دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود
دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود

"شریک غمتم نازنین"


شارمین  عزیزم داغداره ... براش آرزوی صبر و قرار کنیم . 


نظرات 11 + ارسال نظر
کیهان سه‌شنبه 15 مهر 1399 ساعت 08:07 ق.ظ http://mkihan.blogfa.com

سلام مهری جان
حالتون چطوره رفیق
خوب هستید؟
نگرانتان هستم
تونستی خبری از خودت بده

سلام کیهان جانم خوبم دوست من خیلی درگیر مسائل خونه شدم

طیبه شنبه 12 مهر 1399 ساعت 01:43 ق.ظ http://almasezendegi.mihanblog

آه از این قلب که جز درد در آن چیزی نیست
چند روزه خوندم جاهای مختلف
اولی بار وبلای الی جونم بانوی مرداد
اما توان تسلیت گفتن نداشتم فقط می دونم خیلی باید سخت باشه
انشالا بتونه با این قضیه کنار بیاد و...نمی دونم گفتنش سخته ، تسلیت و دیگه هیچی نمیتونم بگم

طیبه جااان بمیرم براش که باید تنهایی این غمو به دل بکشه و بقیه عمرشو باهاش زندگی کنه فقط براشون صبرررررر عاجل طلب میکنم

سینا سه‌شنبه 8 مهر 1399 ساعت 10:46 ق.ظ

تسلیت عرض می کنم. روحشون شاد و یادشون گرامی

نگین دوشنبه 7 مهر 1399 ساعت 10:30 ب.ظ http://www.parisima.blogfa.com

داغ برادر وجود آدم رو میسوزونه و خاکستر میکنه
با گوشت و پوست و استخونم درد شارمین عزیز رو لمس میکنم
آرزو میکنم خدا بهش صبری بده به اندازه غمش ...

عزززیزم

امیرحسین دوشنبه 7 مهر 1399 ساعت 04:25 ب.ظ http://lifan.blog.ir

)):

الهامم دوشنبه 7 مهر 1399 ساعت 10:52 ق.ظ

شارمین عزیز تسلیت میگم غم آخرتون باشه خدا بهتون صبر بده...

غریبه دوشنبه 7 مهر 1399 ساعت 10:48 ق.ظ

با درود
چه سخت است از دست دادن
چه باید کرد دست تقدیر است


درود

کیهان دوشنبه 7 مهر 1399 ساعت 07:43 ق.ظ http://mkihan.blogfa.com

برایشان صبر آرزو می کنم و امیدورام که دیگر هیچگاه غم نبینند.آمین

ملیکا یکشنبه 6 مهر 1399 ساعت 08:04 ب.ظ

سلام مهربانو جان
خیلی خیلی ناراحت شدم وقتی به وبلاگ شارمین عزیز سر زدم و اونو خوندم، تمام نوشته ها و احساساتشو متاسفانه تجربه کردم و کاملا درک می کنم حتی می فهمم وقتی میگه عده ای به جای تسلی، از من علت فوت برادرم رو می پرسن یعنی برطرف کردن حس کنجکاویشون مهمتر از غم منه!!!
خیلی باید مراقب باشیم دلشون نشکنیم.
از خدای مهربون صبر و آرامش براشون آرزو می کنم.

سلام عزیزم
متاسفم ملیکای عزیزم امیدوارم روحشون در ارامش باشه و به دلتون صبرو قرار بیاد .

مریم یکشنبه 6 مهر 1399 ساعت 12:18 ب.ظ http://navaney.blogfa.com

آخی
خدا همه اموات را رحمت کنه و به بازماندگان صبر عنایت کنه

آمییین

نسرین شنبه 5 مهر 1399 ساعت 11:53 ب.ظ https://yakroozeno.blogsky.com/

درد برادر مرده را برادر مرده می داند و بس بانوی مهر
مرگ پدر و مادرم رو بعد از به خاک سپاریشون زود پذیرفتم چون هر دو بیماری های بدی داشتن و مسن. اما هنوز نتونستم مرگ برادرمو باور کنم.
زخم عمیق و دردناکیه که هیچوقت تنهات نمیذاره. فقط تنها دردیه که باهاش خو کرده ام...
براش تحمل آرزو می کنم.

عزززیز دلم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد