دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود
دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود

هزار سال پیرتر

پینوشت اضافه شد

مریم خانوم، اگر چه مادر نشد، ولی امروز بین بزرگ تر ها و حتی جوان های فامیلشون که بگردی، خیلی ها خاطرات مادری کردن مریم خانوم رو تعریف میکنند . خدا بیامرز شوهرش تا سال 52 که زنده بود ، زیر بارِ خونه خریدن نرفت. 

داشت و نخرید... نمیدونم این چه حسِ احمقانه ایه ، تعداد زیادی از مردای قدیمی  که چه عرض کنم، حتی خیلی از جوان های امروزی ، فکر میکنند صاحب و مالک زنانشون هستند . 

هرچی فامیل و دوست و آشنا به قلی خان سفارش کردند حالا که بیماریش عود کرده، یه خونه ی کوچیک هم شده بخره تا مریم خانوم بعد از رفتنش در به در و آواره نشه .. ولی زیر بار نرفت که نرفت . 

هی گفت: نمیخرم برای چی بخرم ؟ ما که بچه دار نشدیم ، من که سرم رو بذارم زمین، مریم شوهر میکنه و یه گردن کلفت میاد سر مال و منالم !!

نمیدونم اصلاً چطور دلش میاومد درمورد مریم خانوم مهربون و ساده دل، اینطوری فکر کنه . هر چی هم داشت و نداشت بین خواهر و برادرهاش تقسیم کرد. 

قلی خان مُرد و برخلاف انتظار، همسرش  هرگز به هیچکدوم از خواستگارانش جواب مثبت نداد. 

حالا مریم خانوم چهل و هشت ساله با مستمریِ چندرغازش داره به سختی زندگیش رو می گذرونه .. با این وجود همین الان شما برو دم درخونه ش، اگه دست خالی راهیت کرد، هرچی دلت خواست بگو . 

سر سفره ش که برسی هر چی باشه ، با روی خوش میاره و امکان نداره تو حس کنی خونه ی غریبه رفتی . 


از دهانش ، هرگز هیچ حرفی درمورد کسی  نمیشنوی که اگر بشنوی جز خوبیش چیزی نمیگه . هیچ کلام منفی، هیچ گله و شکایتی... انقدر حس خوب داری که دلت نمیخواد ازش دل بکنی . 


تو  این سالهایی که گذشته ، همه کم یا زیاد،  سعی کردن هواشو داشته باشن ولی متاسفانه صاحبخونه ش فوت کرد و بچه هاش هرکدوم از یه جا پیداشدند و خونه رو گذاشتند برای فروش . 


الان مریم خانوم دیگه توان اجاره کردن جای جدید رو نداره . باز همه دست به دست دادند و با وام گرفتن و کمک جمع کردن صد تومنی جور کردن ولی دیگه وسعش به تهران موندن نمیرسه. 

خونه ای که براش میخوان رهن کامل کنند، تو فاز یازدهم پردیس و با قول اینکه صاحبخونه سالهای بعد توقع زیاد کردن نداشته باشه به مبلغ صدو بیست میلیون تومانه . 

دیگه هیچکس توان کمک کردن و جور کردن این بیست تومن باقی مانده رو نداره .. 

مریم خانوم مهربون در آستانه ی هشتاد و سه سالگی و با بیماری مزمن آسم دست و پنجه نرم میکنه . 

امروز تصمیم گرفتم این زنِ مهربون و نیازمند رو که از هر کسی بیشتر به شرایطش آگاهم حمایت کنیم .

 مثل همیشه اگر در توانتون هست  کمک کنید، مطمئن باشید به یکی از مهربون ترین و مثبت ترین مادران دنیا که هرگز خودش فرزندی نزاییده و این روزها هزار سال پیرتر شده  کمک می کنید . 

دوستتون دارم

 6037-6975-7428-5711


معصومه سعیدی فر



پ ن: رها جانم اینجا مینویسم چون خواستی که کامنتت منتشر نشه ..

 نمیدونم چطوری ذوقم رو از موفقیتت نشون بدم و بگم که چقدر خوشحالم و دلم میخواست بجای اون عزیزی که نیست ، محکم درآغوش بگیرمت و با هم جیغ بکشیم . 

امیدوارم راهت روشن و پر از موفقیت های بیشتر باشه ، قول بده یادت نره بازم برام بنویسی . 

دوسِت دارم و اگه بعداً برام آدرس بفرستی عکس دونفره از خودم و کسی که اسمشو تو کامنت نوشتی میفرستم 

نظرات 17 + ارسال نظر
ملیکا شنبه 27 شهریور 1400 ساعت 06:36 ب.ظ

سلام مهربانو جان
قربون دل مهربونت که حواست به همه چی هست.واقعا اگه همه اینطور بودن، کسی تو دنیا غصهء بی کسی نداشت.
مبلغ ناقابلی واریز شد.
ممنون از مهر و محبت هات

سلام ملیکا جانم قربون محبتت دوست نازنینم
تن درست و پر روزی باشید ُ بهار قشنگم رو ببوس

محبوبه چهارشنبه 24 شهریور 1400 ساعت 03:54 ب.ظ

سلام مهربانو جان، یک کمک کوچولو کردم از طریق یک دوست تو ایران. من دانشجوی ایتالیا هستم و دنبال خونه میگردم، واقعا حس شون رو درک میکنم. میشه لطفا از مریم خانم بخواید که برام دعا کنه. خدا به دلشون نگاه کنه و گره از کار من باز بشه ایشالا.

سلام مریم جانم
قربون لطفت عزیزم ، من شخصاً با مریم خانوم در ارتباط هستم . هر قدر از مثبت بودن و خوبی این زن تعریف کنم ، کم گفتم . مطمئن باش بهترین اتفاقی که انتظارش رو نداری برات خواهد افتاد . حتی اگر هیچ کمکی درکار نباشه و صرفاً شرایط سخت کسی رو براش تعریف منیم دل نازکش می لرزه
موفق باشی عزیز من

نسرین چهارشنبه 24 شهریور 1400 ساعت 02:17 ب.ظ https://yakroozeno.blogsky.com/

عزیزم اومدم خبر بدم اگر کسی از استرالیا می خواد زیر پانصد دلار به ایران پول حواله کنه، من یک نفر معتمد را پیدا کردم و اینبار دفعه سوم بود بوسیلهء ایشون پول فرستادم که بلافاصله تا براشون رسید فرستادم به حسابی که گفته بودم واریز کرد و برام رسید فرستاد.

ممنون نسرین جانم
من کامنتت رو منتشر میکنم دوستان استفاده کنند

یاسمن چهارشنبه 24 شهریور 1400 ساعت 01:51 ب.ظ

سلام مهربانو جانم
منم مبلغ ناچیزی واریز کردم
دیشب خواب پدربزرگ نازنینم رو دیده بودم و تصمیم داشتم امروز یه کاری براش بکنم که خیلی اتفاقی پیج شما رو باز کردم و این مطلب رو دیدم

سلام یاسمن جانم
عزیزم امیدوارم روح پدربزرگ قرین شادی و رحمت الهی باشه و خدا به خودت و بقیه ی عزیزانت تن درستی و برکت بده

هدا چهارشنبه 24 شهریور 1400 ساعت 08:18 ق.ظ

مبلغ 3.000.000ریال واریز گردید. امیدوارم تن شما و اون خانم عزیز همیشه سلامت باشه

ممنونم هدای عزیزم . الهی شما هم پر روزی و تن درست باشید

Azi سه‌شنبه 23 شهریور 1400 ساعت 10:30 ب.ظ

مهربانو جان یه کوچولو واریز کردم امیدوارم زود زود گره از مشکلش باز بشه

ممنونم آزی جااانم

مریم سه‌شنبه 23 شهریور 1400 ساعت 09:04 ب.ظ

سلام مهربانو جان جسارتا یه پیشنهاد داشتم اگه اقوام و دوستداران مریم خانم ساکن تهران هستن پردیس خیلی براشون دور میشه شهرقدس و اندیشه هم با این مبلغ و حتی کمتر میتونن یه واحد نقلی اجاره کنن و بخاطر بافت سنتی و نیمه سنتی که داره همسایه ها هم میتونن کمکشون کنن
البته جسارت من ببخشید

سلام مریم جان
یک دنیا از پیشنهادت ممنونم عزیزم .. خیلی هم خوبه و خیلی هم استقبال میکنیم از راهکارهایی که بهمون بدن . واقعیتش تنها دلیل انتخاب پردیس اینه که همه ی ما و فامیلش در شرق و شمال شرق تهران ساکن هستند بجز دختر خواهر و نوه ی خواهرش که ساکن پردیسند و اونجا به دلیل قیمت مناسب و نزدیکی به شرق تهران و همین دوتا خانواده که اونجا ساکن هستند انتخاب شده .

عمه خانم سه‌شنبه 23 شهریور 1400 ساعت 08:17 ب.ظ

مهربانوجان مبلغ بسیار ناقابلی واریز شد

عزیز دل ممنونم امیدوارم پر روزی و تن درست باشی

مریم از استرالیا سه‌شنبه 23 شهریور 1400 ساعت 04:16 ب.ظ

راستی مهربانو جان، من همون مریم از استرالیام که الان رفتم کانادا :) دیدم پرچم کنار آی دی با اسمم نمی خونه، گفتم روشنگری کنم :)

من چند روز پیش دایی عزیزمو به خاطر کرونا تو ایران از دست دادم، می خواستم مبلغ ناچیزی خیرات کنم براش، و بلافاصله پست شمارو دیدم. گفتم حتما باید ازین طریق باشه و امیدوارم روح دایی عزیزم هم شاد شده باشه …

عزززیز دلم امیدوارم هر جا هستی موفق و سربلند باشی . روح دایی جان شاد باشه و خدا به بازماندگان صبر بده . من کسانی که بابت خیرات درگذشتگانشون این واریزی ها رو انجام دادند رو حتما به مریم خانوم مهربون تاکید میکنم عزیزم

سینا سه‌شنبه 23 شهریور 1400 ساعت 03:19 ب.ظ

مبلغ بسیار ناچیزی واریز شد.

سینا جان دستت درد نکنه ممنون که همیشه همراهی . لطفاً رو کار قشنگتون برچسب ناچیز نزنید

مریم از استرالیا سه‌شنبه 23 شهریور 1400 ساعت 02:37 ب.ظ

مهربانو جان، از طریق عزیزی تو ایران، مبلغ سه تومن ناقابل واریز شد. امیدوارم به زودی گره از مشکلش باز بشه.

مریم جانم
واریزی هاتون متبرک به محبت و عشق به همنوعه و بسیار قابل .
پر روزی و تن درست باشید

هاله سه‌شنبه 23 شهریور 1400 ساعت 01:10 ب.ظ

مهربانوجان مبلغ ناقابلی واریز کردم خدا به شما و بانیان این کار سلامتی و رزق فراوان عطا کنه

هاله جان خیلی هم قابله ممنونتم پر روزی و برکت باشی عزیزم

سمیرا(راحله) سه‌شنبه 23 شهریور 1400 ساعت 01:06 ب.ظ http://Samisami0064.blogfa.com

سلام مهربانو جانم

مبلغ بیست هزار تومان ناقابل واریز شد:

۱۳:۰۲:۱۲
۲۳/۰۶/۱۴۰۰
مبلغ ۲۰۰۰۰۰ ریال
از بانک اقتصاد نوین
از کارت ۶۲۷۴_۱۲**_*****_۳۲۶۷
به بانک صادرات
به کارت۶۰۳۷_۶۹**_****۵۷۱۱
به نام معصومه سعیدی فر انتقال یافت

سلام سمیرای مهربون و عزیزم
خواهش میکنم روی واریزی هاتون که متبرک به عشق و انسانیته کلمه ی "ناقابل" نچسبونید .
من عاشق شما دوستای نازنینم هستم
خدا بهت روزی و برکت بده

نسرین سه‌شنبه 23 شهریور 1400 ساعت 10:53 ق.ظ https://yakroozeno.blogsky.com/

واریز شد عزیزم

فدای تو نسرین جانم
تن درست و پر روزی باشی

لیندا دوشنبه 22 شهریور 1400 ساعت 09:57 ب.ظ

سلام مهربانوی عزیز
من مبلغ ۴۰۰ هزار تومان واریز کردم
امیدوارم هیچ وقت هیچ انسانی بدون خونه و سرپناه نباشه
خوشحالم که وجود افرادی مانند شما دردهای انسان ها رو التیام میبخشه و مرهمی برای زخمهاشون هستید
*همراه بانک تجارت*

انتقال وجه شتابی (کارت به کارت)
وضعیت : موفق
کارت مبدا :
5859 83** **** 4171
کارت مقصد :
6037 69** **** 5711
نام صاحب کارت : معصومه سعیدیفر
تاریخ و زمان : 1400/06/22 21:54
شماره پیگیری : 653001
شماره مرجع : 618529160273
مبلغ : 4,000,000ریال

سلام لیندا جان
مثل همیشه زحمت کشیدی عزیزم ممنونم .
برای دعای قشنگت امین بلندی گفتم . منم به وجود افرادی مثل تو که همیشه نسبت به درد همنوعانش حساسه و بی تفاوت نیست افتخار میکنم . من فقط اطلاع رسانی میکنم و از نظر مالی خودمم یه بخش خیلی کوچیک از این ماجرا رو به عهده میگیرم .. همه ی قشنگی این حرکت با هم بودنمونه

ماجد دوشنبه 22 شهریور 1400 ساعت 05:01 ب.ظ

سلام مهربانو خیررسان
پاینده باد مادربزرگ مریم نازنین
امیدوام خوبی تو ما آدما زیاد بشه
کاش زود خیالش آسوده بشه، چه بد که باید تو این سن چنین جابجایی داشته باشه

سلام ماجد جان
ممنونم دوست من واقعا که مادربزرگ برازنده ی قلب بزرگ مریم خانوم عزیزه.
آره واااقعا دلم داره براش میترکه که باید از تهران دور بشه هوای پردیس خیلی نسبت به تهران بهتره ولی سرد تر هم هست

مهرو دوشنبه 22 شهریور 1400 ساعت 01:50 ب.ظ

سلام عزیزم
مبلغ ناقابل 50 تومن واریز کردم
امیدوارم مشکلشون حل بشه

سلام مهرو جان
همیشه گفتم روی کارای قشنگتون ناقابل ننویسید . شروع حرکت این بار با واریزی توعه . امیدوارم پر روزی و تن درست باشی
بلافاصله بعد از تو یه واریزی ده تومنی داریم که خیلی باارزشه چون مشخصه بیشتر از اون براش مقدور نبوده ولی در عین حال نسبت به مشکل دیگران بی تفاوت نبوده همه تون عشقید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد