دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود
دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود

هسسستم ولی خسسسته م

سلام دوستان نازنینم . 

از پیام های زیبای تسلیت و ابراز همدردیتون بی نهایت ممنونم . این یک هفته مشغول برگزاری مراسم بودیم و به خاطر اینکه منزل خاله کرجه ، دوری راه و آلودگی هوا حسابی کلافه مون کرده بود . موضوع اینجاست که مهردخت هم مدرسه داشت و همه ی روزها تو کلاساش شرکت می کرد منم هم اداره میرفتم (فقط روز خاکسپاری رو مرخصی بودم ) ، هم پیش خاله اینا بودم و شب ها قبل از ساعت نه هم بر میگشتم خونه . دیگه ببینید چه اوضاعی بود . 

از اینکه همه ی کامنت های مهربونتون  رو نمیتونم جواب بدم عذر میخوام فقط اون هایی رو پاسخ نوشتم که نیاز بود . 

دوستتون دارم و یلدای زیباتون رو هم تبریک میگم . در اولین فرصت برمیگردم پیشتون 


نظرات 12 + ارسال نظر
نسرین پنج‌شنبه 3 دی 1394 ساعت 06:35 ق.ظ http://yakroozeno.blogsky.com/

تهرون زمستوناش کمتر آلوده بود اونم تموم شده بید؟!

بله بله تموم شده بید ، هوا همه ش حالت وارونگی داشته بید که عینه همه ی چیزای دیگه مونه که وارونه بید مثل اسلامی بودن و رتبه دار اخ ت لاس ها .. مثل اسالامی بودن و رتبه دار فحشا و فقر و ... بی خیال بذار این دهن بسته بمونه بید نازنین

بهمن چهارشنبه 2 دی 1394 ساعت 02:12 ب.ظ http://www.life-bahman.blogsky.com

انشاالله تا زنده ای دیگه داغ هیچ عزیزی رو نبینی ...
خوب استراحت کن و خستگی از تن بدر کن .
چشم براهت میمونیم ...

ممنون داداش بهمن عزیز

زن سی ساله چهارشنبه 2 دی 1394 ساعت 12:19 ق.ظ

یادم نمیاد که قبلا راجع به بیماری شووهر خاله ات چیزی شنیده باشم . ولی راستشو بگم الان که فکر میکنم بهش حسودیم میشه . میدونم برا بازمانده گانش خیلی سخته ولی برا خودش این رفتن یعنی رسیدن به عزیزش .
موندن و روزها و شب ها رو بهم گره زدن با داغی که رو دل آدمه خیلی تحمل سختی میخواد . باور کن که اون به سعادت رسید . روحش شاد . الان کنار سیامک خوش و خرم و خندانه . براتون صبر آرزو میکنم.

نسرین جون درست از چهلم سیامک متوجه علایم غیر عادی تو پدرش شدیم ولی زیر بار دکتر رفتن نرفت تو مراسم سالش رسما" حالش بد بود و تشخیص سرطان معده دادند .. حالا هم رفت .

اعظم سه‌شنبه 1 دی 1394 ساعت 09:05 ق.ظ

سلام خوبین؟
یلدای شما هم مبارک باشه.خسته نباشید.

سلام اعظم جون ممنونتم عزیزم

نسرین سه‌شنبه 1 دی 1394 ساعت 01:17 ق.ظ http://yakroozeno.blogsky.com/

شماره تلفن ایرادی نداشت و همونی بود که داشتم... جمعه دوباره امتحان می کنم. امروز صبح ساعت هفت و نیم می خواستم بهت بزنگم نمی دونستم خوابی یا نه. میشد نصف شب شما ... خیلی دیر بود

فدات شم عزیزم جدیدا " خیلی زود خسته میشم و میخوابم . این هوای آلوده رمقی برای ما نذاشته همه ش حالت کسالت و رخوت داریم

پونی دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت 06:50 ب.ظ

یلدات مبارک
به امید روز های شاد توام با تندرستی

الهی آمین .. همچنین عزیزم

علی امین زاده دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت 05:46 ب.ظ http://www.pocket-encyclopedia.com

دعا می کنم خداوند روح آن عزیز رو قرین رحمت کنه.

علی امین زاده دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت 05:40 ب.ظ http://www.pocket-encyclopedia.com

آموزش نقاشی: چگونه شجاعت را ترسیم کنیم.
http://www.pocket-encyclopedia.com/?p=1521
ready up و منتظر حضور سبزتان

با افتخار خدمت می رسم

آفرین دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت 03:51 ب.ظ

سلام. وای من الان متوجه شدم. تسلیت میگم. خدا بهتون صبر بده.
امان از دل خانه تون. خدا بهشون صبر بده.

سلام عزیزم . خدا رفتگانت رو رحمت کنه افرین جانم

رها دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت 02:59 ب.ظ

سلام بر مهربانوی جاننننننننننننن.
تسلیت میگم عزیزم ببخش کمی دیر شد.

سلام رهای نازنین .
خواهش میکنم قربونت برم

غریبه دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت 01:42 ب.ظ

یلدای شما هم مبارک
همیشه سالم و سلامت باشید
من هر وقت خانم ژاله صادقیان را در برنامه ی مشاعره و یا خانواده کانال دو می بینم یاد شما می افتم
حالا چرا ؟ خودم هم نمی دونم

ممنون غریبه جان . همچنین دوست من .
چقدرهم من اون خانم گل و نازنین رو با اون صدای زیباش دوست دارم .

نسرین دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت 12:34 ق.ظ http://yakroozeno.blogsky.com/

کسی تو این موقعیت ازت انتظار نداره عزیزم. فقط خوشحالم لااقل رو پایی
امیدوارم تا مدتها خبر از مردن و مرگ تو خونواده تون نباشه

فدات عزیز دل .
الهی هیچکس داغ نبینه .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد