دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود
دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود

اندر احوالات مهردخت و توضیح برای پست آرمان ها

سلام عزیزای دل امیدوارم خوب باشید و موج سهمگین امیکرون آزرده تون نکرده باشه . البته  سرعت شیوعش بالاست و آسیب چندانی هم به بدن نمیزنه .. بیشتر یه سرماخوردگیه تا کرونا  

یعنی تو این دوسال انقدر تجربیات سخت داشتیم که دیگه سرماخوردگی برامون دست گرمیه . 


بابت لطفی که نسبت به من و مهردخت در کامنت های پست قبل داشتید یک دنیا ممنونم . امیدوارم همه ی جوون هامون عاقبت بخیر باشن و تو  تخصص های خودشون مشغول باشن. 


از پروژه ی مهردخت هم فقط ده روز باقی مونده این کار تقریباْ یکماهه به  اندازه ی چند ماه تجربه در همه ی ابعاد براش مفید بود . امیدوارم تداوم داشته باشه و بازم برای پروژه های بعدی دعوت به کار بشه . البته با یه وقفه ی دو سه ماهه تا بتونه پایان نامه ش رو تحویل بده چون با این شرایط اصلاْ فرصت سرخاروندن هم نداشت چه برسه به کارای درسیش. 


این هفته شب کار بودن  یعنی باید از ساعت پنج بعد از ظهر شروع میکردن تا پنج صبح که البته هر شب همون حدودای ساعت سه دیگه خونه بود .انقدر خنده م گرفته بود میگفت مامان همه دعا میکنن شب کار بشیم که در طول روز برن به کارایی برسن که این مدته نمیتونستن به فکر کنن از دندانپزشکی گرفته  تا  آرایشگاه و ... 


قیافه ی منم این هفته دیدنی بود چون عادت ندارم بعد از اداره و رسیدن به خونه بخوابم  همینطوری بیدار بودم تا مهردخت میخواست سوار اسنپ برگشت بشه .

 امنیت سفرش رو برام میفرستاد هی چک میکردم و باهاش تلفنی حرف میزدم تا برسه . وقتی هم می رسید شروع می کرد با هیجان از اتفاقای آفیش حرف زدن دیگه ساعت نزدیک چهار صبح من بیهوووش میشدم ... 

جشنواره ی فیلم هم که از دیروز شروع شده فیلم ملاقات خصوصی رو دیشب دیدم که براساس یک داستان واقعی با هنرمندی پریناز ایزدیار و هوتن شکیبای عزیزم ساخته شده بود . عاشقانه ای تلخ که بازی و فیلم برداری و صداش عالی بود اما فیلم تا اواسط کار یکنواخت پیش رفت بعدشم پایان تقریبا مشخص و هندی وارانه ای داشت . امشب برم مرد بازنده رو ببینم که بنظر میاد از بهترین فیلم ها  یا شایدم بهترین فیلم  امسال باشه

**********

یه چیزی درمورد این پست  جنجالی بگم براتون . 

جنجالی از این جهت چه هنوزم چند تا از شما خانم هایی که دوست عزیز من هستید بطور خصوصی میاید و به نوشته هام اعتراض میکنید که چرا میگم از بعضی چیزا  از جمله مهریه صرف نظر کنید . اتفاقاْ بیشتر هم مشکلشون همین مهریه ست و میگن تو چرا هوای خانم ها رو نداری و ما بعد از طلاق چه پشتوانه ای داشته باشیم . 


ببینید من فکر میکنم پست رو اصلاْ خوب نخوندین و کلاْ متوجه ی نقطه نظرات من نیستید. به هر حال هر  کسی نظری داره برای خودش و زندگیش رو برپایه ی همون نظراتش و کلاْ جهان بینی که داره پیش میبره .. 

خب نظر منم اینه که زن و مرد هر دو انسانند و صرفاْ از نظر جنسیت با هم متفاوتند و این تفاوت موجب هیچ برتری یا خفتی نیست . پس من اگر زن آفریده شدم در درجه ی اول یک انسانم و از زمانی که  به سن قانونی رسیده م و تا وقتی بدنم سلامته و عقلم زایل نشده باید به هر طریق درست و منطقی که شده خودم رو اداره کنم و هیچ مردی مسول اداره کردن و تامین من نیست . نه پدرم نه برادرم و نه همسرم . 


اگر تحصیل دوست دارم از راه تحصیل علم  اگر هنر دوست دارم از اون طریق و ... باید وجود موثر و مفیدی تو زندگی داشته باشم .. چه مجرد چه متاهل .. چه در منزل پدری و چه همراه و درکنار همسر و چه مستقل و تنها .. من از وابسته بودن و اینکه چشمم به دست دیگری باشه بیزارم . من منکر زحمات و ارزشمندی کار خانم های خانه دار نیستم . مادرم خانه دار بوده و هست خودم هم بعد از ازدواج شش سال خانه دار بودم اما هر دوی ما طوری زندگی کرده بودیم که هر لحظه نیاز بود میتونستیم نان آور زندگی باشیم . 

زیاد موضوع رو کش ندیم از نظر من زن و مرد با هم برابرند و وقتی درکنار هم قرار می گیرند بعنوان همخونه یا پارتنر یا همسر یا هر چی اسمشو میذاریم باید هر دو مفید و مولد باشند . پس مهریه و جهیزیه و نفقه و هر چیز دیگه ای که من اسمشو میدونم یا نمیدونم معنی نداره در عوض همه ی حقوق باید برابر باشه از  حق طلاق و مسکن و حضانت و ....گرفته تا همه چی . بعد از جدایی هم باید همه ی اموالی که با کمک هم خرید و تهیه شده تقسیم به نسبت مشارکت مالی بشه ... یعنی اگر پولی این وسط هزینه کردید و یکی دو سوم و یکی دیگه یک سوم پول گذاشت موقع تنظیم سند حتما به همون نسبت سند بزنید اگر یه وقت دوست داشتید و سه دنگ سه دنگش کردید بعدا که خدای نکرده جدایی پیش اومد هم سرحرفتون بمونید و دعوا راه نندازید برای همین بنظرم آدم جو گیر نشه و هر کسی به اندازه ی سهم واقعیش سند داشته باشه خیلی بهتره.


 یعنی هر کسی خودش رو بهتر میشناسه اگر تحمل ایستادن رو حرفتون رو دارید پس هر کاری دلتون میگه بکنید و اگر امروز اومدین همینجوری عشقی نصف خونه رو به نام همسرتون کردید فردا روزی هم که مشکلی پیش اومد یادتون باشه که خودتون اینکارو کردید و توقع نکنید که الان همسر بیاد بگه این حق من نیست همه ش مال تو ... البته خیلی خوبه که منصف باشه هااا ولی همه میدونیم معمولا کسی اون موقع منصفانه فکر و عمل نمیکنه . پس بازم میگم بهتره همه چیزرو قانونی برید جلو که بعدا مشکلی پیش نیاد .


 حتما می پرسید پس تکلیف خانم های خانه دار که پولی برای خرید اموال ندادن و مشارکت مالی در تهیه مال  نکردن چیه ؟ هیچی دیگه .. اگر آقا وقتی داشته چیزی میخریده دوست داشته /انصاف داشته یا هرچیزی که اسمشو میذارید سهمی به نام خانم کرده باشه بعد از جدایی طبق قانون بهش میرسه وگرنه که هیچ ...


 با این حساب تصنیف اموال صرفا روی مواردی صورت می گیره که سند فقط به نام یکی از دونفر هست نه هردوتاشون . که درصورت برابر بودن همه ی حقوق ( نداشتن مهریه و نفقه و جهیزه و داشتن حق طلاق و مسکن و حضانت و..) به نظر من  منصفانه ست ولی اگر همه ی موارد سنتی رفته جلو یعنی خانوم مهریه و جهیزیه و نفقه داشته حالا موقع جدایی خونه ای که اقا خریده رو توقع نصف کردنش رو داشته باشه منصفانه نیست و برعکس. 


یک کلام : اولاْ خودتون رو با انواع هنرها و علوم مجهز کنید حتی اگر نیاز مالی ندارید برای حفظ عزت نفستون و حال خوبتون وقتتون رو به بطالت نگذرونید و یک زن آگاه و به روز باشید بعد تو زندگی مشترک رفیق و همراه باشید.. نه  برده وار زندگی کنید نه دنبال سو استفاده .


 اسمش زندگی مشترکه ُ هر قدر همدل تر و رفیق تر حال زندگیتون بهتر .خانم های گل و دوست داشتنی  امیدوارم جواب سوالاتتون رو گرفته باشید من نه طرفدار خانم ها هستم نه آقایون. صرفاْ طرف انسانیت و حق و انصاف می ایستم . حالا اینکه حقی که من تعریف میکنم با حق مد نظر شما چقدر موافقه نمیدونم . 


دوستتون دارم 

راستی من کیبوردم عوض شده یه چیزایی رو پیدا نمیکنم مثل ویرگول و علامت های دیگه خودتون به خوبی خودتون ببخشید .. ماچ به روی ماهتون 



نظرات 19 + ارسال نظر
مینو پنج‌شنبه 21 بهمن 1400 ساعت 02:09 ق.ظ http://milad321.blogfa.com

سلام مهربانو جان .من در مورد کسب مهارت واستقلال مالی با شما کاملا موافقم.خودم هم از ۱۸ سالگی شاغل بودم و در هزینه های زندگی بعد از ازدواج هم مشارکت داشتم.اما در مورد مهریه با صحبت های ساغر خانم موافقم.

سلام مینو جانم

پری چهارشنبه 20 بهمن 1400 ساعت 12:30 ق.ظ

کاملا صحبتتون درسته من مامانمو دیدم ک چقدر خوار وخفیف بود و استقلال مالی نداشت خودمم جاپای اون گذاشتم و دیر بفکر افتادم البته قشری هستن همیشه هزار چاله چوله دارن . الان هم اصلا نمیدونم از کجا شروع کنم درسن ۴۰سالگی کاش خانمها زودتر بفکر باشن

پری جون تو فقط چهل سالته عزیزم . بگو چی دوست داری تا بگم چه کارایی میتونی انجام بدی .
البته این ایراد به اقایون وارده که با خانم های خوب خونه که شریک و همراهشون در همه ی زندگی بودن ، جوری رفتار میکنند که اونا احساس سرخوردگی و حقارت میکنند .

سمیرا(راحله) دوشنبه 18 بهمن 1400 ساعت 12:46 ب.ظ http://Samisami0064.blogfa.com

قربونت برم.خوبم شکر فقط کسری خواب دارم

دخترمم خوبه .الان خوابید بالاخره ولی نمیدونم
چرا هی از خودش صداهای مختلف در میاره تو خواب

آره عزیزم خوش میگذره فقط آدم گاهی نا بلده ...یهو هول میکنه و دست و پاشو گم میکنه...اینجای کار سخته مهربانو.

آررره دیگه اصلا غیر از این نمیشه مامان کوچولووو
عزززیزم .. درک میکنم ولی نگران نباش تو عااالی هستی

فرزانه دوشنبه 18 بهمن 1400 ساعت 10:44 ق.ظ

کاملا باهات موافقم مهربانوی عزیز
آفرین به تو که انقدر آگاهی و درک و شعور بالا داری

عزیزمی فرزانه جانم

سمیرا(راحله) یکشنبه 17 بهمن 1400 ساعت 04:54 ب.ظ http://Samisami0064.blogfa.com

در مورد زندگی مشترک و این حرفا هم قبلا هم بهت گفتم:
که صد درصد باهات موافقم

اصن هر چی تو بگی

من که از حرفات و تجربیاتی که در اختیارمون میگذاری همیشه لذت میبرم و
سعی میکنم الگو قرارت بدم

خیلییی خوشم میاد از این همه آگاهی و دانشت مهربانو جانم

ای جااان عزیز منی تو
منم از اینکه دوستای گلی مثل تو دارم خوشم میاد

سمیرا(راحله) یکشنبه 17 بهمن 1400 ساعت 04:52 ب.ظ http://Samisami0064.blogfa.com

سلام عزیز دلم.خسته ی کار نباشی و خدا قوت
.
.
.
ای جاااانمممم...الهی که روز به روز پروژه

بهش بخوره و موفق موفق بشه ..بسسس که
این مهردخت پشتکار داره مطمنن هم میشه

و فدای تو مامان مهربانوی گل هم بشم که

اینقد حواست به گل دخترت هست ...میبوسمت

سلام مامانی خوشگل چطوری عزیزم ؟ دخمل کوچولوی نازت چطوره؟ ماری خوش میگذره؟؟
عزیز منی قربونت منم جفتتون رو می بوسم

مهرگل یکشنبه 17 بهمن 1400 ساعت 02:41 ق.ظ

حسی که من نسبت به مهردخت دارم کاملا حسی هست که نسبت به خواهرزاده ام دارم و قشنک برام قابل لمس بود که میاد و با هیجان تعریف میکنه و چقدر لذت بخشه خدایی
با حرفات هم موافقم مخصوصا اون قسمت زن ها به روز باشند و اینکه زندگی مشترکه نه باید بردگی باشه نه سواستفاده

خدا برات نگهش داره عزیزم
ممنونم نازنین

ساغر یکشنبه 17 بهمن 1400 ساعت 02:20 ق.ظ

مهربانوجان سلام
من با کلیت موضوع این پست موافقم.جان کلام شما رو درک کردم، اینکه زن خودش درآمدزا باشه به خودش تکیه کنه فقط مصرف کننده نباشه ( ببخش اگر عبارت نامناسبیه) و اینکه در ازای اون در حقوق برابر باشه.منظورم اینه که من متوجه شدم شخص شما خط مشی زندگیتون اینطوره که با طرف مقابلتون خودتون رو برابر میدونید و زیر بار این تکلیف شرعی که به اصطلاح به ضرر مرد هست نمیرید که مثلا نفقه و مخارج شما با طرف مقابل باشه و همچنین زیر بار اون حقوق شرعی هم به اصطلاح به نفع مرد هست هم نمیرید که حق و حقوق شما به دست مرد باشه و اون برای شما تصمیم گیری کنه(مثل این حق طلاق که به دست مرد است).مهربانوجان ولی در بهترین حالت به نظر من باز باید یه مقدار احتیاط کرد.
من کارم دفتر اسناد رسمی است ، مهریه را اگر فقط در این جایگاه ببینیم که یه قراردادیه فقط و فقط بین خود زن و مرد خوب حرفی نیست دو طرف یا به حقوق و تکالیف قانونی بسنده کنند که مشخصه این حقوق و تکالیف چیه یا بین خودشون در مورد این حقوق و تکالیف مصالحه کنند و طبق اون عمل کنند.(ولی حتی میشه گفت که در مورد اون قسمتی هم که با هم مصالحه میکنند باز اقا میتونه اونها رو وتو کنه و یه طرفه به هم بزنه مثلا در دفترخانه رضایت جهت خروج از کشور و اخذ پاسپورت بده ولی خودش پنهانی بره پلیس گذرنامه و زن رو ممنوع الخروج کنه یا همین حق حضانت مگه حق حضانت چیه حضانت یعنی سرپرستی و نگهداری در حالی که یه حساب بانکی یا یه اجازه عمل جراحی برای بچه رو با دردسر میتونی انجام بدی این حضانت زن رو کاملا بی نیاز نمیکنه چون قانون پدر و پدر بزرگ رو ولی میدونه و حتی همین مادر با ازدواجش حضانتش مورد تردید قرار میگیره پس میشه نتیجه گرفت حتی اگر شما بخوای با مرد و شریک زندگی خودت، خودت رو باهاش برابر بدونی و بگی نفقه ام با خودم مهریه نمیگیرم در هزینه ها شریکم و غیره و اون هم یه سری حقوق رو به تو بده ولی اون اعطا حق و حقوق متزلزله و شمایی که با یه اقرارنامه در دفترخانه اسناد رسنی مهریه ات رو واگذار کردی میبینی که اونطور که فکر میکردی قانون از اون حق و حقوقی که شوهر به تو داده حمایت نمیکنه.

حالا اگر به این قرارداد مهریه به این شکل نگاه کنیم که این فقط یه قرارداد بین خود زن و مرد نیست و به نوعی جبران یه مقدار از حقوق نادیده گرفته شده زنان به معنای عام هست میشه اینجور گفت که در بحث ارث (در صورت فوت شوهر) اگر مهریه ای در قباله ازدواج برای زن ثبت بشه ، مهریه جبران اون کسری ارث زن از شوهر را بکنه، یا اونجایی که زن با فوت شوهرش حقی بر فرزندش نداره و پدربزرگ همه کاره فرزند (فرزند صغیر) میشه و مادر در مقام قیم هیچ هیچ هیچ حقی به طفل خودش نداره این مهریه بیاد اهرمی بشه تا زن از اون‌جهت بتونه طفلش رو در ازای اسقاط حق مهریه و ارث و میراث پس بگیره.زن فقط یک هشتم از مردش میبره ولی در شرایط برابر مرد یک چهارم (سهم بیشتر ) میبره خوب بیایم مهریه رو ابزاری برای جبران یه سری حقوق ضروری زیر پا گذاشته خودمون ببینیم تا اگر خدای نکرده بی پناه و درمانده شدیم و اگر خانواده همسر با فوت شوهر بچه ها رو از ما گرفتند یا اگر خانواده شوهر به اسم اینکه اونا صاحب بچه ها هستن ارث و میراث شوهر رو به اسم بچه ها ولی به کام خودشون بردند بتونیم با اجرا گذاشتن مهریه جبران کنیم .

مهربانو جان من خودم به شخصه با اینکه در همین لحظه ای که دارم تایپ میکنم قصد مهریه گرفتن ندارم و با اینکه در یک سری موارد اوکی هستم ولی تا وقتی پسرم به سن قانونی نرسه در دفترخانه اسناد رسمی همسرم رو از مهریه ام ساقط نمیکنم فقط به یک دلیل که اگر خدای نکرده خدای نکرده خدا نکنه اتفاقی برای همسر افتاد من برای اداره فرزندم دست خالی نباشم چون حتی اگر خانواده همسرم هم هیچ سنگ اندازی نداشته باشند ، اموالی که به پسرم به ارث میرسه من حق هیچ دخل و تصرفی رو ندارم و برای هر کاری باید از دادستان اجازه بگیرم (اگر پدر شوهرم هم نباشه خدای نکرده) پس یعنی من به عنوان مادر نمیتونم به فرض یه ملکی رو بفروشم که خرج درمان خود بچه بکنم، در اینجا من با اجرای مهریه ام املاک رو تصاحب میکنم به ملکیت خودم درمیارم و بعد با فروشش برای درمان بچه اقدام میکنم.این قانون این مملکته من در صورت نبود شوهرم هیچ اختیاری برای فرزندم ندارم و پدرشوهرم همه کاره میشن.در صورتی که اگر من فوت کنم همسرم از نظر حقوقی درگیری کمتری داره.
نظر من اینه که مهریه در حد متعارف باید باشه و در بهترین حالت با این ایده که اصلا مهریه ای در قباله درج نشه مخالفم.

مهربانوجان ببخشید طولانی نوشتم.میبوسمت عزیزم.

سلام ساغر جون قربون لطف و محبتت عزیزم ممنونم که از دیدگاه تخصصی و درست هم موضوع رو بررسی میکنی راستش من با کمک یکی از دوستان قدیمی مدل قانونی و درست نظریات خودم رو که بشه اجراییش کرد رو پیدا کردم و به زودی منتشر میکنم .
از اینکه طولانی و نکته به نکته مینویسی ممنونتم عزززیزم
الهی هم تو هم مهربان همسر با تن درستی و عشق سایه تون رو سر گل پسر باشه

زهرا..‌. شنبه 16 بهمن 1400 ساعت 04:54 ب.ظ http://saatsheni1531.blogfa.com

سلام عززیزم
خوشحالم که عسلک تجربه های مفیدداشته ومطمئنم پروژه های خیلی توپ بهش پیشنهادمیشه

بنظرمنم اگر روزی اززندگی بگذره وچیز جدیدی یادنگیری اصلا زندگی نکردی.....
داشتن مهارت وهنر های مختلف واقعا برای خانوما لازمه،جدا از همه چی برامون اعتمادبنفس میاره بنظرم


راستی بنظرم خیلی هم ب اون درصدی که متوجه حرفتون نشدن توضیح ندین،چون نمیخوان که متوجه حرفتون بشن وگرنه حرف حساب ومنطقی که توضیح نداره

سلام زهرا جون
ممنونم عزیز دل
والا حقیقتش دوست دارم این فرهنگ درست به تدریج جا بیفته و قوانین زن ستیزانه مون هم به سمت برابری حقوق تغییر کنه

سعیده شنبه 16 بهمن 1400 ساعت 02:01 ب.ظ

داشتن حقوق برابر ازجمله طلاق برای خانمها واقعا ضروریه.یکی از اقوام با وجود خیانت همسرنمیتونه جدا بشه،چون آقا طلاق نمیده و مرتب تو دادگاه میگه همسرم رو دوست دارم و بیرون از دادگاه هر آزاری رو برای خانم ایجاد میکنه تا دختر از همه حقوق و حتی جهیزیه میلیاردیش صرفنظر کنه.

قابل توجه دوستانی که دنبال قرار مهریه هستن

Mani شنبه 16 بهمن 1400 ساعت 01:36 ق.ظ

زبله جمعه 15 بهمن 1400 ساعت 06:16 ب.ظ

این همه توضیح برای قانع کردن کی؟
حیف وقت نیست برای ادمی که هنوز اصول اولیه زندگی رو بلد نیست برای توضیح بدی
!

بعضی از دوستان در مقابل آگاهی مقاومت میکنند ، چون فکر میکنند بدست آوردن اندکی مال تامین منافعشونه اشتباه میکنند و نمیخوان قبول کنند که دوستانه زندگی کردن منافعی اره که با هیچ مالی برابری نمیکنه

مهناز جمعه 15 بهمن 1400 ساعت 02:11 ق.ظ

مثل همیشه عااالی

Sara پنج‌شنبه 14 بهمن 1400 ساعت 03:31 ب.ظ

حرفات کاملا درسته
ایکاش آدما انصاف داشته باشن
ار موفقیت مهردخت جان خیلی خوشحالم امیدوارم پایان نامه رو هم با موفقیت بگذرونه عزیزم
راستی من هنوز منتظرم که بگی دکتر خوب ادب شد
نتیجه دادگاه چی شد؟؟؟؟؟

ای کااش عزیزم
سارا جون نگفتم ؟؟ درمورد دادگاه و خرداد سال اینده؟؟
ببین چقدر حواسم پرته فکر کردم نوشتم
پست بعدی حتما مینویسم

نسرین پنج‌شنبه 14 بهمن 1400 ساعت 03:03 ب.ظ https://yakroozeno.blogsky.com/

دریا جون هیچ خبری از سارا داری؟ نتیجه خوب بود ؟
میدونی کلا در چه حاله؟

اره عزیزم مرتب با اکرم خانوم در ارتباطم
پیشش موند تا نقاهتش بگذره برای چک اپ بره پیش دکتر . قرار شد اکرم خانوم و خواهرش یه روز بیان خونه ی مامان اینا منم برم همو ببینیم

نسرین پنج‌شنبه 14 بهمن 1400 ساعت 12:36 ق.ظ https://yakroozeno.blogsky.com/

با زری جان موافقم. اما اگر زنی کار کنه و بخواد هنری رو برای دل خودش یاد بگیره را هم تشویق می کنم و قبول دارم.

بهار چهارشنبه 13 بهمن 1400 ساعت 09:22 ب.ظ

بانوی مهر و صفا
کاش پسرامون هم این برابری را یاد بگیرند. از وقتی که با پسرم ارتباطاتم بیشتر شده، مرتبا درمورد زندگی خانوادگی و رفتار درست در زندگی و حقوق برابر باهاش حرف میزنم. خوشبختانه خیلی خوب درک می کنه ...

بهار نازنینم
چقدر خوشحالم کردی و چقدر عالیه این طرز تفکر . یادمه وقتی تازه جدا شده بودم مسولیت تمام مشکلات دنیا رو با زن ها میدونستم چون معتقد بودم همه ی مردان هم در دامان زن ها پرورش پیدا میکنند و چه بسا خیلی از خانم هایی که الان از مادر و خواهر همسرشون آسیب میبینند فردا خودشون همون بلا رو سر تازه وارد درمیارن . ممنون از اینکه مادر نمونه و کافی هستی

ربولی حسن کور چهارشنبه 13 بهمن 1400 ساعت 07:57 ب.ظ http://Rezasr2.blogsky.com

سلام
کی میدونه؟
شاید توی جشنواره سال بعد فیلمی را تماشا کنین با بازی مهردخت


سلاااام .. واقعا هیچ چیز نشد نداره

زری.. چهارشنبه 13 بهمن 1400 ساعت 04:42 ب.ظ http://maneveshteh.blog.ir

با قسمت پی نوشت موافقم. خیلی مهمه آدم مجهز باشه به مهارت، بهش اعتمادبنفس میده. هر مهارتی هم باشه مهم نیست، فقط هر لحظه که اراده کرد بتونه ازش پول دربیاره. حقیقتش من با خانمهایی که میگویند فقط برای دل خودمون میریم یه کارهایی را یاد میگیریم که تازه برای یادگیری اون هم از شوهرشون پول میگیرند و بعد اصلا نمیشه روی درآمدزایی اون حساب کنند را درک نمیکنم. ببخشید دیگه من ذهنم یخرده دو دو تا چهارتایی هست :)) اصلا کاری را که منجر به تولید اقتصادی و مالی نشه را کار حساب نمیکنم، میدونم یخرده سختگیرانه هست اما خب فکر میکنم واقعیت زندگی همین چیزهاست و این چیزهایی که بعضی ها تبلیغ میکنند که برای دل خودتون بروید فلان کلاس و فلان هزینه را بدهید بیشتر شعارهای جامعه ی سرمایه داری هست که یه عده بهتر بتونند پول دربیارند. خوبه که آدم برای دلش خرج کنه اما به همون نسبت هم در تامین هزینه های اصلی زندگی درآمدزا باشه.

زری جون یکی از آشناهای ما از همون هایی که وقتی بچه هاشون هر چیز بی منطقی رو میخوان نه نمیگه که یه وقت بحث و حدیث پیش نیاد .. چند سال پیش دختر بزرگش که اون موقع 27-28 سالش بود و تا حالا دو بار دانشگاه شرکت کرده با یه سهمیه عالی یه رشته ی خیلی ساده قبول شده و نصفه کاره رهاش کرده و کلا ول می چرخه گفت میخوام میک آپ یاد بگیرم من فوری گفتم یه اموزشگاه خوب که معرفی میکنه برای امتحان بره یاد بگیره که مدرک هم بگیره .. دختر خانوم ساز زد که نه میخوام دختر فتانه خانوم که سالهاست تو خونه ش اینا رو درست میکنه و هر بار من متوجهم چقدر ازشون پول میگیره و کاری هم نمیکنه یادم بده . تو دلم گفتم مادر و دخترم خوب اینا رو گیر انداختن
خلاصه سرت رو درد نیارم اون موقع که ده تومن پولی بود(والا من الانم بنظرم کم نیست) اینا پول دادن دختره گاهی اومد یه یزی یاد ایشون داد و رفت
هنوزم میخوان یه تولد معمولی برن میرن ارایشگاه و توان یه میک آپ رو ندارن ... نمیدونم والا شایدم مخصوصا این کارا رو می کنن
اینه زری جون که من و تو کاملا مثل هم فکر میکنیم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد