دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود
دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود

اگر شاهد ظلم باشید ولی ...

دوستان نازنینم از محبت و لطف تک تکتون ممنونم که برای کوچولوی عزیزِ پست قبلی ، جراحان حاذقی رو معرفی کردید. من کمابیش از خاله ی بچه که ازمون درخواست معرفی جراحان رو داشت خبر دارم . برای تک تکتون سلام و عشق فرستادو گفت در اولین فرصت میام از همه ی دوستان تشکر میکنم . کاملاً قابل درک که این روزها چقدر گرفتارند .  امیدوارم به زودی خبر جراحی موفقیت آمیز این کوچولوی عزیز و شفای کاملش رو بخونیم . 


*********


موضوعی که الان اومدم براتون بنویسم درمورد سوالیه که دیشب یکی از دوستان همین خونه ازم پرسید و راستش هیچ جوابی براش نداشتم و نمیدونم اگر در این موقعیت قرار بگیرم چه واکنشی باید داشته باشم . 

دوتایی به این نتیجه رسیدیم که موضوع رو با شما عزیزانم درمیون بذاریم و با همفکری هم بتونیم یه راه کار درست پیدا کنیم . چه بسا اگر راه های فکر نشده و نسنجیده رو انتخاب کنیم شاید ضررش از بی تفاوتی به موضوع بیشتر باشه .


 و اما داستان چیه؟


دوست عزیزمون مدت زیادی نیست که به رومانی مهاجرت  و به تازگی  به آپارتمان جدیدی در یک مجتمع نقل مکان کرده . مسلماً به قوانین و مسائل حقوقی اون کشور رو آشنا نیست . همسایه ی طبقه بالا گویا زن و مرد ایرانی هستند که اول فارسی حرف زدنشون برای دوستمون جالب بوده و خوشحال از اینکه یه هموطن همسایگیش زندگی میکنه ولی در ادامه متوجه شده این زن دائماً در حال کتک خوردنه و این موجب ناراحتی اعصاب ئو تپش قلب دوستمون شده . 


نه میتونه به ظلمی که در حق این هموطن انجام میشه بی تفاوت باشه نه میتونه خودش رو تو ماجرا دخالت بده چون تنها زندگی میکنه و از دردسرهایی که ممکنه برای خودش ایجاد بشه نگرانه . تصمیم گرفته به پلیس تلفن کنه ولی نمیدونه اونجا پلیس چقدر رسیدگی میکنه ؟ 

مدام با خودش درگیره که اگر بلایی سر زن بیاد نمیتونه خودش رو ببخشه و غیر از اون زندگی در این شرایط براش طاقت فرسا شده . 

بنظرتون بهترین راهی که هم خودش ایمن باشه هم بتونه به اون زن نگون بخت کمک کنه چیه؟ 

می دونم خیلی هاتون تجربه مهاجرت دارید و احتمالاً روزهای اول با چنین شرایطی مواجه شده بودید و راهکاری پیدا کردید؟ 

لطفاً تجربیاتتون رو به اشتراک بذارید ببینیم میشه به دوستمون کمک کنیم؟ 

دوستتون دارم 


نظرات 17 + ارسال نظر
مهرگل دوشنبه 30 بهمن 1402 ساعت 10:48 ق.ظ

مهربانوجان اگر من جای این خانم بودم اول میرفتم اداره پلیس و ازشون سوال میپرسیدم (حضوری) و بعد اگه نتیجه ای حاصل نشد تو اینترنت راجع به ارگان های مربوطه تحقیق میکردم و نهایتا بر اساس اینها تصمیم گیری میکردم.
خیلی براشون ناراحت شدم امیدوارم مشکلات زندگی همه به زودی حل بشه

آمین عزیزم

رهگذر شنبه 28 بهمن 1402 ساعت 12:19 ب.ظ

نوشی جان من اون خانم رو نمی شناسم ولی به نظرم اصلا واسه اون خانم دلت نسوزه، هر بلایی هم که سرش میاد حقشه. چون قطعا اون مرد یهو خشن نشده و یا یهو دست بزن پیدا نکرده و از اول همین بوده. کسی که با علم به اینکه زندگی پر تنشی داره چند تا بچه بیگناه رو به دنیا بیاره(هر چند اون مرد پدر خوبی واسه بچه ها باشه ولی قطعا دعوای والدین روان بچه ها رو به هم میریزه) با یه آدم جنایت کار هیچ فرقی نداره. جنایت فقط کشتن و تجاوز نیست، به بازی گرفتن روان بچه های معصوم دست کمی از جنایت نداره.
ضمنا شما فقط پای حرف های خانم نشستید، چه بسا که شاید رفتار نادرست خود خانم باعث بروز تنش بشه. قصدم توجیه کار نادرست اون آقا نیست ولی شاید اگر حرف های اون آقا رو بشنوید بگید اون آقا قربانی واقعی هست.
در کل با شنیدن حرف یک طرف نمیشه قضاوت کرد.

نوشی شنبه 28 بهمن 1402 ساعت 10:27 ق.ظ

سلام مهربانوی قشنگم
والا من همین الان داشتم نوشته های یه دوست بلاگر رو میخوندم که سالهاست مهاجرت کرده و الان با داشتنه سه تا بچه کوچیک درگیره یه شوهر خشن دست به زن افتاده . هرروز کتک میخوره و فحش میشنوه و بسیار تحت فشاره . فقط نمیدونم چرا به پلیس خبر نمیده . احتمالا از ترس شرایط اقامتی باید باشه . تازه همسرش انگار تو اینستا پیج داره . یا خدااااا
بعد سالها نوشته و خیلی نگرانش شدم

سلام نوشی جانم چقدر ناراحت شدم .. یعنی فکر کن این مشکل تو وطن خود آدم هم پذیرفته نیست ، حالا درد غربت رو هم بهش اضافه کن
خیلی دردناکه بهت ظلم بشه صداتم درنیاد

غ ز ل پنج‌شنبه 26 بهمن 1402 ساعت 02:50 ب.ظ https://life-time.blogsky.com/

چه زندگی وحشتناکی
واقعا چطور زنه تو اون زندگی مونده؟


حتما اون خانم خیلی گرفتار و مستاصله و نمیتونه خودش رو از این وضعیت نجات بده

رهگذر چهارشنبه 25 بهمن 1402 ساعت 11:33 ب.ظ

اگر بحث آلودگی صوتی هست که با پلیس تماس بگیرن ولی اگر بحث کمک به اون خانم هست این وسط یه سوال پیش میاد،
چرا خود اون خانم به پلیس اطلاع نمیده؟
اگر دلیلش اینه که اونقدر شرایطش بد هست که اگر همسرش کنارش نباشه قادر به تنها زندگی کردن در اون کشور نیست، اگر همسایه ها هم با پلیس تماس بگیرن باز هم فرقی به حال اون نداره.
به نظرم ابتدا با خود اون خانم صحبت کنن.

فکر میکنم هر دوش برای دوستمون آزاردهنده ست چون برام نوشت از شنیدن صدای کتک کاری و گریه های خانم به خودمم حالت پنیک دست داد و هم اینکه به هر حال ادم شاهد چنین چیزی باشه و نتونه کاری برای توقفش بکنه هم خیلی ناراحت کننده ست
کاملا درست میگی

Zebele دوشنبه 23 بهمن 1402 ساعت 02:10 ب.ظ

ینظرم زنگ بزنه و بگه من نمیخام مشخصاتم عیان بشه.
حتی میشه اسم اشتباهی داد

شکوفه جمعه 20 بهمن 1402 ساعت 11:40 ق.ظ

بله تو ایرانم محرمانه هست
مگر اینکه طرف بخواد شکایت علنی بکنه.وخودش باطرف رودر رو بشه

خیلی خوبه

مبینا جمعه 20 بهمن 1402 ساعت 07:36 ق.ظ

چقد ناراحت کننده . به نظرم از دوستای اهل رومانی بپرسه که در این موارد قانون چیه و یا از پلیس اونجا به طور نامحسوس .
ولی منم بودم حتما عکس العمل نشون میدادم . نمیسه بی تفاوت نشست .‌موردی بوده که همسایه ها به جیغ و دادوبیداد زن توجه نکردن .گویا شوهر معتاد سابقش اومده بوده طلاهاشو ببره . اونمومقلومت کرده و متاسفانه خانومه رو کشته و بچه تا صب گریه میکرده .فک کن همسایه ها به صدای بچه هم توجه نکردن

لیمو چهارشنبه 18 بهمن 1402 ساعت 09:11 ق.ظ https://lemonn.blogsky.com

متاسفانه توی اکثر این دعواها تجربه ای شبیه شادی جون داشتم. یعنی خانم تازه به بقیه گفته دخالت نکنید اما باز هم نمیتونم بی تفاوت باشم با خودم میگم یک درصد شاید بشه کسی رو نجات داد. اگر دوستتون بتونن یه وقتی اول با خانم همسایه صحبت کنن خیلی خوب میشه.


ادم واقعا نمیدونه چی بگه !!

مه رو چهارشنبه 18 بهمن 1402 ساعت 08:20 ق.ظ http://fairy-love.blogfa.com

نسرین چهارشنبه 18 بهمن 1402 ساعت 01:51 ق.ظ https://yakroozeno.blogsky.com/

در مورد اون طفل معصوم خوشحالم داره کار درمانش شروع میشه. امیدوارم بزودی خبرای خوبی بهمون بدی عزیزم.
اونجا رو نمیدونم ولی استرالیا اگه ما زنگ بزنیم و به پلیس منطقه خبر بدیم، محاله بهشون بگن کی زنگ زده. میگن یکی از همسایه ها. باوجودیکه اسم و فامیل و آدرس شاکی را می پرسند.
مقررات اینجا اینطوریه که بعد از ساعت ده شب نباید با سر و صدا مزاحم همسایه ها بشیم. می تونیم در غیر اینصورت به پلیس خبر بدیم. اونا میان دم در خونه شون و تذکر میدن و اگه حس کنن زن گریه کرده یا کتک خورده، میرن تو خونه و توی دوتا اتاق جدا نگهشون میدارن و از زن می پرسن که آیا ابیوز شده؟
اگه جواب مثبت باشه مرد را می برن و اجازه نداره به خونه برگرده تا دادگاه تصمیم بگیره زن و احیاناً بچه ها امنیتشون در چیه.
اما یه نمره منفی برای مرد میشه در مورد شغلش . حتما به سر کار مرد خبر میدن که این مرد خشنه و دست بزن داره مثلا.
من بودم زنگ میزدم.
بارها این کار رو کردم و خوشحالم. اما اصلا نباید ایشون شخصا برن دم در خونه شون

الهی آمین عزیزم
چقدر جالب .. مرسی نسرین جون

پریسا سه‌شنبه 17 بهمن 1402 ساعت 04:04 ب.ظ http://parisabz.blogsky.com

چه ترسناک و غم‌انگیز به نظرم اگه پلیس اقدام مؤثری میکرد مرده به خودش اجازه این خشونت رو نمی‌داد
حالم گرفت

سیتا سه‌شنبه 17 بهمن 1402 ساعت 02:48 ب.ظ

سلام مجدد
هی من میرم و میام...یویو شدم
مردم براشو مردمش مبادی آدابن ولی تو بخارست آدمای ناجور زیاده. به نطرم بازم مهمه کدوم شهرء حتا
ولی در حالت کلی اگه اقامت نگرفتن داشتن هر پرونده ای ولو اینکه شاکی باشن و مقصر نباشن ممکن به ضررشون تموم شه.مخصوصا رومانی که داره سعی میکنه بره تو حوزه شینگن و خیلی رو مقررات مهاجرینش داره سختگیری میکنه. از خود اروپایی ها بدترن تو این موردها.

سلام عزیزم
خوب کاری میکنی
چه جالب .. مرسی که گفتی سیتا جون

سینا سه‌شنبه 17 بهمن 1402 ساعت 02:15 ب.ظ

من توی اینترنت سرچ کردم. یک نگاهی به این لینک بکن، اطلاعات خوبی داره که در رومانی در صورت خشونت خانگی با کجا باید تماس گرفت:

https://findahelpline.com/countries/ro/topics/abuse-domestic-violence


مرررسی عزززیزم

ربولی حسن کور سه‌شنبه 17 بهمن 1402 ساعت 01:49 ب.ظ http://rezasr2.blogsky.com

سلام
حتی توی ایران هم اگه به پلیس زنگ بزنیم نمیگن که کی بوده.
احتمالا توی اون کشور هم محرمانه میمونه.

سلام
مطمئنی آقای دکتر تو ایران محرمانه ست؟

شادی سه‌شنبه 17 بهمن 1402 ساعت 01:32 ب.ظ http://setarehshadi.blogsky.com/

مهربانو جان ما تو یه همسایه اینجوری داشتیم که از شدت داد و بیداد خانمه و جیغ های وحشتناکش هر لحظه می ترسیدیم قتلی جنایتی رخ بده و ما کاری نکرده باشیم. جالب بود که صدایی از مرد خونه در نمیومد یه شب تو اوج این دعواها همسرم رفت در خونه‌شون فقط در زد و گفت اوضاع روبراهه؟ مرده گفت آره مشکلی نیست. فرداش خانومه اومد دم خونه ما به من گفت اگه یکبار دیگه تو کار ما دخالت کنید به پلیش خبر میدم

یا اکثر امام زاده هااا
فکر کن

سیتا سه‌شنبه 17 بهمن 1402 ساعت 12:54 ب.ظ

سلام و دو صد درود به روی ماهت
والله اول اینکه کدوم کشورء اصن. به هر حال هر کدوم از ما ممکنء به دلیل شناخت کم از اون کشور راه هایی رو بگیم که شرایط رو بهتر نکنه. ولی در حالت کلی احتمال زیاد اگه کشور با فرهنگ پایینی نباشه و یا خانم مشکلی نداشته نباشه ) منطور از مشکل لزومن مشکل روحی نیست ) تا الان باید خود خانم اقدام می کرد برای اینکه حق شو دولت بهش برگردونه! اول این دوست تون باید متوجه بشه خود خانم چرا اقدام نکرده!
در وهله بعدی اگه دوست مون اذیت هست باید به پلیس خبر بده. حالا نه لزومن برای کمک رسوندن به همسایه، بلکه باید بگه صدای کتک خوردن و دعوا رو اعصاب منء و از اینکه من همسایه ای دارم که تا این حد خشونت داره احساس امنیت نمی کنم. چون ممکنء هر لحظه خودمم در خطر باشم.

در پایان این شانسء دوست تون یه سور زده به شانس من از ایران رفته از این چیزا خلاص شه که نشده

سلام سیتای قشنگم
رومانی عزیزم .
خیلی وقتا ادما بنا به ملاحظاتی که عمدتاً ترس هست (حالا یا ترس از چیزی که واقعا ترسناکه یا توهم ترس داره ) منظورم اینه که واقعا حق داره بترسه و یا اینکه ترس بیخودی داره از طرفش نمیتونه برای رهایی خودش قدمی برداره . همون دیگه دوستمون میترسه یارو بفهمه که کی گزارش داده و مشکلی برای خود به تلافی ایجاد کنه .
پلیس هم انقدرا اهمیت به موضوع نده و ..
ای داااد آره واقعا فکر کن ادم از این چیزا فراری باشه و ...
یاد برادر خودم افتادم رفت کانادا بعد اولین جایی که کار کرد همه از دم عراقی های بسیار متعصب به دین اسلام بودند و ظهر به ظهر استین بالا میزند وضو میگرفتند برن نماز جماعت یا اینکه بهش هدیه یه جاسویچی داده بودند مهرداد گفته بود بابت چیه ؟ گفته بودند امروز تولد یکی از امام هاست
ناگفته نمونه همیشه از مهربونی و حمایتشون تعریف هم می کرد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد