دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود
دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود

اعترافات

اومدم یه اعترافی کنم . 

مگه چیه، من همیشه گفتم سعی میکنم هر روزم با دیروز متفاوت باشه . سعی میکنم رو خودم و رفتارها و افکارم در جهت مثبت تر شدن کار کنم .. گاهی نمیدونم کدومش بهتر و درست تره . بنابر مقتضیات زمان ، گاهی تعریفم از موضوعات ، متفاوت میشه . 

مدتیه دارم به موضوع کارما بیشتر فکر میکنم . 


چندین بار دراین مورد و اینکه به کارما اعتقاد دارم نوشتم .

فکر میکنم آخرین بار هم زمانی بود که خودم خونه رو فروختم و خونه اجاره کردم و با صاحبخونه ی عزیز و جنتلمنم آشنا شدم و اومدم نوشتم  کارما کار کرد  و اینهمه سال که با چهارتا مستاجرم مثل اعضاء خانواده م رفتار کردم  و حتی به خودم اجازه ندادم بهشون بگم مستاجر و همیشه از واژه ی همسایه استفاده کردم ، جواب داد و حالا خودم صاحب چنین صاحبخونه ی گلی شدم . 


فکر کردن من به کارما ادامه داشت تا  خبر مرگ اکبر خرمدین رو شنیدم . 


باتوجه به اینکه خیلی راحت تو زندان چشماشو بست و به درک رفت، همون رشته های نازکی که از اعتقاد به  کارما تو ذهنم باقی مونده بود هم ، پاره شد . 

فکر اینکه اون شیطان خبیث با چه قساوتی اون کارها رو کرده و حالا به آرومی  دنیا رو ترک کرده، اعصابمو بهم می ریزه . اکبر خرمدین باید سالها زندگی می کرد و هر لحظه تصویر جنایاتش رو تو ذهنش مرور می کرد و عذاب می کشید که نکشید. 

غیر از این مورد، دیدن آدم های پاک و نازنینی که دچار انواع بیماری های صعب العلاج میشن، زندگی های نباتی دارند، داغ عزیزانشون رو میبینند (یکی از هزاران مثالش مرگ  مسافرای هواپیمای  اوکراینیه) 


دیگه حداقل من از بین اونا حامد اسماعیلیون  که پریسا همسرش و  ری را دخترنازش  رو از دست داد یا  همکار خودم  کاپیتان امیدبخش نازنین که دختر 20 ساله ش روجا تو اون پرواز بود  رو میشناسم . 


با این حساب کارما چکاره بوده این وسط؟ 


اینکه اعتقادم رو درمورد کارما از دست دادم هیچ ربطی به این نداره که تاثیر کار خوب، مهربونی و عشق به موجودات هستی و برعکس همه ی این ها رو هم انکار کنم . 


این روزا خیلی بیشتر از قبل خسته میشم . یه حال غریبی دارم شبا با خودم عهد میکنم که زود بخوابم، وقتی میرم تو تخت و اینستا رو باز میکنم و  خبر دادگاه های دادخواهی رو میخونم یا پست های مربوط به طرح صیانت از حقوق مردم از حیوانات وحشی مثل سگ و گربه رو میخونم ، کله م داغ میشه، ضربان قلبم میره بالا و بیخواب میشم . یعنی همون دو سه ساعت خوابی که در شبانه روز داشتم رو هم ندارم .

بیاید یکمی گپ بزنیم ببینم حال و روز شما ها چطوره؟ شما درمورد این چیزا چطور فکر میکنید؟


میدونید که خیلی دوستتون دارم؟؟


نظرات 32 + ارسال نظر
مینا سه‌شنبه 9 آذر 1400 ساعت 12:02 ق.ظ

کورش... حیف این اسم که واسه خودت گذاشتی ولی خب این فقط یه اسمه... تو یکی از همونا هستی که همیشه خواب بوده و خواب مونده. یا شاید بدتر از اون... خودتو به خواب زدی.
بانو عالی جوابشو دادی کلی حال کردم

واااقعاً حیییف این نام زیبااا
چاکرم مینا جانم

زهرا..‌. دوشنبه 8 آذر 1400 ساعت 11:09 ب.ظ http://saatsheni1531.blogfa.com

سلام عزیزدلم
اون پروازلعنتی که هنوزم وقتی اسمش میاد دل هممون خون میشه
من خیلی وقته که به کارما اعتقاد ندارم
به خوبی کردن ومهربونی کردن و جواب گرفتن واون حس وحال خوبی ک بهت میده اعتقاد دارم اما کارما ن دیگ

هرشبمون شده پرازفکروخیال،پراز دغدغه پرازگرونی پرازترس از آینده،نه آینده خودمون بلکه آینده بچه هامون
همسرم خیلی سعی میکنه بهم یادبده بی خیال شم اما نتونسته که هیچ خیلی وقتا اونوهم میکشونم وسط نگرانی ها وتنفرهای خودم از چرخ روزگار..

سلام زهرا جانم

عززیزم چقدر زندگی های قشنگمون با این خیالات شوم مسموم شده

پریمهر شنبه 6 آذر 1400 ساعت 12:14 ب.ظ https://parimehr.blogsky.com/

اعنقادی به این شعر ندارم:
تو نیکی کن و در دجله انداز ...
همه ما مجموعه ای از خوبیها و بدیها رو تجربه میکنیم، به شخصه کار خوب رو بخاطر حس خوبی که میگیرم انجام میدم و منتظر هیچ پاداشی نیستم

عاالی بود عزیزم درستش همینه

کوروش شنبه 6 آذر 1400 ساعت 06:15 ق.ظ

در مورد کشتگان یمن و فلسطین و غزه و لبنان و سومالی و کشمیر که هررررر روز هست و سانسور خبری میشن هم کارما داری که چرا جنایتکارا به سزای عملشون نمی رسن یا فقط می صرفه کارمای هواپیمای اوکراین و داشته باشی؟!

میگم طالبان غارنشین تو هشت روز براندازی کرد. پس به زمان و امکانات نیست. به عرضه است!
غیر حرافی، عرضه برعندازی دارین؟! شد 43 سال از مجازیا نمیخواین بیاین بیرون؟! از طالبان کمترین ها

بیاید بچه ها ، یکی اومده اینجا باعث سرگرمیمون بشه
از اینایی که کلاً پی پی تناول میکنند تا روزگارشون بگذره ...
کاری ندارن چی نوشتیم و چی خونده ، تراوشات ذهن مریضشون رو میریزن بیرون حتی اگر ربطی به ماجرا نداشته باشه .
- - - -
ببین یارووو ، این کامنتت رو منتشر کردم برای اینکه دوستام ببینن با کیا شدیم این جمعیت .. برای بقیه ی کامنتات بمون همون پشت کامنت دونی از همون علفای زیر پات تغذیه کن ، غیر از اون پروتئینی که تناول میکنی ، سبزیجات هم برات لازمه .

ژاله جمعه 5 آذر 1400 ساعت 08:13 ب.ظ

سلام مهربانو خانم مهربان
منم برادرم رو در اون پرواز لعنتی از دست دادم و کلا زندگی‌م زیر و رو شد.
اگه دوست داشتی به صفحه‌م در اینستاگرام سر بزن. در مورد برادرم نوشتم.
Jalehmoeini

سلام عزیز من
متاسفم ژاله جان بمیرم برای دل پر دردت . حتما میام عزیزم .. هر چند اصلاً نمیتونم عمق احساسم رو برات بنویسم فقط اینو میگم که مثل خودت نه می بخشیم نه فراموش می کنیم

زری.. جمعه 5 آذر 1400 ساعت 07:07 ب.ظ http://maneveshteh.blog.ir

بنظر من لزوما هیچ کارما و عدالتی وجود نداره، یعنی میتونه وجود نداشته باشه. خب تکلیف ما چیه؟ هیچی زندگیمون را بکنیم اگر کار خوبی کردیم برای ذات خوبی اش اون کار را بکنیم. یکسری کارها هم منطق و عقل دستور میده انجام بدهیم که خب تو کشور ما کلا تعطیله! مثل حفاظت از محیط زیست، اسراف نکردن و ...

دقیقااااً زری جون

zebele جمعه 5 آذر 1400 ساعت 04:38 ب.ظ http://zebele.blogfa.com

نمیشه که دنیای دیگه ای نباشه

بحث ما در این مورد نیست دکتر جان

nahid جمعه 5 آذر 1400 ساعت 12:18 ب.ظ

سلام
منم گاهی به کارما شک میکنم ولی گاهی هم فکر میکنم شاید ما صبور نیستیم و کارما زمان طولانی تری میطلبه تا به وقوع بپیونده
ولی به نظرم بهتره به عشق ورزیمون ادامه بدیم و نیکی کنیم که اگرکارمایی هم نباشه حال خودمون بهتره
شاید پدرمنحوس بابک خرمدین هم بدترین انتقام ازش مرگ بوده
شاید ...
البته من وقتی به کارما شک میکنم دیگه زمان و زمین و به هم میدوزم و خیلی عصبانی میشم که چرا ...

سلام ناهید جان
به نظر منم بهتره روشمون همون مهر ورزی باشه ولی نه با انتظار کارما

ملیکا جمعه 5 آذر 1400 ساعت 02:38 ق.ظ

سلام مهربانو جان
واقعا سؤال هایی که مطرح کردی در مورد کارما و جواب خوبی و بدی…همه مون در ذهنمون مطرح می کنیم اما اینو می دونیم که اینجا پایان کار نیست که هر کس جواب خوبی و بدیش رو ببینه و بره.
تو دنیا با وجود همهء ناملایمتی ها و اختلاف ها و تفاوت ها و اتفاقات، چه از نظر ذهن خوب باشه چه بد، قرار بوده و هست که انسان باشیم، درست مثل گل نیلوفر زیبایی که روی مرداب رشد می کنه! با وجود میلیونها حشره و بوی بد مرداب و راکد بودن اون، ولی گل نیلوفر کار خودش رو می کنه!
ما هر کدوم تو هر شرایطی که هستیم باید با هر امکاناتی که داریم ساز خودمون رو به نحو احسن بزنیم، مثل تو که انقدر خوب همه چیزو اداره می کنی و در شرایط سخت از یه اتفاق، درس و تجربهء خوبی در میاری، با وجود خستگیت و اوضاع خراب کشور، سقوط هواپیما، آلودگی هوا ، وجود گرانی و اختلاس و خیلی چیزای دیگه! غذا و کیک و دسرهای خوشمزه درست می کنی،سرِ کار میری، به مامان و بابا و نیازهاشون فکر می کنی ، هوای مهردخت جون و آقای نفس رو داری.

به قول مولانا که میگه:
تو مگو همه به جنگند و ز صلح‌ من چه آید
تو یکی نه ای هزاری تو چراغ خود برافروز

نباید فکر کنیم که از من تنها چه کاری برمیاد. دلم نمی خواد حرفام شعار گونه باشه اما باز به قول مولانا زندگی شربت سکنجبینه که با سرکه و عسل درست میشه ، اگه سرکه زیاد شد ما باید عسل اضافه کنیم وگرنه شربت قابل خوردن نیست. کاش همه بتونیم در این راه موفق باشیم.

سلام ملیکای عزیزم
ممنون از کامنت بی نقص و کامل و البته بسیار زیبات . منم نظرن همینه طبق روال زندگیمون بر پایه ی مهر و تلاش بنا باشه ولی انتظار نداشته باشیم که کارمایی به کمک بیاد و بصورت معامله گونه جواب کارهای نیک و بدمون رو بگیریم

نیلوفر طلایی جمعه 5 آذر 1400 ساعت 01:19 ق.ظ

اون انقدر جنایتکار و پلید بود که به نظرم اون فرارها ممکنه حتی نصفه اعمالش هم نشه. خدای مهربونی که حتی از یه آه کوچیک هم نمیگذره، در مورد اینا که جای خود داره. و اون دنیا بدبخت شدن دیگه امثال اینا این نظر منه اما در مورد بقیه که بدون گناهی به سختی دچار میشن، به نظرم از سختیای این دنیاست و خدا هم گفته در قرآن که انسان در رنج آفریده شده. حالا یکی از دوستام که خیلی هم دوستش دارم به تناسخ عقیده داره و معتقده که هرکی زندگیه الانش به نحوه ی زندگی قبلیش بستگی داره هرچند من فکر نکنم ولی دیگه هرکی یه عقیده ای داره

کسانی که به تناسخ اعتقاد دارن نظرشون همینه نیلو جان
معتقدن که همه انقدر به دنیا میایم تا به بالاترین درجه ی معنویتمون برسیم و اونایی هم که نمیرسن نهایتا تبدیل به چیزی میشن که تا ابد منفور بمونند . البته اگر درست نوشته باشم
اینام برای تو

مریم پنج‌شنبه 4 آذر 1400 ساعت 11:47 ب.ظ

سلام مهربانو عزیزم
ای خواهر من از تابستون سعی کردم خودم رو نجات بدهم از دست اخبار ضد و نقیض داخلی و خارجی ولی مگر اجازه می دهند راحت باشیم!
همین ساقط کردن پرواز اکراینی دلم رو خیلی خیلی خیلی خون کرد، بخصوص وقتی واکنش مردم عادی رو می بینم نسبت به تلاش دادخواهی خانواده ها …
امروز بعد سال‌ها موقع اذان مغرب بیرون بودم و مسجد رفتم یعنی حالم خراب شد از تکبیرهای مضحک بعد از نماز مرگ و طول عمر برای خود…
پس کارما و هر چه کنی به خود کنی چی میشه؟

سلام مریم جون مقاومت من هم در حد چند ساعته فقط
من هیچ حرفی ندارم .. یعنی دارم ولی نمیزنم

نسرین پنج‌شنبه 4 آذر 1400 ساعت 10:44 ب.ظ https://yakroozeno.blogsky.com/

الآن کامنتا و جوابشونو خوندم متوجه شدم درست توضیح ندادم.
من هیچوقت خدمتی که به کسی کنم را برای تلافیش انجام نمیدم. اما اگه کسی در حقم خوبی یا لطفی کنه، باید جواب بدم وگرنه آروم نمی گیرم. فقط در مورد زحمتایی که بتو میدم دستم کوتاست که اونم دلمو خوش کردم به اینکه تو هم از کمک کردن به دیگران خوشحال میشی.
در مورد بدی ها و ناخوشایندها چه عرض کنم؟
فکر می کردم طرف مریضه یا نادون. اونایی که ظلمشون در حد اون مردک احمق و بی قلبه، ندیدیم تا بحال کسی پس بده. یا بخصوص خیلی شنیدم و دیدم پول دیگرانو بالا کشیدن راحت یه لیوان آب هم پشتش کردن هیچ اتفاقی هم براشون نیفتاده.
کامنت اولم را میشه گفت بیشتر انرژی مثبت می گیرم که با کارما اشتباه گرفتم... دارم پیر میشم بانو جانم
ولی در مورد کسی که برات اشاره کردم، صادقانه بگم فکر نمی کردم چنین عاقبتی داشته باشه. که خوشحال نیستم ولی خب میگم نتیجهء انتخاب بدش با چشم باز هست.

می فهمم عزیز دلم . این چه حرفیه تو عشششقی خواهر جون

شکوفه پنج‌شنبه 4 آذر 1400 ساعت 03:54 ب.ظ

اگر کسی مریض بشه وهزارجور بدبختی داشته باشه دلیل بر بدیش نیست.وبرعکس.الان اکبر خرمدین به ظاهر میگیم مرده ولی درواقع مطمینم در موقع مرگ باسختی جان داده وتازه مجازات واقعیش اون دنیاست .درواقع خدا عادله چون هیچکس پاداش وجزاای کارهای خودش روتواین دنیا نمیبینه برای همینم که اخرت درپیشه..مثلا اگر فردی یکنفر روکشته باشه ودیگری
دهنفر رو مجازات جفتش اعدامه ولی اون دنیا کامل میبینه

ممنونم شکوفه جان .
اصلا با همین مورد که همه مثل هم مجازات بشن و اعدام بشن مخالفم . اونی که تو پاکدشت به ده ها بچه تجاوز کرده و کشته مثل کسی که تو سن کودکی متهم به قتلی با کلی ابهامه اعدام بشه؟؟

تمامچه پنج‌شنبه 4 آذر 1400 ساعت 04:51 ق.ظ

سلام ،خیلی حال الانتو میفهمم ،منم همیشه به کارما اعتقاد داشتم و دارم و نمیدونم یه گول زنک خوبیه برام که خوبی کن و در دجله انداز !!یکی از دوستام به شدت کلاس و کتاب و غیره میخونه راجب کارما میگفت همیشه هم به خود طرف برنمیگرده ممکنه به یکی از اعضای خانوادش برگرده ،مثلا مثال میزد که پدرش همیشه در حال قضاوت دختر دیگران بوده و حالا خواهرش دچار مشکلات اخلاقی شده که پدرش همیشه ایراد میگرفته !!که از نظر من این بی انصافیه ولی نظر اون این بود که ادما به هم وصلن خوب !!!ولی مهربانو جان ما هر انچه از ادما میبینیم ظاهر قضیه هست بارها شده پیش خودم گفتم فلانی با این همه قضاوت ها دل شکستن ها چطوری حالش خوبه یا کارما کاری بهش نداره ولی بعد دیدم نه کار داشته باهاش و تو ندیدی ،ببین راجب اخبارم بی خبری بده ولی دانستن زیادم بدتر !!سعی کن رها شی از این اخبار حداقل محدودش کنی ،مهربانو مهربان خیلی مراقب خودت باش ،از شما کم داریم تو این دنیا

سلام دوست نازنین من
چی بگم .. اره به نظر منم منصفانه نیست کسی تاوان کسی دیگه رو پس بده ولی از طرفی دقیقا همه به هم وصلیم و اگر بعضیا این یه مورد رو بفهمن خیلی اتفاقای بد نمیفته واقعا.
عزززیزمی من واقعا قدر دان محبت شما دوستان عزیزم هستم .

طیبه پنج‌شنبه 4 آذر 1400 ساعت 01:08 ق.ظ

می دونی مهربانو من دیشب با بغض خوابیدم با فکر به محصل هفده ساله ی شوهرم خودکشی کرده همش باخودم می گفتم یعنی یه آغوش گرم نبوده تین پسر بره بغل کنه حرف بزنه خودشو تخلیه کنه

صب با صدای گربه ی بی پناهی که از میومیوهاش فهمیدم خیلیییی گرسنه س

کاش دنیا جای قشنگتری بود مهربانو
سعی کردم و میکنم زیاد بهشون فکر نکنم اما نمیشه

عززیزم
چقدر ناراحت شدم .. چی بگم واقعا .. کاش بی تفاوت نشیم بهشون ولی خودمونم اذیت نکنیم

نازنین پنج‌شنبه 4 آذر 1400 ساعت 12:17 ق.ظ

سلام مهربانو جان. ما یه ظاهری از مرگ میبینیم درحالیکه راحتی یا سختی مرگ هر کس بستگی به عملکرد او در این دنیا داره، ما پشت پرده را نمیبینیم چه بسا مرگ این فرد برایش بسیار سخت بوده درحالیکه ما در ظاهر فکر میکنیم چقدر راحت بوده. آنچه افراد از تجربیات نزدیک به مرگ تعریف کرده اند هم این مساله را تایید میکند.

منطقی بنظر می رسه عزیزم . مرسی که برام نوشتی

لیلی۱ پنج‌شنبه 4 آذر 1400 ساعت 12:14 ق.ظ

مهربانو جانم من نظر خاصی الان در مورد کارما ندارم اصولا من چیزی رو که قابل اندازه گیری نباشه نمیپذیرم
اما در مورد پدر بابک خرمدین ایشون صددرصد یک بیمار روانی بود انسان سالم هرگز دست به چنین جنایتی نمیزنه در نتیجه انتظار هم نداریم که زجر بکشه یا متوجه اشتباهش بشه
شاید بهتر باشه چنین فردی از صفحه روزگار محو بشه تا بیش از این ازازش به ادمها نرسه
کمی از اخبار دور بمون عزیزم

بله واقعا امیدوارم وجود نحسشون نباشه
دارم سعی میکنم عزیزم خیلی با اخبار بد حالم بد میشه ولی کاش اخبار بد نبود

سمانه چهارشنبه 3 آذر 1400 ساعت 10:26 ب.ظ

سلام مهربانو جانم
من در طی سالها خیلی سعی کردم به کارما اعتقاد داشته باشم که نشد.ما و بخصوص همسرم بشدت معتقد به لقمه حلاله و مرد سخت کوش و خیرخواه.چند وقت قبل گفتم کار دادگاهی داریم اگه یادت باشه.کیف همسرمو همراه سیستم صوتی از توی ماشین دزدیدن و علاوه بر تمامی مدارکش دو تا دسته چک سفید امضا بردن و ظاهرا با امضای جعلی فروختن و این روزا ما فقط داریم میریم در مورد چکهای برگشتی مبلغ بالا توضیح میدیم.مسلما همون اپسیلون اعتقادم به کارما از بین رفت.آخه چرا؟البته باعث نمیشه از خیرخواهی دست برداریم ولی منتظر هم نیستیم جواب خوبی از کائنات بگیریم
این بود انشای منراضی:

سلام سمانه جون
خیلی متاسف شدم برای اینکه چنین گرفتاری پیش آمده میدونم چقدر اذیت شدید.
همون منم به این نتیجه رسیدم که نباید انتظار برای چیزی چه خوب چه بد داشته باشیم
انشا عالی بود

نیکی چهارشنبه 3 آذر 1400 ساعت 05:21 ب.ظ

سلام مهربانو جان. دیدگاه شما درباره کارما اشتباهه (فکر میکنم خیلی از مردم این دیدگاه اشتباه رو دارن). کارما در اصل مفهومی هندی و مرتبط با ادیان هندو، بودایی و جینیه. در تمام این دینها، هر فرد چندین و چند بار متولد میشه تا در نهایت روحش آزاد میشه و از چرخه تناسخ رها. کارما میگه کارهایی که در زندگی انجام میدیم یک تاثیری (بر اساس اینکه چه دینی باشه میزان تاثیر متفاوته) روی زندگی بعدی و تولد دوباره میذارن و ما رو در این چرخه یا به اون آزادی نزدیکتر میکنن و یا دورتر. طبق همین هم اعتقاد دارن سختی ها و رنجهای زندگی کنونی به خاطر کارمای زندگی قبلی بوده. یعنی کسی که برهمنه مجموع کارماهای قبلی اش خیلی خوب بوده هی تو درجات بالا رفته، کسی که نجسه و معلول و فقیر و مریض، کارماهای قبلش اون رو نتونستن بالا ببرن و تقصیر خودشه (من خلاصه گفتم البته).
این مفهومی که شما برای کارما ازش استفاده کردین یه مفهوم ایرانیه و ارتباطی به کارما نداره. همون تو نیکی میکن و در دجله انداز، که ایزد در بیابانت دهد باز. ما کلا در دینهای باستانی ایرانی هم تناسخ نداشتیم پس کارما هم نداشتیم.
برای من که نه به تناسخ اعتقاد دارم نه به خدا کل این صحبتها چرنده، و توضیح رو فقط برای این دادم که مسئله روشن بشه.
درباره خرمدین هم اتفاقا بهترین اتفاق ممکن افتاد. ببینین در دنیای امروز مجازاتها برای انتقام گرفتن نیست، برای جلوگیری از وقوع آسیب دوباره به جامعه است. در مورد این آقا، عقل سلیم میگه ایشون هرگز نباید آزاد بشه. از طرف دیگه، نگهداری هر فرد در زندان هزینه بسیار زیادی روی دوش دولت میذاره که دولت هم که از خودش جیب نداره، از جیب مردم پرداخت میکنه. در قوانین جزایی ایران هم که قتل عمد اعدام نداره و فقط قصاص داره یعنی از اونجایی که ولی دم مقتولین درخواست بخشش کرده بودن، ایشون باید بعد از چند سال آزاد میشد. بنابراین مرگ این آقا تماما سود بود، هم هزینه نگهداری در زندان به جیب مردم تحمیل نشد و هم خطر آزادی و در خطر قرار دادن بقیه جامعه حذف شد.
چون خیلی حرف زدم دیگه در مورد مفهوم مجازات مدرن و انتقام و اینها توضیح نمیدم :)

سلام نیکی جون
ممنون از توضیحت عزیزم درمورد کارما ی واقعی و فلسفه ش شنیده بودم یه مختصری تو یکی از کامنت ها نوشتم . شما خیلی کامل تر و بهتر گفتی .
در مورد خرمدین هم کاملاً موافقم واقعاً با قوانین مسخره ای که ما داریم و قرار بود بعد از چند سال بیاد بیرون (حالا این سنش بالا بود و بیمار بود فکر کن بقیه ی پدرانی که فرزند کشی کردن و مشمول همین قانون هستند) بهترین اتفاق این بود که شرش با کمترین هزیزنه کم شد .
ضمن اینکه اصلاً هم خیلی حرف نزدی .. کاش بنویسی

نیلوفر چهارشنبه 3 آذر 1400 ساعت 05:10 ب.ظ

در کامنت اولم نخواستم خیلی زیاده گویی بشه، بنابراین نظرم راجع به اینکه چرا اصلا دنبال وجود و تحقق کارما هستیم رو در این کامنت میزارم به علاوه خشمی که نسبت به اکبر خرمدین ها در سطح جامعه و همچنین اینجا هم دیدم:
جدای از بحث فیزیکی عمل و عکس العمل،در بحث اخلاق و معنویات به تصور من تمایل به وجود کارما و یا اعتقاد به اون ناشی از تمایل برای فرو نشاندن هیجانات منفی و‌خشمهای خودمون هست.
اگر عمل “مثبتی” که انجام میدیم فقط و فقط برای ذات خود اون عمل باشه اصلا نباید ذهنمون دنبال پیگیری کارمایی باشه،مگر انکه در ناخودآگاه ما درصدی شک و عدم اطمینان نسبت به انجام اون عمل وجود داشته باشه و ما بخوایم با وعده دادن به خودمون مغزمون رو گول بزنیم و براش پاداش در نظر بگیریم تا مغز (منطق) ما راضی بشه به جای صرف منبع انرژی برای بقا خودمون اون رو صرف حیات دیگری کنه.
اما در مورد اعمال “منفی” ؛ قصاص و‌ تنبیه.
در این مورد هم میل و خواهش درونی جامعه باز هم برای فرونشاندن خشم و دریافت لذت درونی هست.
چرا که اگر هدف واقعی برون رفت از این چرخه خشونت بود قصاص و تنبیه و زندان وجود نداشت.بلکه بالعکس تمام انرژی و‌منابع صرف تحقیق و‌پژوهش بر ویژگیهای فردی به لحاظ ژنتیکی ،روحی و عاطفی ،بستر تربیتی و فرهنگی وخیلی از مسائل دیگه میشد تا علل وقوع چنین اعمالی خیلی عمیق تر شناسایی بشن و اونوقت برای یک عمل “مجرمانه” برای همه یک نسخه نمیپیچیدیم و یا در درون از ایجاد کارما/مجازات مشابه برای اون شخص احساس رضایت و‌خرسندی نمیکردیم و بیشتر به علت و معلول میپرداختیم.
اخیرا تعدادی از دانشمندان آزمایشی رو انجام دادن که ثابت میکنه زودتر از زمانی که فکر میکنیم که این ما هستیم که تصمیم گرفتیم مثلا خودکاری رو برداریم ،مغز ما به ما فرمان رو داده…یعنی ما توهم تصمیم گیری داشتیم.بنابراین چطور میتونیم یک شخصی رو اینچنین قضاوت کنیم وقتی هنوز شناختمون نسبت به ساختار و رفتار و اگاهی انسان اینقدر محدود هست.همونطور که ژنهای موثر در اقدام به خودکشی رو شناسایی کردیم از کجا مطمئن نباشیم که در آینده ژنهای مرتبط با اقدام به قتل و …رو کشف نکنیم.همونطور که علم به این رسیده که پدوفیلی قابل درمان نیست و فقط قابل کنترل هست از کجا اطمینان داریم که بقیه اعمال ما همگی صد درصد در اختیار خود آگاه ما هستند.و درکنار همه این ندانستنها شرایط محیطی و تاب و توان افراد و‌تفاوتها رو هم نادیده میگیریم و قوانین ناقصی وضع میکنیم که جز ادامه چرخه خشونت منفعت دیگری ندارد.
البته همونطور که درخیلی از کشورهای جهان اول به مرور از مجازاتها کاسته شده و مجازات اعدام و یا حبس ابد (به معنای تا پایان عمر وجود) نداره ،خوشبین هستم که مجازات و زندان به شکل امروزی هم روزی بر چیده خواهد شد و روشهای کارامدتری جایگزین خواهد شد.و ما هم به جای خوشحالی کردن برای وقوع کارما یا مجازات افراد به شکل امروزی ابعاد وسیعتری رو مد نظر قرار خواهیم داد.

نیلو جان من به موضوع کارما خیلی فکر کردم درموردش هم زیاد خوندم تو این مدت به نظرم دچار همون اشتباهی که نوشتی بودم
ناشی از تمایل برای فرو نشاندن هیجانات منفی و‌خشمهای خودمون هست.
اگر عمل “مثبتی” که انجام میدیم فقط و فقط برای ذات خود اون عمل باشه اصلا نباید ذهنمون دنبال پیگیری کارمایی باشه.
درمورد مجرمین دقیقاً طرفدار همین هستم که موضوع ریشه یابی بشه و راهکارهایی برای جلوگیری از تکرار پیدا بشه . حقیقتاً مجازات مجرمین به این صورت خوشحالم نمیکنه و لذتی هم نمیبرم . کاش واقعا همه ی هزینه و انرژی صرف پژوهش در این مورد میشد .
امیدوارم انقدر همه چیز تو این مملکت به روال درست خودش برسه که شاعد اون روز باشیم .

شبنم چهارشنبه 3 آذر 1400 ساعت 12:31 ب.ظ

سلام
ببین اگه بخوام اعتقاد خودمو برات بگم در کلمات نمی گنجه و باید حضوری باهم صحبت کنیم که امکانش نیست پس سعی می کنم در کلمات منظورم رو بروسونم
ببین اینکه آدما توی این دنیا هر سختی و ناراحتی براشون پیش میاد دلیل این نیست که آدمای بدی بودن یا اگه ببینم کسی خوشبخت و شاده حتما آدم خوبی هم هست!!
عاقبت کارهای دنیایمون رو فقط فقط در جهان بعدی خواهیم دید و بس!
بعضی ها خیلی خوبن کارهای خیر و خوب دلسوز و.. اونا جواب خوبی هاشون رو توی آخرت می بینن ولی در دنیا می تونه سختی براشون پیش بیاد و کارما یه سری کارهای بدش رو در همین دنیا می چشه! ولی دیگه در آخرت راحت راحته!! و یا شایدم از همین دنیا راحتیش شروع بشه
شایدم اینقدر بد بوده حالا شاید یه کارهای خوبی هم کرده خوب اونم یا عذابش از همین دنیا شروع میشه و یا پاداش همون ذره خوبی رو در این دنیا می بینه و عذاب به قیامت موکول میشه!
اینه که ما نمی تونیم بگه خوب چون فلانی خوبه پس همش باید کارما خوبیش رو در دنیا ببینه یا چون فلانی بد بوده تنها کارما بدیش رودر دنیا می بینه
اینه که نمی تونیم کسی رو قضاوت کنیم قضاوت واقعی برای خداست که همه چیز رو می دونه
نمی دونم تونستم مفهوم رو بهت برسونم یا نه (خودم فکر می کنم نه!!)
ولی این رو بدون هیچ کار خوب یا بدی بدون جواب نمی مونه

سلام شبنم جان
فکر میکنم متوجه منظور شدم .
یه سوالی دارم فرض میکنیم یه بچه ای به دنیا میاد تو دو سه سالگی خانواده ش رو از دست میده خودشم دچار معلولیت میشه زیر دست فامیل نامهربون میفته یا گوشه ی آسایشگاه . زندگی خیلی دردناکی تجربه میکنه و نهایتا از دنیا میره این تاوان چی رو پس داده؟

آسو چهارشنبه 3 آذر 1400 ساعت 11:53 ق.ظ

سلام بر مهربانوی مهربانی ها.نمیدونم چی بگم منم مثل شما توش موندم.من الان به این نتیجه رسیدم من به خاطر دل خودم و ارامش خودم خوبی را انتخاب میکنم چون من ادمیم اگر کوچکترین آزاری برای دیگران داشته باشم یا حتی کوچکترین بی تفاوتی نسبت به اطرافم داشته باشم عذاب وجدان میگیرتم من به خاطر خودم خوبی رو انتخاب میکنم چون من ادم بد بودن نیستم دیگه نتیجه اش هر چه میخاد باشه دیگه برام مهم نیس.چون اخرین بلا و گرفتاری که سرم امد نتیجه خوبیم در حق طرف مقابل بود ...

سلام آسو جانم
مثل خودت فکر میکنم

صدیقه چهارشنبه 3 آذر 1400 ساعت 09:14 ق.ظ

یکی از دوستان من که درمورد مکاتب هندی اطلاعات و مطالعه اصولی داره اینطور میگه که کارما ممکنه در زندگی بعدی شخص کارکرد داشته باشه نه لزوما این زندگی

در زندگی بعدددی>؟؟

متولد ماه مهر چهارشنبه 3 آذر 1400 ساعت 09:11 ق.ظ

می دونی من سعی می کنم به کسی بد نکنم فقط و فقط به خاطر اینکه شب که سرم را روی بالشت می گذارم با وجدان خودم درگیر نباشم. خصوصیت ذاتی من مهربونی هست و امیدوارم همیشه اون چیزی که ته قلبم برای هر کس می خواهم خدا به خودم برگردونه. ولی منم مثل شما خیلی جاها از حکمت خدا بی خبرم و کلافه می شوم.با دیدن و شنیدن یکسری چیزها فکر می کنم دنیا به آخر رسیده و نا امید می شم. در محل کار می بینم که آدمهایی که بدی کردند دارند رشد می کنند و بالاتر می روند و اونوقت دو دو تا چهار خودم هم پاسخ گو نیست. شاید قرار نیست خیلی چیزها را ببینم ولی می دونم که ذات من تغییر نمی کنه من سعی می کنم خوب بمونم بقیه اش با خدا.

مثل من

parinaz چهارشنبه 3 آذر 1400 ساعت 07:56 ق.ظ http://parinaz95.blogfa.com

ولی من همچنان معتقدم آدما مکافات عمل خودشون تو همین دنیا میگیرن و میرن.درمورد اکبر خرمدین هم نمیدونم شاید مثلاروح بچه هاش اومدن بالا سرش و تهدید به مرگش کردن و از ترس سکته کرده
کاش میشد کمتر پیگیر اخبار بشیم،با این شبکه های اجتماعی بمباران اطلاعات میشیم و هر نوع خبری میخونیم ولی نهایتا چیزی جز اعصاب خوردی نداره.دقت کردین که بیشتر پیج ها هم برای جذب فالوور سعی دارن اخبار بد رو با تیتر بدتر و درشت وایرال کنند،و با برانگیختن خشم مردم تعداد کامنت هاشون ببرن بالا
خیلی دوست دارم این عادت چک کردن اینستا قبل خواب و صبح به محض بیدار شدن ترک کنم...
درمورد حال خودمم باید بهتون بگم یه مدتی اینستا رو محدود کردم به غذا و دسر و دیزاین شب یلدا و تولد همسر جان و احساس میکنم تو یه دنیای بدون مشکل دارم زندگی میکنم و تنها مشکلم این درد بعد از جراحی دندون عقلم

خیلی خوب بود
فکر کن روح بچه هاش اومده گفته یوهاهاهاا یوهاا
اآره واقعا من هنوز نتونستم ترک کنم این اخلاقو پریسا
الهی هنمیشه مشکلت همون درد دندون باشه

رها چهارشنبه 3 آذر 1400 ساعت 01:16 ق.ظ http://Rahashavam.blogsky.com

عزیزم موضوعاتی مثل کارما و... در صورتی قابل قبول هست که جهان،هستی و البته زندگی چند روزه ما بر روی این کره خاکی بر بستری از عدالت درجریان باشه در حالیکه بنده معتقدم هیچچچچچ عدالتی وجود نداره وما در قالبی از بی عدالتی بدنیا میایم و میمیریم
نمیدونی مهربانو جان چقدر اروومم که اعتقاد قلبیم شده این موضوع


از نظر منم موضوع عدالت منتفیه کلا

نسیم چهارشنبه 3 آذر 1400 ساعت 12:04 ق.ظ

مهربانو جان من هم خیلی اوقات دلم از بی عدالتی های روزگار به درد میاد، افرادی که شریک زندگی شان رو مورد ظلم و ستم قرار می دهند و اونها رو با کلی مشکلات روحی و حتی جسمی ترک می کنند و بعد هم با آسودگی و خوشبختی زندگی می کنند یکی از دغدغه های ذهنی من محسوب میشه که چرا این افراد نباید نتیجه خباثت های خودشون رو ببینند، واقعا تلف کردن جوانی و عمر یک فرد و رها کردن یک فرد سرخورده نباید هیچ تاوانی داشته باشه؟؟؟؟

نسیم جون برای همینه که احساس میکنم اولا دنیا برمدار بی عدالتی می چرخه ثانیاً کارمایی وجود نداره همه ی اتفاقای خوب و بدی که میفته دلیل چیزی نیست .
بجای فکر کردن به اینکه بعد ها چه اتفاقی میفته باید همین الان تاکید زندگیمون به روی مهر و دوری از شر باشه

نسرین سه‌شنبه 2 آذر 1400 ساعت 10:41 ب.ظ https://yakroozeno.blogsky.com/

عزیز دلم اگه اون موجود دل و مغز داشت که نمی اومد دختر و داماد و پسرشو بکشه. صد سال هم زندان می موند بی احساس میگذروند. فقط خوب بود که زندانیای دیگه با نگاهشون تحقیرش کنند.
من به کارما باور دارم.
هر وقت مرتب به یک نیازمند بخصوص کمک می کنم، به اندازه دو برابر اون مقدار معینی که براش می فرستم، اون ماه برام کار میرسه. نه هر کاری، کار آسون با پول خوب.
در مورد روحی و روانی و احساسی هم که تازگیا میدونی مادر زمین چه شاهکاری کرد برام. نوبت التماسای او شده

بهت پیشنهاد می کنم یک هفته به خودت استراحت بده و اخبار را دنبال نکن تا یه ذره به وجود نازنینت استراحت بدی. مگه ما چندتا مهربانو داریم؟
تو خیلی از تن و بدنت کار می کشی و بهش کمتر از کم استراحت میدی. اصلاً مواظب سلامتیت نیستی.
خیلی خیلی دوستت دارم و خیلی خوشحالم که منو خیلی خیلی دوست داری

نسرین جانم ، خواهر جانم قربون محبت و وفای تو

الی سه‌شنبه 2 آذر 1400 ساعت 10:34 ب.ظ http://elimehr.blogsky.com

من رو که مدتهاست فکر کنم میشناسی از دور
حالم بده مهربانو بیش از حد مستاصلم، میخوام برم نمیشه و خیلی گیرم و نمیتونم پدر و مادر بیمارم رو تنها بزارم، میخوام بمونم مثل بز زندگیم رو بکنم همونم نمیزارن، میخوام نفهم باشم هیچی حالیم نشه ولی نمیشه، تا سقوط کامل فاصله زیادی ندارم، از خودم و اینی که هستم ناراضی ام، وقتی دیگران ازم تعریف میکنن میگم کاشکی این حس رضایت رو خودم از خودم داشتم که ندارم، دوست دارم نامهربون و بی عاطفه بودم و همه چیز رو رها میکردم و میرفتم ولی نمیتونم.....
الان دوست داشتم اینجا بنویسم خوبم و نمیتونم..دلم آشوبه برا وطنم برای ایرانی که داره ویران میشه و من کاری ازم بر نمیاد، منابع مون نابوده شده، هموطنام رو کشتن و گرفتن و... من هیچ غلطی نتونستم بکنم، اون زمانی هم که کردم به شدت توبیخ شدم و تاوان بدی بابتش دادم. دلم میسوزه برا خودم و برا هممون، هر وقت عکس های آ ب ان 98 رو میبینم اشکم میریزه هر وقت عکسهای مسافران پرواز رو میبینم اشکم میریزه، از سال 92 که هشدار بحران آب رو جدی از اساتید خودم دادن تا الان اشکم میریزه، هر وقت داغونی محیط زیست رو میبینم هر وقت اینهمه آلودگی رو میبینم، میسوزم و کاری ازم نمیاد، من هم اعتراض کردم و هم سکوت و هر دوش هیچ فایده نداشت، نمیتونم برده باشم نمیتونم زیر بار زور برم ...من چیکار کنم؟ ما هممون چه کنیم؟

بله الی عزیزم با شناختی که از تو دارم این نکات رو درموردت میدونم و چه حس آشنایی دارم وقتی میخونم نوشتی دلم آشوبه ....

نیلوفر سه‌شنبه 2 آذر 1400 ساعت 06:13 ب.ظ

مهربانو جان من فکر میکنم که ابعاد این جهان ما با میلیاردها میلیارد کهکشان و سیاره و ستاره،..که شاید تازه یکی از بی نهایت جهانی باشه که وجود داره، اونقدر پیچیده است که ما روی یک سیاره به این کوچکی که شاید به اندازه یک دانه ماسه در کل ابها و اقیانوسها هم نباشه و با این دانش بسیار اندک و نا چیزی که داریم قادر به درک ساز و کار و پیچیدگیها و معماهای اون نیستیم.خیلی از تئوریها و فرضیه هایی که مطرح میکنیم هنوز ثابت نشده و بعضیهاش گاها فقط برای راحت تر تحمل کردن رنجی هست که در دوران حیات امون متحمل میشیم و مغزمون برای نجات خودش از نا امیدی و هراس دنبال استدلالهای امید بخش میگرده.
اصلا اینکه تمام بی نظمیهای این جهان رو نظم تلقی میکنیم از همین استدلال مغز انسان میاد تا بر ترس و تنهایی خودش غلبه کنه و بعد دین رو اختراع میکنه…بگذریم..
ما همیشه بر روی طیفی از خوبی و بدی شناوریم و شاید هیچوقت مطلق هیچکدو‌م رو زندگی و یا تجربه نکنیم ،در حال حاضر جایگاه ما روی این طیف رو اعتقادات شخصی ،فرهنگ،جغرافیا،قوانین ،….تعیین میکنند؛ و‌مدام هم درحال تغییر هست.
در هر حال مهم نیست که کارما وجود داشته باشد یا نداشته باشد،مهم این هست که تلاشمون در جهت کاستن رنج دیگری باشد(البته رنج به تعبیر چیزی که امروز رنج مینامیم و نا خوشایند ماست).
اعده ایی هم که به تناسخ و حیاتهای متعدد اعتقاد دارند،دیدن نتیجه اعمال رو فقط محدود به این حیات کنونی نمیدونند.(البته من نه رد میکنم و‌نه قبول دارم).

نیلوفر عزیزم ممنون از توضیحات زیبا و منطقیت . دقیقاً من با اونچه تو گفتی موافقم
مهم این هست که تلاشمون در جهت کاستن رنج دیگری باشد
همه ی دین و اعتقاد من تو همین جمله خلاصه میشه .. بقول خودت بگذریم .

ربولی حسن کور سه‌شنبه 2 آذر 1400 ساعت 05:43 ب.ظ http://Rezasr2.blogsky.com

سلام
اون موجودی که من دیدم فکر نمیکنم هرگز احساس پشیمونی پیدا میکرد همون بهتر که مرد!

سلام دکتر جان
منم خوشحالم که مرد فقط ناراحتیم از اینه که خیلی راحت مرد

نیلوفر طلایی سه‌شنبه 2 آذر 1400 ساعت 04:16 ب.ظ

مهربانو جونم صدام هم با کلی جنایت آخرش فقط اعدام شد ولی مجاراتشون تو دنیای دیگه وحشتناکه به خصوص اگه تو دنیا هم تقاصشون رو هرچقدر کمتر بدن و یا اصلا ندن، معلومه که خدا برای عذابشون برنامه ها داره. ما فقط میبینیم که اینا میمیرن که همین مردنشون یعنی رفتن تو یه دنیای دیگه برای تقاص و حالا حالاها ادامه داره. من احساس میکنم اینایی رو که خدا نمیخواد هدایت کنه میذاره هرچقدر میخوان اینجا خوش باشن ولی وای به حال اونجا... ولی آدمایی که ساده هستند اگر یه کاری بکنن سریع بازتابش رو میبینن این نظر من بود

نیلوفر جونم اون فقط اعدام نشد مدت ها مثل بدبختای اواره از ترس سوراخ موش اجاره میکرد بعد هم با اون پستی و ننگ به درک واصل شد.
نمیدونم واقعا چی بگم خیلی مثال ها دارم بزنم که گیجم کرده .. بچه هایی که در نهایت معصومیت تو جنگ سلاح های نابودگر رو ی زندگیشون میریزه اونا درگیر کدوم کارما هستند؟؟
ولش کن مغزمون درد میگیره
اینا هم مال تو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد