دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود
دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود

انسانم آرزوست

سلام عزیزای مهربون ، دوستای گلم .


اولین برف امسال مبارک باشه برامون .


از دیروز خبر وحشتناکی تو گروه های مجازی پخش شده مبنی بر جنایت کادر پزشکی بیمارستان اشرفی شهرستان خمینی شهر .


ماجرا از این قرار بوده که پدر و مادری ، پسر بچه شون رو با چونه ی شکافته به بیمارستان میبرند . جراحت رو بخیه میزنند و قبض صدو پنجاه هزارتومانی رو میذارن ، کف دست خانواده ی تنگدست بچه . وقتی پدرو مادر ادعا میکنند که چنین پولی در اختیار ندارند و قادر به پرداخت هزینه نیستند ، درکمال ناباوری ، بچه رو دوباره تو اتاق میبرند و بخیه های زده شده به شکاف رو باز میکنند و میگن حالا برید بیرون . اصلا" قابل تصور نیست که یه عده کادر بیمارستانی چنین جنایتی مرتکب شده باشند ، یعنی میخوام ببینم یه قلب انسانی تو سینه هیچکدوم از موجودات اونجا نبوده ؟؟ گروه عظیم پزشکانی که در اعتراض به سریال اتاق عمل مهران مدیری ، طومار امضاء کردند و ساحت مقدس پزشکان را خدشه دار دیدند ، کجان که ببینند در لباسشون چه جنایتی اتفاق افتاده ؟؟!!!


اخبار و جراید میگن عوامل این اتفاق شوم ، دستگیر شدند خدا کنه طبق معمول موضوع ماست مالی نشه 


نمیدونم چی بگم گاهی دلم از غصه آتیش میگیره ..


 یه دختر عموی نازنین دارم که با دخترش ، مثل من و مهردخت عاشق گربه ها هستند اتفاقا" خونه هامون خیلی به هم نزدیکه . هفته ی پیش طبق معمول تو محل مشغول غذا دادن به گربه های بی پناه کوچه و خیابون بودند که بازیگر فیلم های قبل از انقلاب عنایت بخشی که متاسفانه تو محله ی ما زندگی میکنه جلوشون سبز میشه .

 میگم متاسفانه ،چون بارها این شبه انسان رو تو محل دیدم که چه رفتار نامناسب و پر از نخوت و کینه ای با مردم داره .. اصلا چهره ش پر از انرژی منفیه.


خلاصه مرد گنده جلوشون سبز میشه و گربه ها رو میبینه که دارن غذا می خورند   بدون معطلی چنان لگدی به شکم یکیشون میزنه که گربه ی نگون بخت کوبیده میشه به ماشینی که پارک شده بوده . مژگان بنده خدا اعتراض میکنه که مگه مریضی با حیوون زبون بسته اینطور میکنی ..


 مردک هم جوابشو میده که اگه دستم می رسید تیکه تیکه ش میکردم ، بعد هم کلی الفاظ زشت و رکیک جلوی دختر نوجوونش میگه و میره .


 طفلک رو نمیشد آروم کرد انقدر بهش شوک روانی وارد شده بود که مجبورشدن بردنش کلینیک آرامبخش بهش دادن .


 این ماجرای اون هفته هنوزتو فکرمون تموم نشده بود که خبر وحشتناک بیمارستان اشرفی رو شنیدیم .


ببخشید شاید خبر نداشتید و کلی ناراحتتون کردم ولی دونستن این چیزا و نشون دادن چهره کریه قصاوت به اصطلاح انسان ها واجبه

 

نظرات 36 + ارسال نظر
مامان رها سه‌شنبه 24 آذر 1394 ساعت 09:43 ق.ظ

پس هم محله ای هستیم ما هم همسایه عنایت بخشی هستیم و دائم میبینمشون

بله بله عزیزم .. حتما"

نسرین یکشنبه 22 آذر 1394 ساعت 01:56 ق.ظ http://yakroozeno.blogsky.com/

عکس نشون میده گونه اش خونیه. پس چرا یکی اعتراض کرده که زخم زیر چونه بوده و بعد از بخیه ی اول به پدر و مادرش گفتن خوب میشه ولی جاش میمونه و با همون یه بخیه مرخصش کردن؟!
و بقول دیگری بیمارستان دولتی نباید پولی باشه.
و مهمتر اینکه کارشون به تعلیق شغلی نمی کشید.
من فکر می کنم این کم کاری اتفاق افتاده

نه نسرین جونم اون عکس ها تبلیغاتیه و بعد از این اتفاق برای نوشتن متن هایی در این مورد استفاده شده .. عکس واقعی فقط یه دونه دیدم که گوشی پزشکی بردن برای تا ازش دلجویی کنند بذار ببینم پیداش میکنم . ؟؟
http://www.salamatonline.ir/news/943/%D8%AF%D9%84%D8%AC%D9%88%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B5%D8%AF%D8%B1%D8%A7-%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%A8%DB%8C-%D9%85%D9%87%D8%B1%DB%8C-%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA-%D8%B9%DA%A9%D8%B3
این لینکشه ببین عکسش اینه .
والله انقدر مسایل پزشکی پیچیده ست تو ایذان که ادم سر در نمیاره چند وقت پیش یه طرحی گذاشتن اسمش یادم رفته طبق این طرح بجای اینکه به نفع بیماران مستمند باشه بد تر شد .
من بارها شاهد ماله کشیدن رو اشتباهات پزشکی بودم حتی اگر دوتا شاهد داشتند که این اتفاق جور دیگه ای بوده حتما از مجازات رها میشدند و اصلا" گمان نکنم نظام پزشکی دوست داشته باشه این مسائل مطرح بشه حتما جرم مسلم بوده که کار به عذرخواهی وزیر و مجازات متهم کشیده .

مهرنگار شنبه 21 آذر 1394 ساعت 08:02 ب.ظ http://mehr-negar.blogsky.com

سلام
فکر میکنم تنها چیزی که برای اغلب پزشکهای امروزی معنی نداره اخلاق و مسیولیته! این پسرک یک مثال وحشتناک از بی اخلاقی پزشکهاست اما به روز نبودن و تشخیصهای نادرست گاهی فاجعه های بزرگی به وجود میاره که به مرگ انسانها و و زجرکشیدنشون منجر میشه. یادمه سالها پیش وقتی دبیرستانی بودم یک روز دخترداییم گفت اگر پزشکی بخونی، نمیتونی مثلا بخش دستگاه گوارش رو خوب نخونی بگی زیاد مهم نیست. چون یه وقت ممکنه شناخت خوب دستگاه گوارش و یه تشخیص خوب جون یک نفر رو نجات بده. درسته که مسیولیت و اخلاق در همه مشاغل از جمله بازیگری و هنر مهمه ولی پزشکی...

سلام مهرنگار عزیز . از حق نگذریم که پزشکان بزرگ و نازنینی تو این سرزمین خدمت کرده ند و می کنند امثال دکتر قریب ها و دکتر سادتی که فقط یکبار مهردخت رو در اوج ناامیدی بردم پیشش و با دریایی از محبت چشم هاش منو اروم کرد ، و ... روح بزرگوارشون قرین رحمت الهی که البته مطمئنم در بهترین درجات بهشت جای دارند و چه اون هایی که زنده ند و عمرشون دراز باشه گاهی به خانواده م گفتم کاش از عمر من کم بشه و این ادما بیشتر زندگی کنند چون حقیقتا دنیا بدون مهربانو هیچ مشکلی براش پیش نمیاد ولی بدون این خدایان روی زمین ، بدون این دست های معجزه گر قعطا اتفاق های خوب کمتر میفته .. مگه نازی دوست خودم نیست ؟ دکتر محمد یاری نازنین" یه پست مخصوصش نوشتم" که یک سال و نه ماه قبل از پیشمون پرواز کرد ؟؟
خدا رو شکر کم نیستند
اما بقول خودت حساسیت این حرفه بقدری زیاده که آسون نمیشه از کنار اشتباهاتش گذشت .. حالا اشتباه یه حرفیه ولی این کارهای غیر انسانی اصلا" هیچ جای بخششی نداره . یه لحظه پیش خودمون سناریوی رو مجسم کنید ، یه انسان اومده زیر دست یه انسان دیگه حالا اون که قدرت داشته بجای اینکه دردش رو کمتر کنه بیشترازارش داده .. همین برای خواستن اشد مجازات کافیه .. دیگه حواسم نبود و عصبانی شدم و حقوقم کم بود و و... دیگه هیچی مهم نیست

عمولی شنبه 21 آذر 1394 ساعت 06:57 ب.ظ http://www.amoooly.com

مربانو کاملا قبول دارم که عمل وحشیانه کادر پزشکی واقعا غیر انسانی و بیرحمانه بوده ،اما باید این رو هم در نظر داشت که ما فقط از یه بخش قضیه اطلاع داریم .به نظر تعجب آور میاد اینهمه آدم که کار اونارو محکوم کردن ،یعنی یه ده نفر پیدا نشده توشون هرکدوم یه پونزده هزار تومن بذارن و پول اون بنده خدارو جور کنن؟به نظرم یه جاهایی تو این ماجرا می لنگه.

عمولی جان .. خیلی سال پیش دقیقا بردیا افتاد تو یه استخر خالی و چونه ش شکافت . من و مامان سراسیمه بردیمش کلینیک اونجا کلی جیغ و گریه راه انداخت و نمیذاشت بخیه بزنند .. بعدمامان رو از اتاق بیرون کردند و چند دقیقه بعد دیدیم بردیا بدون اینکه صداش دربیاد چونه ش بخیه خورد و اومد بیرون .. ولی داشت مثل بید میلرزید . توخونه پرسیدیم که چطوری صدات در نیومد ؟ گفت اقای دکتر یه سطل پر از باند خونی نشونم داد گفت بچه قبلی زیاد گریه کرد سرشو بریدم انداختم تو سطل میخوای کله شو دربیارم نشونت بدم ؟؟ منم از ترسم گریه نکردم .
ببخش جابجا دارم جواب میدم اینو باید برای ماتی جون مینوشتم که گفته بود چرا مادر بچه رو قایم نکرده که بردن بخیه رو کشیدن . میخوام بگم خیلی اتفاق ها میفته که ماکه همراه مریض هستیم بعدا متوجه میشیم ، شاید هم اینطوری نبوده ها ولی میخوام بگم هر چیزی ممکنه .
بعدشم شاید اصلا مردم متوجه قضیه و دعوا نشدن که بیان پادرمیونی کنند و پول رو حساب کنند . میدونی بقول معروف یه چیزی این وسط هست که اصلا درامد کلینیک به دکتر قاعدتا ربطی نداره ولی فقط یه دکتر روانی میتونه میتونه درحالی که هیچ ربطی بهش نداره با کمال قساوت بیاد بخیه بکشه .
باورت نمیشه ما یه مدیر داریم که خودش بین ما درس خوند و نفهمیدیم چی شد یه شبه ره صد ساله رفت اون روز دانشجوها رو تهدید کرده که ازتون بهره وری کم میکنم یا نمره ارزشیابی نمیدم اگر برید سر کلاس دانشگاه . ورزش تو ادارات دستورالعمل شده ولی میگه نمیذارم از حق ساعت ورزش استفاده کنید .یکی از بچه ها مادرش حالش بهم خورد گفت اجازه نمیدم بری اونم رفت بعد نمره رو خیلی کم داد از عیدی و حقوق سال بعد و همه چی ضرر کرد خوب این ادما همه بیمار روانی هستند که از لحاظ عاطفی مارو تو تنگنا میذارن بعد از پولمون کم میکنند اون روز میگفتم چرا وقتی پست میدن یه تست سلامت روان نمی گیرن ؟؟ حالا از شما می پرسم ایا از پزشکان تست سلامت روان گرفته میشه؟؟؟

نسرین شنبه 21 آذر 1394 ساعت 03:27 ق.ظ http://yakroozeno.blogsky.com/

عزیز من خوبه؟

فدات شم گلی .. اتمروز کجا بودی نتونستم صدای مهربونت رو بشنوم ؟؟

زیبا جمعه 20 آذر 1394 ساعت 07:37 ب.ظ http://bivafaii.persianblog.com

، سلاااام


خوبید دوستای گلم؟

این متنو حتتتما بخونید، با تموم سنگینیش...

قابل توجه تمام کسانی که این روزها خبر باز کردن بخیه بچه ی اصفهانی ناراحتشون کرده و هی ابراز ناراحتی و تاسف می کنن خواهشا این متن رو تا آخر بخوانید
****

آقای راننده ی تاکسی با شمام. شما که مریض شهرستانی - که امیدش از همه جا بریده و با کلی قرض و قوله اومده تهران ، تبریز و اصفهان و مشهدو......برا معاینه - رو سوار می کنی و الکی می گردونی و موقع پیاده شدن از هست و نیست پیادش می کنی

جناب کارمند بانک با شمام هستم . شما که مشتری پولدار رو بدون نوبت راه می ندازی و تا دم در بدرقش می کنی و به بی پولا بی محلی می کنی یا به بی ادبانه ترین شکل ممکن با مشتری که اقساط وامش عقب افتاده برخورد می کنی و شما که پولداری و توقع داری بیشتر تحویلت بگیرنت

جناب بساز بندازی که سعی می کنی ارزونترین و بی کیفیت ترین مصالح و سیمان و لوله ی گاز و آسانسور وووو تو‌ساختمان به کار ببری تا ارزون در بیاد برات

جناب بنگاه ماشین و املاک با تو هم هستم تو که می بینی طرف مریض سرطانی داره و از روی ناچاری آتیش به مالش می زنه رو گیر می آری و به پاییین ترین قیمت ممکن سعی می کنی خونه و ‌ماشینش رو‌بخری و نیم ساعت بعد به بالاترین قیمت به یه آدم که بهت اعتماد می کنه و فرش زیر پا و الگوی خانمش رو فروخته بندازی

موبایل فروشی که می بینی طرف بی سواده و قلک بچه رو شکسته و خودش و بچش سرجمع پنجاه هزار تومان لباس تنشون نیست رو دویست تومن پیاده می کنی

با تو ام ، تو که شامپوی تقلبی سرطان زای پونصد تومنی رو با نام اصل، سی هزار تومن می فروشی .تو که عسل سرشار از شکر رو به نام اصل می دی دست بیمار دیابتی

آهای استاد دانشگاهی که به خاطر دوستی و آشنایی و سفارش و موقعیت شغلی و خوشگل بودن قیافه طرف وووو نمره می دی و پزشک مصنوعی تحویل جامعه می دی

و شما آقای تعمیرکار ماشین که به خاطر کسب پول بیشتر، سرسری و سریع ترمز ماشین ملت رو تعمیر می کنی و تو آقای قطعه فروش که آگاهانه لنت ترمز و تسمه تایمر نامرقوب می دی دست مردم و جنابی که باطری سازی بلد نیستی و از سر بی کاری مغازه زدی و بخاری ماشین مردم رو الکی تعمیر می کنی . با شمام که باعث میشین طرف تو این زمستون سرما بره وسط برفا تو جاده گیر کنه و ماشینش یخ بزنه و به همین سادگی بمیره یا فلخ بشه یا سرنشینان ماشین روبرویی رو‌هم باخودش ببره اون دنیا


جناب کارمند اداره ایکس و ایقرد و سازمان و نهاد وووو که مجبور می کنی ملت ده روز پله های ساختمان رو بالا و پایین برن تا از رو ناچاری یه چیزی بزارن کف دستت یا نه شما که به خاطر بی حوصلگی و‌دعوا با زنت ارباب روجوع شهرستانی رو برا یه کار کوچیک چند هفته علاف می کنی و هر روز چند نفر بیمار روانی عقده ای تحویل جامعه می دی

آقای دانشجویی که پول می گیری و برای دیگران پایان نامه می نویسی تا بره دکتر بشه و علارغم بی سوادی و بدون زحمت به سمت های مهم برسه و مملکت رو بدن دستش

جنابی که رشوه می گیری حق رو ناحق و ناحق رو حق می کنی

شمایی که وقتی یکی با گریه و ناراحتی می آد پیشت که دزد زندگیم رو برده ، به بی خیال ترین و بی احساس ترین شکل ممکن باهاش برخورد می کنی

آقای رفته گری که وظیفت جارو کردن خیابوناس اما اگه یکی ماهیانت رو‌نده زباله هاش رو با لگد پخش می کنی جلوی در خونش و برعکس حیاط خونه ی اونکه هر ماه بهت خوب می رسه رو هم تمیز می کنی

خانم معلمی که نمره ی پایین می دی تا از بابای بچه برای کلاس خصوصی و‌تقویتی پول بگیری .آقای عرقیجات فروشی که اب رو با اسانس قاطی می کنی ،میوه فروشی که دنبال مشتری پولداری ،آقای صافکار ماشین که کار نیم ساعته رو دو روز کش می دی تا بیشتر تیغ بزنی ، راننده ی اتوبوسی که به جای بلیت و کارت ، پول بیت المال که می تونه صرف ساخت بیمارستان و راه و جاده و.... رو می گیری و ‌می ذاری تو‌جیبت

خواهشا ، خواهشا ، خواهشا با دست الوده این دکتر و پرستار بخیه باز کن اصفهانی رو نشون نده.....

سلام زیبا جان این متن فوق العاده زیباست امروز تو تمام گروه های تلگرامی منتشرش کردم .. دقیقا اگر به خودمون منصفانه باز نگری کنیم خیلی از مظالم اتفاق نمیافته . ممنونتم

پونی پنج‌شنبه 19 آذر 1394 ساعت 06:36 ب.ظ http://pppooonnnyyy.blogfa.com/

نا مهربون شدیم
پیر و مرشد و مراد عنایت خداوند بخشنده و جهاندیده ما لگد به گربه بی نوا بزنه از بقیه چه انتظاری میره!

ماتیوس چهارشنبه 18 آذر 1394 ساعت 11:44 ب.ظ

مهربانو جان منم خیلی غصه خوردم سر این قضیه و اصلا اصلا نمی تونم در مورد راست یا غلط بودن چیزی با توجه به پخش شدنش در صدا و سیما قضاوت کنم، چون متاسفانه خیلی خیلی جهت گیری های خاص داره ... اما همسرم نظر جالبی داشت می گفت چطور ممکنه پدر و مادری بنشینن و این قضیه رو تماشا کنن ؟ براش سوال بوده که چرا مادره بچه رو تو آغوشش پنهان نکرده؟ یا پدره ؟ یعنی همینطوری نشستن و شاهد این قضیه این بودن؟

واقعا متاسفم که به هیچ چیزی تو این مملکت نمی شه اطمینان کرد و شاید تو این دوره و زمونه ...
شاید من هم مثل خیلی ها ترجیح می دم فکر کنم این خبر دروغه یا کمی دست کاری شده چون اگه راست باشه واقعا فاجعه ی انسانیه ...

ماتی جانم از صمیم قلبم ارزو دارم که این موضوع درست نباشه ، هرچند خودم خیلی برآشفته شدم و با وجودی که معمولا" قضاوت نمیکنم ، مطلب رو تو این صفحه نوشتم ولی باز هم ارزوم اینه که کاملا اشتباه کرده باشم و بهم ثابت بشه و بیام تو همین صفحه از همون عاملینی که نمیشناسمشون طلب بخشش و حلالیت کنم .
اما متاسفانه از خیلی از دوستان که در همین کادر هستند پرس و جو کردم و میگن بعید نیست و اتفاقا از این مظالم زیاد اتفاق میفته .. تازه جراِیم پزشکی رو بخاطر متشنج نکردن اوضاع جامعه تا اونجا که ممکنه سرپوش میذارن . " این مورد مسلم رو خودم در مورد پدر یکی از همکاران اداری دیدم وکیل گرفتن تا ادعاشونو ثابت کنند سه ساله که وکیل نمیتونه ادعاشونو که همه درجریان بودیم واقعا سهل انگاری شده رو اثبات کنه البته کرده ولی بلیمارستان میگه دیه میدیم اینا قبول نمیکنند خواهان رسوایی پزشکند"
بازم تاکید میکنم که از صمیم قلب دلم میخواد اشتباه کرده باشیم و بیام پست عذر خواهی بنویسم .

نادیا چهارشنبه 18 آذر 1394 ساعت 08:56 ب.ظ

اون زخم کوچیک وبخیه اش خیلی مهم بوده ولی واسه من سواله که چرا وقتی تنها فوق هماتو اردبیل توسط همراه مریض کشته شد.یا تنها جراح مغز واعصاب کاشمر تو تصادف یک ساعت کنارجاده بودتا همونجا جون بده اینقدر صدا و سیما بهش نپرداخت و خبری نبود یا چرا پزشک طرحی ایذه تو اتش سوزی اونقدر موند تا زنده زنده سوخت و احساسات شما جریحه دارنشد و اتش نشانان که تو یه شهر کوچیک دیر میرسن مجازات نمیشن و صدا و سیما هم هیچی نمیگه .کاش فکر میکردیم که یک سانت زخم مهم هست ولی نه اونقدر که کشته شدن همین الان دسته ای مردم تو کرمان و سیستان بلوجستان بخاطر انفولانزا که به زودی در کل کشور پخش خواهد شد تحت الشعاع قرار بگیره.همه حرف اینه که مردم ما بدونن که حتی اگه این خبر راست باشه نباید بی فکر برن تو بازی کثیف سیاست که مسولان و وزیران ماراحت کم کاریشون پوشیده بشه و مجازات باشه واسه پزشک و پرستار که عملا رابطه مالی مستقیم با بیمار ندارن /در اخر اینکه باز شدن بخیه توسط پزشک رد شده و فقط عدم درمان مجازات میشن که کادر درمان میدونن زخم یک سانتی بخیه نزدنش چندان مهم نیست .

عزیزم همه ی اینها که میگی جای درد و اشک داره برای جامعه مون . مطمئن باش در مقابل هیچ ظالمی و ظلمی اگر بدونم و خبر داشته باشم سکوت نمیکنم و اگر شده کوچکترین کار که همون انتشار این خبرهاست انجام میدم . بازم میگم از سیاست و سیاست بازی نفرت دارم و کثیف ترین موضوع همینه . تو کامنت قبلت هم برات جواب نوشتم که شاید به این کامنتت هم مربوط باشه .

نادیا چهارشنبه 18 آذر 1394 ساعت 08:45 ب.ظ

مهربانوجان من همیشه از مطالبتون استفاده کردم و میکنم ولی اصلا انتظار نداشتم در مورد این موضوع زود قضاوت کنید و فقط از یه جنبه بررسی کنید.ما فرض رو میگیریم بر اونکه اصلا بخیه باز شده باشه .اولا زخم یک سانتی زدن یا نزدن بخیه زیاد مهم نیست واسه همین خود مادر بیمار رضایت به ترخیص داده وگرنه اگر مریض مشکل داشته باشه میبینیم که اصلا اجازه ترخیص داده نمیشه.شما فکر نمیکنید چه کسی واسه مجازات بهتر ازپرستار و پزشک یه شهر کوچیک که بنده خدا پارتی نداشته مجبور شده بره اونجا خدمت کنه ،یا بیان وزیر رو محکوم کنن که چی شد اونهمه از طرح تحول سلامت میگفتین و شکست خورد و اینکه مردم بپردازن به سیاست غلط کشور که چرا یه بخیه باید بشه ١٥٠ هزار تومن و واسه فقیران عزیز هیچ مکانیسمی اندیشیده نشه.اگه یادتون باشه حذف یارانه و افزایش پول قبض ها با این توجیه بود که پولش بره سمت درمان ،ولی وزیران عزیز میگن چه بهتر یه شو راه بندازیم تا کم کاری خودمون پوشیده بشه .و مردم ما هم متاسفانه گول این بازیا رو میخورن

نادیای عزیزم تو محبت داری خانومی ، متاسفانه از کادر پزشکی مشاهدات عینی وحشتناک داشتم و وقتی یه موضوع اینطور به بررسی و صدور حکم میرسه تقریبا مطمئن میشم که مورد اتفاق افتاده ، چه اگر اینچنین نبود حتما اون پزشک و پرستار مدارکی دال بر بزرگنمایی خانواده ی کودک و رفع اتهام از خودشون اراِیه داده بودند . با دختر خانومی دوست هستم که با وجود گذشتن چهل و چند سال از عمرش همدم مادر شده و از ازدواج و تشکیل زندگی منصرف شده .. همه ی دنیای این دوتا همدیگه هستند یعنی مادر و دختر . چند وقت پیش مادر مبتلا به بیماری شد که نیاز به جراحی از روی شکم پیدا کرد . بعد از عمل و ددر حین بیهوشی مادر مرتب از درد شدید و سوزش بی اندازه در ناحیه مچ پاش شکایت داشت دوستم پتو رو کنار میزنه و پای مادر رو بررسی میکنه میبینه قوزک پا به اندازه ی یک سکه سیاه شده و گوشت اطرافش حالت سوختگی پیدا کرده .. بعد از پیگیری متوجه میشه که در حین عمل وسیله ای استفاده میشده که برای سوزوندن بافت بوده (اسمش نمیدونم چیه) مثل هویه خودمون برای لحیم کاری . خلاصه دردسرتون ندم اون وسیله که حالا داغ میشه یا لیزر خاصی بوده رو بجای اینکه بعد از استفاده سرجاش قرار بدن گذاشتن رو پای پیرزن بینوا . هنوز تو شکایت و بکش بکش هستند ولی پای مادر اسیب دیده و بنده ی خدا لنگ میزنه .
همه ی مسائلی که درباره ی سیاست های کثیف هم نوشتی قبول دارم خودتم میدونی که چقدر قبول دارم ولی جدا" تصمیم دارم در مورد هر ظلمی علی الخصوص ظلم های اینچنینی حتما بزرگنمایی انجام بدم شاید حتی یکی حواسش رو بیشتر جمع کنه .

قفل چهارشنبه 18 آذر 1394 ساعت 04:51 ب.ظ http://www . ghoflklid.blogsky.com

یه گروه دوستان داریم که یه خانم دکتری ام عضو هستن گویا دوستان این خبرو میذارن خانم دکترم میرن بالای منبر که بیخود اگه پول نداشتن اومدن و دکترا دستمزدشون کمه و چی و چی و چی منم جوابشو دادم ک پزشکا اگه ناراحتن میتونن طبابت نکنن نمیشه که با ج ن مردم بازی کرد بابا جون ما انسانیم....میدونی مهردخت جون دلم گرفت این دیگه چجورشه این موضوع دفاع داره؟؟؟ به قول حضرت عشق انسانم آرزوست

همون دیگه متاسفانه ،با این لحن صحبت کردن آدمو به شک میندازه که پس خانوم دکتر خودت اگر در این موقعیت باشی دقیقا همین کاری رو انجام میدی که از یه انسان انتظار نمیره وای به حال تو که قسم خورده ای .. یعنی تمام مشکلات کار و دستمزدت رو سر عزیز مردم خالی میکنی !!!!

ساده باجی چهارشنبه 18 آذر 1394 ساعت 09:24 ق.ظ http://www.saadehbaji.blogsky.com

آره ...انگار پسر بچه بود
چرا فکر کردم اون بچه باید دختر باشه؟

بخاطر اسمش ساده جان . خیلی از سایت ها هم نوشتن دختر والله من هنوزم نفهمیدم دقیقا دختره یا پسر فرقی هم نمیکنه

یاس ایرانی چهارشنبه 18 آذر 1394 ساعت 08:45 ق.ظ

سلام مهربانو جان....
چقدر انسانیت رنگ‌ باخته .... دل آدم آتیش می گیره.... دانشگاه من نزدیک این شهر بود فقر و جهل رو میشه تو این شهر دید.... در مورد این بازیگر واقعا متاسفم نقش هایی که تو فیلما داره نقش آدمای خیر و دنیا دیده و ..... ولی زورش به چند تا گربه می رسه!!! البته من فیلمای قبل از انقلابشو ندیدم!!
خیلی ناراحت کننده هست که یه بازیگر که بهشون هنرمند میگن حداقل هنر خوب صحبت کردنو تو جامعه نداره!!!
بهرحال مهربانوی عزیزم باز خدا رو شکر انسانیت انسان هایی مثل شما هنوز هست.... دوستتون دارم با اینکه ندیدمتون...

سلام یاس نازنینم .
متاسف واقعا" .. اره من خودمم یه وقتایی تو محل میدیدمش میگفتم راستی که خوب نقش بازی میکنی ..
فدات شم محبت داری تو عزیزم امیدوارم لایق این نگاه شمل عزیزانم باشم

ساده باجی چهارشنبه 18 آذر 1394 ساعت 08:43 ق.ظ http://www.saadehbaji.blogsky.com

سلام عزیزم
متاسفانه حقیقت داره، خمینی شهر اصفهان یا همون سه ده، آدمهای خوب و فرهیخته زیاد داره اما متاسفانه پاهی اونجا اتفاقات وحشتناکی می یوفته
هنوز یادمون نرفته که چند تا از ارازل و اوباش از دیوار یه باغ بالا رفتن و مردای خانواده رو به درخت بستن و چه بلاها که به سر همسرانشون نیاوردن
.
ماجرای اسید پاشی های اصفهان هم که به هیچ جا ختم شد
.
راستی پسر بچه نبود ها، دختر بچه بود....گمونم هشت ساله، خدا رو شکر انگار جراحی پلاستیک روی چونش انجام شده و حالش خوبه
اما می دونی مهربانو جونم، این بچه تا آخر عمرش از روپوش سفیدها وحشت داره

عه اون جریان باغ هم مال همین شهر بوده؟؟
مسلما همه جا ادم های خوب و بد رو با هم داره ربطی به ناحیه ش نداره .
یه عکس و خبر از بچه منتشر شده که بهش گوشی پزشکی دادن بازی کنه و داره میخنده .. منم رفتم تو وادی رویا پردازی و این چیزا که شاید بچه تصمیم بگیره پزشک بشه و یه پزشک خوب و خیر ازش دربیاد

زن بابا چهارشنبه 18 آذر 1394 ساعت 08:24 ق.ظ http://zanbaba88blogsky.com

اون وقت این مرتیکه .... تو نقشهایی بازی میکنه که همه اش داره ملت رو به راه راست هدایت میکنه با اون ریش و پشم ظاهری اش . خباثت از وجودش میباره . الهی همین بلایی که سر اون طفل معصوم اورده خداوند سر جگرگوشه اش بیاره .

اره عوضی .
خیلی ازش بدم میاد .. خیلی متظاهره راه میره و با اون چشمای شرورش همه جا رو کندو کاو میکنه

ارغوان سه‌شنبه 17 آذر 1394 ساعت 08:27 ب.ظ

سلام مهربانو جان
منم دقیقا مثل شما گفتم اون پزشکانی که رفته بودن تحصن برای سریال مهران مدیری الان کدوم ... هستن که جیکشون در نمیاد؟؟؟؟
البته همون طور که شما در ادامه راجع به آدم دیگه ای هم گفته بودین متاسفانه قساوت قلب این روزا داره عادی میشه منتها هر کس به فراخور قدرت و موقعیتش.
گاهی زور به گربه میرسه گاهی به بخیه گاهی به چیزای دیگه.
امروز دوستی تعریف میکرد که در قیامت عده ای با فرعون و... محشور میشن بعد با تعجب میگن که : ما کجا فرعون کجا؟؟؟
پاسخ داده میشه که شما هم مانند فرعون به اندازه قدرتتان ظلم کردید فقط وسعت قدرتتان فرق میکرد.
باز هم امیدواریم این قساوتها کمتر شود
امیدواریم
شاد باشید

سلام عزیزم .. متاسفانه همینطوره که میگی .. کافیه ادم خبیثی باشی اونوقت در هر حالی که از دستت بر بیاد ، افریده های خدا رو ازار میدی . یادته گفتم رو اسفالت داغ خوردم زمین و چه بلایی سر دهن و لبم اومده بود رفتم داروخانه شبانه روزی فقط نظافت چی بود و گفت بهت ماسک نمی فروشم ؟؟
هیچوقت یادم نمیره خیلی وقتا با خودم فکر میکنم که اون ادم چقدر باید بدبخت باشه

Avin سه‌شنبه 17 آذر 1394 ساعت 06:35 ب.ظ

سلام مهربانو جان.
من دو سه سالی هست که خواننده خاموش وبت هستم نوشته هاتو دنبال میکنم وازشون لذت میبرم.
خواستم ازشما تشکر کنم منو با داستان پستچی آشنا کردی و متعاقبش الان مدام تو پیج اینستا خانم یثربی هستیم و داستانای دیگه شو دنبال میکنیم.رنگی به زندگیم وارد شد.ممنونم.
راجع به آقای بخشی هم جایی خوندم که ظاهرا دختری داره که سالیان درازه بیماره وتو خونه بستریه.طوری که همسر آقای بخشی میگه بیست و چندساله جایی نرفته.یعنی درد خودشون بسه.البته این زشتی کارشو توجیه نمیکنه.
در هر حال من قصدم تشکر از شما بود.
درکنار دخترت روزگارت خوش.

سلام آوین نازنین .. چقدر خوشحالم که از خودت نشونه ای گذاشتی و باهات آشنا شدم .
خواهش میکنم عزیزم . منم تو تلگرام عضو صفحه ش هستم و از مطالب ، آهنگ ها و عکس هایی که میذاره لذت میبرم . داستان شیدا و صوفی هم پر از رمز و رازه که واقعا گیجم کرده .. اگر به تصویر دربیاد عالی میشه . چیستای عزیز خیی لحن ساده و صمیمی داره به راحتی میتونیم فکر کنیم که دوست صمیمیش هستیم .
جدی میگی؟؟ متاسفم که با داشتن همچین معضلی تو خونه ، اصلا قلبش رقیق نشده و نمیفهمه که شاید با مهرون بودن بار عذابش کمتر بشه
تو هم در کنار عزیزانت خوب و خوش باشی گلم . خوشحال میشم بازم افتخار بدی

بهمن سه‌شنبه 17 آذر 1394 ساعت 03:25 ب.ظ http://www.life-bahman.blogsky.com

سلام مجدد بر بانوی مهر و محبت ، مهربانوی عزیز
هیچی ندارم بگم الا اینکه در سفر کربلا کلی براتون دعا کردم .
میدونم که زیره به کرمان بردم . میدونم بانوی نیکوکاری چون شما نیازی به دعای من ِ روسیاه نداره ولی به حکم وظیفه هرچه از دست و زبانم برمیومد برای شما و کلیه ی عزیزانم که دیگه تقریبن از حالت مجاز به واقع تبدیل شدین دعا کردم .
انشاالله خداوند به شما و وابستگان شما عمر با عزت و سلامتی توام با شادی و آرامش عنایت کنه . انشاالله.

سلام بهمن داداش عزیز
زیارتت قبول باشه عزیزم .. تو روخدا نگو .. محتاجم به دعا الهی برای نظر لطفت لایق باشم دوست من و همه ی ارزوهای قشنگت رو برای خودتم دارم

بهمن سه‌شنبه 17 آذر 1394 ساعت 03:21 ب.ظ http://www.life-bahman.blogsky.com

سلام مهربانوی عزیز
واقعن شوکه شدم ...شوکه ...
بیچاره این بچه ...میدونی چرا ؟
نه بخاطر اینکه دوبار درد بخیه زدنها و باز کردن بخیه هارو تحمل کرده ...نه بخاطر اینکه باباش پول نداشته ! نه بخاطر اینکه پزشکان کشور ما بعضن قسم پزشکی رو فراموش کردن ...
نه ...
بیچاره این بچه که توی ایران زندگی میکنه و نه توی کشوری مثل آمریکا ، انگلیس و یا حتی غزه ...
که اگه اونجا بود صدا و سیمای ما اونقدر این گزارش وحشیانه رو علم میکرد تا کوش فلک از اینهمه بی عدالتی کر بشه ...

سلام بهمن جان
متاسفم واقعا

عشق جانان سه‌شنبه 17 آذر 1394 ساعت 02:54 ب.ظ

درود

البته دیشب یه مطلب در خصوص بخیه بچه خواندم که می گفت این طوری ها هم که گفته شده نیست و زخم در حد یک بخیه بوده که زده شد
ترجیح می دهم این موضوع راست باشه وگرنه که واویلاست

عنایت بخشی
همون قبل انقلاب هم نقش منفی کاباره ها را بازی می کرد

خدا هدایتش کنه
تنها دعایی که از من بر می یاد اینه براش

سلام دوست عزیزم .. منم اون خبر رو دیدم البته منبع رسمی نداشت ولی مثل خودت امیدوارم درست باشه .. چون بقول تو فاجعه ی بزرگ و عمیقیه .
اره اون نقشاشم یادمه .. ولی بعد انقلاب خوب با ریش حناییش نقش پیرمردای وارسته رو بازی کرد .
دعای خوبیه اگه جواب بده .

خاموش سه‌شنبه 17 آذر 1394 ساعت 01:16 ب.ظ

مهربانو جان جز وقتی که چیزی رو باچشم خودت میبینی باورنکن
مث عموفیتیله هی های بیچاره که بخاطر یه اشتباه کوچولو سالها خندوندن بی منتشون فراموش شد ووو....

اره عزیزم حق داری و چقدر امیدوارم غلو شده باشه ولی متاسفانه خیلی سریع مجازات کردن و این یکمی بعید بنظر میاد که اشتباه باشه ولی واقعا از صمیم قلب امیدوارم به اونا تهمت زده باشند ولی یه ملت دربهت و ناباوریه این جنایت نباشند

خاموش سه‌شنبه 17 آذر 1394 ساعت 01:13 ب.ظ

ولی ظاهرا ماجرا چیز دیگه ایه...


در تاریخ 94/9/6 کودک چهار ساله صدرا زاهدپور به علت زخم چانه به بیمارستان شهید اشرفی خمینی شهر برده میشود.
متخصص طب اورژانس پس از معاینه دستور بخیه کردن زخم را می دهد.
پرستار کشیک شروع به بخیه زدن می کند، در همین حین همراه بیمار جهت تکمیل پرونده و تسویه حساب به قسمت اداری می رود و بر می گردد و می گوید هزینه 50 هزار تومان زیاد است و قادر به پرداخت آن نیست.
از آنجا که پرستار موظف به تکمیل پرونده و ضمیمه کردن فرم تسویه حساب به پرونده است (وگرنه قانونا کسورات می خورد و هزینه وصول نشده به صندوق بیمارستان از حقوق آخر ماهش کسر می شود!) از همراه بیمار کسب تکلیف میکند که چکار کند.
مادر بیمار می گوید هزینه زیاد است، اگر بخیه نشود چه؟
به او می گویند زخم بزرگ نیست ، زیر چانه است (در دید نیست) و بچه دختر نیست، بخیه نشود هم مشکلی به وجود نمی آید، خودش جوش میخورد ولی ممکن است کمی جای آن بماند.
مادر تصمیم به بردن کودک می گیرد، زخم کودک با یک بخیه زده شده پانسمان شده و پرونده بدون طی مراحل قانونی نیمه کاره می ماند و مادر و بیمار بیمارستان را ترک میکنند.

چند روز بعد مادر توسط پرسنل اخراجی بیمارستان تحریک به شکایت میشود، و در تاریخ 94/9/15 اتفاق افتاده به صورت وارونه (کشیدن بخیه توسط پرسنل درمانی!) رسانه ای میشود.
مسوولین وزارت بهداشت بجای کشف حقیقت ، بر موج احساسات پاک جامعه سوار شده و خبر از تعلیق و بازداشت! پرسنل درمانی؛ و درمان کودک توسط جراح پلاستیک! را می دهند.

اگر هر کدام از ما کمی وجدان داشته باشیم و کمی عقلانی فکر کنیم متوجه خواهیم شد که این قضایا به جز دروغ و جو سازی علیه پرسنل درمانی، چیز دیگری نبوده و هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد که بخیه زده شده کشیده شود!
گذشته از این، وقتی دریافتی از بیمار به صندوق بیمارستان می رود، چه دخلی به پزشک و پرستار دارد که بیمار پول بدهد یا نه! ای کاش مسوولین وزارت بهداشت به جای انجام حرکات عوامفریبانه، اقدامی در جهت رفع مشکلات قانونی پزشکان و پرستاران خدوم مهین مان که شب و روز برای رفع آلام و نجات جان انسان ها تلاش میکنند، انجام میدادند، تا کمتر شاهد اتفاقاتی از این دست باشیم، کم نیستند بیمارانی که بخاطر مشکل مالی قید درمان را می زنند و این فقط نمونه ای از این دست بود.

عزیزم این متن رو منم خونده بودم ولی متاسفانه منبع درستی نداره و این چیزی که تو متن نوشته شده کاملا قابل اثباته و حتما شاهدی بر درست بودن ادعا باید وجود داشته باشه
متاسفانه حتما غیر از این بوده که چندین نفر حکم گرفتن و مجازات شدند

پریسا سه‌شنبه 17 آذر 1394 ساعت 12:54 ب.ظ

سلام مهربانوجان
من دانشگاه علوم پزشکی تهران درس میخونم
دیشب بعد پخش خبر کشیده شدن بخیه اون بچه چهارساله یکی ازاساتید ما این پیام رو توتلگرام گذاشتن که گفتم بهتره برا شما هم بذارم
این رو بگم که این استاد دانش آموخته رشته پزشکی دانشگاه تهران، کارشناسی ارشد مدیریت خدمات بهداشتی دانشگاه هایدلبرگ آلمان و دکترای تخصصی انفورماتیک پزشکی دانشگاه کوئیزلند استرالیا والان مشغول گذروندن دوره فوق دکترا در مرکز سلامت استرالیا هستند.
اینارو گفتم که بدونید وابستگی به وزارت بهداشت ایران ندارند.
این پیام ایشونه:
" دوستان و همکاران گرامی خبر تحریف شده کشیدن بخیه های بچه چهارساله لحظاتی اشک را بر گونه ام درون تاکسی حین رفتن از نظام به خانه جاری کرد، اما وقتی با پرسنل بیمارستان مربوطه که البته حاضر به فاش شدن شهادتشان به نام نبودند،صحبت کردم ماجرا اینگونه رقم خورد: کودک به همراه والدینش حدود 2 هفته پیش به بیمارستان برده شده و طبق روال کارهای پرونده ای انجام و همراه برای تسویه به صندوق فرستاده شده و پرستار بی توجه به تسویه حساب شروع به بخیه کرده، بعد از زدن یک بخیه، همراه از صندوق برگشته و اعلام میکند توان پرداخت هزینه را (150 هزار تومان) ندارد لذا طبق دستور پزشک زخم پانسمان شده و کودک با همان یک بخیه مرخص می شود..."
این هم در ادامه نوشتن:
"ازاین دست ماجراها بسیار در مراکز رخ می دهد و این یک از هزاران بود که به یمن همجواری با منشی پزشکی که ... (بماند) رو شده است.
اما واقعا مقصر این ماجرا کیست؟
اگر پرستار بخیه می زد باید پول دو شب اضافه کاریش را بابت آن می پرداخت، گرچه از نظر انسانی پسندیده بود، اما مگر پرستاران چندبار می توانند از این حاتم بخشی ها بکنند؟ سرماه قسطها و بدهیها و هزینه ها، انسانیت می فهمند...
اگر پیش از طرح تحول چنین بیماری سوچور می شد حدودا هزینه اش سی هزار تومان میشد. اما...
حالا تاوان مشکل سیستمی که خودشان طراحی کرده اند و تا پول ندهی کارت انجام نمیشود را باید پرستاران بدهند...
هرشب و در هر شیفت چنین ماجراهایی و گاهی دردناکتر از آن هم رخ می دهد، اما آیا کاری انجام می شود؟
حالا گیرم پرستار را به درمانگاهی تبعید کردند، مشکلات حل می شود؟
ادامه دارد.. "
محمود عمیدی - پرستار بالین بیمارستان خمینیشهر

پریسا جان نمونه ی این متن رو با اندکی تغییر ر کامنت خاموش عزیز هم داریم . من میگم به هر حال اگر شایعه بود و شهادت ها وجود داشت قاضی حکم به مجازات میداد؟؟
ادامه ی توضیحات درمورد اضافه کاری و طرح و چیزایی که گفتی و ربط به مشکل سیستم داره رو کاملا قبول دارم ولی گاهی انسانیت واقعا باید پا درمیونی کنه . دیشب ماجرایی رو در تلگرام میخوندم که مو به تنم راست کرد
عکس یه سرباز آلمانی رو نشون میداد که سیم های خاردار رو برای بچه ای که از خانواده ش در حین فرار جامونده بود زده بود بالا . این سرباز به همین دلیل اعدام میشه اما مجسمه ش در 137 کشور جهان بعنوان سمبل انسانیت نگه داری میشه . از دفترچه ی خاطراتش در شب قبل از اعدام هم نوشته ی جالبی داره که مضمونش اینه : عیبی نداره من بمیرم ، خوبه که انسانیت نمیره .

ملیحه سه‌شنبه 17 آذر 1394 ساعت 12:46 ب.ظ

سلام مهربانوی عزیزم
متاسفم به خاطر این اتفاقای که تو کشور به اصطلاح اسلامیمون میافته .
صبحی یکی از ازنشسته هام که تازگیا دخترش عروش شده و رفته بلاد کفر میگه دخترم هر بار که بهش زنگ میزنم بهم میگه مامان جمع که بیا اینطورف که یه عمره زندگی نکردیا بیا اینجا معنی زندگی کردن رو بفهم.
این خبر وحشتناکو حبیب از رادیو شنیده بود ظهر که اومد دنبالم بهم گفت منهای اینکه اون زبون بسته یه بچه بوده چون میدونه من چقدر حالم برای اتفاقای که برا بچه ها میافته بد میشه.
خدایا شکرت که یه اب باریکه ای داریمو اگه خدای نکرده پستمون به همچین نامردای خورد دستمون خالی نباشه.
خدایای شکرت.
بابت اون بازیگرم واقعا شکه شدم واقعا ادما رو نمیشه شناخت . اون که هنوزم تو فیلما بازی میکنه.
دوست دارم مهربانو جان ببخشید پر حرفی کردم

سلام ملیحه ی عزیزم . خدا سوگلت رو نگه داره نه عزیزم چه حرفیه کجا پرحرفی میکنی قربونت برم . بخدا یکی از اشناهامون در حالت رسما" مرگ پاشد رفت المان پیش پسرش که اونجا مهاجر بود همچین پیرمردو تروخشک کردن الان چهارسال گذشته اصلا بامورمون نمیشه عکس و فیلم ازش میبینیم . الهی بمیرم برای هموطنام که اگه بچه ن یه جور اگه جونند یه جور و اگه سالمندند یه جور بدبختند

نسرین سه‌شنبه 17 آذر 1394 ساعت 11:29 ق.ظ http://yakroozeno.blogsky.com/

وای... خدای من!
خاک بر سرشون... چطور تونستن؟ نمی تونم مجسم نکنم وقتی خوابوندنش و بخیه ها رو باز کردن... چه حالی بوده اون طفلک
ممنون از خبر رسانیت


نسرین جان خودمونیم هم شوکه ایم

رها سه‌شنبه 17 آذر 1394 ساعت 08:59 ق.ظ

سلام بر مهربانو جاننننننننننننننننن.
خوبی عزیزم عسلکم چطوره؟؟
خداروشکر که توی اصفاهان هم برف اومد وکلی خوشحالمون کرد... خداروشکر... ایشالا بازهم ادامه داشته باشه.
اره عزیزم خبر خیلییییییییییی بدی بود و ما هنوز توی شوک هستیم...

سلام رهای عزیزم

خدا و شکر عسلکمون هم خوبه . الیهی برکت باشه همه جا عزیز دل

کیانوش سه‌شنبه 17 آذر 1394 ساعت 08:42 ق.ظ

همون طور که انتظار می رفت به سرعت خبر کذب بودن ابن مسئله ووارونه جلوه دادنش توی شبکه ها اجتماعی داره پخش می شه که مادر بچه خودش گفته بخیه هارو بازکنید؟ ایا چنین مادر وجودداره؟وبه فرض محال درست بودن این حرف،پزشک باید این کارو انجام می داد؟تا جایی که من می دونم طرح سلامت فقط شامل حال بیماران بستری می شه وهزینه های اون ها رایگان هست البته نه همه هزینه ها.

ولی منابع رسمی میگن عوامل مجازات شدند .
درست میگی کیانوش جان

سحر سه‌شنبه 17 آذر 1394 ساعت 08:28 ق.ظ http://meandmydaughter.blogfa.com

ظاهرا جریان اون جوری که تعریف کردن و رسانه ای شده نبوده. مادر بچه به علت هزینه بالای بیمارستان البته با صلاحدید پرستاری که داشته صورت بچه رو بخیه می زده از این کار منصرف میشه و البته چند روز بعد با تحریک چند تا از پرسنل اخراجی بیمارستان تصمیم به شکایت می گیره. مهربانو جان . ما مردم ایران متاسفانه قبل از این که به طور کامل و واقعی از صحت و سقم مطلبی مطلع بشیم روی موج احساسات سوار میشیم و شروع می کنیم به تخریب

سحر جون منبع رسمی برای این ادعا نیست و عوامل مجازات شدند .. این ادعا قابل اثبات بود اگر صحت داشت .

tarlan دوشنبه 16 آذر 1394 ساعت 09:01 ب.ظ http://tarlantab.blogsky.com

سلام مهربانوی عزیز
خیلی خبر دردناکی بود ما هم هممون خیلی ناراحت شدیم والله نمیدونم انصاف رو با چه مغیاری باید نشون داد همه چی داره از بین میره.
و اما در مورد عنایت بخشی کاملا درسته و شحصیتش همونیه که گفتی نوبد پسرم دو تا کار با ایشون انجام داده و همش شاکی بود و میگفت بی خود نبود قبلا تمام نقشهای منفی مال ایشون بوده چون کاملا برازنده شخصیتشه

سلام ترلان نازنین .
خیلی خیلی برای این واقعیات تلخ متاسفم هم خبر پزشکی هم بازیگر خیر سرش مردمی

مهنار دوشنبه 16 آذر 1394 ساعت 08:38 ب.ظ

ماشالله به آقای بخشی

نکبتی که بیا و ببین

سمانه دوشنبه 16 آذر 1394 ساعت 06:01 ب.ظ

از بس خواننده ندارم نمیدونم درسته بنویسم یا نه؟

اره عزیزم حتما درسته مطمئن باش لطفا ادامه بده

سهیلا دوشنبه 16 آذر 1394 ساعت 05:41 ب.ظ http://rooz-2020.blogsky.com/

بیخود نبود که من هیچوقت از این بشر(عنایت بخشی)خوشم نمی اومد و کراهت رو درچهره اش میدیدم.مردک دیوانه چطور با گربه ی زبون بسته رفتار کرد....

و اما درمورد اون کودک....هر دم از این باغ بری میرسد....
خدا ریشه ی ظلم رو بخشکونه .مخصوصا برای این سفیدپوشانی که قسم خورده هم هستن ..مثلا

دقیقا .
الهی امییین

شیوا دوشنبه 16 آذر 1394 ساعت 02:18 ب.ظ

http://dl.permag.ir/uploads/2015/12/sadra-zahed-por.jpg

عکس با متن تاثیر گذارش رو تو پست اافه کردم ممنونتم شیوا جون

شیوا دوشنبه 16 آذر 1394 ساعت 02:13 ب.ظ

سلام مهربانو جون
آره متاسفانه خبر رو ما هم شنیدیم. حتی دوستهای اصفهانیم میگفتن (احتمال هم داره شایعه باشه) که بچهه موقع کشیدن بخیه از حال رفته انقد گریه کرده دکتر بی وجدان ، پرستار بی وجدان و... حالا جالبه کسی هم یا نبوده یا نخواسته بگه آقا پول بخیه اش رو من میدم ولش کنین بره بعد مگه بیمارستان دولتی نباید رایگان باشه؟ قانون این بود یا من اشتباه می کنم؟

سلام گلم . شاید کسی متوجه نشده نمیدونم .. بقول تو باید رایگان انجام میشد ولی مهم اینه که خبر شایعه نیست چون خبرگزاری ها منتشر کردن . عکس تو وبلاگ تایید همینه

سمانه دوشنبه 16 آذر 1394 ساعت 01:33 ب.ظ

مهربانو جان قدم رنجه کردی.ولی با شرمندگی بلد نبودم اونجا جواب بدم.از کمکت ممنون ولی دسته گل به آب دادم نمیتونم جمعش کنم.داشتم امتحان میکردم که....برو ببین چه خرابکاری کردم.چطوری میتونم ورش دارم؟

عزیزم تیک حذف داره به راحتی میتونی درستش کنی . همه جاش توضیح فارسی داره با ارامش برو انجام بده .. طبیعیه همه مون همین بودیم

غریبه دوشنبه 16 آذر 1394 ساعت 01:12 ب.ظ

آره من هم شنیدم
خیلی عجیب بود خب الحمدالله وزارت بهداشت هم آنها را معلق کرد و به دادگاه معرفی کرد پدر و مادر بچه هم شکایت نکرده اند

کاش اشد مجازات رو درنظر بگیرن نه فقط تعلیق از کار .. فکر میکنم مو به تنم راست میشه .. طفلک معصوم
چرا اونا شکایت نکردن !!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد