دخترم ، اینجا دوستانی داری به رنگ سبز ، که برای بهتر شنیدن تو دست به دست هم دادن .
امیدوارند جز آوای مهربانی نشنوی . صورت ماهت مزین به لبخند شوق باشد و قلبت به مهر و دوستی بتپد .
*******
دوستان عزیزم، برای همراهی و کمک به پدر محترم دختر نازنینی که به قصد خرید سمعکدست به دست هم دادیم ، دنبال شخص مورد اعتمادی می گشتیم . خدا رو شکر که توسط یکی از دوستان همین خونه ، تحقیقات اولیه و تایید صورت گرفت و ما به شما اعلام کردیم که در حد توان واریزی ها رو شروع کنید .
شما هم که مثل همیشه سنگ تمام گذاشتید و نوبت به این رسید که برای خرید سمعک مناسب اقدام کنیم .
یاد یک دوست قدیمی افتادم که اتفاقا ایشون متخصص گفتاردرمانی و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران و اتفاقا هم استانی دخترکمون هم هستند .
با دکتر سید حسن خاموش آزاده و جانباز 50در صد عزیز کُرد زبان .
تماس گرفتم و مورد رو توضیح دادم در کمال خوشبختی ، گفتند که موسسه نیوشا رو یکی از دانشجویان سابق من اداره میکنند و اتفاقا من برای کاری اداری خودم عازم آن شهر هستم و خیلی خوشحال میشم هر کاری در این مورد از دستم برمیاد انجام دهم .
تلفن پدرمحترم دخترکمون رو در اختیار ، دکتر خاموشی گذاشتیم . با هم تماس گرفتند و به اتفاق به مرکز نیوشا مراجعه کردند . جناب آقای محسن پور (ادیولوژیست) به اتفاق دکتر خاموشی ، شنوایی دخترمون رو بررسی کردند و دو سمعک مناسب شرایط بیمار ،با قیمت هشت و نیم میلیون تجویز کردن .
صادقانه بودجه مون رو اعلام کردم و آقای محسن پور با مهربونی گفتند که من هم از طرف خودم دومیلیون کمک میکنم و سمعک رو با قیمت ششو نیم میلیون خریداری کردیم .
از همه قشنگتر حس و حال آقای دکتر بود که اشک شوق می ریخت و تلفنی از من تشکر میکرد که باعث شدم بعد از سالها دوباره با دانشجوی سابقشون دیدار کنند و تو این کار خیر سهیم باشند .
در ضمن مبلغ یک میلیون و پانصد هزارتومن هم علاوه بر هزینه ی سمعک به حساب پدر محترم بابت کمک زمستانه واریز شد .
خدا رو شکر این کیس رو هم با همت شما دوستان نازنین ، مخصوصا نسرین و نگین عزیزم به سرانجام خوبی رسوندیم . دست تک تک شما رو که با مهربونی دنیای قشگتری می سازید رو می بوسم