دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود
دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود

"یه خبرمهم برای خوانندگان داستان بازنده"

نادر ، داستان بازنده رو خوند و  در کامنت دونی قسمت بیستم ، کامنت گذاشت . 

نظرات 14 + ارسال نظر
مهرگل چهارشنبه 18 فروردین 1400 ساعت 02:21 ق.ظ

داداش نادر سلااااااااااام
صدااااااا میااااااااااااااااد
اونجا اوضاع خوبه؟ داداش نائب الزیاره ما هم تو کانادا و خوبی هاش باش
عاقا خواستم بگم نکران نباشیا ما اینجا از راه دور هم هر کاری کمکی ازمون بربیاد برا شما و خونواده محترم در خدمتیم
مهربانوجون مخلصیم

سلام به روی گلت
ای جااان قربون محبتت .
بگم نادر بیاد این پیام های قشنگتون رو بخونه

غزال دوشنبه 16 فروردین 1400 ساعت 07:27 ب.ظ https://otaaaq.blogsky.com/

سلام مهربانو جان،

خیلی خیلی خوشحالم بابت حس خوبِ نادر عزیز. امیدوارم این حالِ خوبش مستدام باشه و در کنار خانواده ی عزیز و پر محبتش همیشه غرق شادی و موفقیت باشه.

سلام عزیز دل
ممنونم نازنین الهی آمین

صفا دوشنبه 16 فروردین 1400 ساعت 03:38 ب.ظ http://mano-tanhae-va-omid.blogsky.com

خدا رو شکر که آقا نادر به آرامش رسیده پابه پاتون با دلهره هاتون همراه بودم . براتون آرامش همیشگی آرزو میکنم امیدورام همه خانواده ها این انسجام و اتحاد رو داشته باشن و همه مسایل به بهترین نحو حل بشه .

قربونت عزیزم الهی آمین

سپیده دوشنبه 16 فروردین 1400 ساعت 11:51 ق.ظ http:// detari.blogfa.com

الهی شکر که آرامش به خانواده برگشته

ممنونم سپیده جون

لیدا یکشنبه 15 فروردین 1400 ساعت 11:22 ب.ظ

چه خوب.اتفاقا دلم میخواست دوباره از نادر و حال و موفقیتهایش بنویسی برامون.دیگه ساناز که اذیتش نکرده؟

نه خدا رو شکر لیدا جون

زهرا..‌. یکشنبه 15 فروردین 1400 ساعت 10:57 ب.ظ http://saatsheni1531.blogfa.com

مررررسی که انقد خوبی
مرررسی که انقد وبلاگت گرم و صمیمیه
امیدوارم ارامش امروز نادرو شما وخانواده محترمتون روزافزون باشه وشاهدموفقیت هاش وپیشرفتش باشید

فدای تو زهرا جانم همه ش به برکت وجود دوستان نازنینی مثل خودته
برای تو و عزیزانت هم چنین باشه

مادر دو دختر یکشنبه 15 فروردین 1400 ساعت 08:27 ب.ظ

سلام مهربانوی عزیز
من خیلی شمارو ازیت کردم به بزرگی خودتون ببخشید ، دوباره ایمیل دخترم فرستادم انشالله ایمیل درست فرستادم

سلام اختیار داری عزیزم
من به این ادرس ایمیل جدید میزنم لطفا بگو جواب بده

Maneli یکشنبه 15 فروردین 1400 ساعت 07:16 ب.ظ

ای جااانم
چه خوب که داستان رو خوند
نادر عزیز اینقدر دوست داشتنی و خوب و مهربونه که خدا بهترینها رو براش بوجود میاره.

قربون تو مانلی جانم ممنونم برای همه ی خواهرانگیت
الهی امین

لیلا یکشنبه 15 فروردین 1400 ساعت 04:38 ب.ظ

سلام مهربانوی عزیز. اگه برات مقدوره رمز رو برا من هم ایمیل کنین.

نگار یکشنبه 15 فروردین 1400 ساعت 01:17 ب.ظ http://Neli2026.blogfa.com

همون اوایل که شروع کردید به نوشتن رمزی داستان، رمز خواستم. ولی احتمالاً کامنتم ثبت شده بود، چون از طرف شما هم تایید نشد.. من فکر کردم کامنت دادم ولی شما تایید نکردین.

ایراد از ادرس بوده عزیزم

نگار یکشنبه 15 فروردین 1400 ساعت 01:01 ب.ظ

من بازم نمیتونم رمز داشته باشم؟

نگار جون آدرسی که گذاشته بودی غلطه عزیزم

فرنوش یکشنبه 15 فروردین 1400 ساعت 12:53 ب.ظ

سلام عزیزدلم. خوشحالم که آقا نادر به روزهای خوب رسیده و از کامنتش خیلی خوشحال شدم. مهربانم، برای تو هم خیلی خوشحالم که زحماتت به بار نشسته. انشالا همیشه سلامت باشید و خداوند تمام عزیزان زندگیت رو برات حفظ کنه و بهترینها رو براتون مقدر کنه.

ممنونم فرنوش جانم
همچنین برای تو دوست مهربونم

نسرین یکشنبه 15 فروردین 1400 ساعت 11:01 ق.ظ https://yakroozeno.blogsky.com/

سلام عزیز دلم... چه کار قشنگی کرده!
کامنت مامانت هم خیلی عالی بود

سلام عزیزم
قربونت برم خواهری

ربولی حسن کور یکشنبه 15 فروردین 1400 ساعت 10:22 ق.ظ http://Rezasr2.blogsky.com

سلام
جالبه
من از این که عماد وبلاگمو کشف کرده ناراحتم و شما از این که همه آدرستونو دارن خوشحالین!
موفق باشید

سلام آقای دکتر
هم آدما با هم متفاوتند (همون تفاوت هایی که باعث میشه خیلی چیزا رو من بنویسم و شما ننویسید) هم بین کشف و در اختیار گذاشتن تقاوت زیادی هست .
عماد جون وبلاگ شما رو کشف کرده ولی من به نادر گفتم نوشتم و اون نازنین ازم خواست راهنماییش کنم که چطور میتونه بخونه .

بعدشم کی میگه همه آدرس دارن؟ همچنان دوستان باید با رمز و قفل و بست وارد بشن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد