دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود
دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود

زن و مردش مهم نیست ،آدم باشیم .

یکشنبه بود و قاعدتاً تعطیلات مهرداد اینا در آنسوی کره ی زمین . 

تلفنم زنگ خورد .

-مهردخت جان ببین کیه من دستم بنده.

- دایی مهرداده داره ویدیو کال میکنه . 

مهردخت تلفن رو جواب داد، منم زود دستامو شستم و اومدم روی راحتی کنار مهردخت نشستم . 

رو صفحه ی گوشی مامان و بابا به اتفاق هم ، مینا و سینا با هم و بردیا و نسیم کنار هم ظاهر شدن . 

-سلام سلام .. 

همگی سلام و علیک می کردیم و نیشمون از دیدن هم باز بود . با مهرداد گپ زدیم رفته بود نیاگارای یخ زده و زیبا دوست داشت ما هم ببینیم شکوه  اون منطقه رو چون یکبار دیگه هم تابستون رفته بود و  منظره ی تابستونیشو دیده بودیم . 

مهرداد از همگی خداحافظی کرد و گفت میخوام با دوستام بریم چیزی بخوریم و دوربین رو خاموش کرد . 

بقیه موندیم تو ویدیو کال . 


بردیا گفت : شمعدونیا  آرتین تا حالا اصلاح نکرده ، میخوایم بریم براش وسایل بخریم . 

همه خندیدیم و قربون صدقه ش رفتیم بعد به این نتیجه رسیدیم که دور هم جمع بشیم و به یادموندنیش کنیم . 

بابا گفت همه بیاید خونه ی ما . بردیا هم گفت من شام میگیرم . منم گفتم  کیک می پزم . 

اینطوری بود که دیروز از اداره بدو بدو رفتم خونه و یه کیک دبل چاکلت خوشمزه درست کردم و با مهردخت رفتیم خونه ی بابا اینا. 

بعد از شام ، همه مون  با خنده و شوخی یه گوشه ی سیبیل که چه عرض کنم ، کُرکای صورت آرتین رو  زدیم و عکس انداختیم . 

بهش گفتم : آرتین جون ، مرد شدن به ریش و سیبیل داشتن و نداشتن نیست . ما همه مون یا مرد هستیم یا زن، ولی اون چیزی که مهمه، با معرفت بودن و آدم حسابی بودنمونه . 

در قالب و فرم هر جنسی که باشیم مهم نیست . امیدوارم همیشه مثل همین روزا ، با ادب و کمالات و با معرفت  باشی عزیزم. 

به شکل کاملاً واضحی اینطوری شدم که دنبال بهانه میگردم که با عزیزانم وقت بگذرونم و خاطره سازی کنم . برای آینده تلاش میکنم ولی مرتب به خودم یادآوری میکنم که این دنیا بی اعتبار تر از این حرفاس . 

***

متاسفانه سالهای نه چندان دور یکی از دغدغه های خانواده ها ، زیر ابرو برداشتن دخترا و تراشیدن ریش پسرا بود که بشدت مخالفت می کردن. 


دختر نجیب همون دختری بود که یعالمه کرک سیاه پشت لبش بود و پسر سربه راه هم باید این محاسن مخملی رو روی صورتش حفظ میکرد . 

نمیدونم چرا اصولاً هر کار لذت بخشی ممنوع بود . 




اینم دبل چاکلت عمه پز


میدونم این روزای آخر سال همه شلوغ پلوغیم . 


گفتم یه مطلب کوتاه بنویسم که در حوصله و وقت کم این روزامون باشه و تلخی پستای قبل رو بشوره ببره 

دوستتون دارم 

نظرات 38 + ارسال نظر
مهرگل یکشنبه 14 فروردین 1401 ساعت 01:39 ب.ظ

ای جان چه ایده خوبی چه کار قشنگی
الهی همیشه جمعتون جمع باشه و دلتون خندون باشه

ممنونم نازنین

لیلی جمعه 5 فروردین 1401 ساعت 01:28 ب.ظ http://Leiligermany.blogsky.com

منم همیشه میگم هر فرصتی برای دورهم بودن غنیمته.البته مم مثل شما زرنگ دست به کیک نیستم ولی دورهمی رو دوست می دارم حتی با یک لیوان چای

شما عزیز منی لیلی جون اصل همون دورهم بودن و خاطره ساختنه

ملیکا پنج‌شنبه 4 فروردین 1401 ساعت 12:07 ق.ظ

سلام مهربانو جان
سال نو مبارک
امیدارم در کنار مهردخت جان و همراه با آقای نفس و دیگر عزیزان، سالی پر از خیر برکت و شادی همراه با سلامتی پیش رو داشته باشید.
برای این پست کامنت گذاشته بودم اما نمی‌دونم اومده یا نه، در هر صورت سر زدم که جویای احوال باشم و عید رو تبریک بگم.
از همینجا به همهء عزیزانی که اینجا کامنت میذارن سلام عرض می‌کنم و سال خوب و خوشی رو همراه با صلح و سلامتی آرزو براشون می‌کنم.

سلام ملیکا جانم سال نوی تو و بهار قشنگم مبارک باشه . ممنون از مهربونیت نازنین

مینو سه‌شنبه 2 فروردین 1401 ساعت 01:44 ب.ظ http://milad321.blogfa.com

خوش به حال برادر زاده ها که عمه هایی مثل شما دارند.
چه کار قشنگی بوده.تا حالا به ذهنم نرسیده بود که پسرها چنین مراسمی میتونن داشته باشند.
تا سه سال قبل ، عید نوروز منزل پدر ومادرم جمع می شدیم وهمه فامیل را هم آنجا میدیدیم.با فوت پدرم ، این برنامه هم تعطیل شد.

قربونت مینو جانم لطف داری
خدا همه ی رفتگان رو بیامرزه عزیزم کاش کرونا بره خودت بانی خیر و نزدیکی فامیل باشی

مهناز دوشنبه 1 فروردین 1401 ساعت 10:12 ق.ظ

جااانم دلم ضعف رفت برا تصور سیبیل دار شدن پسرم

عزززیزم
انقدر زود میرسه که

َAmir یکشنبه 29 اسفند 1400 ساعت 11:26 ب.ظ https://mehrekhaterat.blog.ir/

سلام.
عیدتون مبارک
انشالله که سال خوبی داشته باشین ، سرشار از موفقیت و پیروزی و شادی و شادکامی

سلام امیر جان
ممنون از محبتت برای تو هم همچنین

لیلا شنبه 28 اسفند 1400 ساعت 03:55 ب.ظ

خیلی لذت بردم از این کار. انشاالله همیشه خوشی باشه

ممنونم قربونت برای شما هم

سهیلا شنبه 28 اسفند 1400 ساعت 11:51 ق.ظ http://Nanehadi.blogsky.com

آخی،مبارکش باشه.

مرررسی عززیز دلم

مامان ثنا و حسنا و حلما جمعه 27 اسفند 1400 ساعت 10:06 ب.ظ

پسرا که صورتشونو میزدن مهربانو ما باید سیبیل و ابرو رو تا یه روز قبل عقد با خودمون میکشدیم
ثنا کلاس چهارم که بود سیبیلاشو دادم رفت هوا ابروهاشم عمری باشه یه روز بعد تموم شدن دبیرستانش میفرستم بره

اررره بابااا چقدر بدم میومد
خوب کردی عززیزم . ابروهاشم اگر خیلی پره زودتر اقدام کن . الانم که انلاینه اولیای مدرسه نمیتونن اذیت کنن بچه رو

Mani پنج‌شنبه 26 اسفند 1400 ساعت 06:23 ق.ظ


همیشه به شادی جمع باشین

ممنونم مانی مهربونم همچنین

زهرا..‌. چهارشنبه 25 اسفند 1400 ساعت 02:25 ق.ظ http://saatsheni1531.blogfa.com

چقدر قشنگ وچ ایده ی جالبی
چقدر تواینده دیدن این عکسا لذت بخشه وخاطره ی شیرینی میشه برای همتون مخصوصا ارتین...
بقول خودتون مردوزن نداره خداکنه هممون ادم باشیم وانسانیت ومعرفت وفراموش نکنیم و پای بند ب اصول اخلاقی باشیم برای مرد کوچک ارزوهای بزرگ میکنم و امیدوارم همیشه شمعدونی ها پرنشاط وسلامت باشن

ممنونم عزیز دلم الهی برای تو و عزیزانت چنین باشه

رزا دوشنبه 23 اسفند 1400 ساعت 11:43 ب.ظ

شما چی؟

الان توی فصل پربارش هستیم و خداروشکر بارون خوبی میاد. ولی آب بارون چی میشه؟ این باران که تصفیه شده و مقطر هست متاسفانه وارد چاه فاضلاب میشه‌. حاوی انواع الودگی ها میشه و دیگه قابل استفاده نیست. خشکی زمین را هم برطرف نمیکنه. چون همه جا اسفالت هست و اصلا وارد زمین نمیشه. صاف وارد فاضلاب میشه.


چه کاری از دستمون بر میاد برای طبیعت؟

کافیه اب باران را به خاک برسونیم. مثلا از خروجی ناودون اب را جمع کنیم و بریزیم داخل باغچه یا چاه آب.

چطوری؟  من یه لگن پلاستیکی گذاشتم زیر ناودون. پر که میشه میرم میریزم تو باغچه یا چاه.  یه دوستان هم از نوشابه خانواده استفاده کرده. یه سرش را زده به ناودون و سر کوچکتر را زده به شلنگ.  شلنگ را هم گذاشته تو چاه اب.


اگر در اپارتمان هستید و دسترسی به خروجی ناودان ندارین؛ فقط کافیه یه لگن بگذارید توی تراس. اگر هممون دست کم به اندازه یه لگن آب باران را به زمین منتقل کنیم قطعا کمک بزرگی به طبیعت کردیم‌.


اگر این روش حمایت از طبیعت به نظرتون خوب بود لطفا و خواهشا نشرش بدید. شاید یه نفر دیگه هم به جمع ما اضافه شد و زمین تشنمون را سیراب کرد. 

در وبلاگ/اینستا/یا هر جای دیگه که صلاح میدونید نشر بدید.  با تشکر.

رزای عزیز من بصورت شفاهی با اطرافیانم درمیون گذاشتم و در پیج اینستا هم نشر دادم

متولد ماه مهر دوشنبه 23 اسفند 1400 ساعت 09:08 ق.ظ

چقدر این بهانه های زندگی خوبه برای دور هم بودن

پریمهر یکشنبه 22 اسفند 1400 ساعت 10:17 ق.ظ https://parimehr.blogsky.com

مبارکش

مررسی عزیز من

zebele یکشنبه 22 اسفند 1400 ساعت 09:39 ق.ظ http://zebele.blogfa.com

چه پیشنهاد خوبی
به صرف کیک و قهوه و گپ

دقیییقا

نیکی شنبه 21 اسفند 1400 ساعت 06:08 ب.ظ

سلام مهربانو جان. به نظرم میرسه یک نفر هم اسم من و با همین آی پی ترکیه براتون پیام میذاره. تصادف جالبیه. خواستم بگم دو نفر مجزا هستیم
امیدوارم سالهای سال کنار هم جمع بشین و لذت ببرین

سلام عزیزم
عه چه جاالب . جفتتون هم عزیز من هستید. قبلا هم همچین موردی داشتم بین خواننده های عزیزم خودشون یه علامتی میذاشتن که مشخص باشن . مثلا دوتا نیلوفرها یکیشون بور و روشن بود شد نیلوفر طلایی یا لیلا ها شماره بندی شدن

فرحناز شنبه 21 اسفند 1400 ساعت 02:16 ب.ظ

سلام بانوی مهر! چقدر برنامه ریزیتون برای این تیپ دور همی عالی بود. ایده گرفتم برای خواهرزاده ام که همسن و سال آرتین جانه. عاشق کیک دابل شکلاتت شدم حسابی. پیشنهاد میکنم یه دورهمی برای ما خواننده های وبلاگتون بزارید تو یه جایی مثل بوستانی در تهران تا ببینیمتون از نزدیک زیبا جانم

سلام نازنین
ان شالله عاقبتش بخیر باشه قربون شما عمه ی خوش ذوقش
خیلی دلم میخواد این دورهمی اتفاق بیفته یه روزی همه پیش هم ساعاتی رو بگذرونیم

یه مادر شنبه 21 اسفند 1400 ساعت 01:49 ب.ظ

سلام عزیزمهربونم.ماشالا عزیزم بزرگ شده.چقدر هم این سبیل کرکی ها براشون مهمهمنم یکی دارم .خدا نگهدارشون باشه.
همیشه به خوشی دورهم باشین

سلام عزیز من
ای جاان ارره راس میگی
خدا برات نگهداره عزیزم.
فدای تو

شارمین شنبه 21 اسفند 1400 ساعت 11:44 ق.ظ http://behappy.blog.ir

سلام.
چه پست بانمکی بود.
ما هر چی به پسر خواهر ۱۷ ساله‌م اصرار می‌کنیم بذار یه بار با ریش و سبیل ببینیمت بعد بزن زیر بار نمیره.

سلام شارمین جون
آره خیلی باحال بود سیبیل زنون
ای شیطووون

یلدا شنبه 21 اسفند 1400 ساعت 09:41 ق.ظ

عالی بود مهربانو جون حس خوبی گرفتم. انشالله همیشه شاد و سرزنده باشید.

فدای تو یلدا جان

نیکی پنج‌شنبه 19 اسفند 1400 ساعت 07:37 ب.ظ

چه حس خوبیی مرسیی


مررسی که همراهمی

لیدا پنج‌شنبه 19 اسفند 1400 ساعت 01:43 ق.ظ

چه خوب که براش به یاد موندنیش کردین

نیلوفر چهارشنبه 18 اسفند 1400 ساعت 11:19 ب.ظ

وای من عاشق کیک شکلاتیم :)
من هنوز فکر میکردم آرتین فوقش کلاس دوم سوم دبستان باشه

ای جااانم عزیزم .
این سالها مثل برق و باد میگذره

کیهان چهارشنبه 18 اسفند 1400 ساعت 04:25 ب.ظ http://Mkihan.blogfa.com

درود بر شما
امیدوارم تنتان سالم و دلتان شاد و آرزو هایتان بر اورده شود.آمین

درود بر دوست عزیزم کیهان جان
ممنونم همچنین

ملی چهارشنبه 18 اسفند 1400 ساعت 12:49 ب.ظ

سلام
مهربانو جان میخونمت

سلام عزیز دل
باعث افتخارمه

زری.. چهارشنبه 18 اسفند 1400 ساعت 11:15 ق.ظ http://maneveshteh.blog.ir

چقدررررر خوشم میآد بابات لباس رسمی میپوشه تو دورهمی هاتون
من هم نسبت به برادرزاده ام، دقیق همین حسی را دارم که تو ازش حرف میزنی. قشنگ میفهمم وقتی اون حرفها را بهش میزدی چقدر با همه ی وجودت براش آرزو میکردی که سربلند باشه همیشه.

آررره بابا به این موضوع خیلی اهمیت میده
ای جااانم خدا برای هم نگهتون داره

غریبه چهارشنبه 18 اسفند 1400 ساعت 09:49 ق.ظ

سلام
چقدر این دور همی ها خوبه
شیخ مسجد ما می گوید یک باغ اجاره می کنیم سالی یکبار تمام فامیل را دعوت می کنیم هر کسی خوراک و خوردنی هایش را خود تهیه می کند این دورهمی باعث می شه بچه ها اقوام خود را بشناسند و هم بعضی وقتا باعث پیوند زن و شوهر های جدید می شود
مادر خدا بیامرزم که زنده بود از این دورهمی ها ما هم داشتیم که معمولا بانی آن برادرم بود
سی چهل نفر اعضای خانواده دور هم جمع می شدیم مخصوصا برای بچه ها که همسن و سال بودند شرح خاطرات خیلی خوب بود
همیشه با نشاط باشید

سلام
عااالیه ، اصلا حال آدم 180 درجه بهتر میشه .
روش شیخ مسجد شما عالیه من خیلی می پسندم
خدا رحمتشون کنه روحشون در ارامش باشه چه کار خوبی میکردند .
همچنین

ترانه چهارشنبه 18 اسفند 1400 ساعت 06:48 ق.ظ

به به مبارکه. چه کار خوبی کردی که عکس گذاشتی

مررسی ترانه جون

نسرین چهارشنبه 18 اسفند 1400 ساعت 12:50 ق.ظ https://yakroozeno.blogsky.com/

تو دریای مهری
خوب شستیش

عززیز دلی خواهر جون

نسرین چهارشنبه 18 اسفند 1400 ساعت 12:50 ق.ظ https://yakroozeno.blogsky.com/

صمیمانه آرزو می کنم مردم در ایران سال بهتری را شروع کنند و داشته باشن.
آبشار نیاگارا با شکوهترین منظره ایه که تو عمرم دیدم. البته یخزده شو ندیدم. سلام برسون به مهرداد عزیز
سبیل زنان مبارک باشه. چقدر خوبه که بدنبال بهانه های کوچک و بزرگ بگردیم تا دور هم جمع بشیم و خاطره بسازیم. همیشه به شادی و سلامتی عزیز دلم
اصلاً هم از این کیکه دلم نمی خواد

الهی آمییین . بزرگی و محبتت رو می رسونم نسرین جون
اررره میدونم دلت نمیخواد

فرزان سه‌شنبه 17 اسفند 1400 ساعت 09:48 ب.ظ

چقدر خوبه از مسائل کوچک خاطره بسازیم . چقدر شما خوش سلیقه این . ظاهر کیکش داد می زنه چقققدر خوشمزه بوده

ممنونم فرزان عزیز

ربولی حسن کور سه‌شنبه 17 اسفند 1400 ساعت 09:44 ب.ظ http://Rezasr2.blogsky.com

سلام
کار درستی میکنید
امیدوارم تا سالهای سال از این دورهمی ها با خانواده و دوستان داشته باشید
اصولا هر کار لذت‌لذتبخشی یا مضره یا حرام یا خلاف عرف!

سلام آقای دکتر
ممنون از محبتتون
دقییییقاً

Maneli سه‌شنبه 17 اسفند 1400 ساعت 09:03 ب.ظ

ای جان دلم مبارکش باشه عزیز دل عمه( منم عمه اش هستم خب)
دلم برای مهرداد تنگ شده خیلی. همین که نسبتا تو یه شهر بودیم خوب بود.
الهی همیشه به خوشی کنار هم باشین و کیکهای خوشمزه عمه پز بخورین.
به امید دیدار همگی شما عزیزان.

دورت بگردم عمه ی خوشگل
آره میدونم چی میگی مانلی جون . خدا تو و داداش همایونمو نگهداره که تو این یکسال دلگرمی و پناه مهرداد تازه مهاجرم بودین .
دلتنگ و مشتاق دیدارتم

رهآ سه‌شنبه 17 اسفند 1400 ساعت 08:28 ب.ظ http://Ra-ha.blog.ir

مرسی ازت که لبخند آوردی به لبم :) الهی جمع تون جمع باشه و حال دل همگی تون خوووووب

ماشالله به آرتین، چه بزرگ شده

فدای تو رها جانم
الهی گل پسرت سلامت باشه

zebele سه‌شنبه 17 اسفند 1400 ساعت 04:46 ب.ظ http://zebele.blogfa.com

چقدر خوب که به فکر خاطره سازی و لذت بردن از زندگی هستین
اقلیت پیشرو
اون کیک لعنتی جذاب رو نمیتونم فراموش کنم


چقدر از کلمه اقلیت پیشرو خوشم اومد
کاش یه دور همه داشته باشیم پر از کیک های کافه ای

سمیرا(راحله) سه‌شنبه 17 اسفند 1400 ساعت 04:38 ب.ظ http://Samisami0064.blogfa.com

هی هی هی...دست رو دلم نذار خونه

یادم میاد برا ابرو برداشتنم و کوتاه کردن موهام به حالت تیفوسی مامان دو هفته باهام قهر بود
خو اخه چرا مادر من ؟مگه تر تمیزی و شیک و پبکی بده؟؟

.
.
.
منم از حرصم هر هفته میرفتم اصلاح ابرو


همه مون خاطرات تلخی داریم از این قصه

سمیرا(راحله) سه‌شنبه 17 اسفند 1400 ساعت 04:36 ب.ظ http://Samisami0064.blogfa.com

وای ننه ننه ..من مردم برا عکساتون

ماشالا آرتین جان ماشالااا
.
.
سلامت و شاداب باشید خونواده ی دوست داشتنییی


قربونت برم عزززیزم

نازنین سه‌شنبه 17 اسفند 1400 ساعت 04:33 ب.ظ

لذت بردم مهربانو جان. انشالله همیشه جمعتون جمع باشه و تنتون سالم و دلتون خوش.

ممنونم نازنین جاانم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد