دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود
دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود

گره از روزگارم بگشا"


دارم پیغام پدر دخترکی که برایش سمعک خریدیم رو می خونم 


 یه دوست عزیزی داره به من و چند تا از دوستای مشترکمون تو یه گروه  در مورد مشکل زنی صحبت میکنه :

بچه ها این خانم حدود ای چهل سالگی ازدواج کرد. اگر چه با همسر خدا بیامرزش هم همیشه مشکل مالی داشتن ولی به هر حال هر چی بود یه دل خوش داشتن که بعد از فوت ناگهانی شوهرش همون دلخوشی نیم بند از بین رفت و این بنده خدا برگشت خونه ی پدریش. مادرش تو مزرعه ی مردم کار می کرد و پدرش هم فروشنده دوره گرد بود. مادرش هم مبتلا به سرطان شد و همین چند وقت پیش از دنیا رفت . خونه ای که توش زندگی می کردن بنام مادره بوده . 

خدا از برادرش نگذره که آدم بسیار ناتو و عوضیه . وقتی مادرش فوت کرد ،  اومد که این بنده خدا و پدره رو از خونه بیرون و خونه رو تصاحب کنه ( نمیدونم چطوری به قانون ارث اهمیت نمیده و میخواد خونه رو بگیره) داشت پدر و دختر رو از خونه بیرون می کرد که دیدن مادر خدا بیامرز یه کار عاقلانه کرده و اونم اینه که برای خونه و شوهرش ،  شرط عمرا گذاشته یعنی تا زمانی که پدر زنده ست حق انحصار وراثت ندارند و پدر باید تو همین خونه زندگی کنه . 

حالا  اگر چه برادره دیگه نتونسته اسباب این دوتا رو بریزه بیرون ولی شرایط زندگی خیلی سختی رو دارن و تو پرداخت هزینه های یومیه شون موندن. 

خونه حمام داره ولی ابگرمکن نداره  با داغ کردن آب ، خودشون رو حمام میکنن . حتی ظرف شستنشون هم تو حوضه . 


هم زمان نگار جان یه پیغام فرستاد:

مهربانو جان سلام ، لطفا اگر مشغول جمع آوری کمک برای کیس جدید هستید رو من هم حساب کنید . 

حال عجیبی بهم دست داد .. پیغام تشکر پدر دخترک ، پیغام دوستم دلنواز و معرفی کیس جدید و بلافاصله اعلام آمادگی نگار از همه جا بی خبر ،برای کمک !!!

خدایا شکرت که بهمون لیاقت کمک رسانی میدی.. شکر که نمیذاری بی تفاوت بمونیم .. و البته کاااش اصلا نیازمندی نبود و یا شرایط مملکت اینطوری نبود که انقدر نیازمند از در و دیوار بباره . 

حساب خیریه مون هم که همه دارید تقریبا:


خانم معصومه سعیدی فر با شماره  6037697574285711


نفس تو سینه هاتون حبس کنید ، میخوام از واریزی نگار جون رونمایی کنم 




خب  به امید خدا کیس جدید رو شروع می کنیم . امیدوارم گره از روزگار تک تک آدمای خوب دنیا باز بشه . 


1- نگار جون  5 میلیون تومان 

2- نسرین جون 200 تومن 

3-مهربانو 100 تومن 

3-متولد ماه مهر 100 تومان به نیت پدر نازنین درگذشته

4-افروز جان 50 تومن

5- الی جان 300 تومن

6-منیژه جون 50 تومن 



عزیزای من اصلا به مبالغ واریزی توجه نکنید .. من میدونم تک تکتون احتمالا کیس های مختلفی رو دارید حمایت می کنید بنابراین خودتون رو اذیت نکنید حتی واریزی 5 هزارتومنی هم گره گشاست ... یادتون باشه سمعک رو با همین کمک های کوچیک و بزرگ و اینکه دست به دست هم دادیم خریدیم و تازه دومیلیون و پانصد هم کمک دستی به پدر دخترک کردیم برای درمان کرونای مادر و هزینه های خورد و ریز ولی سرسام اور این روزها . 


دوستتون دارم 



نظرات 17 + ارسال نظر
مادر دو دختر یکشنبه 10 اسفند 1399 ساعت 03:21 ب.ظ

سلام مهربانو جان امیدوارم حال خوب و سلامت باشی ، مهردوخت جونم میبوسم ، من خواننده سالهای پیشتم قربانت منتها از زمانی کە با لپتاپ کار نمیکنم و با موبایل وبلاگتنون میخونم نونستم کامنت بزارم ، من خیلی از شما یاد گفتم در مورد بچه هام و حتی رفتار با پدر و مادرم
من شما و نسرین خانم واقعا دوست دارم و شخصیتون قابل احترام برام ، خیلی داستانهای شمارو دوست دارم ، اگر مقدور بود دوست دارم دمز داستان بونم ، ایمیل خودم فراموش کردم سالهاست باهش کار نکردم ، از ایمیل دخترم استفاده کردم حالا صلاح با خودتونه

سلام عزیزم ، از لطف و محبتت نسبت به من و نسرین جان ممنونم ، شما رو میشناسم عزیزم
والا همون قسمت های اول رو که می نوشتم به همین آدرس رمز رو برات ایمیل کردم ولی کسی که پاسخ ایمیلم رو داد خیلی عجیب بود و یه مسائلی پیش آمد .. چند بار هم برات نوشتم که لطفا یه راه ارتباطی دیگه بهم بده تا درموردش باهات صحبت کنم که خبری ازت نشد . حالا اگر ممکنه واقعا بیا یه راه ارتباطی بهم بده .
به آدرس دقت کن شاید داری اشتباه آدرس میدی . از دختر خانم گلت بخواه که آدرس رو بررسی کنه

نیلوفر یکشنبه 10 اسفند 1399 ساعت 01:00 ق.ظ

مهربانوجان دیگه کلا رمزی مینویسی!؟
پست دیگه ایی نبود که بشه کامنت گزاشت

نه عزیزم اتفاقا پست های رمز دار تموم شدن . به روال سابق برگشتیم
به زودی پست جدید داریم

ماجد دوشنبه 4 اسفند 1399 ساعت 02:23 ب.ظ

سلام مهربانو جان
خدا به شما و نسرین خانم عزیز دل خوش و طول عمر بده
30هزار واریز شد

سلام ماجد نازنین . ممنون دوست من خدا برکت و خیر بهت بده

الهام شنبه 2 اسفند 1399 ساعت 12:19 ب.ظ

درود مهربانو جان. مبلغ ناچیز (50 هزار تومن) واریز کردم. می دونم خیلی ناچیز فقط به خاطر این که کار گروهیه و بی تفاوت نباشیم. امیدوارم مشکلشون به بهترین نحو ممکن حل بشه.

الهام جون درود بر تو
چرا میگی ناچیز؟ این کمک فوق العاده ست .. با امید و هزار نیت پاک پولا جمع میشن و یه کار خوب انجام میدیم .
من دست تک تکتون رو میبوسم .. میدونی دیروز یه واریزی 7000 تومنی داشتیم .. این یعنی اوج محبت چون مشخصه دوستمون مبلغ زیادی در اختیار نداشته و حتی نخواسته پولش رو رند کنه مثلا 5000 تومن بفرسته .. واقعا 7 تومن درتوانش بوده و همونو داده
عاااشقتونم

غزال جمعه 1 اسفند 1399 ساعت 06:33 ب.ظ

سلام مهربانوی عزیز،
پیام اون پدر اشک آورد به چشمانم. آرزوی سلامتی و شادی برای شما و همه ی عزیزان دارم.
امیدوارم به لطف و محبت شما و همه ی عزیزان مشکل این خانواده ی عزیز هم حل بشه.
دست بوس همگیتون هستم.

سلام عزیزم
الهی امین . بدون همراهی و کمک هم هیچ اتفاق خوبی رقم نمیخوره ممنونم که هستید

سارا جمعه 1 اسفند 1399 ساعت 02:14 ب.ظ http://yekzanyekzendegi.blogfa.com

سلام عزیزم
چقدر خوبه ک آدمای خوبی مثل شما هنوز تو دنیا هستن.
مبلغ بسیار ناچیزی واریز کردم.امیدوارم گوشه کوچیکی ازین کار بزرگ رو بگیره.
بازم مرسی ک خوبی و باعث خیر میشی

سلام سارا جانم یک دنیا ممنونم . کاش مبلغ رو هم مینوشتی برام عزیزم
مررسی که همراهی

زهرا جمعه 1 اسفند 1399 ساعت 12:50 ب.ظ http://Saat sheni1531.blogfa.com

خداخیرررتون بده هم شما هم نسرین خانم عزیز که بانی این کارخیرهستین...واقعا کاربزرگی میکنید
خداکنه توکشورمون تعداد نیازمندان به حداقل برسه،اگه کمک های مردم نباشه چی ب روز این بنده خداهامیاد اخ کمکی دیگ ای هیچ وقت نبوده ونیست...

عزززیزمی دوست من بدون شما اصلا ممکن نیست .
الهی امین . بله متاسفانه حق مردم ما درکشوری با این میزان ثروت این نیست

نیکی جمعه 1 اسفند 1399 ساعت 11:31 ق.ظ

سلامت باشین عزیزم...چون میدونم هم از انجام کار خیر خوشحال میشی و هم از شنیدنش...اینم براتون تعریف کنم... یه خانواده ۴نفره بودن که پدر خانواده فوت شدن و خانم با ۳تا بچه یه پسر ۱۴ ساله و دوتا دختر ۳و ۷ ساله بی سرپرست شدن با شرایط خیلی ناجور...خیلی فکر کردن چطور کمک کنن اوایل هرماه مبلغی کمک میکردن و خوراکی و وسیله میخریدن اما اصلا کافی نبود...در نهایت پسر ۱۴ ساله رو فرستادن تودوزی ماشین یاد بگیره الان یک سال گذشته و اون پسر نوجوون مشغول کار شده و درامد معمول خوبی داره و در کنارش مدرسه هم میره ...وضع اون خانواده خدا روشکر تو این یک سال تغییر خیلی خوبی کرده

وااای عززیزم روزم رو ساختی با این موضوع قشنگی که نوشتی . چقدر عااالی
اشک به چشمم اومد .
دست تک تک این بانیان خیر رو میبوسم

منیژه جمعه 1 اسفند 1399 ساعت 09:59 ق.ظ

سلام مهربانو خانم
از خوانندگان خاموش سالهای دور شما هستم و در جریان کمکهای خیرخواهانه شما و نسرین خانم هستم. من هم مبلغ پنچاه هزارتومن واریز کردم امیدوارم هر چه زودتر مشکل خانواده عزیز حل بشود. ممنون از شما بابت تلاش و کمک به هموطنان عزیز.
شماره مرجع:106879783438

سلام منیژه جان . خیلی خیلی خوشحالم از اشناییت . ممنونم از محبتت خدا به تنتون سلامت و به مالتون برکت بده .

یاس ایرانی جمعه 1 اسفند 1399 ساعت 08:04 ق.ظ

سلام مهربانو جان
از اینکه گره از مشکلات هم نوعان خودتون باز می کنین یه دنیا ازتون تشکر می کنم و براتون سلامتی و شادی در کنار خانواده آرزو می کنم
کاش ما هم می تونستیم همراهتون باشیم

سلام عزیز دلم
قربونت یاس نازنینم .. در واقع همه درکنار هم کمک میکنیم بدون شما این کار ممکن نیست . عزیز دلم کاش شما عزیزان دور از وطن هم میتونستید به سهولت تو این کارها شرکت کنید .. البته که نیازمند همیشه و همه جا هست مطمئنم تو هرکاری از دستت برمیاد برای موجودات اطرافت انجام میدی

نیکی پنج‌شنبه 30 بهمن 1399 ساعت 09:31 ب.ظ

خیلی ناراحت کننده ست مهربانو جان خدا گره از مشکل همه باز کنه... یه بنده خدایی با شرایط مشابه همین خانم بودن ...یه گروه از یه عده دوست و همکار مثل گروه شما برای خودشون گروه خیریه دارن یه مبلغی براش دادن و وسایل ضروری مثل ابگرمکن بخاری گاز رو تهیه کردن اما دورادور شاهد بودن که بنده خدا تو سختیه باهاش صحبت کردن که فکر میکنه از پس چه شغلی برمیادو علاقه داره و نهایتا کلاس خیاطی ثبت نامش کردن و یه دوره طولانی حمایتش کردن و هزینه کلاس و تهیه چرخ خیلطی و رفت و امدا رو تامین کردن و بعدم تو یه تولیدی براش کار جور کردن...خداروشکر الان رو پای خودشه ...خدا از شما هم راضی باشه تو تمام این سالا که خواننده تونم همیشه دستتون به کار خیر بوده

الهی آمین
چقدر عااالی مرسی که گفتی نیکی جان اینم خیلی فکر عالی بود .. ما تا الان به سبزی های بسته بندی و ترشی مربا فکر کرده بودیم .. دستشو ن و دستت واقعا درد نکنه عزیزم

نیکی پنج‌شنبه 30 بهمن 1399 ساعت 09:20 ب.ظ

خداروشکر که حداقل یه عده از ما ادما حواسمون به هم هست خدا به مال و حال همه برکت بده

الهی امین نازنین

الی پنج‌شنبه 30 بهمن 1399 ساعت 07:26 ب.ظ https://elimehr.blogsky.com

مهربانو جان ممنون از کار خیری که میکنی
منم 300 الان واریز کردم
به این دلیل گفتم که میخواید حساب کتاب کنید
خدا خیرتون بده

الی جانم ممنونتم عزیزم چه کارخوبی میکنی خبر میدی . مرسی از کمکت خدا به جسم و روحت سلامت و آرامش بیشتری بده

افروز پنج‌شنبه 30 بهمن 1399 ساعت 06:37 ب.ظ

سلام عزیزم
ناقابل ۵۰ تومان ریختم، ممنون از شما که سبب خیر هستید
شماره مرجع: 106867575866

سلام افروز جانم ممنونتم خدا برکت بده نازنین

ژینوس پنج‌شنبه 30 بهمن 1399 ساعت 06:15 ب.ظ

مهربانو جان به نظرتون میشه براشون یه کارکاه یاجایی که در امد کسب کنن درست کرد ؟ در صورتی که جوابتون مثبته لطفا اعلام کنید . ممنون

ژینوس جان با دلنواز عزیز در این مورد صحبت کردم ببینیم چه میشه کرد چون کمک ما موقتیه و نیاز این خانم دایمی .. حتما باید درامد مستقل داشته باشه . فعلا داریم با توجه به منطقه زندگیش امکان کارو کسب درامد رو بررسی میکنیم . شما هم پیشنهاد بدید فکرامونو بذاریم رو هم عزیزم

نسرین پنج‌شنبه 30 بهمن 1399 ساعت 02:59 ب.ظ https://yakroozeno.blogsky.com/

ضرب المثلی هست که میگه: برای کمک به کسی بهش ماهی نده که یکبار شمکشو سیر کنی، بهش ماهیگیری یاد بده تا همیشه سیر باشه.
منهم فکر می کنم باید هر طوریه با کمک اولی کمی آرامش در زندگی این زن و فرزندش بریزیم و بعد با کمک دوستان همشهریش کاری براش پیدا کنند. یا خودش ترشی و مربا و پاک کردن سبزی و امثالهم را انجام بده.
یک پیشنهاد دارم مهربانو جانم
دوستان اگر خودشون اطرافیانشون کسانی رو برای کمک دارند و از نظر مالی براشون مقدور نیست، می تونن لینک این پست تو رو در وبلاگ هاشون بگذارند تا دیگرانی که امکانش رو ممکنه داشته باشند باخبر بشن و کمک مالی کنند.
و درسته، واقعاً مهم نیست چقدر کمک کنیم. زیباترین و باارزش ترین کمک دفعه ی قبل پنج هزار تومن بود.


عااالیه عزیزم ان شالله بتونیم همین کار رو انجام بدیم

مهرگل پنج‌شنبه 30 بهمن 1399 ساعت 01:13 ب.ظ

مهربانوجون سلام
خداروشکر که انسان های خیر هستن خدا پولشونو هزار برابر کنه که میتونن انقد بخشنده باشن
من هم مبلغ ناچیزی به اندازه ی وسعم واریز کردم ان شاءالله که جور بشه و مشکلشون حل بشه
کاش اون خانم هم میتونست کاری برا خودش دست و پا کنه که خدای نکرده بعد فوت پدرشون تو سختی بیشتر از این نیفتن
.
من یه آرزو دارم نه برای خودم برای یه عزیزی که مشکلش خیلی بزرگه و سخت
داریم مراحل مقدماتیش رو انجام میدیم که کمکش کنیم به امید خدا حل بشه مشکلش
مهربانو تو دلت خیلی پاکه دعا کن براش و برای ما که بتونیم از پسش بربیایم
ان شاءالله خدا بخواد و زودی بیام اینجا و خبر خوبشو بهت بدم

سلام عزیزم
الهی شکر واقعا هنوز هم آدمای خوب که به درد دیگران بی تفاوت نیستن پیدا میشن
بله بهترین کار اینه که خودش استقلال مالی پیدا کنه با این برادر احمق و از خدا بی خبر نمیدونم کارش چی میشه

ان شالله مشکلشون حل میشه مهرگل جون . منم قابل باشم از صمیم قلب دعا میکنم عزیزم
اگر کاری از دست من و دوستام برمیاد بگو عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد