگر بدونی چه سوز غریبی داشت وقتی تو نمایش ، کاگر افغان می خوندش
الهی غریب تن درست باشی رفیق

زیبا پنج‌شنبه 12 اسفند 1395 ساعت 11:03 ق.ظ http://roozmaregi40.persianblog.ir/

مرسی عزیزم. منم خیلی تیاتر دوست دارم ولی متاسفانه وقتش رو ندارم. نمایشش در دوران عید هم هست؟

ترن تا 27 اسفند هست البته فکر کنم 28 البته کارای خوب دیگه هم هست تو ایام عید ولی این تا اخر اسفنده مگر تمدید بشه

پونی سه‌شنبه 10 اسفند 1395 ساعت 07:14 ب.ظ http://pppooonnnyyy.blogfa.com/

نسرین بیا طرف ما میبرمت سرعین و آبگرم استخون سبک کنی
همیشه به تیاتر همیشه به اسکار


نسرین حرف گ.ش کن

نسرین سه‌شنبه 10 اسفند 1395 ساعت 02:05 ب.ظ http://yakroozeno.blogsky.com/

تا میام شک کنم که بیام یا نه، پشیمونم می کنی.
اگه بیام هر شب باید ببریم تیاتر

نسرین جون یعالمه حدیث درمورد شک داریم ، شک کار بدیه
خدا رو شکر کن فقط شبا تیاتر هست وگرنه روزها هم می بردمت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد