دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود
دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود

" این مردم معترض گستاااخ"

سلام عزیزای دلم ، امیدوارم تو این روزای سخت و دلگیر ، تن درست باشید که بزرگترین نعمته. 

آینده مبهم ترین چیز روزگاره وااااقعا، کی فکر میکرد نشستیم پشت میز اداره داریم برای فردا ناهار قرار میذاریم که چیزی بیاریم یا کسی چیزی نیاره همه با هم غذا از بیرون سفارش بدیم که یهو میان میگن تهران و البرز تعطیل شد ؟؟

قرار بود فیلم کوتاهی که مهردخت از تولد دونفره و خلوتش درست کرده رو براتون بذارم که فرستادنمون خونه تا همه جا ساکت و خاموش باشه ، تا اتوبان همت از ترافیک ماشین هایی که با عجله و دستپاچه اسباب سفر جمع کردن، بند بیاد... تا بلیط های اتوبوس سه سوت تموم بشه و کرایه های تاکسی دربستی ها سر به فلک بزنه ... آره داشتم میگفتم خلاصه اومدیم خونه نشین شدیم تا نیروهای سرکوبگری که برای کنترل اراذل و اوباش  تهران و حومه در اختیار داشتن، بتونن به خوزستان ارسال کنند تا جمعی از  اراذل و اوباش تشنه و آشوبگری که زندگی و معیشتشون به فنا رفته رو سرکوب کنند تا دوباره امنیت داشته باشیم خدا رو شکر.


 نمیدونم این خوزستانی ها از کی تا حالا انقدر گستاخ شدن که صداشون بلند شده و دنبال حق و حقوقشون میگردن. 


تازه با وقاااحت تمام تو ویدیو ها با زبان فارسی و  لهجه های عربی خیلی مظلومانه میگن ما آب میخوایم!دعوااا نداریم ما مسالمت آمیزیم ! 


کی گفته که شما حق آب دارید؟ کی گفته اصلا شما حق دارید؟؟ کی گفته شما برای اینکه روی ثروت خوابیدین ولی از کمترین امکانات برخور نیستین ، حق اعتراض  هم دارید؟؟


بجز گوشت قربونی لب مرز بودن مگه چیز دیگه ای هم باید باشید؟؟

 اینهمه سال از انقلاب شکووووهمند اسلامی گذشت و پاپتی هایی که نمیدونستن میلیون چند تا صفر داره الان تو بهترین کشورهای دنیا تا هفت پشتشون حساب بانکی های سرشار از ثروت این مردم داره ، اما خوزستانی که تو اون جنگ منحوس ویران شد، هیییچ آبادانی به خودش ندید... 

به اسم خرمشهر دقت کنید.. چه شهری بود، چه اسم با مسمایی داشت ، حالا سالهای طولانی از پایان جنگ گذشته و ببینید خرمشهر و آبادان در چه وضعیتی هستند!


این چند روز یه چشممون خون بود یه چشممون اشک . رفتم فشم مامان و بابا رو ببینم و شاید حال دلم کمی بهتر بشه ولی دریغ و درد که این کارا چاره ی دل ریش و زخم مانیست . 


نمیدونم چه کنم؟ نمیدونم این مصیبت و کابوس چطور به پایان میرسه ؟ 


دردم وقتی بیشتر شد و جای زخمم وقتی بیشتر سوخت که دیدم تو این چند روز ، صفحه های اجتماعی مثل اینستاگرام و کانال های واتس اپ و تلگرام ، تبدیل شده به محلی برای رد و بدل کردن انواع انتقاد ها و دشنام های مردم به هم . 


یه عده اب خریدن به روستاها و مناطق محرومی که توان خرید و تهیه ی اب شرب نداشتن برسونن ، یه عده اومدن فحششون دادن که به خوزستان توهین نکنید و مردم اینجا سالهاست اب خوردن رو می خرن، همه ی سوپر مارکت ها پر از اب معدنیه ... سطح مطالبه گری ما رو برای بی آبی کارون و هور پایین نیارید!


 (اینها ساکنین شهر های بزرگ خوزستان بودند که صداشون از جای گرم بلند میشد و میتونستن از سوپر اب بخرن) از اون طرف دوستای ما تماس می گرفتن که روستا ها اب برای خریدن نیست و همه مردم  تشنه  موندن . 


خلاصه نشسته بودیم دور هم گیس های همو می کشیدیم و کلی ما" احمق های اب معدنی بخر " به احساساتی های بدبختی که تو بازی حکومت ، بازی خوردیم و خواستیم با اب معدنی کارون رو پر کنیم ، متهم شدیم و هر چی فریاد کردیم باباااا، میگن روستاها اب خوردن ندارن به خرج کسی نرفت .


 تنها نتیجه ای که از این اوضاع گرفتم این بود که ما کاملاً  آمادگی پاره کردن همو داریم . اونایی که سالهاست میزنن تو سرمون و حساب های بانک های خارجیشون رو پر میکنند و به ریشمون می خندن دقیقا میدونند با چه ادمایی سرو کار دارند . 


صد جا گفتم و نوشتم بابااااا، انقدر به هم ایراد نگیریم و به هم توهین نکنیم .. مهم بی تفاوت نبودنه .. بذارید همه کمک کنند ، ما هیییچکسی رو بجز خودمون نداریم . 


نذارید این همدلی و احساس خوب که تنها باقیمانده از "ماااا" ست از دست بره .. هر کی میخواد اب بخره بذارید بخره، اونی که میخواد کار زیربنایی کنه بذارید بکنه ، کسی که خارج از ایرانه و دستش کوتاااه بذارید با هشتگ و نوشتن مطلب و انتشارش کمک کنه .


 انقدر به خارج نشین ها فحش ندیدن که به شما چه، شما چه میدونید ما چی میکشیم ... 


باباااا همه مون یه تیکه از جون و عشقمون رو فرستادیم اون طرف، مگه اونی که اونطرفه ، خواهر ، برادر ، بچه ، رفیق ، اینامون نیستن؟ اونا الان حال خوشی دارن وقتی ما تو عذابیم؟؟ 


شماها که مادر هستید، چند بار بچه هامون تب کردن ، دل تو دلمون نبوده و تا صبح بالا سرش نشستیم و هزار بار گفتیم " مااادر الهی تبت بیاد برای من" راضی بودیم خودمون درد بگیریم ولی اشک عزیزمون رو نبینیم .. ولی ته تهش چی شده؟ خب بچه ی مریضمون خودش درد کشیده ما فقط تونستیم کنارش باشیم . 


حکایت فرنگ نشین هامون  هم همینه .. انقدر عقده ی نرفتن و موندنمون رو سرشون خالی نکنیم بذارید کنار هم بمونیم.


خودم داره  خنده م می گیره که بگم : 

دعا کنید یه روزی همه ی این کابوس تموم بشه ، ایران تبدیل به جایی بشه که نه تنها خارج رفته هامون برگردن کنار هم آبادش کنیم بلکه مردم دیگه ی دنیا هم ارزوی زندگی تو دل این گربه ی سختی کشیده ی روزگار رو داشته باشن. 


آره خنده دار و محاله تقریباً ولی خب چه کنم که قند خونم پایین افتاده دلم شیرینی میخواد.. دلم یه رویای شیرین و حتی دروووغ میخواد . 


*********


اینم فیلم کوتاه تولد مهردخت ، برای شمایی که عسلک چهارساله رو دیدین و همه ی این سالها کنارم بودید تا اینجا که مهردخت رو در پایان  بیست و دوسالگیش می بینید،  قطعاً شیرینه .. میدونم دوستان دیگه ای هم که تازگی افتخار اشناییشون رو دارم و همیشه از محبتشون سهم قابل ملاحظه ای بردم،  دخترکم رو از دعای خیرشون برخوردار میکنند. 


دوستتون دارم ، همدیگه رو دوست داشته باشیم .. از دشمنی هیچ کدوممون خیر نمی بینیم . 


پ ن 1: مرداد ماهی های عزیز، تولدتون مبارک امیدوارم همگی ایام بهتری پیش رو داشته باشیم

پ ن 2: مهردخت علاقه ی خاصی به استایل وینتیج داره . لباسی که پوشیده، مربوط به هجده سالگی من هست که طبق معمول از لابه لای یادگاری های من بیرون کشیده. زیر پست درمورد این استایل برای کسانی که دوست دارن در موردش بدونند مختصری توضیح میدم.



استایل وینتیج:

استایل وینتیج اشاره به ترکیب کردن و پوشیدن آیتم‌های یک ست لباس دارد که در دوره‌های زمانی گذشته طرفدار داشته است. بر عکس تصور عام که با شنیدن اسم وینتیج به یاد لباس‌های کهنه و از مد افتاده میفتند، وینتیج درباره‌ی کالای ارزشمند و قیمتی است که از زمان‌های دور به ما رسیده و قرار است با دیدنش خاطرات خوش گذشته را مرور کنیم.

اما اصطلاح استایل وینتیج سر و کله‌اش از کجا به دنیای مد باز شد؟ در زمان جنگ جهانی اول، امکان تولید پارچه کاهش پیدا می‌کند. با کمبود پارچه، شرکت‌های طراحی لباس به فکر بازسازی تولیدات گذشته و فروش آنها میفتند. این لباس‌های کلاسیک و کاربردی با نام وینتیج به مردم بسیاری عرضه شدند.

استایل وینتیج در دنیای امروزی هم فرصتی برای دوباره دیدن مدها و لباس‌هایی است که خارج از زمانی که خلق شده‌اند برای مردم امروز، حاوی پیامی تازه هستند. لباس‌هایی که الهام‌بخش زندگی ما می‌شوند.
سی که استایل وینتیج را به عنوان روشی برای لباس پوشیدن انتخاب می‌کند باید بداند که پیروان این استایل، حتما لباس‌ها و آیتم‌های یک دوره‌ی خاص را نمی‌پوشند بلکه استایل‌های دوره‌های مختلف زمانی را بسته به ذائقه با هم ترکیب می‌کنند. مثلا در استایل وینتیج می‌توان یک سنجاق سر از دهه‌ی ٣٠ میلادی را با یک ژاکت از دهه‌ی ٩٠ میلادی ست کرد و پوشید.

لباس پوشیدن به سبک وینتیج هیچ وقت به اندازه حالا رایج و پرطرفدار نبوده است. در حال حاضر مجموعه‌ای گسترده از استایل‌های چندین دهه باعث شده هر مخاطبی با هر نوع سلیقه‌ای بتواند با آن ارتباط برقرار کند و آیتم‌های دلخواه خود را پیدا و با لباس‌های دیگرش ترکیب کند.

نظرات 29 + ارسال نظر
x یکشنبه 10 مرداد 1400 ساعت 02:43 ق.ظ http://Malakiti.blogfa.com

عزیز دلم تولدش مبارک
چقدر شباهت ظاهری تو و مهردخت عجیبه ...

مرررسی قربون شکل ماهت
با همه ی این حرفا بازم به پدرش شبیه تره

مینو پنج‌شنبه 7 مرداد 1400 ساعت 04:15 ب.ظ http://milad321.blogfa.com

تولد دختر نازنینت مبارک.براش عمر طولانی وسلامتدر کنار خانواده عزیزش آرزو میکنم.
چه لباس زیبایی .از مدل ها ورنگهایی که من خیلی دوست دارم.

ممنونم مینو بانوی نازنین.
قربان محبت و لطفت

لیلا الف دوشنبه 4 مرداد 1400 ساعت 11:08 ق.ظ

ببخشید مهربانو جان
یه سوال بی ربط بپرسم
جایی که برادرزادتون رو بردیم برای استعداد یابی میشه یه بار دیگه معرفی کنین
من برای دخترم میخوام چند روز دارم توی صفحتون میگردم ولی پیدا نکردم
ممنون میشم اگه راهنماییم کنین

خواهش عزیزم
اینجاست عزیزم

https://bonyadonline.com/
وارد سایت بشو یه جایی اون بالا نوشته mbti
همون استعداد یابیه

لیلا الف دوشنبه 4 مرداد 1400 ساعت 11:05 ق.ظ

سلام مهربانو جان
متاسفانه درد و غمی که ایران رو در بر گرفته دل هممون رو به درد میاره
امیدوارم روزی برسه که برای اولین و پایین ترین حق و حقوقمون مجبور نباشیم فریاد بزنیم

سلام عزیزم
الهی امییین

amir یکشنبه 3 مرداد 1400 ساعت 06:57 ب.ظ http://mehrekhaterat.blog.ir/

سلام
----------------
خوبین؟ تولدشون مبارک باشه

امیداورم براشون بهترین ها رقم بخوره

سلام امیر جان
والا خوب که چه عرض کنم
ممنونم دوست عزیز

هانیه یکشنبه 3 مرداد 1400 ساعت 05:12 ب.ظ

سلام مهربانو خانم صحبت از دعا و خدا شد، مگه شما به خدا هم اعتقاد دارین؟ تو اینستاتون که کلی فحشش داده بودن ... بعدم جریان ابمعدنی از اونجا لوث شد که کلی پول ریختن به حساب خانم کلباسیو او یک گوشش رو ابمعدنی خریده بودو بقیشم گفته هر وقت هر جور صلاح دید خرج میکنه. وگرنه کارشما درسته

سلام هانیه جان
تو اینستای من به خدا فحشش داده بودن ؟ کجااا؟ بعد فحش دیگران چه ارتباطی به اعتقاداتِ من داره؟
عزیزم من واقعا اصراری ندارم که خانم کلباسی هنوز هم پاک دست هستند یا نه، چون زمونه طوری شده که دیگه به چشمای خودمم با احتیاط اعتماد میکنم، ولی چرا اینکه نرگس بخش کوچیکی از اون مبلغ رو آب خرید و بقیه ش رو گفته کار درست تری انجام میده عده ای رو برافروخته کرده نمیدونم . حداقل شما که تو اینستا حضور دارید باید دیده باشید که سر خریدن آب معدنی برای مناطق دور افتاده ی خوزستان چه بلایی به سرش آوردن؟ اونهمه ماجرا درست شد که نرگس داره با این کارش به خوزستان و شئونات اعتراض توهین میکنه و میخواد با این روش با دولت همکاری کنه و چه و چه ... دیوانه شده بود بینواا آخرش گفت حالا این مقدار رو که خریدم ارسال میکنم بقیه شم کار زیربنایی و اساسی میکنم و اطلاع میدم .. خُب واقعا باید چکار میکرد؟ بلغ دقیق پول های جمع اوری رو که اعلام میکرد هزینه ی اب هم که معلوم بود.
واقعیتش من که یه بلاگر خیلی خیلی کوچیک تو این مجموعه م کلی از اونهمه حرف و حدیث آزرده شدم وااای به حال بقیه .
از حسن نظرت نسبت به من و عملکردم ممنونم دوست من

تیلوتیلو یکشنبه 3 مرداد 1400 ساعت 09:11 ق.ظ https://meslehichkass.blogsky.com/


درد را از هر طرف بخوانی درد است...

لباس مهردخت نازنین خیلی خیلی خوشگل بود و بهش میومد

ممنون عزیز دل

ملیکا یکشنبه 3 مرداد 1400 ساعت 06:31 ق.ظ

سلام مهربانو جان
انقدر از حق هایی که داریم گذشتیم یا در واقع
حق مون ندادن تا که الآن حسرت آب برای خوزستانی هاست و در آینده ای نه چندان دور برای همهء ما خواهد بود…
این مدت به کدوم عزت و استقلال و آزادی و آبادانی و افتخاری رسیدیم که؟!
فکر می کنم در آینده این بخش از تاریخ عنوان های زیادی داشته باشه! دورهء بی تفاوتی مردم،دورهء، دورهء کسادی فرهنگ و تمدن ایرانی، دورهء فرار مردم، دوره فلج شدن ایران و …
تلخی ها تمومی نداره تو این کشور.
دیدن فیلم تولد مهردخت جونم حالمو بهتر کرد. آرزو می کنم همیشه شاد و سلامت باشه و به تمامی آرزوها و برنامه هاش برسه و خدا شمارو برای هم حفظ کنه ان شاالله.
لباسش هم خیلی قشنگه، این تیپ لباسارو خیلی دوست دارم.ممنون بابت توضیحات جامع.

سلام ملیکای عزیزم
دقیقا .. دوره های مختلف رو خوب اومدی

فدای تو لطف داری عزیزم الهی حال دل همگی خوب باشه

یه سوال از غریبه یکشنبه 3 مرداد 1400 ساعت 02:43 ق.ظ

خانم یا آقای غریبه
با سلام
میشه لطفن بگید کدوم یکی از سخنرانی یا حرفای عادی رییسی باعث شده ایشون امیدوار بشه؟
می خوام گوش کنم شاید منم امیدوار بشم

آره سوال خوبیه

یاس ایرانی یکشنبه 3 مرداد 1400 ساعت 12:30 ق.ظ

سلام مهربانو جان
امیدوارم حالتون خوب باشه و دلتون شاد
متاسفانه درد و غمی که جامعه ایران رو گرفته هر هم وطنی رو هر جای دنیا هم که باشه دلش رو به درد میاره
مدیریت ضعیف واقعا غوغا کرده اونجا… مشکل از اونجایی شروع میشه که کاربلدها کنار گذاشته شدن و اونایی هم که اومدن به فکر پر کردن جیب های خودشون بودن!!
مهربانو جان، با نگاهی که به گروه های تلگرامی،… میندازم و می بینم که مردم چطور همدیگه رو با فحش و حقارت مورد خطاب قرار میدن واقعا ناراحت میشم
امیدوارم روزی خوشی به مملکت ما برگرده …
من سال ۷۶ که دانش آموز بودم و برای درس جغرافی رفتیم خوزستان، واقعا آب شرب شهری قابل خوردن نبود … گذشت تا چند سال بعدشم رفتیم متاسفانه مثل قبل
موندیم یه نفر از این همه مسئول این استان طرحی برای درست کردن مشکل آب نداد؟!
امیدوارم با در نظر گرفتن مشکل گرم شدن زمین و تغییرات ناگهانی حاصل از آن، زودتر برای حل مشکل خوزستان و تمام نقاط ایران اقدامی بشه تا دیرتر از این نشده
مهربانو جان متاسفانه زادگاه من که یکی از مناطق پرآب ایران محسوب میشد به خاطر بارندگی خیلی کم امسال با خشکسالی مواجه شده و این ها نشونه ضعف مدیریت هست که همراه با تغییرات اقدامات انجام نمیشه…
——————————
وای مادر و دختر رو ببین چه زیبا
مهردخت جون ، براشون بهترین ها رو از صمیم قلبم آرزو دارم
دکوراسیون وینتیج اینجا خیلی طرفدار داره و هر کمپانی روش تبلیغات میزنه … رو ظروف چاپ قدیمی بودن می زنن … من خودم وسیله که قدیمی باشه رو دوست دارم …
لباس شما هم قشنگه
ان شاالله کنار هم شاد و سلامت باشین

سلام نازنین ممنونتم
امیدوارم که روز خوش رو ببینیم
متاسفانه همینطوره عزیزم
_________
عزیز دلمی ممنونتم
چقدر جالب ، خوراکِ مهردخته
ممنونم عزیزم تو و عزیزانت هم همینطور

ساغر یکشنبه 3 مرداد 1400 ساعت 12:06 ق.ظ

مهربانوجان سلام
عزیزمی شما.مرسی از احساسات خوب و لطیفت نسبت به خرمشهر و خوزستان.انشاالله صدسال عمر با عزت داشته باشی و همیشه خاطرات کودکی نابی که از خوزستان داری همینطور لطیف و خوب باقی بمونه و با یادآوریش حالت خوب باشه.
عزیزم من به واسطه شغلم با مردم در ارتباطم و اکثریت انها از قشر عرب زبان هستند.من خودم بختیاری ام (کلا خوزستان از دو قشر عرب و بختیاری هستند) ولی به خدا قسم در این دوازده سال کار و برخورد با مردم هیچ وقت از طرف عرب زبانها بی احترامی ندیدم.اگر به اونها احترام گذاشته بشه اونها هم چند برابر احترام قائل هستند.این کشاورزان که اعتراض کردند فقیر و ندار نیستند مهربانوجان.سرمایه دارند.احشام، اراضی کشاورزی،لنج ماهیگیری دارند ولی ارتزاق اونها به واسطه اب هست.مسئولین اونها را نادیده میگیرن،بی سواد و متحجر قلمداد میکنن،اونها رو جزء این کشور نمیدونن و حقشون رو پایمال میکنند.زمین برای اونها ناموسه.ریشه اجدادیشونه.بهش تعصب دارند.وقتی به همه در میزنند ولی هیچ رسیدگی نمیشه مجبور میشن از خودشون دفاع کنند از حق زنان و اولادشون دفاع کنن از داراییشون محافظت کنند .عرب زبانها اکثریت تفنگ دارند (با جواز و بی جواز) و در این مواقع دست به اسلحه میبرن.اونها خشم دارن که چرا نمایندگانشون کمکشون نکردن.
مهربانوجان طوایف عرب اصیل به هیچ وجه فقیر و بی اب نیستند.اونها سرمایه دارند.درد اونها اب به معنی ابتدایی اون نیست.درد اونها حق بهره وری از اب به منظور استفاده از اون در جهت امرار و معاشه.حق اینکه به اونها اب اختصاص داده بشه برای خودشون تا بتونن کار کنند و نیازمند نباشند.وگرنه اینجا هم در سوپر مارکتها اب بسته بندی هست هم اب فروشی به صورت دبه های ۲۰ لیتری هست.کسی بی اب لب تشنه نیست به خدا.
مهربانوجان مردم اصیل عرب پول دار هستند.ماشین سنگین، تراکتور،زمین گندم،لنج و قایق و غیره دارند.من با اونها سر و کار دارم.نمیگم همه ولی اکثریت غنی هستند یعنی شاید سر و وضع خوبی نداشته باشند ولی سرمایه دار هستند.
مهربانوجان شاید در اعتراضات بنزین ابان ۹۸ اسم نیزارهای جراحی در ماهشهر رو شنیده باشی.جراحی تمامشون جنگ زده های ابادان خرمشهرن که زمان جنگ از ابادان خرمشهر اومدن جراحی و اینجا رو تصرف کردند (ژاپنیها در جراحی مشغول ساخت خانه برای شرکت نفت بودند که با جنگ، ژاپنیها به کشورشون برگشتند و این منازل که خالی بود توسط جنگ زده ها تصرف شد و شرکت نفت هم دیگه نتونست این خانه ها رو پس بگیره) حالا اینکه ماهشهر در این اعتراضها حضور داشتند اینه که خانواده های اونها متعلق به خرمشهر و ابادان و سوسنگرده و اونها برای دفاع از حق پدرانشون اعتراض کردند.اعتراضی که متاسفانه منجر به کشته شدن یک مامور نیروی انتظامی شد .مرحوم ضرغام پرست ،مامور حراست در پاساژ طلافروشها بود که اون شب در درگیریها در شهرک طالقانی (کوره ها ) متاسفانه کشته شد.
سرت را درد نیارم.هدف ترحم طلبی و نقش قربانی بودن نیست هر چند که همه به نحوی قربانی این سیستم بی کفایت هستیم و مثل صد سال پیش باید سر اب و کشاورزی به جنگ هم بریم.
از اب نوشیدنی مردمان اینجا پرسیدین که گفتم توضیح بدم که اب هست هر چند غیر قابل شرب ولی هست.انچه نبود حق استفاده اختصاصی برای کسب و کار و فعالیت.
ببخش طولانی و پراکنده بود.
زنده باشی عزیزم.
بازم مرسی که ابادان (پاریس کوچیکه اون زمان) و خرمشهر ( شهری که من اون رو بانوی بیوه ای که هنوزم به عشقش وفاداره میبینم )را زیبا میبینی.زیبایی در نگاه خودت هست.

سلام ساغر جانم
ممنونم برای کامنت زیبا و کاملت

شعله شنبه 2 مرداد 1400 ساعت 11:49 ب.ظ

مهربانو جان من سه سال آبادان زندگی کردم ، در اوج بدبختی ،مهربون و شاد و خونگرم هستن ، حقشون این نیست ...

هزار ماشالله به عسلک ،شاد و سلامت باشه .

خدا نکنه بدبخت باشن ولی واقعیت اینه که متاسفانه اصلا رسیدگی نمیکنند و از ثروت خودشون برای خودشونش خرج نمیکنن
ممنونم نازنین

الی شنبه 2 مرداد 1400 ساعت 11:15 ب.ظ http://elimehr.blogsky.com

اینا چرا نمیمیرن؟ اینا چرا نمیرن؟
اگر قرار اونا بمونن کاش من میمردم راحت میشدم خسته شدم از اینهمه رنجی که تمومی نداره از اینهمه فشار از اینهمه کثافت که همه جا رو گرفته از اینهمه تحقیر و شکنجه که هر روز به نوعی رو سرمون آوار شده، من جنگیدم مبارزه کردم ایستادم ولی .... ولی نشد
الانم خیلی خستم
متاسفم بابت این حجم نفرت و غم و خشمی که توی کامنتم هست، اگر تاییدش هم نکنی ناراحت نمیشم


خدا نکنه عزیزززم .حق داری الی جون

طیبه شنبه 2 مرداد 1400 ساعت 05:16 ب.ظ http://parandehdararamesh.blogfa.com/

سلام مهربانوجانم
خیلی خوب نوشتی و حرف دل خیلی هامون رو نوشتی.ممنون
تولد دختر قشنگت مبارک،چه قدر هم لباس ۱۸ سالگیت زیبا بوده و بهش میاد،حتما به خودت هم خیلی میومده و تو هم در اون لباس می درخشیدی
با نوشته ات درباره ی سبک لباس،نمی دونم چرا یاد فیلم برباد رفته افتادم ،اون قسمتی که اسکارلت اوهارا پرده ی خونه رو می کنه و ازش پیراهن می دوزه و میره دیدن رت باتلر تا ازش پول قرض کنه و ...
در ضمن با تمام وجودم اعتقاد و اطمینان دارم که نسرین جان به آرزوش خواهد رسید،خیلی زود،از جانب من بهشون بگو

سلام طیبه ی عزیزم
قربونت دوست من
ممنونم ، واقعیتش چون مهردخت قدبلنده ، همه چی به اون بیشتر میاد
آخی یادش بخیر چه یاداوری زیبایی
ای جااان ، امیدوارم

منجوق شنبه 2 مرداد 1400 ساعت 03:25 ب.ظ http://manjoogh.blogfa.com/

این لباس خیلی خوشگله

ممنونم عزیزم

نجمه شنبه 2 مرداد 1400 ساعت 01:02 ب.ظ

واقعا من که گیج شدم چه کاری درسته. ولی قلبمون درد می گیره. ما همه مون انسانیم...
تولد دختر قشنگتون مبارک باشهه. چقذر قشنگین شماااا

همینطوره عزیزم
ممنونم عزیز دلم
چشمات مهربونه

parissa شنبه 2 مرداد 1400 ساعت 12:18 ب.ظ

سلام خانم مهربانو عزیز
مدتیه که با وبلاگتون آشنا شدم و مطالبتون را می خونم خیلی از قلمتون و احساس مسئولیتی که دارین لذت می برم امیدوارم روزگارتون پر رضایت باشه
خواستم از این فرصت استفاده کنم و تولد دختر عزیزتون را تبریک بگم امیدوارم این سال آغازگر بهترینها در زندگی اش باشه

سلام پریسا جانم
خیلی خوشحالم از آشناییت عزیزم و خیلی ممنون که کامنت گذاشتی و اجازه دادی که بشناسمت
برای تبریک زیبا و مهربونت ممنونم

مادر دو دختر شنبه 2 مرداد 1400 ساعت 08:56 ق.ظ

درد دل و غصها یادم برد
مهردخت عزیز تولدت هزاران مرتبه مبارک ، چه دختر خوشکلی چه لباس خوشکلی انشالله لباس عروسیت . چه مامان عاقلی که لباس جونیاش برداشته که روزی بچه ش بپوشه ، من متاسفانه عادت بد دارم لباسهام همیشه میبخشم برای همین هیچ لباسی ندارم الان دخترهام بپوشن
البته ما لباس محلیمون میپوشیم

عزیزم
ممنونم از تو لطف داری دوست من . اتفاقاًبخشیدن هم عادت زیبا و پسندیده اییه آفرین به تو که دست بخشنده داری
ضمن اینکه من عاشق لباس های محلیم .. ممنونم هر شهری میرم اگه امکانش باشه لباس محلیشون رو می پوشم و عکس یادگاریمیگیرم

زری شنبه 2 مرداد 1400 ساعت 07:49 ق.ظ http://maneveshteh.blog.ir

خیلی تلخه، خیلی تلخ. هیچی نمیتونم بگم. البته که همه چیز را خودت گفتی. آیا امیدی هست؟
باز هم مبارک باشه تولد مهردخت جان، انشالله سلامتی و سربلندی اش را شاهد باشید تا همیشه.


ممنونم زری جانم قربون محبت و لطفت آمییین

زهرا... شنبه 2 مرداد 1400 ساعت 02:29 ق.ظ http://saatsheni1531.blogfa.com

خط به خط نوشته هاتونو باگریه خوندم وحالم روز ب روز بدترمیشه
یکی دوروز پیش یکی ازدوستانم تواهواز متن قشنگی برام فرستاد ک ماچ روزگاری داریم سرخاک با بیگانه میجنگیدیم وسرآب باخودی
دقیقا دردی ک من این چندروزه دارم شاید ۵۰ درصدش خوزستانه ۵۰درصد بخاطر یه مشت ادم نفهمیه ک ب اجبار اسمشون هموطنه........رویاهای شیرین شما برای هممون هست گرچه میدونیم هیچ وقت ب واقعیت نمیپیوندد
ببخشیدمنو من واقعا معذرت میخوام ولی ی وقتایی میگم عین سگ هار مردم بجون هم افتادن و خودمونم ب خودمون رحم نداریم چرا انقدر بعضیا بیشعور شدن،بابا اون بدبختی ک اون سردنیاست و ما اززندگیش و دردهاودرونش خبرنداریم شاید واقعا هیچ کاری ازدستش برنمیاد ولی همین ک با ی پیام میخواداحساس همدردی کنه رو باحرفامون داغون میکنیم...
ببخشیدمنو.....‌


تولد عسلک بازم مبارررک امیدوارم اینده ای درانتظارش باشه که همیشه ارزوشو داشته وتمام رویاهاش خاطره های شیرین بشن براش

قربون چشمات زهرا جانم
دقیقا ادم از همین میسوزه آب و خاکمون به فنا رفت و داریم همو می کشیم
نه منم واقعا هیچ امیدی به اینده ی روشن این سرزمین ندارم .. حداقل تا سالهای خیلی بعد
ممنونم عزیزم از ارزوهای قشنگت خدا دختر نازتو نگهداره

غریبه جمعه 1 مرداد 1400 ساعت 10:25 ب.ظ

با سلام
البته تعطیل کردن دو شهر یا بیشتر به منظور ارسال نیرو برای سرکوب ملت خوزستان کمی غلو است
اما این ایراد بر نماینده ولی فقیه و نمایندگان مجلس و استاندار هست که مشکل را باید زود تر مطرح می کردند تا تانکرهای آبرسان که الان فعال شده اند قبل از شروع اعتراضات فعال می شدند و دریچه های سد ها هم زود تر باز می شد
لا مصب این روحانی اینقدر قدمش نحس بود که هرجا را بخوای درست کنی یک جا دیگه خراب است
در این دولت دو تا حادثه ریلی و دو حادثه هوایی و سیل عظیم چندین زلزله بزرگ و کرونا را داشت
****
اما من به دولت بعدی امیدوارم
انشاالله که نحسی عدد سیزده گریبان ملت را نگیرد

سلام به شما
دو یا چند شهر بزرگ خیلی غلو امیز نیست دوست عزیز ، همیشه با شلوغی شهر های دیگه تهران هم شلوغ میشه و اعتراضات بالا می گیره . جلو دار بچه های خوزستان شدن هم کار راحتی نیست . بالاخره باید خیالشون از تهران و حومه راحت باشه تا برن خدمت خوزستان دیگه .
البته نظرمه اصراری برای درست بودنش ندارم
والا از نظر من همه شون سرو ته یه کرباسن اون که روحانی بود ببینیم رییسی چه گلی به سرمردم میگیره .
به نحسی سیزده اعتقادی ندارم و البته مثل شم هم هیییییچ امیدی به هیییییچ کس ندارم .

ساغر جمعه 1 مرداد 1400 ساعت 10:18 ب.ظ

مهربانوجان سلام
شما که میدونی من ساکن ماهشهرم در خوزستان.
اب شرب در منطقه ما فقط از طریق دستگاه اب تصفیه قابل استفاده است.برای چای و نوشیدن و پخت و پز به هیچ وجه اب شیر رو نمیشه استفاده کرد.فشار اب کمه و با اینکه منازل ویلایی هستن حتما نیاز به پمپ اب هست.ورودی اب بعد از کنتور هم فیلتر(( جانبو)) نصبه که گل و لای اول اب رو بگیره.در کل اب به این نحو برای ما قابل شرب میشه.
درد اینه که استانی که بزرگترین قطب صنعتی کشوره و تامین کننده و صادر کننده نفت و محصولات پتروشیمی است چرا اینجور محروم نگهش میدارن و بی توجهی میکنند و نادیده اش میگیرن.
پتروشیمی بندرامام (ایران ژاپن سابق) و پتروشیمی رازی،فارابی،سازمان منطقه ویژه و شرکتهای زیرمجموعه اون(بوعلی ،امیرکبیر،خوزستان،رجال،لاله،مارون،کارون و .....) و خیلیهای دیگه اینجان .پتروشیمیهای باعظمت و پردرآمد.ولی درامدش رو برای اینجا خرج نمیکنند.در استخدام اولویت به خوزستانیها نمیدن.این استان فقیر نیست.منبع درامد زیادی داره.تولید گندم و نیشکر داره ماهی دریا داره.ولی یتیمه بی کسه.

من به شخصه از اینکه به خوزستان با ترحم نگاه بشه ناراحتم .اینکه بقیه بگن خوزستانیها بدبختن متنفرم.صدا و سیما عمدا هر وقت خوزستان رو نشون میده تصاویر مردمان بدبخت، سیه چرده، و یه استان خشک و فقیر رو نمایش میده.در حالی که اینجور نیست.این استان اگر از طلا نبود ۸ سال سر اون جنگ نبود.اون وقت مسئولان نامرد از اب کشاورزان بینوا هم‌نمیگذرند.خدا لعنتشون کنه.

سلام ساغر جااانم
قربونت برم که خوزستانی که هنوزم اسم خوزستان میاد و چشمامو میبندم عطر گل یاس تو شرجی هوا و باد خنکی که غروب از لب شط به موهای پریشونم که روی دوچرخه سوار بودم تو مشام و ذهنم میاد و دیوانه م میکنه .
ساغر جان کور بشه چشمی که با ترحم به خوزستان نگاه میکنه که این نگاه نه از سر ترحم بلکه از سر عشششقه .
خب آخه من بینوا اونجا تو اون خرمشهر بی نظیر زندگی کردم ، سنگفرشای خیابون رو با پاهای شش ساله م دویدم و 48 سالم شده نمیتونم خاطرات شب های آبادان رو از یاد ببرم .
عزززیزم کی میگه اون استان و اون منطقه فقیره ؟؟ ببره زبونش که هیییچی از اونجا نمیدونه . خدا ازشون نگذره نامردا که اگه خوزستان ثروتمند ترین استان ایران نباشه یکی از ثروتمند ترین هاست و اینطوری خاک و مردمش رو عذاب میدن.
نمیدونم چی بگم ساغر ، بگم از غیرت خوزستان میترسند که اینطوری محروم نگهش میدارن؟ نمیدونم چه رازی دربینه که اون بهشتی که تو جنگ ویران شد رو ویران نگهداشتن .
نفرین و لعنتم تا ابد نثارشون باشه .
راستی ممنونم که درمورد اب شرب توضیح دادی ، تو توی شهر هستی و میدونم بی امکانات نیستی . ولی به بگو وضعیت روستاها چطوره؟ خبر دارم اون مردم نازنین آب شرب رو نمیتونن بخرن ، نیییست .
خدا کنه عاقبتم بخیر بشه که دیوانه از دنیا نرم

رها جمعه 1 مرداد 1400 ساعت 06:16 ب.ظ

سلام مهربانو جون. تولد دختر زیبا و نازنینت رو تبریک میگم عزیزم. امیدوارم شاهد عروس شدنش و موفقیتش در هر زمینه ای که علاقه داره باشی.
راستش من جز افرادی هستم که حتی اگه روزی ایران گلستان بشه بازهم دوست دارم جای دیگه ای غیر از ایران زندگی کنم و سالهاست دارم براش تلاش میکنم، دقیقا بدلیل همون حرفهایی که خودت بخش دوم نوشته هات گفتی. من معتقدم بزرگترین مشکل ما بیشتر از هرچیز دیگه ای فقر فرهنگیه و تا وقتی این درست نشه ثروتمندترین و باامکانات ترین کشور دنیاهم باشیم فرقی به حالمون نمیکنه، چون هنوز بلد نیستیم نظر مخالف خودمون رو تحمل کنیم، چون در هرجناحی که هستیم فکر میکنیم خودمون برحقیم و عقل کل و بقیه همه اشتباه می کنند. چون سهم عمده ای از ما دانش کوچکترین مسایل زندگی رو نداریم ولی در مورد همه مسایل نظر میدیم و تازه به بقیه هم دستور میدیم باید چکار کنند. متاسفانه فقط ظاهر و ادای روشنفکری رو از بقیه یاد گرفتیم و هنوز همان افکار متحجرانه پوسیده رو داریم حالا از هرطرف که میخواد باشه. دیکته کردن اعتقادات خودمون به بقیه از هرنوعی که باشه اشتباهه. امیدوارم تونسته باشم منظورم رو برسونم.

سلام عزیزم
ممنونم نازنین قربون محبتت
باهات موافقم رها جون متاسفانه ما راه درازی پیش رومونه تا به زندگی اجتماعی مدرن دست پیدا کنیم . هر وقت یاد گرفتیم قضاوت نکنیم، نسخه نپیچیم برای هم، سرمون تو زندگی خودمون باشه و ... اونوقت میشه یکمی امیدوار بود .
امیدوارم به اون چیزی که میخوای و برات خیره دست پیدا کنی

مهرگل جمعه 1 مرداد 1400 ساعت 05:42 ب.ظ

"نمیدونم این خوزستانی ها از کی تا حالا انقدر گستاخ شدن که صداشون بلند شده و دنبال حق و حقوقشون میگردن."
"خودم داره خنده م می گیره که بگم :
دعا کنید یه روزی همه ی این کابوس تموم بشه ، ایران تبدیل به جایی بشه که نه تنها خارج رفته هامون برگردن کنار هم آبادش کنیم بلکه مردم دیگه ی دنیا هم ارزوی زندگی تو دل این گربه ی سختی کشیده ی روزگار رو داشته باشن. "
مهربانو جون خودت همه چی رو خوب و کامل و شفاف گفتی دیگه حرفی برا گفتن نمیمونه
این روزا آدم نمیدونه چه آرزو و دعایی کنه !!!!!!
آرزوی رفتن یا دعای درست شدن
چون اگه ذره ای به دومی امید باشه به دومی رفته رفته امیدمون داره نابود میشه
حتی اگه آدم بره بازم دلش پیش عزیزانش میمونه
تولد نازنین مهردخت گل مبارکتون باشه من خیلی از سبک لباس و اینا سردرنمیارم ولی هرچی که هست قشنگه من خوشم اومد واقعا

عزیزمی مهرگل جان . بهترین ها سهم زندگیت باشه

الهه جمعه 1 مرداد 1400 ساعت 04:48 ب.ظ

سلام اجی خوبی نمیدونم چی بگم خدا به همه مون کمک کنه

سلام الهه جون
امیین

نسرین جمعه 1 مرداد 1400 ساعت 04:08 ب.ظ https://yakroozeno.blogsky.com/

کاش می دونستی این پستت با من چه کرد. طوری که نتونستم از گریه قسمت دوم رو بخونم. شاید فردا.
نمی دونم چطور با کلمات بهت بگم در چه حالی ام. یک هفته ای میشه که غذا نمی پزم چون فکر می کنم باید آب بریزم تو قابلمه بعد هم باید ظرفاشو زیر آب شیرین و پاک بشورم.
وقتی دستمو می شورم اونقدر آب کم استفاده می کنم که هنوز وسط انگشتام لیزند.
میدونی چرا؟ چون با دیدن آب گریه ام می گیره. این ساده ترین و ابتدایی ترین چیزی که حق هر انسانیه، در خوزستان نیست!!! مردم تشنه اند و چون میگن تشنه ایم، باید کتک بخورن. باید ... چطور میشه بفکرشون نباشیم؟ مگه ماها از سنگیم؟
باز هم تکرار می کنم که ما اینور آبیها کفتر دو بامیم. ریشه مون توی ایرانه بخاطر همینم شاخ و برگمون با هر خبر بدی از سرزمین مادری رو زمین پهن میشن.
الآن هم داریم کلیپ هایی می بینیم که آب شیرین روانهِ خاک بیگانه هست و مردم خودمون باید آب گل آلود و شور تو لوله هاشون باشه. این در قابوس کدوم امتی بوده که حالا توی ایران رسم شده؟
آره میگن ما حق نداریم اعتراض کنیم چون جامون امنه. آبمون / غذامون و خلاصه همه چیمون سر جای خودشه. محض همینم درک نمی کنیم.
بخدا درک می کنیم فقط لمس کردنش برامون سخته. باورمون نمیشه. کار چندانی هم ازمون بر نمیاد. همین. ولی بقول تو ابراز همدردی که می تونیم بکنیم. اگه نکنیم عیب بگیرید.
من امید دارم که یه روز این کابوس ها تموم میشه و امیدوارم فقط در اون روزای تموم شدن این کابوس زنده باشم.
تمام آرزوهای دیگه مو بباد سپردم بجز این یکی.

قربون چشمات عزیزم
کاش ته مونده ایمیدممون به فنا نره

الهام جمعه 1 مرداد 1400 ساعت 04:01 ب.ظ http://nagoftehanadideha.persianblog.ir

تولد مهردخت نازنینت مبارک مهربانو جان. امیدوارم سالهای سال در کنار هم شاد باشید.
ببخش که کم کامنت می گذارم. جدیدا حتی وبلاگم باز نمیشه. و نمی تونم چک کنم آیا پیامی دارم یا نه.

ممنونم الهام جون قربون محبتت
راحت باش عزیزم

ربولی حسن کور جمعه 1 مرداد 1400 ساعت 02:25 ب.ظ http://Rezasr2.blogsky.com

سلام
اصلا تعجب نمیکنم اگه بعضی ها حرفهای پاراگرافهای اولو باور کنن و بهتون فحش بدن!
فکر کنم از این به بعد طرفداران وینتیج زیادتر هم بشن البته از روی اجبار و استفاده مجدد از لباسهای قدیمی

سلااام
به جان مهردخت منتظر نشستم بشمرم .
آررره وااقعا

مادر دو دختر جمعه 1 مرداد 1400 ساعت 02:05 ب.ظ

ای کە دلم درد میکنه برای هموطنهای بی پشت پناهم برای لب تشنه بچه های خوزستان برای اشک پیرمرد و پیرزنهای روستایی که نامیدانه تلف شدن حیواناتشون مبینند ولی صداشون به گوش مسئولان نمیرسە ، دلم درد میکنە برای جوانان کولبری کە با گلولە بی وجدانها از بین میرە ، دلم درد میکنە برای جوان نامید و بی پول و دلم درد میکنە برای وطنم که با مدیریت بی سوادها نابود شد ، دلم درد میگیره برای جوانان معتاد مملکت که با برنامه ریزی مسئۆلان بە این روز افتادن ، چی بگم از تن فروشهای بدبخت
خدایی تا کی بکشیم از مسئولان بی مئسولیت و دزد و غارتگر

عزززیزم کدومشونو بگیم؟؟ راست میگی برای کدوم درد بی درمان دلمون درد بگیره ؟ کدوم رو بگیم چه کنیم؟
خیلی خوب گفتی با برنامه ریزی .. چون مطمنم اینهمه ویرانی از نادانی نیست دقیقا با برنامه ریزی و مهندسی شده ست
این قوم بی شرف کمر به نابودی ایران بستن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد