دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود
دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود

"اختلافات مادر و دختری"

تو پست قبل نوشتم " یاد اونایی که فرهیخته و خاص بودن و یه تار موشون می ارزید به صد تا مثل من " و این جمله بین من و مهردخت اختلاف نظر انداخته . 

از نظر مهردخت نوشتنش غلطه و نباید ارزش و کرامت انسان رو نادیده گرفت اینکه کسی نخبه و خاص باشه و از دنیا بره همونقدر دردناکه که یه انسان معمولی . 

از طرفی حرف مهردخت رو قبول دارم و میگم جان انسان کلن باید ارزش داشته باشه و برای همینه که جامعه ی پزشکی وقتی میخواد خدمات ارائه کنه برای احیای یک الکلی خیابانگرد همونقدر زحمت می کشه که برای کسی که در بالاترین درجه ی علمی قرار داره ولی واقعا ته دلم نمیتونم به این دو نفر نگاه یکسان داشته باشم و اگر خدای نکرده در شرایط انتخاب قرار بگیرم (خدا واقعا نیاره چون انتخاب خیلی خیلی کار سختیه و باید فوری هم انجام بشه نه با فکر و دودوتا کردن) حتما اون انسان دانشمند رو انتخاب میکنم .


بنظر شما به این خصوصیت اخلاقی من چه اسمی میشه داد؟؟ من باید بابت این طرز فکرم شرمنده باشم؟ نباید باشم؟ آخه دست خودم نیست .. 

دوستتون دارم 



نظرات 30 + ارسال نظر
مرسده شنبه 19 بهمن 1398 ساعت 12:20 ق.ظ

سلام مهربانوی عزیز
ضمن احترام به شمای نازنین، من با عقیده مهردخت جان موافقم. من که به گفته خانواده و همکاران و دوستان و اطرافیانم نخبه محسوب می شوم، خودم علاقه ای به نخبه بودن ندارم و عقیده شدیدی دارم که برترین انسانها باتقواترین آنها نزد خداوند هستند. جان یک روستایی ساده دل بیسواد یا یک معتاد بی سرپناه همانقدر برایم ارزشمند است که یک فیلسوف و دانشمند بزرگ. چه بسا نخبگانی بودند که علمشان به ضرر جامعه جهانی تمام شده و یک بی سواد در عمرش آزارش به احدی نرسیده و بلکه همیشه کمک حال همنوعانش هم بوده است. از طرفی ارزش جان هر انسانی با انسان دیگر برابر است، ولو اینکه یکی نخبه باشد و دیگری کم هوش و کندذهن . همه مخلوق یک خالقند و او به سبب حکمتش و آزمایشش ، به یکی هوش بالا و استعدادهای عالی داده و به دیگری نداده . بحث طولانی میشه وگرنه بیشتر می خواستم موضوع را باز کنم. درنهایت حرف مهردخت جان را تایید می کنم. با تشکر از شما عزیزم

سلام مرسده جان . خدا حفظت کنه دوست من

ماجد سه‌شنبه 15 بهمن 1398 ساعت 04:06 ب.ظ

سلام مهربانو جان
آقا تصمیمت پذیرفتس و برابر با آخرین استاندادها

سلام ماجد عزیز .
حله حله

amir یکشنبه 13 بهمن 1398 ساعت 06:07 ب.ظ http://mehrekhaterat.blog.ir/

به شدت با حرف شما مخالفم. شما کیا رو فرهیخته می دونید؟ هر کسی تو دانشگاه شریف و امیر کبیر درس خونده و یا جزئ نخبه ها رفته کانادا؟؟؟ پس هفت میلیارد ادم کره زمین فدای همه فرهیخته ها بشن که اونا مثلا مخشون خوب کار میکنه؟ هر کسی هم که اسمش تو لیست نیست پس موجود مفیدی نیست و خط بخوره و بلایی سرش بیاد مهم نیست ، این چه حرفیه؟؟؟

من دانشجوی شبانه تربیت دبیر رشت بودم ، ترم تابستون اومدم تهران ، یکی از همین دانشگاه های پر مدعا و ترم برداشتم ، پسره با اون همه ادعاش ، نصف توانایی ها و مخ بچه های هم رشته ای منو تو تربیت دبیر نداشت ، اینا خاصن ؟ اگه اونا خاصن ما بریم کره ماه .

مهم انسانیت و شرافت داشتنه ، ضمن اینکه مستند میراث البرتا رو ببینید.

امیر خان من یکعالمه توضیح دادم که برداشتتون از حرف من اشتباهه من منظورم این نیست که ارزش و کرامت انسانی که تو شریف درس خونده از کسی که اونجا درس نخونده بیشتره .
خوشتون میاد انگار من یه موضوعی رو تکرار کنم؟
گفتم که جامعه از رفتن آدم های نخبه ضرر بیشتری متحمل میشه تا از رفتن آدم معمولی مثل خودم .
نه گفتم ارزش انسانی اونا بیشتره نه گفتم خودم ادم بی ارزشی هستم .
چرا میخوای پر ادعا بودن آدمای دیگه و حقوق ضایع شده خودت رو به جملات من متصل کنی ؟ آخه اینا چه ربطی به هم داره واقعا؟؟!!

مهرگل یکشنبه 13 بهمن 1398 ساعت 02:14 ب.ظ

مهربانوجان سلام
راستش منم با نظر مهردخت موافقم چون یه وقتایی اینکه تو چه جایگاهی باشی هم خیلی بستگی به شرایط داره
مثلا من یه خواهردارم که واقعا میتونست جزء اندیشمندان این مملکت باشه اما بخاطر شرایط بد زندگیمون هیچوقت تو هیچ زمینه ای شکوفا نشد درحالیکه واقعا باهوشه ولی خب الان به خاطر اینکه نتونسته رشد کنه و شکوفا بشه شاید یه انسان معمولی شناخته بشه و جز نزدیکانش کسی ندونه که چقدر باهوش و با لیاقته.
و یا همسر خودم که فوق العاده زبر و زرنگ و مخ و درسخون و ایناس اما خب چون تو شهر خودمون تو رشته ای که خوند دانشگاه روزانه نبود و به اصرار و گریه ی مادرش همینجا رفت غیرانتفاعی و کار کرد و به خانواده اش تو پرداخت بدهی ها کمک کرد درحالیکه برادرش اهمیتی به این مسائل نداد و رفت دنبال درسش الانم دانشجوی دکترای دانشگاه شریف هستش تو لیست نخبگان کشوری هم هستش. در حالیکه همسر من همش غصه خانواده خورد و کنارشون موند ولی برادرش نه. اگر هر دوی اینها تو یه سانحه دور از جون بمیرن به همسر من میگم یه انسان معمولی اما به برادرش میگن اندیشمند و خاص و ...
ببخش طولانی شد.

بازم سلام خوشگلم . میفهمم چی میگی عزیزم متاسفم که این حس بد و بحث بد بینمون راه افتاده که ارزش ادما رو داریم آنالیز میکنیم درصورتیکه این درست نیست و واقعا همه ی انسان ها با ارزش و عزیزند . یه سوال برام پیش اومده اونم اینه که دیدی یه جوون رعنا و رشید و مفید از دنیا میره بعد پدر بزرگ یا مادربزرگ بیماری داره که سالهاست تو رختخواب افتاده و زندگیش بصورت نباتی دراومده هنوز داره با درد و رنج نفس می کشه. این فکر مسلما از ذهن خیلی هامون رد میشه که جریان چیه ؟ واقعا چرا باید اون بچه بره و این بنده خدا بمونه . واقعا همچین چیزی از ذهن نگذشته ؟؟ خوب اینم مثل همون مثال میمونه دیگه .
بگذریم از این ماجرا الهی همه ی عزیزانمون در شادی و تن درستی باشند و همه ی اون ها که رفتن در ارامش و نور باشند .
خیلی خوشحال شدم از اینکه فرصت کردی بیای پیشم

کیهان یکشنبه 13 بهمن 1398 ساعت 09:25 ق.ظ http://mkihan.blogfa.com

درود بر بانوی مهر و شعور و امید
شجاعت شما مایه فخر است که چنین موضوع حساس و جنجالی را مطرح کرده ای.همین نشان از شخصیت بسیار قوی شما دارده

درود کیهان عزیز
ممنونم دوست مهربونم . البته که نسبت به من خیلی لطف داری ولی همین مطرح کردن موضوع به این سادگی ودریافت کامنت های تند و تیز بعضی از خوانندگان که خیلی هم به چیزی که مد نظر من بود ربطی نداره، نشون میده که بعضی ها مسیر رو از اول اشتباه انتخاب کردن و اینجا محل مناسبی برای خوندن و لذت بردنشون نیست چون دنیای ما با هم متفاوته و اتفاقا خیلی خوشحالم چون یه غربالگری لازمه هم من طرف هامو بهتر میشناسم هم اونا من رو

مه شنبه 12 بهمن 1398 ساعت 04:37 ب.ظ

سلام من قبلا هم بهتون پیام داده بودم ولی یادم نیس با چه اسمی ولی چند ساله مطالبتون رو میخونم...همیشه از رو نوشته هاتون شما رو یه انسان متفاوت از بقیه که بسیااار روشن، دل رحم و فاقد تعصبه و صرفاااااا و صرفااااا وقایع رو بر اساس نوعدوستی و اخلاق تحلیل میکنه و واسش زندگی هیچ انسانی به دیگری برتری نداره و همینطور فاجعه مرگ آدمها واسش درجه بندی نیس تصور میکردم که خب با پستای اخیرتون متوجه شدم که اشتباه میکردم و دید هیچ کس خالی از تعصب نیس و من بیش از حد به کسانی که تا حدودی قبولشون دارم آرمانی نگاه میکردم و بهرحال برخورد دوگانه تون با وقایع چند وقت اخیر موجب شد یه مقدار به خاطر نوع نگاهم به شما توی ذوقم بخوره که میدونم مهمم نیس البته... چون به گفته خودتون اینجا وبلاگ خودتونه و هرچی بخواین مینویسین...فقط خواستم احساسمو به عنوان یه خواننده قدیمی گفته باشم و البته خیلی دنبال پاسخ خاصی هم نیستم ...
و اما در خصوص این پستتون خیلی با نظرتون موافق نیستم و به نظرم خیلی تبعیض آمیز و شعار گونه میاد...اونجا که دور از جون بین نجات زندگی یکی از عزیزانتون و مثلا یه نخبه غریبه گیر کردید اگر به عقیدتون عمل کردید حرفتون درسته...
موفق باشید بهرحال و ببخشید طولانی شد....

سلام
نگاه آرمانی به یک انسان معمولی کاملا اشتباهه . کار خوبی کردی احساست رو نوشتی من با بیان احساسات هیچ مشکلی ندارم ولی با غرض ورزی چرا . کامنت شما هم صرفا" بیان احساست نسبت به من بدون غرض ورزیه .
کاش اون توضیحات بالا ی این پست رو با دقت بیشتری میخوندی :البته من برات کپیش میکنم
"اما بازم سر حرفم ایستادم پای انتخاب برسه و از نظر عاطفی هردو برای من یکسان باشند حتما کسی که برای جامعه مفید تره رو نجات میدم ."
به جمله ی " از نظر عاطفی هردو برای من یکسان باشند " دقت کن .
مطمئن باش امکان نداره من بین نجات جون بچه م که از نظر اجتماعی کاملا آدم عادی محسوب میشه و بالاترین مقام علمی دنیا ، بیام اون بالاترین مقام علمی دنیا رو انتخاب کنم .
من یک آدم معمولی(یک مادر معمولی) با عواطف و احساسات کاملا معمولی هستم. اگر کسی فکر میکنه من یک موجود عجیب غریبم که برخلاف این موضوع عمل می کنم سخت در اشتباهه !
شما هم موفق باشی.

رها شنبه 12 بهمن 1398 ساعت 03:34 ب.ظ

خب مهربانو جان به این ترتیب اگه شما اونشب پشت پدافند بودی حتما هواپیما را میزدی چون جون ۳۰۰ نفر از جون چند هزار نفر کم اهمیت تره

متاسفم رها جان چه نظر تلخ و خصمانه ای نسبت به من داری ...اصلا بحث ما درمورد همچین تصمیم گیری بود؟ یا دوست داشتی وسط موضوع دیگه ، چنین چیزی درمورد من بنویسی؟ واقعا متاسفم

دختر بزرگه شنبه 12 بهمن 1398 ساعت 02:57 ب.ظ

سلام
انتخاب خیلی خیلی سختیه
ممکنه تو هر موقعیتی نظر متفاوتی داشته باشم
همه انسانها عزیزند برای خانواده هاشون و نبودن هرکدومشون سخته ولی مطمئنم این بار که تو سقوط هواپیما این همه نخبه از دست دادیم بیشتر از سقوطهای دیگه ناراحت شدم

سلام

لیلی۱ شنبه 12 بهمن 1398 ساعت 12:40 ب.ظ

مهربانو جان متاسفانه یا خوشبختانه منهم مثل شما با نظر مهردخت موافق نیستم و کامنت هم دادم و ضمنا دقیقا نظر کیهان عزیز رو تایید میکنم

درسته عزیزم . من اشتباه متوجه شده بودم الان اسمت رو به لیست موافقین نظر مهربانو اضافه میکنم

کیهان شنبه 12 بهمن 1398 ساعت 08:22 ق.ظ http://mkihan.blogfa.com

درود بر فرهیخته بانوی مهر و مهر آفرین
تصور می کنم برای این پست کامنت نوشته بودم؟
ای ایای امان از ....
به هر حال بنظرم نوشته بودم موضوع راشنالیته و اگزیستانسیالیست و .... بعله
مرسی مهری برای همه چی

درود کیهان جان
نه عزیزم درسته من نبودم کامنت ها تایید نشده بود

مجید وفادار شنبه 12 بهمن 1398 ساعت 01:33 ق.ظ

حسِ خوبِ عشــــق ، حسِ خوبِ یک نگــاه و حسِ خوبِ دیـدن باغ گل در کنــارِ عزیزانت برای تو عزیز با احساس آرزوی همیشگی من


سلام شبتون بخیر مهربانوی عزیزم


کرونا نگرفتی هنوز ؟[نیشخند][خنده]

دشمنت شرمنده باشه مادر جان

سلام شبت بخیر باوفاا .
نه سعی دارم کرولا بگیرم

فرشته جمعه 11 بهمن 1398 ساعت 06:58 ب.ظ http://femo.blogfa.com

سلام مهربانو عزیزم
از نظر من اترا جان حق دارن
ولی فقط اون لحظه خاص که قراره انتخاب کنی جوابتو میگیری ومیفهمی که برات یکی ان حوادث از دور عجیب وقابل پیش بینی ان اون لحظه فرق میکنه

کیهان جمعه 11 بهمن 1398 ساعت 04:18 ب.ظ http://Mkihan.blogfa.com

درود بر شما
نگاهتان یک نگاه راشنال و واقع گرایانه و عقلایی ست و نه احساسی
و ایشان هنوز جوان است و احساساتی و و نگاهی اگزینستانسیالیستی داره.
همین سوال را از ایشان بپرس ببین چه جوابی میده؟
انتخاب بین پیر و جوان بین دانشمند و ادم عادی بین بانویی که بچه کوچک داره و شیر به او میده و...میبینی گاهی باید احساسات را موقتن کنار بزاریم

طیبه جمعه 11 بهمن 1398 ساعت 11:55 ق.ظ http://almasezendegi.mihanblog

سلام عزیزم
من هم با مهردخت موافقم ولی تو هم نباید بابت طرز تفکرت شرمنده باشی چون طرز تفکری که به عمل نینجامیده که خوددرگیری نداره، شرمندگی نداره.این طرز تفکر نشون میده که تو زیاد به آدم هایی که ارزشمندترند فکر می کنی و بیشتر تلاش می کنی مثل اونها اپر مثبتی از خودت برجا بگذاری.به خودت افتخار کن مهربانوی عزیزم

Zari جمعه 11 بهمن 1398 ساعت 02:16 ق.ظ http://maneveshteh.Blog.ir

از اونجاییکه دانش ما محدوده و‌تو نمیدونی اون آدم فعلا ولگرد آیا در آینده چه خواهد شد و یا آن‌آدم متشخص شاید بعدها چه جنایاتی بکند بنابراین اکر در موقعیت انتخاب قرار گرفتی باید چشم بر این حواشی ببندی و انسان را به فقط انسان بودنش ارزش بذاری. البته میدونم سخته

Eli پنج‌شنبه 10 بهمن 1398 ساعت 07:44 ب.ظ

به نظرم فکر شما کاملا غلطه، حرمت نفس انسان امری مطلق هست و فرع هیچ چیزی نیست.‌ اختلافات تبعیض بر انگیزی که در شرع و حتی در جامعه بین زن و مرد ،پولدار و فقیر وجود داره ناشی از یک‌فکر برتری طلب مستبد هست که به آزادی انسانها هیچ وقعی نمی گذاره و ملاک رو در ارزش جان‌انسانها مولد بودنشون می دونه . اگر کسی رو صرفا به خاطر آنچه به دست نیاورده و بطور کلی قضاوت کنه( که ملاکی هم برای درست یا نا درست بودن این معیار ها وجود نداره) در باطن، نه خودش رو دوست داره و نه انسان آزاد اندیشی هست. به نظر من منشا همه دیکتاتوریها هم همین امره که آزادی انسانها رو نادیده می گیره، حتی شما دوست عزیز هم از این امر مستثنی نیستی.‌حق با دخترتونه و من در بیان شما متاسفانه روی از نا خود دوستی می بینم و تفکر نوعی شما رو موجبی برای اعمال خشونت. موفق باشید

الی پنج‌شنبه 10 بهمن 1398 ساعت 11:45 ق.ظ

با عرض معذرت باید بگم من با نظر مهردخت جان موافقم
جون ادما به مدرک و درجه علمیشون نیست از نظر من همه یه ارزش دارن گرچه قبول دارم مرگ نوابغ ضربه بیشتری به جامعه میزنه ولی این موضوع سبب با ارزش بودنشون در موقعیت مرگ نمیشه
من نخبه های زیادی دیدم که عاری از هر نوع شعور هستند و بعضی هاشون خیلی ازار دهنده هستن
ولی من خودم به شخصه موافقم جون همه ادما به یک اندازه با ارزش هست

یاس ایرانی چهارشنبه 9 بهمن 1398 ساعت 11:37 ب.ظ

سلام مهربانوی عزیز
امیدوارم حالتون خوب باشه و دلتون شاد... ببخشید که این چند وقته نتونستم براتون کامنت بذارم با اتفاقاتی که افتاد حس و حال خوشی نداشتم...
مهربانو جان واقعیتش من هم مثل مهردخت فکر می کنم و مرگ تمام انسان ها برام یکسان هست و به یه اندازه ناراحت میشم ... تمامی انسان ها چه دانشمند و چه یه انسان معمولی آرزوها و هدف هایی دارن که وقتی با اتفاقی ناگوار از دنیا میرن تمام اینها نابود میشه و چه بسا خانواده هاشون از هم می پاشه و ...
در این شکی نیست که یه انسان نابغه به پیشرفت بشریت کمک بیشتری می کنه ...
یادمه یه استاد داشتیم بهم گفت محلی زندگی کن که بتونی با تمام اقشار جامعه در ارتباط باشی و معنای زندگی رو بهتر درک کنی...
مهربانو جان می تونم درکتون کنم چه حسی داشتین وقتی جوانانمون تو سقوط هواپیما پرپر شدن... کاش دنیا جای قشنگتری بود ...
مرسی که عکس دارسی خانوم رو گذاشتین چقدر دوست داشتنیه
سلامت و شاد باشین

سلام نازنینم . تو عزیز دل من هستی یاس خوشبوی این خونه

نیلوفر ف چهارشنبه 9 بهمن 1398 ساعت 09:56 ب.ظ

با مهردخت هم نظرم.اینکه چه آدمی هستم بیشتر به عوامل ژنتیکی و محیطی و تربیتیمون بستگی داره و خیلی خودمون دخیل نیستیم.

لیلی۱ چهارشنبه 9 بهمن 1398 ساعت 01:57 ب.ظ

بنظر من عزیزم در ابتدای امر همه انسانها با هم برابرن و ارزشمند اما با توجه به اینکه انسانها خودشون انتخاب میکنن راهشون رو و نگرششون رو بعدها بین ی جانی و یک انسانی که همش داره به خلق خدا خدمت میکنه تفاوت هست
جامعه باید در خدمت رسانی یکسان رفتار کنه ولی ایا فرقی بین یک تبهکار و یک انسان شریف نیست؟؟؟
بنظرم اگر بگوییم نیست مقداری از دنیای واقعی دور شده ایم و بسمت و سوی ایده ال گرایی افراطی پیس رفته ایم

سوفی چهارشنبه 9 بهمن 1398 ساعت 12:56 ب.ظ

سلام بر مهربانوی عزیزم. منم پست قبلی رو که خوندم روی اون جمله ی که مهردخت جان بهش ایراد وارد کرده مکث کردم، به نظر من هم درست نیامد! البته ببخشید عزیزم، من کلی راه و روش زندگی و برخوردهای اجتماعی ازتون یاد می گیرم و کوچکتر از اونم که بخوام ایراد بگیرم اما خوب نظرمونو خواستید بعد با خودم گفتم چرا مهربانوجان که اینقدر دست خیر داره و اینقدر مادی و معنوی گره ی زندگی خیلی هارو باز کرده و این همه آدم از صحبت کردن و معاشرت باهاش بهره مند میشند و لذت می برند همچین مقایسع ایی کرده و خوب رد شدم از موضوع تا خوندن این پست. منم با مهردخت جان موافقم، جان هر انسانی ارزشمند هست. شاید سابق نگاه دیگری داشتم به انسان هایی مثل معتادها، بزهکارها و ... اما حالا معتقدم که جان هر انسانی ارزشمنده و نباید قیاس کرد. من قبل از هر چیزی به گذشته و امکانات دو نفر نگاه می کنم، به والدین شون، به بستر رشدشون و همه ی شانس و شانس هایی که تو زندگی آوردند (البته که تلاش و همت و هوش افراد نُخبه رو نمیشه اصلا نادیده گرفت) که بشند نُخبه و باز در مقابل انسان هایی که شدند مثلا بزهکار اجتماع یا الکی خیابانگرد چه گذشته ایی داشته اند، چه بیرحمی هایی در حق شون شده و چه امکاناتی رو که نداشته اند و چه شانس هایی رو که نیاورده اند. البته منکر انتخاب نیستم ولی ثابت شده که عوامل محیطی نقش بسزایی در ساختن آدمی به یک انسان خوب داره. خوب پس هر دو حق زندگی دارند و تازه کی از آینده خبر داره که همون آدم الکی ممکنه باعث نجات جون یکی بشه که یک دکتر بی وجدان باعث از بین بردن جون خیلی ها. خلاصه اینکه سخته بهش فکر کردن...
البته که آدم نباید بابت افکارش و خصوصیت های اخلاقی اش شرمسار باشه وقتی یک لحظه کنار یک نظر خوب و باز مکث می کنه و بهش فکر می کنه و نظر دیگران رو میخواد. خلاصه عاشقتونم بانو و عاشق مهردخت نازنین.

عزیز دلمی سوفی جانم

ماه چهارشنبه 9 بهمن 1398 ساعت 10:45 ق.ظ

سلام. به نظر من تفاوت گذاشتن این دو آدم صحیح نیست، معمولا همه عزیزانی دارند که برای آنها ارزشمند هستند.
اما ته دلم برای آن سال‌های عمر که فقط درس خوندند و زندگی نکردند دلم می سوزه

غریبه چهارشنبه 9 بهمن 1398 ساعت 07:46 ق.ظ

سلام

الاهم فالاهم
یعنی عملی که منطقی تر است را آدم باید انجام دهد که همان نجات آدم دانشمند است
خوبه شما دیکتاتور نیستید و نظرتون را تحمیل نمی کنید
همسر من با بچه ها مستبدانه رفتار می کرد به طوری که الان دور هم جمع می شویم و پیرامون کارهایش خاطره تعریف می کنند کلی می خندن
:

ما هم با مامانمون کلی از این داستان های خنده دار داریم .

نسرین چهارشنبه 9 بهمن 1398 ساعت 01:29 ق.ظ http://yakroozeno.blogsky.com/

نمی دونم، سوال سختیه.
چون در نظر گرفتم اگر اون شخص عادی مثلاً یکی از عزیزام باشه و اون شخص دانشمند غریبه، فکر نکنم بتونم دانشمند را انتخاب کنم.


در مورد اون تاًییدیه گرفتن برای من راحت باش بانوی گلم.
عاشقتم

سحر جدید چهارشنبه 9 بهمن 1398 ساعت 12:08 ق.ظ http://kamandmaman

مهربانو جان‌منم‌از اول با نظر مهردخت جان‌موافق بودم وهستم ....من فقط با این دید نگاه کردم که عزیزان مردم‌ هستن ...حالا چه فرهیخته چه الکلی خیابان‌گرد ....و ....
چراکه یه خیابان‌گرد داشتیم‌که بهش میگفتن‌دکتر مفید .....چرا که این‌بنده خدا جراح برجسته ی مغز و اعصاب خیلی قدیم بوده ...ولی با مشکلی که براش پیش آمده بود و از توانش خارج‌بوده ...به این روز افتاده ....پس نتیجه گیری من اینه که یه ولگرد خیابانی هم باهزار درد و رنج این چنین شده ....منم کلی شاکی بودم‌که انسانیت رو حدو مرز براش گذاشتن

نیروانا سه‌شنبه 8 بهمن 1398 ساعت 09:41 ب.ظ http://Lifeisperfect.blog.com

من با مهردخت جان موافق ترم
چون همین ماه اخیر شاهد بودیم که اگر جان یک نفر رو خیلی باارزش تر بدونیم تبعات خیلی سنگینی داره مثل کشته شدن بیش از صد نفر برای دفن اون ی نفر و این که حتی اسمی هم ازشون برده نشد و غریبانه رفتند
این که اونقدر خودمونو خیس میکنیم که ی فاجعه انسانی خلق میکنیم و ...
ولی وقتی به قول تو پای انتخاب وسط باشه خوب انتخاب اون فردی که برای بشریت منافع بیشتری می‌تونه رقم بزنه طبعا مورد تایید هر عقل سالمیه
و این هم باز نشون دهنده بشر دوستی و احترام به همنوعانمون هستش

نگین سه‌شنبه 8 بهمن 1398 ساعت 03:52 ب.ظ

اصلا بذار یه مثال بزنم ...

الان همین دارسی کوچولو رو ببین .. بله بله همین دختر کوچولوی ملوس خوشمزززززه رو
من فکر نکنم حتی اکابر یا نهضت سواد آموزی هم رفته باشه ولی آدم دلش میخواد یه لقمه ش کنه بذاره لای نون باگت با خیارشور گوجه بزنه تو رگ بسسسسسکه شیرین و خوردنیه

فرافکنی رو حال کردی خداییش؟

ای جااانم تو حرف نداری نگین

نگین سه‌شنبه 8 بهمن 1398 ساعت 03:49 ب.ظ

سلام عزیز دلم

چقدر خوشحالم این پست رو نوشتی؟
میدونی چرا؟
چون وقتی اون جمله رو در پست قبلی خوندم خواستم بنویسم مهربانو جان با عرض معذرت در این مورد من باهات موافق نیستم .. خواستم بگم ارزش آدمها به میزان تحصیلات یا مدرکشون نیست و ارزش انسانی رو معیارهای دیگه ای تعیین میکنه ..اما نمیدونم چرا ساکت موندم و نگفتم ...

و الان خوشحالم که خودت گفتی... و باید بگم من واقعا با مهردخت جان همنظرم..

درسته اینو کاملا قبول دارم کسی که دنبال تحصیلات عالیه میره زحمت زیادی میکشه و سالهای خوب و درخشان زندگیش رو صرف مطالعه و تحقیق میکنه و بعد هم علم و دانشش رو در راه خدمت به دیگران به کار میگیره .. ولی این به این معنی نیست که الزاما تمام تحصیلکرده ها انسان های واقعی هستن و از عیب و نقص و نقطه ضعف های اخلاقی، مبرا ...
بهرحال مهردخت جانم رو ببوس و بگو خاله نگین بشدت باهات هم عقیده ست نازنینم

مامان ثنا و حسنا سه‌شنبه 8 بهمن 1398 ساعت 02:00 ب.ظ

با عرض شرمندگی من با مهردخت موافقم

دشمنت شرمنده عزیز من

فرحناز سه‌شنبه 8 بهمن 1398 ساعت 01:58 ب.ظ

سلام بانو . من دقیقا مثل خودت فکر می کنم. یعنی اشکال داره؟؟؟

بیا بغلم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد