دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود
دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود

"پانزدهمین نمایشگاه آثار هنرستان دخترانه ی روشنگر"

بالاخره روزموعود فرارسید 

بدو بدو و زحماتمون این یک هفته ی آخر به اوج خودش رسیده بود .

برای رسوندن کارها به نمایشگاه ساعت ها تو قاب سازی بسیار منصف و خوش برخورد پارسا ، وقت گذروندیم ..

شب ها مهردخت با دست و روی رنگی و کثیف به خواب رفت و امروز بالاخره با دیدن هنرستانش که ، همه ی زوایاش پر بود از آثار بسیار زیبای دوستانش ، خستگی از تنش به در اومد ...

چند روز آخر بچه ها تا ظهر سر کلاس درس بودند و ظهر به بعد غلطک رنگ به دست همه ی دیوار ها رو رنگ تمیز زدند ، تابلوها رو با دقت و وسواس کنار هم چیدند و دکوراسیون هر غرفه رو به تناسب هنری که در اون غرفه نمایش داده میشد تزیین کردند .

 

خاطره ی قشنگ اینهمه کار ، رنگ کردن صورت های هم ، رقصیدن و شادی همراه دبیران و مشاوران  زحمتکش ، و سفارش غذا از فست فود های اطراف هنرستان بود . 

شیرین کاریاشونم کش رفتن از غذای هم و خنده های بی هوا و ناگهانی به موضوعات کم اهمیت بود . 

مهردخت ، همه ی این هفته، بدن درد و خستگی داشت ، به شدت سرما خورده بود و صداش شده بود " آقای مهردخت خانوم" ولی بارها خدا رو شکر کرد و حتی تو خونه از شادی جیغ کشید که راه درست و دلچسب زندگیش رو پیدا کرده و من فکر می کردم "عایا از این خوشبختی بیشتر هم تو این سن لازمه"؟؟؟

 

باز هم یاد خیلی از تلخی ها و سیاهی های دوران تحصیل خودمون افتادم و آه کشیدم که ...هر چه بود گذشت ....

انقدر ذوق داشتم که تازه الان دوساعته از نمایشگاه اومدیم .. فقط غذا خوردیم ، مهردخت گفت مامان من چشم بسته میرم تو تخت تا غذام عینه مار بوآ تو جام هضم بشه 

تو هم بیا استراحت کن .

ولی میل من به نوشتن تو خونه ی مجازیم و دلتنگی بی حد برای شما دوستان چیزی نبود که بهم مجال استراحت بده .

تعدادی عکس از کارهای بی نظیر بچه ها گرفتم که براتون میذارم .

کارها بسیار زیبا هستند و قیمت ها نسبتا" مناسب ، البته سومی ها و پیش دانشگاهی ها اصلا" حاضر به فروش آثارشون نبودن . 

اگر علاقمندید ، بهتره برید از نزدیک کارها رو ببینید ، نمایشگاه از امروز تا پنجشنبه بعد از ظهر 

از هشت و نیم صبح تا هفت بعد از ظهر ادامه داره .

آدرس هنرستان :

واقع در اتوبان باقری شمال نرسیده به پل هوایی هنرستان روشنگر البته دوتا در داره یکیشش همین سمت اتوبانه که ادرس دادم ،

درب دیگه اش تو خیابون پشتیه که میشه باقری شمال خیابان 184 غربی هنرستان روشنگر .

 

 


 

فکر کنم بلاگفا خل شده هر کاری میکنم دیگه عکس قبول نمیکنه و هی  ظاهر میشه ... 

کسی میدونه چراااا؟ این که تاحالا حالش خوب بود 

**********

 ما براتون از باغ هنرستان یعالمه گل اوردیم بریزیم به پاتون هر چی گل میبینین اینجا واس ماس یعنی هرچی دوست گل میبینید کلا" ماس ماس 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد