دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود
دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود

خاطره ای در ارتباط با پست قبل

لطفاً پینوشت رو هم مطالعه کنید 


پینوشت دوم هم اضافه شد. 



برای اینکه از پست قبلی کم کم ( نه یکباره) عبور کنیم یه خاطره ی خیلی قدیمی رو براتون تعریف میکنم :


 یادمه مهرداد یکساله بود یعنی سال 62 مامان و بابا برده بودنش  مطب یه جراح پلاستیک که اون وقتا خیلی معروف بود ( قبلاً گفتم که مهرداد لب شکری به دنیا اومده) وقتی برگشتن مامان تعریف کرد که دو نفر با ظاهری پسرونه اما موی بلند  بابلیس کشیده و رژ لب و رژ گونه زده تو مطب بودند که نوبتشون هم یه نفر جلوتر از مامان اینا بوده و خیلی خیلی پیش دکتر موندن و چون مهرداد هم یکساله بود و بهانه میگرفت منشی دوبار رفته بود تو اتاق دکتر و گفته بود دکتر خیلی معطل کردید و مریض بعدیتون بچه ی یکساله ست که خسته شده . 

خلاصه مامان اینا میرن داخل و دکتر عذرخواهی میکنه میگه به دلایل شرایط خاص دو بیمار قبلی باید وقت بیشتری میذاشتم براشون . مامان میگه متوجه شدم مشکلی نیست من با هنجنس گرایی آشنا هستم . 

دکتر براش جالب بوده حرف مامان میگه چطور؟ مامان میگه من و همسرم و دختر کوچولومون ( من رو میگفته)  بلژیک زندگی  می کردیم  و پسر دومم اونجا به دنیا اومده ، دوبارکه خونه اجاره کردیم ،  همسایه هامون دو تا آقا بودند که رفته بودند هلند و ازدواجشون رو ثبت کرده بودند . اتفاقاً همسایه های خیلی خوبی بودن و من وقتی باردار بودم اونی که  رفتارش زنونه بود میومد با مهربونی دست روی شکمم میکشید و می گفت خوشبحالت من نمیتونم باردار بشم . 


دکتر به مامان و بابا گفته بود ما اینجه خیلی مشکلات داریم گاهی خانواده ها میان با چاقو و قمه تهدیدمون میکنند که نباید برای بچه هامون جراحی انجام بدی ما میمونیم و مراجعینی که از یه طرف انتظار دارند و خانواده هایی که مخالفند برای همین یکعامه جلسات تراپی و تعهد نامه های محضری می گیریم که باید راضی باشند همه و .. 


***

چیزی که باید به پستِ  گرای/شات مختلف جن/سی اشاره کنم و لازمه اونایی که نمیدو نند بدونند و ما که می دونیم برامون یادآوری بشه اینه که : 

کسی که مثل ما " اس تریت "نیست و هم جنس گراست ، معنیش این نیست که دلش میخواد با هر کسی که از راه رسید وارد رابطه بشه. من بارها دیدم که یکی از شکایت ها و در واقع دل شکستگی که این عزیزان دارند اینه که به ما به چشم یه "من/حرف" نگاه می کنند و فکر می کنند ما فقط تشنه ی ارتباطیم .. درصورتیکه ما هم باید با پارتنرمون آشنا بشیم دوسش داشته باشیم و استانداردهای رایبطه مون حفظ بشه درست مثل شما . 


  امیدوارم همه ی انسان ها در آرامش زندگی کنند و حال دلشون خوب باشه(آرزوی محااال) 


فقط یه سوال دارم اگر کسی جواب رو میدونه لطفاً راهنماییم کنه . 

تو همین خاطره ای که مامان تعریف کرد ، متاسفانه اون پسرهایی که اومده بودن مطب دکتر رفتار مناسبی نداشتند و سعی میکردن نظر بابا رو جلب کنند . مامان میگه اولش هی با مهرداد بازی کردن و قربون صدقه ش رفتند بعد هر سوالی داشتند از پدرتون میپرسیدن نه من که مامانش بودم و بچه تو بغل من بود . بعدشروع کردن  سوال های شخصی و اینکه  چند ساله ازدواج کردید بعد نظر دادن که ماشالله شما از خانم خیلی سر تری و (قیافه ی مامان من ) به مامان هم گفتن بلا عجب تیکه ای تور کردی !

دست آخر اونی که کنار بابا نشسته انقدر پاشو به بابا چسبونده که بابا با لحن تحکم آمیزی گفته : لطفاً از من فاصله بگیرید 

خدا رو شکر همون موقع دیگه نوبتشون شده و رفتن تو مطب وگرنه مامان چشماشونو با ناخوناش درمی آورده 

برگردیم به سوالم 

میگم چرا  اغلب همجنس گرا ها رفتارهای مناسبی ندارند؟ حرکات لب و دهن و چشم و .. اغواگرانه ست؟ 

قبلاً فکر میکردم خب بین ما خانم ها هم خانم هایی هستند که رفتار به اصطلاح مناسبی ندارند و حرکات عشوه گرانه میکنند . ولی الان میدونم که اونا فقط گرایش به جنس موافق دارند وگرنه مرد هستند ، بعدشم تو نمونه های خارجی این حرکات  به چشمم نخورده ، خیلی از سلبریتی هایی که اعلام کردن همجنس گرا هستند اگر نمیگفتند اصلا متوجه نمی شدیم . 

**********

پینوشت اول : دختر خانم بسیار محترمی که بنا به شرایط خیلی سخت و غیر انسانی که در منزل پدری داشته  از خانواده ش مستقل شده ( البته تازه این اتفاق نیفتاده و دوسالی هست) خودش کار میکنه ، درسته که درآمد قابل توجهی نداره ولی تا الان هر چی بوده با قناعت و سختی ، گذرونده .. متاسفانه شرکتشون تعدیل نیرو داشته و جدیداً دوئباره سرکار رفته و نمیتونه تقاضای پیش پرداخت کنه . برای تعویض منزل باید به پول پیش خونه ش اضافه کنه . 

تصمیم گرفتم اینجا باهاتون درمیون بذارم هر قدر درتوانتون هست کمک کنیم ، اگر بخشی از این پول هم فراهم بشه کمک بزرگی بهش کردیم . 

میتونیم در جهت حفظ غرور و سلامت یه دختر نازنین تلاش کنیم ، نه طوری که اذیت بشیم ، فقط با دست به دست همدیگه دادن . 

خدا رو شکر اینبار بحث درمان نیست که همه استرس بکشیم. 


پینوشت دوم: در متن نوشته بودم که مامان میگه همسایه های  همجنسگرای بلژیکی ازدواجشون رو در هلند ثبت کرده بودند ، درصورتیکه در هلند این قانون در سال 2000 میلادی به تصویب رسیده و هلند اولین کشوری بوده که این ازدواج رو قانونی اعلام کرده . حالا چی بوده مامان چنین تصوری داره آیا بهش اشتباه گفتند یا اون اشتباه متوجه شده رو نمیدونم . ( نه من و نه مامان  تا امروز اینو نمیدونستم)  به لطف کامنت کسی به نام " توجه کنید"  متوجه شدم از این بابت ممنونم و چیزی یاد گرفتم . 


دوستتون دارم 




نظرات 29 + ارسال نظر
ماری سه‌شنبه 8 اسفند 1402 ساعت 04:48 ق.ظ

در مورد اینکه چرا افراد دگرباش جنسی که شما در ایران میبینید رفتار مناسبی ندارند. ما چیزی داریم به نام جامعه پذیرای و مفهومی به نام جامعه ستیزی . در ایران در حال حاضر افراد دگرباش اگه حامعه ستیز نباشن و به اصطلاح بی قید نباشند به هیچ وجه حاضر نیستن که در جامعه تمایلات خودشون رو ابراز کنن. چون قانون و عرف کاملا بر علیه شونه. یعنی شما اون دگرباش جنسی که می‌خواد و براش مهمه در جامعه فرد معمول و محترمی باشه رو اصلا به عنوان دگرباش نمیشنلسید و تشخیص نمیدید. فقط در صد کمی از افراد دگرباش که به اصطلاح دیگه به سیم آخر زدن و جامعه ستیز شدن ، به عنوان دگرباش جنسی شناخته میشن و خوب رفتار نامناسبی ندارن.

چه جالب از این دید هیچوقت بهش فکر نکرده بودم

معصومه پنج‌شنبه 12 بهمن 1402 ساعت 07:12 ق.ظ

سلام
من اولین بار هست که دارم اینجا مینویسم و بدم نمیاد یک اطللعاتی در این باره بدم
ترنس ها کسانی هستند که مغزشون مثل جنسیت مخالفشون هست درحالی کروموزم هاشون جنسیتی هست که الان هستند و معمولا آدمهای آرومی هستند و این نیست که از جنسیت خودشون راضی نباشن بلکه تصوری که از خودشون دارن اینه که جنسیت دیگه ای هستن (با نارضایتی فرق داره) و درگیریشون با جنسیت هست نه مسایل جنسی.
همجنس بازی یا اصطلاحا همجنسگرایی یک اختلال در گرایش جنسی هست بدون اینکه فرد از جنسیت خودش ناراضی باشه. متاسفانه به دلایل سیاسی از متن کتاب های آسیب شناسی روانی به عنوان یک اختلال خارج شده و سعی شده یک هنجار جلوه داده بشه (این رو دقیقا از متن یک تکست آسیب شناسی آمریکایی دارم مینویسم) و برای همین هم اغلب این افراد بین هنجار و اختلال سرگردانند. این افراد اشتغال ذهنیشون با مسایل جنسی هست و از این جهت با ترنسها فرق دارن.

سلام معصومه جان
خوشحالم برامون کامنت گذاشتی . من هم سعی کرده بودم در متن پست (مخصوصاً پست قبل) و در کامنت ها تفاوت ترنس و همجنس گرایی رو به همین صورت توضیح بدم . البته اینکه همجنس گرایی اختلاله یا هنجار رو منم نمیدونم و دقیقا هر کدوم از اون ها طرفداران خودش رو داره .
احتمالاً این دلایل سیاسی که میگی همون اهداف گردانندگان جهان باشه که بهشون اشاره داشتم .
کاش دنیا جایی بود برای زندگی همه ی مردم با هر نوع تفکر و گرایش با آرامش و امنیت

محبوب جمعه 6 بهمن 1402 ساعت 06:07 ب.ظ

سلام مهربانوی عزیز.
برای دوستمون ۲۰۰ تومان واریز شد.

سلام محبوب جان ممنونتم عزیزم

عابر پنج‌شنبه 5 بهمن 1402 ساعت 11:09 ق.ظ

سلام عزیزم. ۳۰۰ ناقابل واریز کردم

سلام عابر جان ممنونم عزیزم پر از برکت باشی

ملیکا پنج‌شنبه 5 بهمن 1402 ساعت 04:35 ق.ظ

سلام مهربانو جان
ناقابل ۲۰۰ تومن واریز شد.
موفق باشی در کار خیر عزیزم

سلام نازنین
خیلی باارزشه ممنونم عزیزم

نسرین سه‌شنبه 3 بهمن 1402 ساعت 03:20 ب.ظ http://sheroshoor1.blogfa.com/?

کامنتای منجوق عالیند.
ممنون ویرگول عزیز ولی باید در استرالیا حساب داشته باشن.
امروز تمام وقتم گرفته شد و هیچکدوم از صرافای اینجا حاضر نشدن کمتر از هزار دلار حواله کنند. اصلا هم نمی شنیدن میگم : برای یک کار خیره و دختری به این پول نیاز داره!
مجبور شدم به حساب همون صراف کم انصاف قبلی رجوع کنم و دوستانی که مایل بودن در حد تواناییشون واریز کردن که فردا به همین حسابی که مهربانو گفته منتقل میشن.
به اضافه دوستانی که ایرانند و محبت کردن.

واریز شده
عاشقتونم

منجوق سه‌شنبه 3 بهمن 1402 ساعت 01:44 ب.ظ

اما در مورد قانون ازدواج در هلند. اینجا را ببینید همان پاراگراف اول توضیح میدهد. در سال 2001 ازدواجشان قانونی شد اما تا خیلی قبل از اون وجود داشته و خیلی هم قبیح نبوده
https://en.wikipedia.org/wiki/LGBT_rights_in_the_Netherlands
و اینجا هم راجع به بلژیک که آنجا ساکن بودید
https://en.wikipedia.org/wiki/LGBT_rights_in_Belgium
پاراگراف دوم مطلب را می رساند .
بنابراین تا قبل از آن ازدواج می کردند اما قانونی برای آن وجود نداشته نه در تایید و نه در مذمت. بلکه بعد از قانونی شدن از حقوق متاهلین می توانستند برخوردار شوند از جمله فرزندخواندگی.
اون بنده خدا هم که ناراحت بوده شاید منظورش این بوده که قانونا نمیتونسته بچه بگیره و نه اینکه حامله بشه.

بله درواقع همون ثبت رسمی ازدواج در دفاتر منظور قانونی بودنشه .
و مامان مشخصا از جمله ی " رفتن هلند ازدواج قانونی کردن" استفاده میکرد که نمیدونم از کجا ا ومده بوده این حرف .

اونطوری که مامان متوجه شده بعد احساسی حاملگی بوده نه بچه گرفتن

منجوق سه‌شنبه 3 بهمن 1402 ساعت 01:31 ب.ظ

در جواب خاموش فقط میتونم این رو بگم:
اول خودتان با چندتا روانپزشک و روانشناس معتمد صحبت کنید و اطلاعات کافی و کامل در این مورد پیدا کنید. شاید مطالب برای مطالعه هم معرفی کنند. اگر در شهرستان دسترسی ندارید در تهران میتوانید با آنها به صورت آنلاین صحبت بفرمایید. کنترل کردن و پاییدن بچه ها اصلا روش مناسبی نیست و آنها را جری تر می کند. خیلی هم نگران رفتارشان نباشید بخش بزرگی از آن فقط کنجکاوی است.
دوم اطلاعاتی را که کسب کرده اید را به همراه روانشناس در یک جلسه یا چند جلسه با والدین مطرح کنید و اطلاعات آنها را در این زمینه بالا ببرید. شاید این جلسه آگاهی بخشی به والدین را روتین مدرسه کنید.
سوم دوره آموزش های جنسی را برای دانش آموزان برگزار کنید البته اول موافقت والدین را کسب کنید. قرار نیست روش فرزنداوری را جز به جز نمایش دهید بلکه اول از همه، دخترها را با بدنشان و مکانیسم آن آشنا کنید. خودتان هم میدانید فقط در کتاب زیست شناسی سوم دبیرستان درباره بدن زن صحبت شده که خیلی دیر است . اما دخترها از نوجوانی یا کلاس اول ابتدایی در این مورد کنجکاو هستند باورتان می شود بعضی دخترها آنقدر از پریود بی اطلاع هستند که بعد از اولین پریود فکر می کنند کار بدی کرده اند و دست به خودکشی می زنند؟
گفته اید معلم دوره راهنمایی هستید. که خب سن بحرانی است.
در کنار آشنایی با بدن حتما یک جلسه هم درباره خودکشی و علل آن و راههای مقابله با آن هم برای والدین و هم برای دانش آموزان( البته جدا از هم) برگزار کنید. بازهم بهتر است از یک روانشناس کمک بگیرید تا مطالب به صورت درست و علمی به آنها منتقل شود.
اینکه تاکید کردم از روانشناس کمک بگیرید دلیلش این است که معمولا از یک روحانی در این مورد کمک گرفته می شود که خب خودتان جو امروز بچه ها را نسبت به این قشر می دانید . حتی در دهه 70 هم وقتی یک روحانی را اوردند تا برای ما از خودکشی حرف بزند ما فقط مسخرش کردیم و خندیدیم. چه برسد به بچه های امروز.
چهارم اینکه یک توصیه دوستانه بهتون می کنم اینقدر درس خواندن و دانشمند شدن را برای بچه ها بولد و هدف نکنید این جو رقابتی ایجاد شده خیلی هایشان را از تحصیل بیزار می کند. به جایش سعی کنید مهارت ها را در آنها تقویت کنید. می توانید دوره های تندخوانی، حافظه و ... را برای دانش آموزها برگزار کنید تا اونهایی که قراره تحصیلات عالیه داشته باشند راه خودشون رو انتخاب کنند.
پنجم اینکه زنگ های ورزش را بسیار جدی بگیرید. لطفا هدف همه بچه ها را کنکور نگذارید.

بسیااااااااااااااار عااالی

ویرگول سه‌شنبه 3 بهمن 1402 ساعت 01:20 ب.ظ http://Haroz.blogsky.com

من معمولا خواننده خاموشم با عرض پوزش که با خوندن پستها لذت می برم ولی نمی دونم چرا کامنت نمی زارم
الان دیدم مشکل صرافی هست گفتم یه کمکی کرده باشم. صرافی پارس واقعا با انصاف هستن و من خودم چند سالیه باهاشون کار می کنم، اینم لینک وب سایتشون، امیدوارم کمک کنه
https://sarafipars.eu/

ویرگول جان از آشناییت خوشبختم .. چه جالب خودت هم وبلاگ داری و نمی شناختمت .
دستت درد نکنه امیدوارم مورد استفاده دوستان باشه

خاموش دوشنبه 2 بهمن 1402 ساعت 11:32 ب.ظ

سلام مهربانو جان من خواننده خاموشم و خیلی وقت هست که میخونمت. پستت منو واداشت تا مشکلمو با شما و چند نفر که تو کامنتا دیدم خیلی خوب راهنمایی میکنن بیان کنم، من معاون دبیرستان دوره اول غیرانتفایی در یه شهر کوچیک هستم و ده سال هست که به این کار مشغولم ولی از سال قبل واقعا این مسائل بین دختران مدرسه ما خیلی رواج پیدا کرده و من تا حالا وضع اینطور آشفته ای نداشتم، دو تا از بچه ها رفته بودن دستشویی باهم و در قفل شده بود و متاسفانه نمیتونم بگم که در رو باز کردم با چه صحنه ای مواجه شدم و بعدا فهمیدم که این دو دودختر به هم علاقه دارند و حتی به دوستانشون هم گفتن که ماهمجنسگراییم و اینا، مورد بعدی باز دوتا از بچه ها بودن که متاسفانه خیلی دیر فهمیدم که این دو هم به هم علاقه دارند یعنی یکی از دخترها بخاطر اینکه باهم قهر بودن خودکشی کرده بود و خوشبختانه نجات پیدا کرد که بعدا رابطه اینها آتشین شد و یک روز موقع تعطیلی مدرسه دیدم که اینا نیومدن و رفتم دیدم تو کلاس دارن معذرت میخوام لبهای همو میبوسن و بدون لباس، یعنی نمیشد این دو تا رو مخصوصا چند دقیقه تنها گذاشت بخدا من همش جلوی کلاس اینا بودم و زنگای تفریح کنترلشون میکردم هر دو مورد رو ارجاع دادم به مشاوره مدرسه ایشونم ارجاع داد به یه مشاور دیگه ولی اصلا در رفتارشون تغییری حاصل نشد و حتی یک روز یکی از دخترها جلوی من به اون یکی گفت اگر منو دوست نداشته باشی دوباره رگمو میزنم، من واقعا در مواجهه با این کیس ها درمانده میشم و الان طوری شدم همش زنگ تفریح بین بچه هام.
از امسال هم بخوام بگم که باز وضعیت حادتر شده و اگر سال قبل دو مورد داشتیم امسال بالای ده مورد داریم و نمیدانم واقعا نمیدانم چیکار کنم، تو دو مورد سال قبل یکی از پارتنرها به اون یکی میگفت که من حتما تغییر جنسیت میدم و با تو ازدواج میکنم و هیچ وقت اگر تو نباشی ازدواج نمیکنم این یکیم میگفت که من هم اگر تو نباشی ازدواج نمیکنم. خواهشی که از شما و دوستان دارم لطفا کامنت منو بخونید و منو راهنمایی کنید که در مواجهه با این بچه ها چیکار کنم؟ بچه هایی که احساساتشون سطحی نیست و عمیقا به هم کشش و احساس دارند، ممنون میشم دوستان راهنمایی کنند.

سلام عزیزم .. ممنونم که برامون کامنت گذاشتی قطعاً جای کامنت کسی که با بچه ها در این سن ارتباط مستقیمم داره خیلی خالی بود .
ما خودمونم در سنین نوجوانی جوری به کسی وابسته میشدیم و عاشقش بودیم که فکر میکردیم دیگه انتخاب آخرمون بوده و حتی اسم بچه هامونم انتخاب می کردیم ولی بعد ها میفهمیدیم که چه اشتباه بزرگی بوده اگر چه احساسات در اون دوران خیلی هم پاک و لطیف بود ولی هر چی میگذشت ایده آل هامون با اون چیزی که فکر میکردیم انتخاب آخرمونه فاصله میگرفت . الان بحث همجنس گرایی یه چیزه بحث عشق هایی که اینهمه پر سوز و گدازه و سلامت بچه ها رو به خطر میندازه یه چیز دیگه س .
حتی این بچه ها که زیر هجده سال هستند برای ارتباط جنسی با غیرهمجنس هم باید آموزش داده بشن و آگاه باشند .
این جور جاهاست که دیگه نمیشه با کتمان کردن و پاک کردن صورت مسئله ، قضیه رو ماست مالی کرد .
جاالبه همه ی داستان های جوامع مدرن تو کشور ما وجود داره ولی از نظر آموزش و کاربلدی و رفتارهای تخصصی اندازه ی سال نوری ازشون فاصله داریم .
یادم افتاد یه زمانی اون احمقی نژاد عوضی میگفت ما پدیده ای بنام همجنس گرایی در کشورمون نداریم .
ازهمه شون متنفررررم .

شاخه نبات دوشنبه 2 بهمن 1402 ساعت 03:00 ب.ظ

لطفا مامانت رو کادو کن من ببرم

عزززیزم

محبوبه دوشنبه 2 بهمن 1402 ساعت 02:30 ب.ظ

سلام مهربانوجان. ببخشید مبلغ بسیار ناقابل 100 تومن واریز شد. انشالا مشکلش حل بشه.

سلام محبوبه جان عزیزم بسیار بارزشه ممنونم از همیاریت

یکی دوشنبه 2 بهمن 1402 ساعت 01:57 ب.ظ

سلام ۱۰۰ واریزشد ناقابل

سلام
ممنونم دوست عزیز سلامت باشید

نسرین دوشنبه 2 بهمن 1402 ساعت 01:03 ب.ظ http://sheroshoor1.blogfa.com/?

من دارم پول جمع می کنم اما صرافی که سراغ دارم کارمزد زیادی میخواد چون مبلغ زیر هزار دلاره. اگر کسی هست که صراف منصف میشناسه معرفی کنه لطفا

دوستان لطفا به کامنت نسرین جون توجه کنید

لطفا توجه کنید دوشنبه 2 بهمن 1402 ساعت 12:15 ب.ظ

ازدواج همجنسگرایان وقتی در هلند قانونی شد که شما بالای بیست و پنج سال داشتین یعنی سال ۲۰۰۱
تبریک میگم زمانی که توی اروپا هم همجنسگرایی قبیح و قفل بوده برای مامان اوکی بوده
چه اصراری دارین برای نگات و مطالبی که مینویسین خاطره نقل کنین
این کامنت برای شماست من اصراری ندارم پابلیک بشه البته اختیار با شماست

کاملا درست میگید، اون موقع چنین مجوزی در هلند نبوده در واقعا هیچ جا اون موقع چنین قانونی نبوده شاید جامعه ی LGBT در تلاش بودند که مجوز بگیرند.. همون موقع هم شاید نگران بودند از اینکه مشکلی درهمسایگی براشون پیش بیاد و اینطوری عنوان کردند که ما رفتیم ازدواجمون رو ثبت کردیم و بقول شما خاطره مربوط به حداقل 40 سال قبله.
اصل مطلب این بوده که مادر من با پدیده ی همجنس گرایی در همسایگیش مشکلی نداشته بابت تبریکتون هم ممنونم
نوشته ها رو با ترکیب خاطراتم دوست دارم

منجوق دوشنبه 2 بهمن 1402 ساعت 09:40 ق.ظ

دقیقا همین طوره. مثلا وقتی یک دختر عکس سلندیون یا گوگوش رو تو اتاقش بزنه خانواده نگرانش نمیشن . اما اگه همین بچه عکس ترم بالایی و یا معلمش و رو بزنه تو اتاقش همه نگران میشن. در حالیکه اتفاقا این بچه دومی در دنیای واقعی تری داره زندگی میکنه چون الگو رو از محیط گرفته و نه از یک رویا.

منجوق به صبا دوشنبه 2 بهمن 1402 ساعت 09:00 ق.ظ

خطاب به صبا باید بگم به نظر من با توضیحاتی که دادی . دختر شما به دنبال یک الگو برای خودشه و الان هم ایشون و هم شما دچار اشتباه شدید که فکر می کنید این عشقه. و طفلک بچه را دچار احساس بد کرده اید. دخترها در نوجوانی به دنبال یک الگو هستند تا خودشان را شکل اون بکنند، مدل بستن مو، نوع لباس پوشیدن، راه رفتن و ... برای بعضی از دخترها الگوشون میشه مادرشون و این شبهه برای مادر و بقیه پیش میاد که بچه داره بامادر رقابت میکنه و خیلی از مادرها دچار این اشتباه میشن که احتمالا دختر عاشق پدرش شده. به نظرم یک گفتگوی مادر دختری داشته باشید و ببینید دخترتان خودش را در بزرگسالی چه شکلی تصور می کند؟ بزرگسالی منظورم سن 50 و ... نیست . برای هر دختری فرق می کند. برای بعضی ها 18 است و برای بعضی دیگه 40. برای خیلی از دخترها یعنی بعد از فارغ التحصیلی و اشتغال و برای بعضی دیگه بزرگسالی یعنی سنی که در آستانه ازدواج هستند و ....

چه کامنت خوبی ..
البته که پسر ها هم دقیقا به دنبال الگو سازی هستند ، کلا همه ی نوجوان ها و اینو میشه از عکس هایی که به در و دیوار اتاقاشون میچسبونند فهمید اکثراً سلبریتی های زمان خودشون هستند . زمان خودمون هم خیلی شایع بود ( زمان من البته )

شادی دوشنبه 2 بهمن 1402 ساعت 08:17 ق.ظ http://setarehshadi.blogsky.com/

مهربانو جان من 500 تومن ناقابل واریز کردم. امیدوارم با کمک شما و بقیه دوستان مشکل این دختر حل بشه و خیر این زحمت براتون برکت بشه.

شادی جانم بسیار باارزش و قابله محبت داری
تنت سلامت و مالت پر برکت باشه

نیکی مهربان یکشنبه 1 بهمن 1402 ساعت 02:50 ب.ظ

مهربانو جون همه افراد ترنس دیسفوریا ندارن. تو پست قبلی هم دیدم این رو عنوان کردین، اما دلیل نمیشه چون چند نفری که شما دیدین دیسفوریا داشتن پس همه افراد ترنس اینجوری باشن. بله اکثرشون دیسفوریا دارن، اما حتی همونها هم ممکنه فقط نسبت به بعضی از اعضای بدنشون باشه نه همه اعضا (مثلا با بالای بدنشون مشکل داشته باشن ولی با پایین نه یا برعکسش). برای همینم نمیتونیم از روی کامنت عابر تشخیص بدیم که آیا اون فردی که دیدن دختر ترنس بوده یا پسر فمنن. کلا هویت جنسیتی از روی نحوه لباس پوشیدن معلوم نمیشه (برخلاف گفتمان ترنس رادیکال کنونی جامعه غربی که تلاش میکنن جا بندازن هر کسی پیراهن میپوشه زنه و هر کسی موهاش رو کوتاه نگه میداره مرده و همه پیشرفتهای فمینیستی مدرن رو دارن زیر پا له میکنن).
بین افراد فامیل من یک دختر بای هست که به خاطر همین دید منفی نسبت به همجنسگرایی، مدت زیادی حرفهای مفت فامیل رو تحمل کرد که پشت سرش حرف میزدن که ترنسه. فقط چون تو اون دوره پارتنرش دختر بود.
من در اطرافیانم به جز این یه نفر کس دیگه ای که هومو یا بای باشه ندیدم و نمیتونم نظری بدم که بیشترشون اینجوری که تعریف کردین هستن یا نه. این فامیلم که اینجوری نیست. توی فیلمها و اینها هم کسانی که درگ میکنن بیشتر این مدلی که توصیف کردین بودن. شاید تو ایران درصد درگ کویینها بیشتر از بقیه جاهاست
(قول داده بودم کامنت نذارم، دیگه پست جدید شد گذاشتم )

درسته عزیزم کامنتم رو برای عابر اصلاح کردم .
آره اون قول مال پست قبل بود . برای این یکی قول نداریم

صبا یکشنبه 1 بهمن 1402 ساعت 01:58 ب.ظ

سلام مهربانو جان ممنون بابت دو پست آموزنده ات. من یک دختر 15 ساله دارم و به جرات میتونم بگم مسایل هم جنسگرایی در دبیرستانهای دخترانه بیداد میکنه . هر روز یکی عاشق یکی دیگه میشه و شماره بهم میدن و از هم رابطه میخوان . خدا رو شکر دختر من همه چی رو میاد میگه و منم سعی میکنم تا جایی که میتونم راهنماییش کنم ولی واقعا دیگه کم آوردم . مثلا تعریف میکنه دو تا دختر تو کلاس هی بهم دست میزنن و با عرض پوزش حتی سر کلاس جلوی معلم کارهای بدتری هم میکنن .الان خودشم هی میگه عاشق یک دختر پایه بالاتر شده و اگر یک لحظه دیر جوابشو بده اینقدر گریه میکنه و ناراحته که خدا میدونه . هی از من میپرسه اگه من با همجنس خودم رابطه داشته باشم نظر تو و بابا چیه .با مشاور صحبت میکنم هی میگه به خاطر بلوغه این احساسات گذراست . سخت نگیرید .ولی من واقعا نگرانشم . چون چند بار هم هی گفته از پسرا حالم بهم میخوره .نمیتونم هیچ پسری رو تحمل کنم . در صورتیکه به نظر من همه تحت تاثیر مدرسه و دیدن دوستایی هست که با هم رابطه دارن . چون تا پارسال هم این حرفا رو نمیزد .مدرسه غیرانتفاعی خیلی خوبی میره که کامل نظارت دارن مدام باهاهشون مشاوره میذارن اما متاسفانه شرایط بچه ها به خصوص ده هشتادی ها خیلی بد شده. ایشالا همه بچه ها تو مسیر درست قرار بگیرن و عاقبت بخیر بشن

سلام صبای عزیزم
خواهش میکنم نازنین ممنون که با کامنت ها مشارکت کردید و کلی مطلب یاد گرفتیم .
متوجه نگرانیت هستم عزیزم .
اصلا علت اینکه من پست اول رو نوشتم و از پخش برنامه خردا/دیان انتقاد کردم این بود که بچه ها تشویق نشن البته منم ساده م چون اینطور که معلومه بچه ها فراوون در معرض همه ی مسائل هستند . اما کامنت های دوستانی که بلد کارند و از نطر بار علمی در جایگاه خوبی هستند می گفت که گرایشات جنسی خیلی کم تحت تاثیر تبلیغات و یا تشویق و ممانعت تغییر میکنه و گرایشات هر انسان تعیین شده ست . اگر اینطور بود چرا باید نوجوان های ما به یکباره متوجه این موضوع بشن؟

منجوق یکشنبه 1 بهمن 1402 ساعت 01:47 ب.ظ

به نظرم که حتما دلیلی داره. اما من نمیدونم چیه.
یادمه من و چندتا از دوستام ابتدایی که بودیم بازرس که میومد مدرسه لبهامونو غنچه می کردیم و همونطور مینشستیم تا به نظر بازرس خوشگل بیاییم. باید بستگی به خیلی چیزها داشته باشه سن، شخصیت فردی، خانواده، فیزیولوژی ،اجتماع و ...
با سیتا موافقم خیلی هاشون رفتار معمولی دارند و ما متوجه نمی شیم یا خیلی خفیف تر هست. این دوستم که می گم همجنسگراست. فقط مثل مردها شق و رق هست . کسی متوجه گرایشش نمیشه. اتفاقا خیلی ها وقتی دیدنش بهم گفتن این دوستت چقدر نجیب و پاکه اصلا ادا اطوار زنونه و عشوه خرکی نداره و از نجابتشه که یک ذره هم آرایش نداره. منم تو دلم گفتم آرررره.
همین الانم که با دوست دخترش یکجا زندگی میکنن همه همسایه هاشون میگن اینها خیلی نجیب و پاکن ما اصلا پسر مسر دوروبر اینها ندیدیم.

وااای مردم از خنده منجوقی چه بلاچه ای بودین شماهااا

اون آررره گفتنتم محشررر بود .
آخرشم که گفتی همسایه ها میگن پسر مسر دور و بر اینا نیست من تو دلم گفتم " دو بارررر"

نسرین یکشنبه 1 بهمن 1402 ساعت 12:17 ب.ظ http://sheroshoor1.blogfa.com/?

من هیچوقت ندیدم تو سیدنی همج نسگراها اطفار بیان و عشوه های خرکی بیان. یه کم مدل راه رفتنشون ناز داره اما نه در اون حد چندش آور.
بابای تو که یه جنتلمن واقعیه
مهربانو کاش گفته بودی چقدر این دخترمون نیاز داره

ارره منم واقعا تو هنرپیشه های خارجی ندیدم .
عزیزمی نسرین جون
30 تا لازم داره

منجوق یکشنبه 1 بهمن 1402 ساعت 09:35 ق.ظ

من با عابر موافقم یعنی با همسرش موافقم.
مهربانو جان حتما توی محیط کار هم دیدی بعضی کارمندها برای اینکه دیده بشن چه کارها که نمی کنن. یا دخترهای تازه بالغ شده خیلی کارهایی می کنن که من و توی به سن رسیده نمی کنیم. و خب شخصیت آدمها هم با هم فرق داره و هر کس روشی داره برای دیده شدن.
ولی قربون بابا عباس که اینقدر دلبر هست.

ارره کاملا درست می گی منجوقی جانم ، بنظر دلیل علمی یا روانشناختی مستندی هم داره یا فقط یه رفتاره؟
ای جاانم خدا نکنه مررسی عزیزم

سیتا شنبه 30 دی 1402 ساعت 10:34 ب.ظ

سلام و درود
ای جان به مادرتون. چه قدر جالبه که این همههههه سال پیش این قدر رفتارشون نسبت به همسایه شون معقول بوده. باریکلا. کیف کردم.
فکر می کنم چون شما یه سری از افرادی که بیرون می بینید و غیر استریت هستند،عادی از کنارتون رد میشن و شما متوجه نمیشید که اینا غیراستریتن و تو امارتون جز استریت میارید. بنابراین معدود افرادی که هرازگاهی می بینید رو مشت نمونه خروار قرار میدید.
مثلن الان خانم هایی که تو خیابون های مشخص با ظاهر نه چندان عرف می ایستن منتظر سوار ماشین بشن و خدمات جنسی ارائه بدن از نظرتون عمومیت به کل جامعه زنان داره؟ مسلمن خیر.
یا یه سری آقایونی که بیرون تو خیابون هر از چندگاهی به همههههه ما خانم ها تعرض می کنن و دستمالی می کنن و رد میشن عمومیت به تمام آقایون داره رفتارشون؟ بازم مسلمن خیر.
یه بار تو مترو یه آقایی با استایل و تیپ زنونه پیاده شد. دو تا پسر اذیتش می کردن. در واقع سعی می کردن تاچش کنن. البته اون آقا بهشون محل نمی داد و حالت پنیک بهش دست داده بود. من رفتم جلو سعی کردم کنار آقا قرار بگیرم نذارم تاچش کنن. ولی خب چند بار طی روز این اتفاق برای این آدم ها می افته؟چه قدر روح شون اذیت میشه؟شاید بخشی از جواب سوال تون بازتاب رفتار جامعه باشه.
ببخشید دزارگویی کردم

سلام سیتا جانم
ممنون عزیزم ، مامان یه کتاب خونِ حرفه اییه و از جوونی هاش کلی مجله های مختلف می خونده و مطالعه همیشه از اولویت هاش بوده . از اونجایی که قبل از ازدواجش سالن زیبایی هم داشته با اقشار مختلفی از مردم درارتباط بوده ، ازدواج با بابا و به واسطه ی شغل بابا گشتن دور دنیا هم باعث شده آگاه تر و به روز تر از بقیه باشه .
الان 75 سالشون اون روز مهرداد از کانادا فیس تایم تماس گرفته بود مامان گفته بود پسرم بذار فیلتر شکن رو خاموش کنم بهتر میشه کیفت صدات ، مهرداد می خندید می گفت مادر من ماشالله به تو باشه همسن هات بلد نیستن اس ام اس بدن

جوابی که به سوالم دادی کاملاً منطقی بنظر میاد ، خودمم به همین فکر کرده بودم ولی میخوام بدونم که دلیل علمی هم برای این موضوع هست یا نه ؟
چقدر متاسف شدم برای اون آقا و دمت واقعا گرم عزیزم
خیلی هم عالی بود عزیزم

Laleh شنبه 30 دی 1402 ساعت 09:23 ب.ظ

سلام مهربانو جان . مبلغ ناقابلی واریز کردم انشالله مشکل پول پیش خانه برای این دختر عزیز هم حل بشه . مرسی که واسطه خوبی و خیر هستی

سلام لاله جان بسیار با ارزشه ممنون از مهربونیت
آمیین
عززیز دلمی ممنونم که کنارمید

منیژه شنبه 30 دی 1402 ساعت 08:46 ب.ظ

سلام مهربانو خانم مهربان. احتراما ۱۰۰ تومن واریز شد.

سلام منیژه جان
ممنون از محبتت پر از برکت باشی

حمیده شنبه 30 دی 1402 ساعت 08:10 ب.ظ

سلام مهربانو جان. وقت شما بخیر باشه. من برای دخترمون ۵۰۰ واریز کردم.

سلام حمیده جان چراغ همیاری این بار رو تو روشن کردی
سالم باشی عزیزم

زری.. شنبه 30 دی 1402 ساعت 05:26 ب.ظ http://maneveshteh.blog.ir

مهربانو جان چرا در جواب عابر گفتی اون شخص ترنس نسیت و همجنسگراست؟
سوالی که در متن مطرح کردی جالب بود، البته من خیلی باهاشون در تماس نبودم و نمیدونم آیا اساسا اینطوری هست یا نه.

زری جون من ترانس ها رو‌با این شکل و رفتار ندیدم اغلب چون از بدن خودشون راضی نیستن خودشون رو‌میپوشونند و گوشه گیر و‌ارومند ولی اشتباه میکنم چون هر کسی با هر جنسیتی ممکنه از نظر رفتاری متفاوت با رفتار عموم باشه .
الان جوابمو ویرایش میکنم

عابر شنبه 30 دی 1402 ساعت 03:44 ب.ظ

ببین من توی پاساژ ارگ‌میرفتم بعد یه پسری با ابروی برداشته و کیفی که انداخته بود روی آرنجش با یه لوندی در جهت مقابل من در حالیکه باسن و گردنش رو تاب میداد میومد ، من تمام سعیم رو کردم که بهش زل نزنم و از کنار من رد شد، مغازه دارهای اون طبقه آقایونی بودن که همه داشتن بهش نگاه میکردن و بعضی ها هم دو تایی میخندیدن ، من وقتی اومدم خونه به همسرم گفتم اینش مهم نیست که ترنسه یا هر چی ، خوب من که زنم اینقدر ناز و عشوه ندارم ، همسرم گفت: چون تو مجبور نیستی که نشون بدی چی هستی ، اون داره فریاد میزنه که میخواد چی باشه برای همین اگزجره به نظر میاد ، در مورد واکنش اون آقایون هم گفت ، باز این کسایی که تفاوت جنسیتی دارند چون توی ایران کلوپ یا نمیدونم باشگاه و ... مختص خودشون ندارن مجبوری توی همه جا هستن و یه سری حرکات انجام میدن که برای ما قابل پذیرش نیست ولی خوب کشوری که این تفاوتها رو پذیرفته براش امکانات هم فراهم کرده و...

نمیدونم دلیلش واقعا این میتونه باشه که همسر گفتند یا نه ؟
مگه ما اگر خودمون دیده نشیم چنین رفتاری میکنیم ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد