دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود
دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود

" سلام بر سال98"

سلام عزیزانم . 


گفته بودند سال 98 سال سختی و فشارهای اقتصادیست و مردم همه در تنگناهای معیشتی قرار می گیرند ولی فکر نمی کردم و نمی کردیم که با بارش نعمت باران در این سالهای خشکسالی زمین،(که قطعا" نعمت محسوب میشه) گرفتار مصیبت و بلا شویم . 


این تقصیر باران نیست ، تقصیر بارش بی وقفه ی ابرهای مهربان نیست .. این نتیجه ی نابخردی مسئولین مملکته .


اصلا " چرا دلشون بحال من و شما بسوزه ؟؟ 


اکثرا" دو یا حتی چند تابعیتی هستند و الان خارج از کشور پیش خانواده هاشون دارن خوش می گذرونند حالا اینجا رو آب برد که برد . 


درجایی که باید برای باریدن این همه برکت از آسمان جشن و پایکوبی راه بندازیم ، ماتم ازدست دادن خانه و کاشانه و جون هم وطنانمون رو گرفتیم . 


نمی دونم چی بگم قرار نبود همچین پستی بنویسم .. می خواستم با همون انرژی و شور و نشاطی که به استقبال بهار امسال رفتم ، پست سفر به کردستان زیبا رو براتون بذارم . 


 شاید یکمی از خشم و بغضم کم بشه بعد بنویسم ...شاید فردااا ..


سال نفرین شده در قرن مصیبت  یعنی :


"هی زمستان برود ، باز زمستان برسد"




راستی کاسه کوچولوهای هفت سین رو با شونه ی تخم مرغ درست کردم . 

دوستتون دارم 

نظرات 13 + ارسال نظر
Baran یکشنبه 1 اردیبهشت 1398 ساعت 09:56 ب.ظ

این دوتا تصویر خیلییییییییییییی مااااااااهَن

خودت و ابراز محبتت هم ماااهید عزیزم

مهرگل شنبه 17 فروردین 1398 ساعت 11:33 ب.ظ

ما مسافرت بودیم قبل از شروع سال یعنی از 28ام سفر بودیم وقتی خبر سیل رو شنیدم باورم نمیشد که چقدر واسه مردممون سال سختی شروع شدش . خیلی غصه خوردم براشون

آره واااقعا .. هنوز همگی تو غصه ی هموطنانمونیم

صفا سه‌شنبه 13 فروردین 1398 ساعت 07:57 ب.ظ http://mano-tanhae-va-omid.blogsky.com

بسیار دردناکه دیدن این همه مصیبت مردم .....
امیدوارم مردم اینقدر سطح آگاهی و مطالباتشون بالا بره که دیگه چنین مسولین بی کفایتی امکان رسیدن به این پستها رو نداشته باشن و مسولین خودشون رو در مقابل اتفاقات پاسخگو بدونن....

برات آرزوی سالی پربرکت رو دارم .

خیلی صفا جاان .. خیلی ..
چقدر از خودم و دیگران شرمنده م موقع انتخابات باورشون کرده بودم باااااز

ممنونم عزیزم .. همچنین

نسرین چهارشنبه 7 فروردین 1398 ساعت 10:55 ب.ظ http://yakroozeno.blogsky.com/

می دونم... همه می دونن ولی بعضیا از خجالتشون روی خودشون نمیارن.
شهردار احمق شیراز پونزده سال پیش، جایی که سیلاب ها رو از شهر دور می کرده، با تخاله می نده روشم آسفالت میکنه!
لابد آپارتمان سازی خیلی بیشتر به نفع مردم بوده.
دلم خیلی برای تمام کشته شده ها می سوزه بخصوص وقتی شنیدم بعضیاشون مسافرهای عید بودن که بخاطر صرفه جویی یا نبودن هتل، تو بلوارها چادر زده بودن و اونجا زندگی می کردن...

شاهین صمد پور تو پیجش عکس مفقودین رو میذاره و از مردم میخواد اگه خبری دارند اطلاع بدن دیشب عکس یه اقایی رو که دو روز قبل تو مفقودین گذاشته بود دوباره تکرار کرد .44 ساله و به سه تا بچه ش تسلیت گفت . انگار بدن بی جانش تو کانال آب خیابون هفت تن شیراز پیدا شده غم انگیز تر اینکه مادر این سه تا بچه دو سال قبل فوت شده . خیلی خیلی دلم سوخت .. آه این مردم کی دامن مقصرین رو میگیره؟؟

نگین چهارشنبه 7 فروردین 1398 ساعت 06:04 ب.ظ http://parisima.blogfa.com

سلام مهربانو جانم

صحبت از پژمردن یک برگ نیست،
وای جنگل را بیابان میکنند
هیچ حیوانی به حیوانی نمیدارد روا،
آنچه این نامردمان با جان انسان میکنند ...

امان ... امان از سودجویی و منفعت طلبی و بی مسئولیتی یک قشر خاص که میشه بلا و مصیبت برای آحاد مردم یک کشور نفرین شده ..

بخاطر بیفکری و بی مسئولیتی حضرات، ساخت و سازهای بی حساب و کتاب و ایجاد بنا در بستر رودخونه ای که حتی اگه ده سال هم خشک بمونه بازم نباید و نباید و نباید بنایی در مسیرش احداث بشه، مملکتمون شد ماتم سرا ..

بخدا اینقدر این چند روزه به این مسئله فکر کردم که بخدا تمام تنم شده پر از درد ... خدایا میشه مسئولینی رو که کوچکترین بویی از شرافت و انسانیت نبردن، کمی با مقوله انصاف و انسانیت آشنا کنی؟ میشه خدایا؟
بقول همسرم اینا ایرانی نیستن که دلشون برای ایران بسوزه .. رگ و ریشه هر کدومشون برمیگرده به جایی که مدام دارن سنگش رو به سینه میزنن و در جهت آباد سازیش تلاش میکنن .. نفرین به همشون .. نفرین خدا به همشون ...

سلام عزیزم
بهترین تعریف همینه "جنگل را بیابان می کنند"
نگین جان همسرتون کاملا درست میگه .. اصلا نه غیرت نه عرق هیچی به این خاک مظلوم ندارند

Amir چهارشنبه 7 فروردین 1398 ساعت 01:00 ب.ظ http://mehrekhaterat.blogsky.com

سلام
اما راستش من امیدوارم ، بذارید یه مثال بزنم ، دزد اومد خونه همسایه ما و طلاهاشون رو بردن بعدا این مطالبه شکل گرفت که چرا دوربین و دزدگیر نذاریم که این اتفاق افتاد.

یا مثلا بحث شفافیت رو استاد رائفی پور راه انداخت ، مستند رفت تمام سایت مجلس کشورهای اروپایی و حاشیه حلیج فارس رو اورد گفت ببیند شفافیت یعنی چی بعد این پویش شکل گرفت که اقای مطهری گفتش من با شفافیت مخالفم چون ممکنه یهو یه چیزی از من بشنون دیگه دور بعد رای نیارم

این دنیای مجازی هم که دیگه برای خودش قدرتی شده ، جالب اینه که مثلا اسم تلگرام رو نمی یارن ولی هر شب توئیتهای فلان مسئول از توئیتر که فیلتره رو نشون میدن اونوقت کلیپ های مثلا سیل شیراز رو از تو تلگرام سایت های شیراز برمیدارن

تا الان که ایران تو خشکسالی بود اما از این به بعد پویش های مردمی درباره سیل و باران و اینا جدی میشه که یه فکری بکنن مخصوصا این دولت که 2 سال اخرش هست و به شدت زیر فشاره ، نشون به اون نشون که تو اخبار هی میگه بهم تیکه نندازید ( البته اون یه جور دیگه میگه ولی حرفش همینه )

بهرصورت من امیدوارم و همین که فرمانده سپاه با همون لباس نظامیش میره تو اب برام جای امید هست که هنوز کسی به فکر این مردم هست که بین خودشون باشه نه از تو هلیکوپتر یه نگاه کنه و رد شه بره.

من امیدوارم ....
----------------------------------
انشالله همیشه به سفر تو صحت و سلامت و خوش بگذره

سلام امیر جان . با حرفت موافقم ..(هر چند یه اختلاف نظراتی هست که طبیعیه)
میفهمم چی میگی . امید خیلی خیلی چیز خوب و سازنده اییه و هر قدر جوون تر باشی امیدواریت هم بیشتره .. احتمالا به همین دلیله که من امیدکمتری نسبت به تو دارم ولی از صمیم قلب از خدا می خوام شرایط طوری بشه که منم نور امید به قلبم بتابه .
-------------
زنده باشی دوست من ممنونم

مجید شفیعی چهارشنبه 7 فروردین 1398 ساعت 09:44 ق.ظ

سلام.

امیدوارم هرجایی که هستیم و هر مسئولیتی که داریم بهش جوری عمل کنیم که لازم نباشه بعدا حسرت بخوریم یا پاسخگوی کم کاریامون باشیم

سال 98 سال خوبی باشه برامون

عید تو و همه رفقای بخش نظرات این خونه مجازی مهربون مبارککککککککککککککک

سلام مجید جان
الهی آمییین . قربون محبتت دوست نازنینم

غریبه چهارشنبه 7 فروردین 1398 ساعت 08:59 ق.ظ

سلام
سال نود هشت مبارک باشد
خب همیشه حوادث هست
سال ۵۳ بعد از بارش برف سنگین چند متری و بارش باران شدید
نوروزی به مراتب بدتر از این را گذراندیم
آنزمان مشغول خدمت سربازی بودم و مامور پول رسانی به مامورینی بودم که در مناطق مرزی ایران و عراق مشغول خدمت بودند
میشه گفت تمام پلهای ارتباطی بین رود خانه های برف آباد سیمره ' کرخه ' کاروان ' الوند قصرشیرین ' کنجانجم مهران ' چنگوله دهلران ' همگی یا خراب شده بود و یا نیمه ویران
ما را هم نزدیک بود رودخانه ی چنگوله ببرد
ولی چون سنگین بودیم زورش نرسید
یعنی قسمت آن بود تا سال نود هشت هم ببینیم

سلام غریبه جان سال نوی تو هم مبارک باشه .

دوست من درست میگی همیشه این اتفاقات بوده ، ما توقع نداریم که در بهاری که همیشه به بارون هاش معروفه ، بارش تبدیل به حادثه بشه . داری صحبت از 44 سال قبل میکنی و اینکه برف نوروزی کم سابقه ست ولی بارون بهاری چیزی کاملا طبیعیه.. یه نگاه به دور و برمون که بندازیم میبینیم همه جای دنیا که صاحب درست حسابی و دلسوز داره در این مدت چه رشد چشمگیری کرده ولی کشور بینوای من بجز پسرفت در اون چه اتفاقی افتاده ؟؟

خدا رو شکر که سنگین بودید و آب زورتون نیومد و سال 98 رو هم دیدی

سوفی چهارشنبه 7 فروردین 1398 ساعت 02:12 ق.ظ

سال نو مبارک مهربانوجان عزیز. حق دارید درک تون می کنم، انشالله که حال تون بهتر بشه و بیایید برامون از سفرتون بنویسید، حال همگی بهتر بشه الهی.
چه سفره ی باصفای و با سلیقه ایی، دست مریزاد.
❤️❤️❤️

ممنون سوفی نازنینم . ان شالله درد و غم و بلا از همگی دور باشه .. الهی مردم مظلوم کشورمون نفس هایی پر از شادی و آرامش بکشن

نسرین سه‌شنبه 6 فروردین 1398 ساعت 11:29 ب.ظ http://yakroozeno.blogsky.com/

هیهات....
کلیپ هایی که از سیل در شیراز بدستم میرسه وحشتناکه. انگار دارم فیلمای ترسناکی می بینم که واقعیت ندارند... بخصوص اونی که چند نفز به یک تیر چراغ برق چسبیدند و یکی یکی آب می برتشون.... خدای من، بیدارمون کن.

نسرین جان حالمون خیلی بده .. خیلی غصه داریم که سر هیییچ داریم اینهمه مصیبت می کشیم . بهاره و باروناش .. بهاره و رگبار های بی وقفه و زندگی بخشش .. این مصیبت فقط محصول بیخردی و دزدی های مسئولینه .

الی سه‌شنبه 6 فروردین 1398 ساعت 10:16 ب.ظ http://elhamsculptor.blogsky.com

مسوولین ما جز یه مشت آدم اختلاسگر چی هستن؟
مکه جون مردم براشون مهمه
من شیرازی ام مهربانو جان
توی 10 دقیقه بارش شهر تبدیل به رودخونه خروشان شد!
باید باور کنیم فقط به خاطر بارون بوده؟
وقتی مسیل میشه جاده! وقتی حریم رودخونه میشه کنارگذر
چه انتظاری داریم؟
بیچاره خدا از دست ما بنده ها نمیدونه چه کنه؟ بباره بده نباره هم بده
لعنت بر ظالم
**** البته ما خودمون و این سکوتمون هم کم از ظلم نیست
شهرم رفت توی غم و ماتم
وطنم رو آب برد و مسوولین رو خواااب

الی جاانم دیگه با بد قومی طرفیم .. نمیدونیم چه کنیم . هیچ وجدانی درکار نیست هر جا سرو صدا شد با فجیع ترین شکل ممکن خفه ش کردن .. از ملت ایران جز سالمندان خسته و ظلم کشیده و جووون هایی حسرت کشیده و تهی چیزی نمونده ..

عسل سه‌شنبه 6 فروردین 1398 ساعت 04:33 ب.ظ

ای جانم
همه ما در غم هموطنان شریکیم عزیزم دیگه داریم به مصیبت پشت مصیبت عادت میکنیم به هرکدوم که رجوع میکنیم تا قصوری از مسوولین پشتش هست
عزیزم منتظر سفرنامه ات هستم

عسل جانم باور کن اینا یه وجب از خاک رو از خرابکاریهاشون بی نصیب نذاشتن
حالا تو سفرنامه مینویسم دارن چه بلایی سر دریاچه ی زریوار میارن

هوپ... سه‌شنبه 6 فروردین 1398 ساعت 03:41 ب.ظ

مهربانو جانم...
من خوبم... کاش همه ی هم وطنانمون خوب باشن.

عززیزم خدا رو شکر .
الهی آمین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد