دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود
دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود

سفر پر ماجرا

پینوشت اضافه شده


************


خُب  آخرین بار که با خانواده شمعدانی رفتیم سفر، بهمن 98 بود. 

احتمالاً همون موقع کرونا اومده بود و خبر نداشتیم  

بالاخره ماه قبل، بعد از کلی هماهنگی و کنسل کردن ، برای 25 اُم تا 28 اُم سفر نوشهر رو هماهنگ کردیم. 

یکی از دلایلم برای رفتن به شمال ، مهردخت بود که زمستون و تابستون دلش شمال میخواد. و یکی دیگه از دلایل کنسلی  کلاسیه که مهردخت مدتی عاشقانه درگیرش شده بود . 

دوره طراحی لباس در سینما و تئاتر |، البته اسم دقیق دوره این بود "لباس برای آکتور،طراحی لباس برای بازیگر در تئاتر و سینما" 

قرار بود فقط ده  جلسه باشه و نگم براتون که مهردخت با چه عشقی شرکت می کرد .. قرار بود جلسه ی آخر اجرا داشته باشن و ... منم حساب کرده بودم جلسه ی آخرشون میشه فلان سه شنبه، رفته بودم دو تا سه شنبه هم گذاشته بودم بگذره بعد برای سفر هماهنگ کرده بودم و ویلا گرفته بودم . 

سر بزنگاه فرتی کلاسشون تصمیم گرفت اسباب کشی کنه و این جابجایی دوهفته طول کشید فلذا گند زد به کل برنامه ریزیمون . 

هی به مهردخت گفتم عاقا برو با استادانت صحبت کن بگو جلسه ی آخر رو بندازن یه هفته بعد ، گفت نمیشششه. 

ما یکشنبه حرکت میکردیم و مهردخت خانوم سه شنبه جلسه آخرش بود . 

از طرفی مشکل دارسی و تامی رو هم داشتم . راستش من هیچوقت بچه ها رو بجز 6-7 ساعت تنها نذاشته بودم ، دارسی که بچه بود دوبار با خودم سفر برده بودمش خیلی هم عالی بود ولی حالا دوتا بودن ، جمعیتمون هم زیاد بود و تامی هم که حسابی شیطونه . بردیا اینا هم که سگ دارن و خُب حتما باید میاوردنش . چکار کنیم چکار نکنیم ، نفس گفت  من با مهردخت سه شنبه میایم اونجا، شما که چهارشنبه ویلا رو پس دادین بیاین ویلای من . جمعه هم برمی گردیم . اینطوری هم مهردخت اومده سفر و خوش می گذره . 

اوضاع بهتر شد . بنابر این من و مامان و بابا و مینا و سینا ، یکشنبه صبح رفتیم نوشهر . دوشنبه بردیا و نسیم و آرتین اومدن پیشمون . روز دوشنبه نفس  گفت یه کاری پیش اومده  که مجبورم ظهر سه شنبه راه بیفتم  ، مهردخت هم کلاسش تا ساعت  دو نیم طول می کشید .. پس رفت یه بلیط اتوبوس برای ساعت چهار رو ربع ( تنها بلیطی که بود )از ترمینال غرب خرید ولی اصلاً فکر نمیکردیم برسه بهش. 

تقریبا   تمام یکشنبه و دوشنبه رو مهردخت و دوستش در حال دوخت و دوز برای اجرای مهم کلاسشون بودن .


من با خانم همراه  مامان  که هر روز میره منزلشون صحبت کردم که آیا میتونه روز چهار شنبه و پنجشنبه و جمعه رو بره منزل ما هم کارهای خونه رو انجام بده هم پیش دارسی و تامی باشه چند ساعت؟ که با خوشرویی پذیرفت و خیالم رو راحت کرد . 

روز  سه شنبه، مهردخت رفت به اجراش رسید و با هنرپیشه ی محبوبش "صابر ابر" ملاقات کرد و کلی مشعوف شد . 

ساعت حدودای یازده صبح بود نفس زنگ زد گفت مهربانو من یواش یواش دارم حرکت میکنم ولی چیزی که مهردخت گفت اگه نتونه بیاد شمال لازم داره رو گرفتم تو ماشینمه میبرم میذارم خونتون . گفتم باشه دستت درد نکنه . 

یه بیست دقیقه بعد نفس دوباره تماس گرفت گفت : مهربانو مطمئنی مهردخت رفته اجرا؟؟ 

گفتم : آره بابا داشت شروع میشد بهم زنگ زد گفت دارم گوشیمو خاموش میکنم و بعداً تماس میگیرم و ... چطور مگه؟؟ 

گفت آخه رو جا کفشی یه کلید بود نمیدونم کلید مهردخت بود یا نه برات عکس گرفتم . 

با دیدن عکسی که فرستاد مغزم داغ شد  مهردخت خانوم یکی از نادر ترین شاهکارهای زندگیشو کرده بود و اونم جا گذاشتن کلید بود . گفتم نفس کلید خودشه و چقدر خوش شانسه که تو رفتی خونه . برو لطفاً کلیدشو بردار بیار یه جایی بذار بتونه برداره. 

سرتون رو درد نیارم نفس چطوری کلید رو گذاشت تو کیسه فریزر و تو باغچه جلوی خونه چالش کرد و یه سنگ هم بعنوان علامت گذاشت روش 

بعدشم حرکت کرد به سمت شمال . 

برخلاف انتظارمون مهردخت راس ساعت 2و نیم اجراش تموم شد ، پرید تو اسنپ به سمت خونه . که مثلا بیاد وسایلشو بذاره و لباساشو برداره و به اتوبوس ساعت 4 و ربع ترمینال غرب برسه

تو راه بهش میگم کلیدت کجاست؟ میگه تو کیفم . میگم بذار جلو دست دنبالش نگردی. 

میگه خب حالا پیداش میکنم . میگم مطمئنی باهاته؟ میگه بعله

یعنی من کشته مرده ی این همه رو هستم ، اصلا نمی خواست بپذیره که کلیدشو جا گذاشته . باور میکنید عکسشو فرستادم براش ماجرا رو نوشتم تا قبول کرده؟؟!!!

وقتی باورش شد شروع کرد خودشو فحش دادن که:  واااای اگر نفس نمی رفت ، اگه کلیدو نمی دیدددد، اگه برام کلید نمی ذااااشت!!!!

من با اون در ضد سرقت چکار میکردم ؟؟؟ شمال که هیچی ، بچه ها رو هم نمیتونستم بیارم بیرون

خلااااصه خانوم تشریف بردن تو ، برای بچه ها در اقصی نقاط خونه آب و غذا گذاشتن و لباسارو چپوندن تو ساک و پریدن تو اسنپ به سمت ترمینال غرب. 

نهایتاً با  مرام گذاشتن آقای راننده ی اسنپ مهربون که یه جایی با آقای راننده ی اتوبوس هماهنگ کردن مهردخت پریده بالا و نشسته سرجاش و اولین سفر تنهایی خودش رو با وسیله نقلیه ی عمومی آغاز کرده 

کلار آباد در عباس آباد استان مازندرانه و تا چالوس 18 کیلومتر فاصله داره . یه امیر چاکلت اونجا هست که محیط قشنگی داره فضای باز در کنار دریا با غذاهای فست فود و کافی شاپ و تعدادی بازی های رومیزی و پرسنل خوشرو ، از شما پذیرایی میکنه . ما اونجا رو دوست داریم و دوشب پشت سر هم مهمونشون بودیم .

شب دوم نشسته بودیم اونجا ، سینا با آقای راننده اتوبوس مهردخت، هماهنگ کرد و رفت چالوس مهردخت رو سوار کرد آورد پیشمون. 



متاسفانه بردیا و نسیم باید هر دو پنج شنبه سرکارهاشون  می رفتن ، ما هم که چهارشنبه باید ویلا رو تحویل میدادیم . بنابراین من آخر شب با بردیا اینا رفتم ویلای نفس . یکی دو ساعت بعد اونا رفتن سمت تهران . 

صبح چهارشنبه من و نفس رفتیم خرید و ویلا رو برای پذیرایی از بقیه شمعدونیا آماده کردیم . 

ناهار همگی با هم بودیم. شب کلی بازی و بزن برقص داشتیم . هر بار مامان و بابا رو می دیدم سرجاشون بشکن میزنن و مخصوصاً مامان که خیلی نمیتونه فعالیت داشته باشه سرجاش می رقصید ، دلمو آتیش میزد. ولی باز خدا رو شکر میکردم که سایه مهربونشون روی سرمونه .

پنجشنبه صبح به موتورسواری و شیطونی و کنار دریا قدم زدن گذشت. 



 چقدرم خشنم 

*****

همه ی شمعدونیا پنجشنبه عصر به سمت تهران حرکت کردن و من و نفس موندیم تا جمعه برگردیم. 

ما هم جمعه ساعت پنج صبح حرکت کردیم و بعد خوردن صبحانه تو طباخی نظریِ پلور، که جای همیشگیمون در جاده ی هرازه،  ساعت 9 صبح رسیدیم خونه. 

دارسی و تامی ذوق زده اومدن استقبالم و تامی هزار تا بوس بهم داد 

خدایی بعد اونهمه دادگاه بازی و بی ماشینی این مسافرت خیلی خیلی واجب بود .  

اینم یه عکس دریا در دریا 



دوستتون دارم


پینوشت: 

این تست شخصیت جالب رو انجام دادم خیلی خیلی نزدیک به تصورات خودم از خودم و دیگران از خودم بود. 

اطلاعات شخصی هم نمیخواد

https://atynegar.ir/questionnaire/personality-test-hh/

این نتیجه تست منه :

نمره شما در هر مقیاس به شرح زیر است:

روان رنجوری: 18

برونگرایی:33

انعطاف پذیری:29

دلپذیر بودن: 39

مسولیت پذیری: 39

تفسیر آزمون

روان رنجوری: ثبات هیجانی کلی یک فرد در درک جهان اطراف است. اینکه چقدر احتمال دارد یک رویدادی را تهدید آمیز یا دشوار تلقی کنید.

نمره از 0 تا 12: شما آدمی هستید که هیجانتان پایداری دارید. دمدمی مزاج نیستید و اضطراب و افسردگی و استرس را کمتر به خانه ذهنتان راه می دهید. در مقابله با رویدادها و دشواریهای زندگی کمتر احتمال دارد دچار مشکلات روحی شوید. کمتر نگرانی را تجربه می کنید. صفات: آرام، ثبات خلق و هیجان، مطمئن، مقاوم (روحی-روانی).

نمره از 12 تا 24: شما گاهی هیجانتان پایدار است و گاهی نه. احتمالا خیلی آدم خوشحال و آرامی نیستید. ولی ناراحت و نا آرام هم نیستید. در یک حالت متوسط هستید. در حد وسطی از مقاومت روحی هستید. نه اینکه به سادگی دچار اضطراب و افسردگی شوید و نه اینکه رویدادهای ناخوشایند زندگی روی شما تاثیر نگذارد. حدی از نگرانی را تجربه می کنید اما دائما نگران هر مساله کوچکی نیستید.

نمره از 24 تا 48: شما روی هم رفته آدم مضطربی هستید. همیشه زندگیتان با افسردگی، اضطرب و خشم درونی آمیخته است. برای تغییر دادن شخصیت وقت دراز مدتی لازم دارید. استعداد ابتلا به مشکلات و دشواری های مدیریت هیجانی و روانی در مقابله با مشکلات را دارید. برخی از این صفات ممکن است در شما مشاهده شود: اضطراب، تحریک پذیر و خشمگین، تجربه استرس زیاد، آسیب پذیر.



برون گرایی – درون گرایی: این صفت گرایش و شدت تمایل فرد برای تعامل با محیط و بخصوص اجتماع است. راحتی و سطح جسارت فرد در موقعیت های اجتماعی را دربر می گیرد.

نمره از 0 تا 12: شما آدم درون گرایی هستید. تنهایی را بیشتر دوست دارید. دوست دارید هر کاری را بدون حضور دیگران انجام دهید. تعاملات اجتماعی زیاد شما را خسته می کند. تمایل ندارید در مرکز توجه قرار بگیرید.

نمره از 12 تا 24: شما نه کاملا درون گرا هستید و نه کاملا برون گرا. بعضی وقت ها با جمع بودن را ترجیح می دهید و گاهی تنهایی. هر چه نمره تان بالاتر باشد برونگرا ترید. در حالت متعادلی از تمایل به ارتباطات اجتماعی هستید.

نمره از 24 تا 48: شما آدم برون گرایی هستید. با جمع بودن را دوست دارید. دوست دارید حتی کارهایی را که می شود تنهایی انجام داد با جمع انجام دهید. از جمع و اجتماع انرژی می گیرید و به دنبال هیجانات هستید. درمرکز توجه بودن شما را اذیت نمی کند.



انعطاف پذیری: تمایل شما به تجربه چیزهای جدید و همچنین مشغول فعالیت های تخیلی و ذهنی (فلسفه جزء این موارد است) شدن، تعریف این ویژگی شخصیت است.

نمره از 0 تا 12: شما آدمی هستید که خیلی با هنر و سفر کردن و چیزهای تازه را تجربه کردن میانه ای ندارید. دوست دارید چیزهای موجود زندگیتان را حفظ کنید. شما محافظه کارید. برخی از این صفات را دارید: قابل پیش بینی، خیلی اهل تخیل نیستید، تغییر را دوست ندارید، سنتی.

نمره از 12 تا 24: شما نه کسی هستید که کاملا محافظه کار است و نه از تجربه چیزهای جدید بدتان می آید. گاهی به این و گاهی به آن تمایل دارید. شاید به دنبال تجارب جدید نروید اما در مواجه با آن ممکن است لذت ببرید.

نمره از 24 تا 48: شما علاقه مند به سفر هستید. دوست دار چیزهای جدید. حالا بستگی به علاقه تان دارد از غذاهای جدید گرفته تا داستان های جدید. برخی از صفاتی که برای شما احتمال داده می شود: کنجکاوی، خیالاتی، خلاق، غیرسنتی.



توافق پذیری: این ویژگی نشان می دهد چطور با دیگران ارتباط برقرار می کنید. برخلاف برونگرایی که گرایش به ارتباط برقرار کردن را نشان می دهد، این مورد بر جهت گیری ها و تعاملات شما با دیگران تاکید دارد.

نمره از 0 تا 12: شما کسی هستید که خیلی دیگران برایتان مهم نیستند. برای همین گروه های دوستان، گروه های کاری و خانواده خیلی از شما خوششان نمی آید. کلا شما برای زندگی سازگارانه در جمع آفریده نشده اید. برخی از این صفات را دارید: شکاک، پرتوقع، لجوج، خودنما.

نمره از 12 تا 24: شما در بعضی از موارد ترجیح می دهید دیگران را هم در نظر بگیرید و در بعضی موارد نه. احتمالا به موقعیت بستگی دارد. ممکن است در محل کار آدم سازگاری باشید اما در خانه نه. صفاتی چون شکاکیت، پرتوقع و سطح پایین همدردی با دیگران در شما کمی محتمل است. نمره از 24 تا 48: شما آدم مردم داری هستید. آدمی که دیگران برایتان خیلی مهم هستند. خیلی زیاد. جمع با بودن با شما خیلی حال می کند. چون شما هم هوای جمع را دارید. اعتماد، رو راست، نوع دوستی، فروتنی، همدردی و یکدلی صفاتی است که برای شما ممکن است.



مسئولیت پذیری (وجدانگرایی): این شاخص توانایی شما در تعدیل و تنظیم تکانه ها جهت بروز رفتار هدف محور را نشان می دهد. عناصری مانند کنترل، بازداری و ثبات در رفتار را اندازه گیری می کند.

نمره از 0 تا 12: شما آدم بی مسئولیت و وظیفه نشناسی هستید. معمولا در محل کارتان به خاطر این ویژگیتان مشکل دارید. چندان آدم معتمدی نیستید. برخی از این صفات را دارید: اهمال کار، نامنظم، بی دقت و تکانشی.

نمره از 12 تا 24: هر چه نمره شما بالاتر باشد بیشتر مسئولیت پذیرید. روی هم رفته بی مسولیت و بی وجدان نیستید اما با وسواس خاصی هم به مسولیت های خود نگاه نمی کنید. ممکن است حدی از اهمالکاری و بی نظمی در شما مشاهده شود.

نمره از 24 تا 48: شما آدم با وجدان، وظیفه شناس و با مسئولیتی هستید. برای همین در محل کار و جمع خانواده تان روی حرف شما خیلی حساب می‌کنند. برخی از این صفات در شما هست: منظم، با دقت، تلاس برای رسیدن به هدف.