دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود
دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود

"قوانین تحمیلی"

دوستان نازنین سلام .


 امیدوارم حال و هوای دلتون انقدر خوب باشه که به بهار و برنامه ریزی برای گذروندن اولین روزهای سال جدید ، فکر کنید . 


واقعیتش اینه که من و مهردخت آخرین بار همراه 22 نفر از دوستانمون ، اردیبهشت 94 رفتیم سفر . 


بعد از اون دیگه کارهای هنرستان و مقررات سختشون و بعد هم کنکور (لعنت الله علیه )اجازه نداد به سفر فکر کنیم ..


میدونید که خانوم مهرداد (برادر کوچکم) اردیبهشت امسال به کانادا مهاجرت کرد و در حال حاضر مهرداد منتظر گذروندن مراحل قانونی و پیوستن به خانومشه . 


تقریبا" ده روز پیش به من و مینا گفت : ممکنه نوروز بعدی من دیگه ایران نباشم ، کاش بیاید  امسال یه سفر با هم بریم . 


ما هم اعلام آمادگی کردیم . 


فردای اون روز مینا یه پیغام تلگرامی فرستاد از تور  "دشت سوسن"


دشت سوسن ، واقع در ایذه از بخش های استان خوزستان که در مرز خوزستان و چهار محال و بختیاریه .


 به شرط تسویه تا ده اسفند ، شامل 5 درصد تخفیف هم بودیم .


 شرایط اینطوری بود که باید نفری صد هزارتومن پیش پرداخت و رزرو می کردیم .. یه جاییش هم نوشته بود که مبلغ غیر قابل برگشته و کنسلی و این حرفا هم نداریم . 


من 400 تومن رو برای چهارتاییمون ریختم و مشخصات همه مون رو دادم . 


همین جمعه ، پیش مهرداد که سرمای سختی خورده بود ، نشسته بودم و  داشتم پیغام های تلگرامم رو می خوندم ، یادم افتاد باید تور رو تا دهم تسویه کنیم . 


به مهردخت گفتم :امروز چندم بود ؟ گفت:  دهم مامان .. چطور؟؟ 


هیچچچی ، داشتم فکر می کردم باید تور رو تسویه کنیم .


 یهو "دیییینگ"از طرف کسی که باهاش هماهنگ می کردم یه پیغام اومد که باید تا فردا تور تسویه بشه . 


براش نوشتم : چه جالب داشتم به همین موضوع فکر می کردم .. چشم پرداخت می کنم . 


تشکر کرد . 


همون موقع مهرداد گفت : مهربانو لطفا بگو بهمون فاکتور بده چون محل کار من ، هزینه ی سفر نوروزی رو تقبل می کنه . 


برای تور لیدر نوشتم : فقط خواهش میکنم یه فاکتور به مبلغ پولی که پرداخت می کنیم و به نام مهرداد صادر کنید با همون تاریخ سفر . 


نوشت : متاسفانه امکانش نیست . 


بقیه ش رو از روی چت ها بخونید : 




 



البته جزو قوانینی که ما اطلاع داشتیم این بود که پیش پرداخت رو پس ندن ولی دادن .


 در خلال این چت ها با مینا تماس گرفتم و پرسیدم که این تور رو از کجا می شناسه ؟ 


گفت : دوستام باهاشون یه سفر رفتن . 


گفتم: یعنی شرکت به ثبت رسونده ای ، چیزی ، نیستن؟ 


گفت : نه ، فکر نکنم . 


با دلخوری گفتم : مینا جان ما کی اینطوری سفر رفتیم که بار دوممون باشه ؟ من تو اداره سرم شلوغ بود ، تو گفتی اینو بگیر منم گرفتم ولی نمیدونستم جای معتبری نیست .. 


ما خانواده ایم امنیت سفر و کسانی که باهامون همسفر هستن خیلی مهمه . 


یعنی تورهای خوب و شناخته که می ریم هم ممکنه یه مواردی پیش بیاد،  وااای به حال اینکه اصلا در و پیکر نداشته باشه . 


از اینا گذشته، اگر  سرقرار رفتیم و دیدیم هیچکسی نیست و خبری از ماشین و لیدر نیست ، دستمون به کجا بنده؟


 ما چهار نفر داریم دو میلیون و ششصدو پنجاه تومن پول میدیم به یه آدم ناشناس !!!


مهرداد عذرخواهی میکرد که بخاطر موضوع فاکتور مسافرت خراب شده ولی گفتم : نه مهرداد جان ، اتفاقا" سبب خیر شد ..


 اصلا" صلاح نیست اینطوری سفر بریم . 


******

میدونید من در حالت خوشبینانه ، احتمال میدم همین سینایی که من باهاش چت کردم احتمالا" تور لیدر یه آژانس بوده و تصمیم گرفته آژانس رو دور بزنه و خودش مسافر ببره و از منافع مالی کامل تور استفاده کنه .


 بنابراین واقعا فاکتور نداشت که به من بده .. 


میتونست صادقانه بگه من شرکت ندارم بنابراین فاکتور هم ندارم .. 


حالا دیگه انتخاب من بود که قبول کنم یا نه .. 


(اتفاقا" مهرداد هم می گفت : ولش کن اصلا فاکتور نمیخواد .


ولی این آقا بخاطر اینکه بنظر خودش از موضع ضعف صحبت نکنه و نگه فاکتور ندارم ، گفت : دارم اگه می خواید باید شرایط پرداخت بیشتر رو بپذیرید . 


شاید باخودش فکر میکرد چون برای سفر برنامه ریختیم ، سفر رو بهم نزنیم .


 یا شاید فکر کرد ممکنه روز سفر ازشون شکایت کنیم و خبر بدیم که اینا شرکت معتبر نیستند و ... چون خودش پیشنهاد کرد پول رو پس بده درصورتیکه قاعدتا باید پس نمی داد. 


حالا منظورم از نوشتن این پست اینه که : 


حادثه هیچوقت خبر نمی کنه و متاسفانه از گوشه و کنار اخبار تلخ بعضی از اتفاقاتی که فکرشم نمی کنیم شنیده میشه.. 


ولی درصد زیادی از این اتفاقات ناگوار رو خودمون با سهل انگاری رقم می زنیم .


 ببینید آژانس های معتبر بابت تورهای مشابه،  هزینه های بیشتری می گیرند . اما بنظرم برای من که مسافرم ارزش داره بیشتر پرداخت کنم ولی امنیت سفرم رو بالا ببرم . 


ما خانواده ایم و باید خیلی چیزها رو در نظر داشته باشیم .


متاسفانه وقتی جایی ارزون باشه ، کسانی هم که قصدشون صرفا" مسافرت نیست و پیش خودشون فکر میکنند : میریم ، افسار عقده های درونی خودمون رو هم ، رها می کنیم و صفاااا ... بیشتر تو این اماکن دیده میشن .


تور اگه در و پیکر داشته باشه یه چیزاییش کاملا ممنوعه . 


میدونید که تو جمع گروه "باقالی ها" یه تور لیدر داشتیم .. تو یکی از سفر ها با دالاهو رفته بودیم و گروه ما 21 نفربود و ظرفیت تور 24 نفر .


 در واقع سه نفر بین ما غریبه بودند . یکی از اون ممنوعه ها ، مشروبات الکلیه .


 متاسفانه یکی از اون سه نفر ، همراه خودش مشروب آورده بود و به محض اینکه لیدر متوجه شد در اولین ایستگاه پیاده ش کرد .


 درصورتیکه هم خودلیدر و هم خیلی از مسافرها ، اهل خوردنش بودند ولی چون در تور ممنوعه هیچکس جرات عنوان کردنش رو هم نداشت حتی با وجود روابط دوستانه مون . 


حالا فکر کنید با یه عده آدم ناشناس بلند شی بری سفر و تور رسمیت هم نداشته باشه ..


 یه نفر هم دست به این کارها بزنه و بخواد مزاحمت ایجاد کنه !!!


  یا در بخش حوادث ، امیدوارم هرگز حادثه ای رخ نده ولی بیمه ی سفر خیلی مهمه .



******


راستی ،  تور دشت سوسن رو که  کنسل کردیم ، مهردخت تور ها رو بررسی کرد و از دلاهو همون تاریخ اول تا چهارم فروردین تور کردستان رو رزرو کرد . 




خیلی هم پاااک و پاکیزه 


فاکتور  در لحظه صادر میشه ، تازه حتی قرار داد سفر هم میتونیم تحویل بگیریم . 

***

امیدوارم روزهای باقیمانده از سال رو خیلی خیلی خوب بگذرونید و برای استقبال از بهار زیبا همگی آماده باشیم 


دوستتون دارم 

نظرات 19 + ارسال نظر
دلنوشته های نیایش دوشنبه 20 اسفند 1397 ساعت 02:03 ب.ظ http://niiyayesh1351.mihanblog.com/

ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ
ﺑﺮﺍﻱ ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﻱ ﺧﺴﺘﻪ ﻗﺪﺭﻱ ﻋﺸﻖ،
ﺑﺮﺍﻱ ﮔﺎﻣﻬﺎﻱ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺩﺭ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻗﺪﺭﻱ ﻋﺰﻡ،
ﺑﺮﺍﻱ ﺯﺧﻤﻬﺎ ﻣﺮﺣﻢ،
ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺧﻤﻬﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ،
ﺑﺮﺍﻱ ﭘﺮﺳﺶ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﻣﺎ ﭘﺎﺳﺦ،
ﺑﺮﺍﻱ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﻣﺎ ﺑﺎﺭﺍﻥ،
ﺑﺮﺍﻱ ﻭﺍﮊﻩ ﻫﺎ ﮔﺮﻣﺎ،
ﺑﺮﺍﻱ ﺧﻮﺍﺑﻬﺎ ﺭﺅﻳﺎ،
ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺳﺮﮔﺸﺘﮕﻲ ﺍﻳﻤﺎﻥ،
ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺑﻴﮕﺎﻧﮕﻲ ﺍﻟﻔﺖ،
ﺑﺮﺍﻱ ﺑﺴﺘﮕﻲ ﺁﻏﺎﺯ،
ﺑﺮﺍﻱ ﻇﻠﻤﺖ ﺟﺎﻥ، ﺭﻭﺷﻨﺎﻳﻴﻬﺎﻱ ﭘﻲ ﺩﺭ ﭘﻲ،
ﺑﺮﺍﻱ ﺣﻴﺮﺕ ﺩﻝ، ﺁﺷﻨﺎﻳﻴﻬﺎﻱ ﭘﺮﻣﻌﻨﺎ،
ﺑﺮﺍﻱ ﻋﺸﻘﻬﺎﻱ ﺧﺴﺘﻪ ﻗﺪﺭﻱ ﺭﻭﺡ،
ﺑﺮﺍﻱ ﻋﺰﻣﻬﺎﻱ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﻗﺪﺭﻱ ﺭﺍﻩ... ﻋﻄﺎ ﻓﺮﻣﺎ .....ﺍﻣﯿﻦ......

سحرجدید چهارشنبه 15 اسفند 1397 ساعت 01:23 ق.ظ http://www.kamandmaman.com

هرکسی هر کجا میره ...خوش بگذره و سفرش بی خطر ....مام دخترمون کنکوریه میمونیم تهرانو نگه میداریم تا برگردین ...خیالتون راحت

ای جاانم ان شالله با موفیقت و دل خوش
کی این ماجرای کنکور و فشار روانیش تموم میشه ؟؟
خیالمون راحته دیگه بسپرم دستت

مهرگل سه‌شنبه 14 اسفند 1397 ساعت 08:04 ب.ظ

مهربانوجانم سلام
ان شاءالله سفر خیلی خیلی بهتون خوش بگذره
واقعا اگر خیلی از ماها جای شما بودیم این واکنش رو نمیداشتیم پس بازم تبریک

سلام مهرگلکم .
مرسی عزیز دلم ممنون به شما هم همچنین .
عززیز دلمی مهرگل جان

آنا سه‌شنبه 14 اسفند 1397 ساعت 01:14 ب.ظ

سلام.منم فکر میکنم حرف شبنم جون خانم حسابداردرسته.احتمالن اینها یه درصدی تور را ارزونتر دادن که مشتری بگیرن و اگه فاکتور بخوان بدن چون باید مالیات بدن پس همه چیز باید قانونی باشه و اون هزینه مالیاتشون را ازشما بگیرن.طلافروشهای اشنا هم فاکتور نمیدن و ارزش افزوده نمیگیرن

سلام آنا جون . برای کامنت شبنم جون نوشتم که اگر قیمت ارزون تر بود ، این مبلغ اضافه ، منطقی بود ولی قیمت تور دقیقا همسان آزانس های معتبر بود .
منم حسابدارم و به قوانین مالیاتی آشنام

سمیرا سه‌شنبه 14 اسفند 1397 ساعت 01:06 ب.ظ http://samisami64.blogfa.com

یک نظر دیگه گذاشته بیدمممچرا ثبت نشده بید؟؟؟ا ایییششششش با این بلاگ اسکایتون

جیگر بلاگفامونو بریم


بلاگفا که عشق اولمه ولی چند سال پیش که کل وبلاگ ها رو باهم قورت داد ازش جدا شدم

افسانه سه‌شنبه 14 اسفند 1397 ساعت 08:49 ق.ظ

سلام بانو جان.چقدر حیف که سفرتون به شهر کوچیک و‌زیبای ما جور نشد.
تو این ماه استان و شهر ما واقعا بهشته.اگر یه روزی تصمیم گرفتید تشریف بیارید حتما بهم ایمیل بدید تا از طریق خواهرم توی میراث فرهنگی یه تور عالی و مطمئن واستون پیدا کنم.
البته که قدمتون روی چشم خودم هست.ما یه واحد آپارتمان خالی ایذه داریم برای سفرهامون که با کمال میل در اختیارتون میزاریم.
میدونید که بخنیاریا در مورد مهمون نوازی اصلا تعارف نمیکنن پس حتما بهم خبر بدید.

سلام افسانه ی نازنین .
شانس دیدار اونهمه زیبایی رو امسال از دست دادیم ولی ان شالله حتما برای بهار آینده برنامه ریزی می کنیم .
الهی خونه ی گرم و صمیمیتون، آباد و برقرار باشه عزیزم .
مهردخت ریشه ی بختیاری داره . پدر و مادر آرمین (پدر مهردخت) هر دو در سامان به دنیا اومدن و من یه سفر بی نظیر و فراموش نشدنی به سامان که به نظرم یه قطعه از بهشته رفتم . خدا بهشون برکت بده ، از هییچ لطف و محبتی برای من (بقول خودشون عروس تهرانی )دریغ نداشتن همه هم از جون و دل .
واای که چه آش خوشمزه ای تو عروسی خوردیم (برنج و کدو بادمجون و کشک داشت)
چه کامنت مهربون و پر از لطفی گذاشتی عزیز دلم

ونوس سه‌شنبه 14 اسفند 1397 ساعت 07:57 ق.ظ http://calmdreams.blogfa.com

خیلی از عکس العملت خوشم اومد؛من بودم عقلم به این چیزا نمیرسید...درس بزرگی برای من بود..تچکر ویجه

قربونت ونوسی جانم . واااالا خطرناااکه حسسسن

پونی دوشنبه 13 اسفند 1397 ساعت 11:21 ب.ظ

درود
همه میخوان از مالیات و بیمه فرار کنند.
بلغارستان که رفته بودم داخل اتوبوس خط واحد هر سکه ای که میگرفتند یک رسید کوچک چاپی می دادند.
باور کن حتی سرویس بهداشتی هم نیم لوا میگرفت ( در حد هزار تومن ما) بهمون رسید می داد!!!
عید نوروز پیشاپیش مبارک

درود پونی جان .
فکرر کن تازه بلغارستان ، نه یه کشور پیشرفته و صنعتی .
سال نوی تو هم پیشاپیش مبارک

شبنم دوشنبه 13 اسفند 1397 ساعت 06:59 ب.ظ

سلام
مهربانو جان همیشه وقتی مطالبت رو می خونم درسترین و بی نقص ترین حدس و گمانه زنی رو داری و هیچ وقت البته از نظر من قضاوتت اشتباه نبوده اول آفرین
و اما به نظر من این تور درسته کارش اشتباه هست ولی نمی تونیم بگیم غیر قانونیه و یا ....
ببین من حسابدارم!! از دو سه سال قبل که موضوع های مالیاتی پیگیری میشه حالا به طرق مختلف خیلی از شراکت ها و موسسات فاکتور نمیدن و اگه بدن حتما ارزش افزوده و... رو اضافه می کنن چون باید خودشون اون پول رو از محل درآمدشون پرداخت کنن در صورتی که اصلا از مشتری دریافت نکردن!
برادر شما با ارائه فاکتور به محل کارش هزینه سفر رو دریافت می کنه و محل کار مجبور هست اون هزینه رو در ۱_ معاملات فصلی ۲_ ارزش افزوده وارد نماید ( وگرنه جریمه می شود) و دارایی ۹ درصد ارزش افزوده رو از اون شرکت می گیره و هم توی بررسی مالیات های پرداختی محاسباتش رو انجام می ده
ما شرکتی هایی داشتیم که حتی تا ده سال سابقه خرید داشتیم ازشون ولی الان اگه بگیم فاکتور یا اضافه می کنن و بعضی حتی اضافه هم نمی کنن می گن نه نمی فروشیم!!! خیلی از جاها رفتن یه اسم الکی برا خودشون گذاشتن و فاکتوری که می دن دروغ است و مشکلی هم ندارن!!!
اون شرکت قطعا شرکت هست و قطعا قانونی ست چون اگه نبود نمی گفت اضافه می کنم و فاکتور می دم چون می دونه چند جا فاکتور و شرکتش ثبت میشه و اگه قانونی نبود بازم مشکلی نداشت فاکتور می داد اتفاقا اگه می خواست کلاهبرداری کنه حتما فاکتور می داد یه دسته فاکتور خریدن و یه مهر ناقابل الان هزینه ای بسیار کم دارد!!!
ببخش دلم خواست مثل همیشه بهترین باشی

شبنم عزیزم ممنون از محبت و نظر لطفت و کامنت مهربونت که البته علمی و مستند نوشتی و جزییات رو شرح دادی
شبنم جون شک من به ثبت تور از این جهته چون با اژانس های دیگه سفر کردم همون موقع پرداخت ان لاین فاکتور میدن و تو فاکتور همه ی ایتم ها لحاظ شده یعنی اگر اژانس معتبر قیمت تور ۴روزه ش به فلان مقصد ۵۰۰تومنه ،درج شده مثلا ۵۰تومن بابت مالیات پس هزینه تور همراه با مالیاتشه و همونطور که نوشتی اون اژانس این مبلغ رو پرداخت میکنه خودش و کاملا منطقیه که از مشتری دریافت کنه
حالا اگر یه اژانس بیاد بگه قیمت تور این عدده ولی اگر فاکتور بخوای بیشتر از عدد نرمال می گیرم خوب این غیر منطقیه
یه حالت دیگه هم هست و اونم اینه که شاید این دوستمون می خواست بره از یه اژانس فاکتور سوری بگیره و حتما اون اژانس با این شرط بهش فاکتور میداد که هزینه رو دریافت کنه .بنظرم اگر اینطور هم بود این لیدر باید خودش هزینه رو می پرداخت نه اینکه از مسافر بگیره در واقع تاوان نداشتن مجوز و فاکتور رو خودش باید میداد
یه وقت هست یه تور قیمتش ۲۰۰تومن زیر قیمته من مسلفر هم قشنگ میدونم چرا دارم پول کمتر میدم و ریسکشو می پذیرم ولی وقتی طرف قیمتش با جاهای معتبر یکیه من توقع دارم فاکتور به همون اندازه پرداختم باشه .
اینکه طرف بره فاکتور کیلویی بخره شاید در مورد جنس معمولی جواب بده ولی من برای تور سربرگ بی پشتوانه نمی پذیرم چون با جایی که دارم ۴روز میرم طبیعت حتما باید پشتیبانی قوی داشته باشه تا درصورت بروز مشکل بتونم پیگیر باشم من اسامی جدید رو سرچ میکنم ببینم چند ساله فعالیت دارن دفترشون کجاست و ...البته بقول خودت ممکنه برن یه چیز الکی هم ثبت کنند ولی من با توری که اشنا نباشه نمیرم مگر واقعا بشناسمشون و چند نفر تایید کنند بگن تازه کارن و متعهد (همه که سابقه کار ندارند از جایی شروع کردن)
از همه اینا بگذریم ..بیا یه بوس بده ببینم همکار جااانم

مینو دوشنبه 13 اسفند 1397 ساعت 05:16 ب.ظ http://milad321.blogfa.com

سفرتون بخیر و خوشی.
چه خوب که ماجرای فاکتور موجب شد. به وضعیت تور پی ببرید.

ممنون مینو جانم .بله عزیزم البته شاید هیچ مشکلی هم نباشه ولی من با همه اخلاق خوشبینم رو یه چیزایی حساسیت بیشتری دارم

تیلوتیلو دوشنبه 13 اسفند 1397 ساعت 02:40 ب.ظ http://meslehichkass.blogsky.com

سلام
سفر بی خطر
انشاله که خیلی خیلی خوش بگذره
خیلی کار خوبی کردی اون تور را کنسل کردی... سالی که نکوست از بهارش پیداست... فاکتور خواستن چیز خیلی طبیعی ای هست همونطور که خودت گفتی

سلام
عزیزمی تیلو جانم
. ان شالله سال دیگه میریم دشت سوسن

مجید دوشنبه 13 اسفند 1397 ساعت 12:32 ب.ظ http://vafadarfaz.blogfa.com/

همیشه بگو " بنام خداوندی که داشتن او جبران همه نداشته های من است"
می ستایمش ، چون لایق ستایش است


درود مجدد بر مهربانو جان

کردستان رفتی عسل های خوبی داره
اگه بانه هم رفتی یاد جهاز منم باشی
یادت نشه که مهرت از دلم میره

درود بر مجید عزیز
هااا ، عسسل هم داره
بانه نمیرم مجید جان وگرنه جهازت رو روی کولم می آوردم
مهرم از دلت نره که دق میکنم

نازلی دوشنبه 13 اسفند 1397 ساعت 12:25 ب.ظ

چه جای خوبی انتخاب کردی مهربانو
تاحالا نرفتم اما عکسهاش دیدم که بینظیره
آفرین به این قانونمندیت .
حدست درسته ایشون یکی از لیدرها بوده متاسفانه الان اکثر لیدها مستقلا چنین تورهایی برگزار میکنن

آره نازلی جونم عکسای کردستان همیشه دلم رو میبره ..کاش با اون لباساش خوشگلشونم بتونم عکس بندازم
آخه یه رگ و ریشه ی کردی هم دارم دیگه .. (مادرم تهران به دنیا آمده ولی پدرو مادرش اهل سنندج و کرمانشاه بودن، متاسفانه هیچ فامیل و آشنایی اونجا نداریم )
احتمالا همه ی تورهای اینچنینی هم بد برگزار نمیشه ولی بهتره ریسک نکنم .. امیدوارم بتونم سال دیگه دشت سوسن رو ببینم

مجید دوشنبه 13 اسفند 1397 ساعت 11:40 ق.ظ http://vafadarfaz.blogfa.com/

از زندگی گذشتم ، بی روح و خستـه و مست
شُـسـتـم زِ زنـدگـانی ، مـن بـار دیگری دست

حالا کـه رفـتـه‌ای تـو ، قـلـبـم شکستـه آری
قـلـبم دَرش به رویِ ، هـر رهگذر دگر بست

تـنـهـایـم و بـمـانـد ، تـنـهـا دوبـاره روحـم
خـسـتـه شـدم زِ دنیا ، از هرچه بوده و هست


سلام بانو جان خوبی
گفتیم احوالی بپرسیم

سلام مجید جان . قربونت بامعرفت ، خوبم خدا رو شکر .
دممممت گرم

غریبه دوشنبه 13 اسفند 1397 ساعت 10:18 ق.ظ

سلام
ماشاالله چه دقیق
خوبه پولتون را پس داد اگه نمی داد چی ؟
چند سال پیش عازم زیارت شدم انهم مجردی خب همه ی مسافران متاهل بودند ما موندیم رو دست رییس کاروان
بالاخره ما را در جمع رییس و اشپز و مداح و مامور خرید غالب کردند
مشکل فقط این بود تا نصف شب قلیون می کشیدند و سیگار دود می کردند
چیزی که من ازش متنفر هستم
خب در عوص من هم بهشون در پوست گرفتن با دمجان و سیب زمینی کمک نمی کردم

سلام
دقیق نبودم غریبه جان اگه بودم همون اول باید پیگیر می شدم .
هیچی دیگه ، کلا قوانین تورها اینطوریه که پول رو پس ندن در این مورد هم من فکر میکنم ترسیدن ما براشون مشکلی ایجاد کنیم که زود پس دادن. اگر کارشون درست بود و مدارکشون تکمیل و قانونی پاش می ایستادن و پول هم پس نمیدادن و اگر ما شکایت میکردیم هم مشکلی براشون پیش نمی اومد ولی حتم دارم که چون کارشون قانونی نبود ، زود پس دادن .
جمله ی اخرت خیلی خووب بود " منم بادمجان و سیب زمینی پوست نکندم "

لیدا دوشنبه 13 اسفند 1397 ساعت 09:45 ق.ظ

دشت سوسن توی عید عالیه.من پارسال رفتم.ما بدون تور رفتیم.یه اتاق تو مدرسه گرفتیم و با ماشین خودمون و یکی از فامیل.طبیعتش منحصر به فرده.

انگار همون نوروز فقط وقتشه لیدا جون . امسال که نشد ان شالله سال بعد می ریم

سمیرا یکشنبه 12 اسفند 1397 ساعت 09:19 ب.ظ http://samisami64.blogfa.com

افرییین که مث همیشه با درایت و دانایی تصمیم گرفتی

کردستان تا حالا نرفتم اما شنیدم که خیلیییی مناظر قشنگی

داره...جای ما رو.هم خالی کنیااا

قربونت عزیز دلم . آره خیلی خیلی زیباست . جاتون واقعا خالیه

سمیرا جون چرا کامنتای وبلاگتو می بندی ؟؟

افشان یکشنبه 12 اسفند 1397 ساعت 07:31 ب.ظ

نسرین یکشنبه 12 اسفند 1397 ساعت 03:57 ب.ظ http://yakroozeno.blogsky.com/

همیشه به سفر و خوشی عزیزم
خیلی کار درستی کردی. امیدوارم درسی بشه برای تور لیدر اولی
لباس گرم ببرید که کردستان باید سرد باشه اونموقع... مگه نه؟

مرسی عزیز دلم . آره نسرین جون یکمی خنکه ولی انقدر زیباست که جبران سردیش رو میکنه
از اول هم بین دشت سوسن و بیشاپور و کردستان شک داشتیم . بیشاپور رو یه بار باید با مهردخت دوتایی بریم چون جاذبه ی طبیعت گردیش کمه و تا بخواهی آثار باستانی داره که عشق ما دوتاست .
دشت سوسن گرم و خوب بود و کردستان زیبا و خنکه .. که دیگه کردستان می ریم ان شالله

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد