دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود
دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود

پست های رمز دار

سلام دوستان عزیزم . تصمیم گرفتم داستان بازنده رو رمز گذاری کنم . لطفا دوستان قدیمی و آشنای من برای دریافت رمز پیغام بدید . برای عدم  ارسال رمز به رهگذران و خواننده های خاموش که با هویتشون آشنا نیستم ، پیشاپیش عذر خواهی می کنم . 


تو کامنت های همین پست درخواست بدید دوستان 

نظرات 142 + ارسال نظر
ارکیده پنج‌شنبه 11 خرداد 1402 ساعت 09:30 ب.ظ

سلام مهربانو جان.خوبین؟دنیز دیشب تب کرد دکترش بستریش کرد.بیشتر روزو خوابه.منم اینجا کلی وقت برای خوندن دارم،اگه مایل هستید بهم رمز بدین داستانی که نوشتین رو بخونم

سلام عزیزم
اخ خدا چقدر پیامت رو دیر دیدم ارکیده جان

سارا شنبه 11 بهمن 1399 ساعت 08:03 ق.ظ

سلام مهربانو جان، من خیلی مشتاق هستم بقیه داستان رو بخونم. گفتم یک سوال دیگه بپرسم ببینم یعنی هیچ راهی نداره به خواننده های نیمه روشن هم بدین

سلام سارا جون . خاموش و روشن بودن دوستان فقط انقدری اهمیت داره که من نسبتا" بشناسمتون . شاید یکی فقط یک بار کانت گذاشته باشه ولی با همون یک بار من نسبت بهش آشنایی پیدا کردم .
عزیزم کمی تامل کنی شرایط به صورتی پیش میره که من کلا رمز رو برمیدارم . اونوقت از شرمندگی دوستانی مثل تو درمیام

سارا سه‌شنبه 7 بهمن 1399 ساعت 07:29 ب.ظ

مهربانو جون، من راستش یادم نیست شاید تو وبلاگ قبلی یا همین یکبار کامنت گذاشته باشم. شاید هم نه. کلا خیلی خواننده فعالی نبودم

ردپا سه‌شنبه 7 بهمن 1399 ساعت 01:00 ب.ظ http://radepa.bushehr.ws

سلام. مهربانو جان لطفا رمز بهم میدی؟

سلام عزیزم
بله که میدم
ایمیل شد

تیلوتیلو سه‌شنبه 7 بهمن 1399 ساعت 10:01 ق.ظ https://meslehichkass.blogsky.com/

سلام مهربانوی نازنینم
منم رمز میخوام
فقط یه سوال ؟ البته اگه دوست داری جواب بده
داری وبلاگ قدیم را منتقل میکنی؟ چیکار میکنی که اینهمه پست ماله سال 94 و 95 ارسال شده یهو؟
منم که هی میخونم و میخونم و میخونم
تازه کلی میخواستم برای اون سفرنامه به «مصر» چیز میز بنویسم که نمیشد...

سلام عزیز دل مهربانو
روی چشمم قربونت خیلی هم ممنونم که همراهی میکنی
آره تیلو جون . اون سال که بلاگفا ترکید آرشیو رو سینا جون کمک کرد برگردوندم تا سال 93 بعد دیگه متوقف شد و فراموش کردم الان 93-94 رو برگردوندم . فقط حیف اونهمه کامنت و عکسای خوشگل که به فنا رفت
ولی کامنتا رو نبستم هااا

شعله چهارشنبه 1 بهمن 1399 ساعت 11:03 ب.ظ

مهربانو عزیز .لطف کردی

خواهش عزززیزم

مریم چهارشنبه 1 بهمن 1399 ساعت 09:52 ب.ظ http://navaney.blogfa.com

سلام عزیزم
من نمیدونم قدیمی حساب میشم یا جدید
ولی رمز میخوام

سلام مریم جون
قدیمی جدید نداره مهم اینه که محبت داشتی بهم و کامنت میذاشتی و باعث شدی تو ذهنم بمونی و الان بشناسمت . رمز ارسال شد

نیلوفر طلایی چهارشنبه 1 بهمن 1399 ساعت 06:01 ب.ظ

به دایرکت اینستام اگه زحمتی نیست میفرستید؟

نیلو جان به هر دوتا آیدیت فرستادم

شعله سه‌شنبه 30 دی 1399 ساعت 09:27 ب.ظ

درود بر مهربانوی عزیز .خوشحال می شم لطف کنی و رمز رو هم بمن بدی .
شاد باشید و سلامت :قلب

سلام شعله جانم
به چشم عزیزم
ارسال شد همچنین عزیزم

مرتضی سه‌شنبه 30 دی 1399 ساعت 05:28 ب.ظ

سلام مهربانو خانم.
من مدتهاست خواننده شما هستم، ولی فقط دو مرتبه کامنت داده بودم:
یکی زمانی که نفس بیمار شده بود و من بخاطر اینکه همان بیماری هوچکین را تجربه کرده بودم کامنت گذاشتم و شرایطم را توضیح دادم تا شاید کمکی باشه.
یک مرتبه هم در مورد نحوه تغذیه بعد از عمل شما سوال کرده بودم ( با توجه به کوچک شدن حجم معده، تغذیه متفاوت تری می بایست در پیش گرفته شود).
صلاح بدونید خوشحال میشم خواننده شما باقی بمونم.
دلتان شاد

سلام مرتضی جان
امیدوارم خوب باشی
شما رو یادم هست
لطفا بیشتر با من تعامل داشته باش
رمز ارسال شد

زهرا... سه‌شنبه 30 دی 1399 ساعت 03:53 ب.ظ http://Saat sheni.blogfa.com

سلام عزیزدلم ممنون ک جوابمودادین..اره متاسفانه فعلا نمیاد میگ چون تازه ثبت کردم مدتی طول میکشه

سلام قربونت
چه قوانین جدیدی داره بلاگفا
ایمیلت رو چک کن

ما و تربچه مون دوشنبه 29 دی 1399 ساعت 11:35 ب.ظ http://torobchenoghli.blogfa.com

سلام مهربانوجان
خوبی عزیزم ؟
خیلی وقته نیومدم اینجا
خوبین همگی؟
اگه صلاح بدونی واسه رمز ممنون میشم
مرسی گلم

سلام عزیزم خوش اومدی
رمز ارسال شد
تربچه جون رو ببوس برام

زهرا... دوشنبه 29 دی 1399 ساعت 07:24 ب.ظ http://Saat sheni.blogfa.com

سلام مهربانوی عزیز...چندبارکامنت گذاشتم حتی تواخرین کامنتم گفتم ک رمز هم نمیخوام چون بهتون حق میدم وبرای نظرتون احترام ویژه ای قائلم وچون وبلاگ نداشتم پیام نمیزاشتم ک الان یه وبلاگ ساختم وادرس وبلاگمم گذاشتم چون خوشحال میشم سربزنید ولی برام سوال پیش اومد ک چرا اصلا پیام هامو تائید نمیکنید...خوشحال میشم دلیلشو بهم بگید

زهرا جان سلام
عزیزم متاسفانه این روزها خیلی شلوغم .. خیلی بیشتر از خیلی . کامنت دوستانی رو که هنوز رمز ندادم رو تایید نمیکنم که گمشون نکنم ، سر فرصت از طرق مختلف از جمله چک کردن آی پی ها ببینم میتونم به کامنت های قبلی و احیانا" ردی از آشنایی قدیمیشون با این صفحه برسم و رمز رو دراختیارشون بذارم یا نه .
دلیلش اینه و چون دیدم به تایید کامنت حساسی دیگه اینو جواب دادم وگرنه دلیلی نداشت جز اینکه در میان انبوه کامنت ها گمش نکنم .
درضمن وبلاگت رو با هر مرور گری که فکر کنی سعی کردم باز کنم ولی نشد . نمیدونم آدرسی که گذاشتی چه مشکلی داره لطفا چک کن

الهام دوشنبه 29 دی 1399 ساعت 12:47 ب.ظ

سلام مهربانو جان منم خواننده خاموش شما هستم به مدت 6 سال اما وبلاگ ندارم همیشه نوشته هاتون برام زیبا و دوستداشتنی بوده و هست و از تجربیات شما خیلی استفاده کردم و حتما هفته ای یکبار به صفحه شما سر میزنم اگر دوست داشتین به من هم رمز بدین ممنونم.

سلام الهام جون قبلا بهت ایمیل داده بودم و پیداش کردم
رمز برات ارسال شد عزیزم

سهی دوشنبه 29 دی 1399 ساعت 11:59 ق.ظ

اگه صلاح می دونید رمز لطفا

سهی جان قبلا با هم ایمیل رد و بدل کرده بودیم اونو داشتم
رمز ارسال شد

نسیم یکشنبه 28 دی 1399 ساعت 10:54 ب.ظ

مهربانو جان ،خواننده ده ساله نیمه خاموش رو به خاموشی هستم که هر هفته روزهای جمعه برطبق عادت همیشگی وبلاگت را چک میکنم ،همیشه با نوشته هات همزاد پنداری کردم و با اونها زندگی کردم . اگه مایل بودید خوشحال میشم شریک نوشته های زیبات باشم .در پناه حق .

نسیم جان ممنونم از اینکه همراهمی
نمیدونی چقدر دلم میخواد رمز نوشته ها رو برای همه ی شما عزیزان ارسال کنم ولی چه کنم که بخاطر ملاحظاتی که تو زندگی محتشم ها وجود داره مجبورم به کسانی که هویت حقیقیشون رو تا حدودی میشناسم رمز رو بدم .
شاید مدت کمی دیگه اصلا نیاز به این رمز ها نباشه و پست رو بدون رمز در اختیار همه قرار بدم . ممنونم که درک میکنید

shadi bagheri یکشنبه 28 دی 1399 ساعت 08:25 ب.ظ

مهربانو جون منم کم و بیش باهم حرف میزنیم تو نظرات یک بار هم واسم رمز خاطرات و ایمیل کردى
دوست داشتى بازم رمزو عنایت بفرما
نداشتى هم فداى سرت مهربان ❤️❤️

سلام شادی جون
دارم ایمیل رو عزیزم
برات ارسال کردم

مریم یکشنبه 28 دی 1399 ساعت 04:27 ب.ظ http://appleme2.blogfa.com

سلام مهربانو عزیز رمز لطفا

سلام مریم جان
ما همو میشناسیم عزیزم؟ وبلاگت برام آشنا نبود . نه ساله ننوشتی !

الهام یکشنبه 28 دی 1399 ساعت 10:48 ق.ظ

مهربانو جون
سلام، من هم از خواننده های خیلی قدیمی صفحه ات هستم و کامنت هم می ذاشتم ویکی دوبار هم از شما مشاوره گرفتم ولی حق به جانبت هست کم کاری کردم، اگر برات امکان داره خوشحال میشم رمز بهم بدی. سپاس مهربان بانو جان

سلام الهام جان برات رمز ارسال شده

طیبه یکشنبه 28 دی 1399 ساعت 09:46 ق.ظ http://parandehdararamesh.blogfa.com/

سلام
منم مامان نیکانم دیر رسیدم چون تو شاد هستم ولی رمز لطفا
ببین چه خبره اینجا

سلام عزیز دل مهربانو
قربونت برم که تو شادی
ان شالله همه ی زندگیت شادی باشه البته نه اپلیکیشن شاد

سونیا شنبه 27 دی 1399 ساعت 11:42 ب.ظ

یه بار که من دیر چک کردم وبلاگ شمارو یه دفعه پستتون رمزی شد. از اونجایی که تاحالا چن بار بیشتر کامنت نذاشتم باوجود اینکه چندین ساله خواننده شما هستم جسارت نمی کنم که رمز بخوام. ولی میشه زودتر پست غیر رمز دار بذارین دلمون تنگ شد واستون

سونیا جان ممنونم از اینکه همراهمی
نمیدونی چقدر دلم میخواد رمز نوشته ها رو برای همه ی شما عزیزان ارسال کنم ولی چه کنم که بخاطر ملاحظاتی که تو زندگی محتشم ها وجود داره مجبورم به کسانی که هویت حقیقیشون رو تا حدودی میشناسم رمز رو بدم .
شاید مدت کمی دیگه اصلا نیاز به این رمز ها نباشه و پست رو بدون رمز در اختیار همه قرار بدم . ممنونم که درک میکنید
چشم عزیزم سعی میکنم زود تمومش کنم

ناهید شنبه 27 دی 1399 ساعت 09:52 ب.ظ

سلام
وقتی داستان و رمزدار کردید من خجالت کشیدم رمز بخوام
چون خواننده خاموشی بودم وفقط دوبار
ان هم در حد مشورت گرفتن بابت رابطه ات با نفس کامنت گذاشتم
چون خودم هم در چنین موقعیتی قرار دارم
البته همان چند جمله کوتاه شما ، خیلی برای من مفید بود و به ارامش بیشتری رسیدم
گمان کردم رمز شامل حال من نمیشه
مرتب به وبلاگ سر زدم تا داستان رمزدارتمام بشه و بتونم مطالب دیگه را بخوانم
امروز که کامنتهای این پست و خوندم گمان کردم شاید رمز شامل حال منم بشه
اگر صلاح دونستی برای منم ارسال کن
واگر هم نه
به تصمیمت احترام میذارم و منتظر پستهای بدون رمز میمونم

سلام عزیزم
قربون محبتت ناهید جان همینکه من شما رو بشناسم کافیه عزیزم و با نشونی هایی که دادی میشناسمت .
رمز رو برات ارسال کردم

Reyhane R شنبه 27 دی 1399 ساعت 02:22 ب.ظ http://injabedoneman.blog.ir/

عزیزم فک کنم اشتباهی پیش اومده.
من اینستا ندارم اصن ):
آدرس وبلاگمو گذاشتم.تو کامنتی که گذاشتم.
بازم میزارمش اینجا.
مهربانو فک کنم سرت خیلی شلوغه (:

بله بله خیلی هم شلوغه بخداااا ..
ولی جالب اینجاست که یکی از دوستان این خونه دقیقا با همین فونت و همین مدل مینویسه من به اشتباه افتادم
الان میام وبلاگت

فرحناز شنبه 27 دی 1399 ساعت 02:18 ب.ظ

سلام بانوی مهر. چه خبره اینجا؟ منم درخواست رمز دارم . چون خودم را دوست قدیمی این صفحه می دونم. امیدوارم شما هم منو دوست تیر ماهی خودت بدونی گلم

سلام عزیزم
هیچی داستان رمز دار نوشتم دوستان عزیز خاموش به کامنت دونی پیوستن
عزیز منی شما رم ارسال شد

زهرا جمعه 26 دی 1399 ساعت 11:55 ب.ظ

سلام مهربانوی عزیزم چندبار پیام گذاشتم ولی تائید نکردی! نمیدونم چرا...
ولی چون دوستون دارم بازم میام...
منتظرم حداقل زودتر این داستان رمزدار تموم شه و دوباره بیای پیشمون

زهرا جان سلام
بجز این کامنت کامنت دیگه ای ازت ندارم
کجا نوشته بودی که تایید نشده ؟

مریم جمعه 26 دی 1399 ساعت 10:00 ق.ظ http://Www.mari-jooon.com

سلام مهربانو جان،کامنتم برای گرفتن رمز نیست چون حقیقتا خجالت میکشم ازت رمز بخوام
انقدر همیشه خاموش بودم که الان دیگه روم نمیشه
کامنت نذاشتنم فقط دلیل تنبلی داره چون من همیشه برا همه فقط وویس میدم
بعد از خوندن پست اسباب کشی واقعا از درک و شعورت لذت بردم،اینکه با پدر دخترت انقدر قشنگ و منطقی بعد این همه سال رفتار کردی واقعا برای منه خواننده خاموش لذت بخش بود
و همینطور عروسی مینا جان که فوق العاده بود از سادگی و زیبایی و امیدوارم خیلی خوشبخت باشن،امیدوارم همیشه سلامت و همینقدر فعال و پر انرژی باشین
آدمای مثل شما از قشنگیای این دنیا هستن

سلام مریم جان
اینکه میگم خاموش بودید یا کامنت میذاشتید دلیلش این نیست که برای نگذاشتن کامنت الان تلافی کنم و رمز رو ارسال نکنم .
میدونید که وقتی نوشته ها خصوصی میشه یعنی برای نویسنده هویت اشخاصی که پست رو می خونند مهمه و اینجاست که کامنت های قبلی شما و تعاملتون با من اهمیت پیدا میکنه .
یک دنیا از لطف و محبتت ممنونم عزیزم

هوپ... جمعه 26 دی 1399 ساعت 01:39 ق.ظ

سلام علیکم، منممممم رمز!

سلام هوپی جونم الان میام عزیزم

سارا چهارشنبه 24 دی 1399 ساعت 10:16 ب.ظ

سلام،

منم مشتاق خواندن بقیه داستان هستم اگر بشه.

ممنون

سلام سارا جون
شما رو میشناسم؟ قبلا با هم آشنا شدیم؟ کجا برام کامنت میذاشتی عزیزم؟ یه نشونی بده بهم

زهرا چهارشنبه 24 دی 1399 ساعت 09:58 ب.ظ

سلام
آیا رمز به منم تعلق میگیره؟
زهرایی که روز تولدش با مهردخت یکیه

سلام زهرا جون برات ارسال کردم

لیلی چهارشنبه 24 دی 1399 ساعت 09:35 ب.ظ

سلام مهربانو جان
انگار کامنت قبلی من ارسال نشده یا جا مونده
برات نوشته بودم که همیشه از نوشته هات یاد گرفتم و واقعا وبلاگت برام درسهای خوب زندگی داشته ولی چون خودم وبلاگنویس نیستم خیلی کم کامنت میذارم . فکرکنم چندباری مخصوصا درمورد دارسی فسقلی به حرف اومده بودم و در کامنتدونی حرف زده بودیم
منم میتونم پست های رمزدار و بخونم ؟

سلام لیلی جان رمز ارسال شد

Reyhane R چهارشنبه 24 دی 1399 ساعت 06:41 ب.ظ

سلام مهربانو جان.چقد اینجا شلوغه (:
اگه دوست داشتی برای منم رمز رو بزار.

سلام عزیزم
من تو اینستا بهت رمز دادم که

فریبا چهارشنبه 24 دی 1399 ساعت 05:14 ب.ظ

رمز ارسال شد

الهه چهارشنبه 24 دی 1399 ساعت 04:26 ب.ظ

سلام
مهربانو جان ی بار درخواست رمز کردم نفرستادید شک کردم شاید نشناختین من یک مهر برای پست «یک چیزی مثل نارنگی... » کامنت گذاشتم و قبلا هم رمز خاطرات زندگی مشترکتون رو برام فرستادید.
اگه امکان داره رمز داستان بازنده رو هم برام ارسال کنید.

سلام الهه جان ارسال شد

سیما چهارشنبه 24 دی 1399 ساعت 03:05 ب.ظ

سلام مهربانوی عزیز
از اول هفته که درخواست رمز کردم ( نمیدونم بهم میدی یا نه)هی منتظر جواب کامنتم بودم تا الان که چک کردم دیدم کامنت من اصلاً نیست.
مهربانوی نازنین لازمه بگم حدود ده سالیه که میخونمتون.یکی از قدیمیترین بوک مارکایی که توی گوشیم سیو هست آدرس وبلاگ شماست.درسته که نیمه خاموش بودم ولی همیشه میخونمتون.خیلی مشتاقم ادامه داستان رو با قلم قشنگ شما بخونم.

سلام سیما جون
کامنتت نرسیده بود عزیزم .
برات رمز رو ارسال کردم ولی نمیدونم توقع زیادیه که منم دوست داشته باشم با هم تعامل داشته باشیم یا نه؟
باور کنید من همه رو دوست دارم ده سال مدت کمی نیست ، خیلی وقتا پستایی گذاشتم که از دوستان تقاضای کمک و راهنمایی داشتم . لطفا بعد از این پررنگ تر باش اگرچه گاهی وقت نداری ولی همیشه که اینطوری نیست

مهسا چهارشنبه 24 دی 1399 ساعت 02:51 ب.ظ

سلام مهربانو جان، منو از رمز جا انداختی ، حالا یادت رفته یا نشناختی نمیدونم، گشتم ببینم کجا کامنت گذاشتم ، اولیش و پیدا کردم، پست تولد مهردخت ، تاریخ کامنت ٣٠ تیر ٩٩

سلام مهسا جون
رمز رو برات فرستادم

ملیحه چهارشنبه 24 دی 1399 ساعت 01:44 ب.ظ

سلام مهربانو جان خبری از نگین خانم نداری چرا وبلاگش بسته شده ؟/

سلام عزیزم
میدونم حالش خوبه و در حال استراحته ، یکمی به خلوت و فاصله از دنیای مجازی احتیاج داشت

نوشی چهارشنبه 24 دی 1399 ساعت 11:18 ق.ظ

مهربانوی زیبا سلام
میدونم که مدت طولانیه خواننده خاموشت هستم بیشتر بخاطر مشکلاتی که سربیماری مامان داشتم هنوز روحیم کسل هست و مثل قبل نیستم و لی هرروز میخونمت و از دیدن گاه گاه عکسات لذت میبرم . اگه از من دلگیرنیستی عزیزم خوشحال میشم رمز رو داشته باشم .

سلام نوشی جانم . میدونم قربونت برم .. این چه حرفیه !
برای مامان متاسف شدم عزیزم
بیا ایمیلت رو چک کن

ماتیوس سه‌شنبه 23 دی 1399 ساعت 11:52 ب.ظ http://www.sempaye1.blogfa.com

سلام مهربانو جان
وقت بخیر ... من از دوستان خیلی خیلی قدیم هستم اگه منو یادتون بیاد
اگه صلاح دونستید و دوست داشتید خوشحال میشم بتونم مطالب رو بخونم

سلام ماتی جان
وقت تو هم بخیر . شاید سالهاست هیچ رد و نشونی ازت ندیدم . برات کامنت هم میذاشتم ولی فکر کنم اون وقتا خیلی شلوغ بودی چون چند تا جواب کوتاه ازت گرفتم . نمیدونم از چه وقتی دوباره میخونیم ولی خوشحال شدم اومدی .
رمز رو برات فرستادم

مریم سه‌شنبه 23 دی 1399 ساعت 06:59 ب.ظ

سلام مهربانو جان ، قصدم از اعتراض بی ادبی یا جسارت نیس ، من قبلا معرفی کردم خودمو ، گفتم قبلا خواننده‌ی فعال بودم ، یکی از آشناهاتون رو هم معرفی کردین اومدن موسسه‌ی ما مشغول به کار شدن

سلام عزیزم چه حرفیه مریم جون
ارسال شده اجازه بده چک کنم ببینم شاید مشکلی باشه

فریبا سه‌شنبه 23 دی 1399 ساعت 06:07 ب.ظ

چرا عزیزم چند باری کامنت گذاشتم، یه بار هم گفتم بزرگترین حسرت زندگیم نداشتن تحصیلات دانشگاهی، و همچنین گفتم چون دختر دارم از تجربیات قشنگت استفاده می کنم. یه زمونی خوب فعال بودم الان شاید دو ساله که خاموش شدم.

فریبا جان آدرس بذار برام

نسرین سه‌شنبه 23 دی 1399 ساعت 01:30 ب.ظ https://yakroozeno.blogsky.com/

بخاطر همین عشق و کم وقتیت نوشتم گلم
صد در صد مرتب تو رو می خونن که اطلاع دارند پست جدید نوشتی و رمزدار هم هست وگرنه درخواست رمز نمی کردن.

نسرین سه‌شنبه 23 دی 1399 ساعت 01:08 ب.ظ https://yakroozeno.blogsky.com/

به به مهربانو جانم!
ایکاش اینهمه دوست هایی که به نوشته هات اهمیت میدن و عزیزند، همیشه همینقدر ردی از خودشون بگذارند برات تا بیشتر دلگرم به نوشتن باشی و تند تند برامون بنویسی عزیزم.

آره نسرین جون نمیدونم چرا دوستان کم لطفی میکنن و حضورشون رو اعلام نمیکنند به هر حال تنها منظور من از نوشتن وبلاگ اینه که دور هم بیشتر یاد بگیریم و تجربه کنیم .
دیگه هیچکس ندونه تو میدونی من چقدر شلوغ و گرفتارم و با چه زحمت و عشقی مینویسم

ماه سه‌شنبه 23 دی 1399 ساعت 12:21 ب.ظ

مچ گیری خوانندگان خاموش راه انداختی عزیز
کامنتها به هزار می رسد و در جریان قرار می گیری خیلی خواننده داری

نه والا بحث مچ گیری نیست البته که منصفانه نیست وقتی همه ی زیر و بم زندگی کسی رو میخونن و نویسنده وقت میذاره و مینویسه بعد خواننده حتی یه استیکر هم براش نمیذاره
قبلا که آمار گوشه ی وبلاگ بود کاملا متوجه بودم که چند نفر در حال خوندن هستن
الان نمیشه آمار گرفت ولی برای کسی که پونزده ساله مینویسه دیگه آمار خیلی معنا نداره . تو این سالها یکعالمه دوست که اگه از خواهر و برادر نزدیک تر نیستن ، کمتر از اونا هم نیستن پیدا کردم .. خونه های هم رفتیم و همو تو حریم خصوصی هم مهمون کردیم .. خیلیا رفتن خیلیا جدید اومدن .
علت رمز برای این پست صرفا تقاضای شخصیت های اصلی داستانه .. شاید بعد از مدتی اصلا دیگه براشون مهم نباشه و پست رو باز کنم ..

ماه سه‌شنبه 23 دی 1399 ساعت 12:19 ب.ظ

سلام
من ماه هستم تقریبا از 86 می خونمت. رمز قبلی هم داشتم الان ایمیلت نیست.
گفتی رمز ترسیدم که کدوم نقش را داری. همونی هستم که نوشتم بوی خوبی از ماجرای قسمت اول نمیاد
خواستم لطفا نفس با آرمین اشنا نکن و بهمون استرس نده عزیزم.

سلام عزیزم
میشناسمت ماه جان معمولا هم بهت میگم ماه زیبا
رمز برات ایمیل شد

مهردخت سه‌شنبه 23 دی 1399 ساعت 06:58 ق.ظ

سلام مهربانو خانم
خوبید؟ رمز به منم تعلق میگیره؟

سلام عزیزم
ممنونم مهردخت جان
کدوم مهردختی نشونی بده
ادرس برای ارسال رمز هم بده

غزال سه‌شنبه 23 دی 1399 ساعت 12:11 ق.ظ https://otaaaq.blogsky.com/

سلام مهربانو جان،
من به تصمیمت احترام میذارم عزیزم. بدون تعارف اگر صلاح دونستی عزیزم، خوشحال میشم رمز رو برام بفرستی و داستان رو بخونم.سپاس مهربانوجان

سلام عزیزم
این چه حرفیه تو که نصف داستان رو میدونی
رمز ارسال شد

شارمین دوشنبه 22 دی 1399 ساعت 10:20 ب.ظ http://behappy.blog.ir

سلام.
منو میشناسی؟!


روش غیرمستقیم برای دریافت رمز

سلام

یس یس عزززیز دل .. کی از تو آشنا تر؟

مریم دوشنبه 22 دی 1399 ساعت 06:35 ب.ظ

مهربانو جان ببخشید میتونین بگین علتش چیه نه کامنتام رو تایید می‌کنید نه رمز می‌دین و نه هیچی

مریم جون علتش اینه که درخواست رمز بنام مریم زیاد دارم تو اداره هم درگیر کارا هستم وقت نکردم ببینم کدوم مریم رو میشناسم کدوم رو نمیشناسم بعد اگر تایید کنم کامنتتون رو دیگه ازش رد میشم و یادم میره که بررسی کنم .
علتش اینه عزیزم .
خب حالا با اعتراضت مجبور شدم کامنتت رو جواب بدم ، پس خوددت برای بررسی کمکم کن اگر خواننده ی خاموش بودی و نمیشناسمت که شرمنده م اگر نه یه نشونی چیزی بده لطفا

مرآت دوشنبه 22 دی 1399 ساعت 06:09 ب.ظ http://emlayeasan7.blogfa.com

سلام عزیز دلم قربونت برم نازنین
اینقدر گرفتارم که نمی رسم آموزش مجازی اونم کلاس اول
اما به محض اینکه بیام نت حتما سری به خونه گرم و باصفای شما می زنم

سلام خانومی خدا نکنه دوست قدیمی و گلم
حق داری مرآت جان خدا قوت . قدمت روی چشمام

نازنین دوشنبه 22 دی 1399 ساعت 05:17 ب.ظ http://manamdegeh.blogfa.com/

سلام مهربانو جان
ممنون بابت رمز قبلی
این رمز راهم لطف میکنی
مرسی

سلام عزیزم ارسال شد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد