دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود
دلنوشته های مهربانو

دلنوشته های مهربانو

اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود

پرونده ی تصادف هنوزم بازه

چند روز پیش دیدم  از قوه ی قضاییه برام پیامک اومد . که خانوم مهربانو ابلاغیه  ی جدید داری مشاهده کن . گفتم : چششم . 

رفتم سایت رو باز کردم دیدم، بعله آقای دکتر رو حکم دادگاه که گفته بود برو مثل بچه ی آدم بقیه ی خسارت رو بده به مهربانو خانوم ، اعتراض زده . اونم با چه مضمونی ..! 

نوشته کارشناس یک طرفه نظر داده و طرفِ مهربانوشونو گرفته ( آخه بگو مردک، خودت رفتی پول دادی از دادگاه تقاضا کردی یه کارشناس بهت بدن که دوباره رای بده، حالا میگی طرف مهربانو رو گرفته!!) حکایت اون کساییه که به هیچ عنوان نمیخوان مقصر بودن خودشون رو قبول کنند . 

یعنی افسر راهنمایی رانندگی کروکی کشیده گفته مقصره، کارشناس قوه ی قضاییه جناب سرهنگ اولی که برای تامین دلیل بود گفته مقصره، این یکی جناب سرهنگه که خودش رفته پول داده گرفته هم گفته مقصری باز میگه یک طرفه قضاوت شده 



خلاصه .. تو ابلاغیه نوشته بود اگر دفاعی داری بیا مکتوب بده اگر نداری ما بدون دفاع شما، پرونده رو میبریم تو تجدید نظر . 

امروز صبح رفتم یه نامه ای نوشتم که :

اینجانب مالک خودروی زیان دیده هستم سه تا کارشناس قوه ی قضاییه نظر دادن بعلت عدم توجه به جلو مقصره و پوشش بیمه ای جناب دکتر خیلی کمتر از خسارت من بوده،  منم خسارت زیادی دیدم و درضمن بابت تعمیر اتومبیلم مقروض شدم لطفاً ضمن تایید حکم بدوی دستورات لازم جهت احیای حق اینجانب وجهت  پرداخت خسارت وارده دستورات لازم را مبذول فرمایید. 

ببینید میتونید متن درخواستش رو بخونید؟ ببینید چیا نوشته؟ اگر نمیتونید من براتون تایپش کنم ، یکمی دور هم بخندیم دلمون باز بشه . 


خلاصه اون دسته از دوستانی که پیروزی من رو در این پرونده تبریک گفته بودند میتونن تبریکاتشون رو پس بگیرند تا ببینیم تو جلسه ی تجدید نظر بالاخره رای رو به خوشحالی آقای دکتر میدن یانه ؟

******

بچه ها میدونم و میدونید که کسب و کارهای خانگی بشدت آسیب دیده اینستا هم که یا یک خط درمیون باز میشه یا اگر هم باز بشه دل و دماغ کارهای دیگه رو نداریم . خود من فکرکنم بیش از یکماهه صفحه ی شیرینی پزیم رو سیاه کردم و هیچ پستی نذاشتم و هیچ شیرینی نپختم ، ولی واقعیت اینه که راه معیشت خانوار  خیلی ها با همین کسب و کار خانگیه .لطفاً اگر فروش آنلاین دارید یا دوستان و خانواده تون دارند و درضمن به کیفیت محصولات اطمینان دارید ، از کامنت دونی برای تبلیغ استفاده کنید . 

میدونید که چقدر دوستتون دارم 

به امید روزهای خوب آینده درکشورمون که پر از آزادی و زیبایی و فرهنگ میشه 


نظرات 24 + ارسال نظر
مهرگل چهارشنبه 25 آبان 1401 ساعت 11:21 ق.ظ

این دکتره پول نداره ماها چی بگیم؟
حالا خوبه جزو قشر با سواد این مملکته خیر سرش
عجب رویی داره ها
مهربانوجانم شک نکن این دفعه هم شما برنده ای

پول داره ، مناعت و معرفت و شعور نداره
فدااای تو

لیلی شنبه 21 آبان 1401 ساعت 10:00 ق.ظ http://Leiligermany.blogsky.com

آبروی دکتر ها رو برده با گدابازی و بی سوادیش. خوبه مجبور بوده شکایت رو تایپ کنه وگرنه با دستخط نسخه نویسی می نوشت که فقط خودش بتونه بخونه.
خوبه که شما هم اعصاب پولادین دارین و کوتاه بیا نیستین.بعصی ها رو باید ادب کرد

بمیرم برات لیلی جان قشنگ معلومه داری از دستش حرص میخوری، ولش کن عزیزم سرت سلامت . دنیا پر از آدمای رنگارنگه ... ولی بقول تو ادبش میکنم

لیدا جمعه 20 آبان 1401 ساعت 10:56 ب.ظ

چقدر این دکتر خودشو خوار کرده برای این مبلغ.چقدر یه انسان میتونه حقیر باشه.هم مقصره هم دروغ گفته و هم جلب ترحم.این آدم هیچ عزت نفسی نداره

لیدا جان همین امروز که داشتم میومدم اداره پشت فرمون تو فکرش بودم و با خودم میگفتم یعنی این بشر یه جو عزت نفس نداره!!!!

غریبه پنج‌شنبه 19 آبان 1401 ساعت 02:35 ب.ظ

بیچاره آقای دکتر
چهار و نیم هم ندارد بدهد !
آنوقت میگن دکتر ها پول پارو می کنند

آقای دکتر ربولی بیا پاسخگو باش

سمانه مامان صدرا و سروناز پنج‌شنبه 19 آبان 1401 ساعت 09:34 ق.ظ

خدا صبرتون بده مهربانو جان - والا، قدیما تا اسم دکتر می اومد یه آدم با شخصیت، با کلاس، موقر، با ادب.. خلاصه همچی تموم تو ذهن من می اومد الان با این داستان تصادف و واکنش های دکتره، کلا نظرم برگشت

هموووون .

نسرین پنج‌شنبه 19 آبان 1401 ساعت 12:04 ق.ظ https://yakroozeno.blogsky.com/

منجوق معرفیشون کرده بود . بهش سر بزن اگه وقت داشتی عزیزم. کارهاش برای کادو دادن به هر سنی قشنگند

مرسی عزیز دلم

عاطفه چهارشنبه 18 آبان 1401 ساعت 10:22 ب.ظ

مهربانو جان به ۱۱۰ زنگ زدم، اومد صورتجلسه هم کرد ولی دیگه خودت روند دادگاه رو دیدی، اونی که شکایت میکنه بیشتر اذیت میشه تهش چیکارش میخوان بکنن....

آررره راست میگی قربونت خودم درد کشیده م

Maneli چهارشنبه 18 آبان 1401 ساعت 06:43 ب.ظ

فقط اومدم بگم سلامممم
خواهر جان
برای دیدارت روز شماری میکنم

سلام به روی ماهت نازنینم
من بیشتر قربونت برم
جواب سوالت رو تو اینستا میدم عزیزم

ملیکا چهارشنبه 18 آبان 1401 ساعت 04:07 ب.ظ

سلام مهربانو جان
این دکتر از اون آدماست که هیچوقت نمی‌پذیره که مقصره و عذرخواهی هم بلد نیست.
یه کم عقل تو کله‌اش بود به جای این همه خورده ریزه هزینه کردن، می‌تونست با تو صحبت کنه و طی چند پرداخت خسارت رو واریز کنه و بره خدارو شکر کنه که خسارت دیگه‌ای الحمدالله پیش نیومده.
تا به دیوار بلا ناید سرش
نشنود پند دل آن گوش کرش

سلام عزیزم
دیگه امیدی هم به شفاش ندارم واقعا

سارا چهارشنبه 18 آبان 1401 ساعت 02:04 ب.ظ

اون اوایل از کسانی که توی اینستاگرام تبلیغ کسب و کارشون روانجام می دادند عصبانی می شدم و حتی خیلی هاشون رو انفالو کردم کمی که فکرکردم گفتم مگه کارمند و کاسب کارشون رو تعطیل کردند که من از اینها عصبانی باشم .الان فکر می کنم تا زمانی که ماها اعتصاب نکردیم و کار و بارمون رو تعطیل نکردیم اونها هم حق دارند کسب و کارشون رو داشته باشند هر چند من کسانی رو انفالو کردم که خم به ابرو نیاوردن و با نیش باز و خوشحال کارشون رو می کردند و تمام بلاگرهایی که توی این مدت به دنبال تبلیغ و به رخ کشیدن رستوران رفتن و سفر رفتن و انباکسینگ کردن و شو اف زندگیشون بودن رو بلاک کردم.کاش مردم همه فهیم میشدند واین بلاگرهای توخالی و عقده ای رو انفالو می کردند.مهربانو جان چه خوب کردی کامنت های عرزشی ها رو تایید نمی کنی این همه سال صداشون همه جا بلند بوده و اذیت شدیم بسه دیگه نمی خوایم بشنویم

می فهممت سارا جون . ولی جالبه من هیچکدومشون رو از اول نداشتم . یه داستانی داره این حجم از گاردی که من در مورد بلاگرا دارم شاید یه زمانی نوشتمش .
خیلی برام عجیبه که یه عده (کم هم نیستن) برنامه ی زندگیشون رو از اینا الهام می گیرند .

آره خب سارا جون واقعا به اندازه کافی تریبون دارند اینجا هم بیشتر از کافی حرفاشونو زدن دیگه باید طعم دیکتاتوری رو البته نه به تند و تیزی خودشون ولی بصورت متوسط می چشیدن

منجوق چهارشنبه 18 آبان 1401 ساعت 01:26 ب.ظ http://manjoogh.blogfa.com

تازه من یادمه گفته بود من آنکال بودم و داشتم موبایلمو نگاه می کردم و مهربانو رو ندیدم
یه گواهی جعلی از آنکال بودنش رو هم اورده بود

آره گفته بود آنکال بودم و سرم تو گوشی بود ولی مدرک نیاورده بود به من پیشنهاد کردن اعتراض کنم مدرک بیاره گفتم ولش کن خیلی راحت میشه مدرکو جور کرد

نسرین چهارشنبه 18 آبان 1401 ساعت 01:20 ب.ظ https://yakroozeno.blogsky.com/

یه خانم خیلی هنرمند این پیامو گذاشته بود من سر زدم کارهاش فوق العاده زیباست. بهش شش تا عروسک برای دختر دوستم و دختر خواهرم سفارش دادم. از بس قشنگ بودن نمی دونستم کدومو بخوام؟

فریبا
http://Www.longliveahmad.blogfa.com
سلام نسرین جان ممنونم که وقت گذاشتی و پیجمو دیدی نازنین
من اینستاگرام دارم و البته پیج قبلیمو اینستا حذف کرده این پیج رو هم بیشتر بعنوان آلبوم آثار هست اگر لازمه فیس بوک پیج بزنم؟
البته میخواستم سایت راه اندازی کنم که خورد به قضایا و نه دل و دماغش هست و نه بودجه اش ادرس اینستا میگذارم
Faribaft21
بازم یه دنیا ممنونم و در خدمتگزاری حاضرم

عزیز منی تو نسرین جون .
چه خوب کردی کامنتشو گذاشتی اینجا

سعیده چهارشنبه 18 آبان 1401 ساعت 12:34 ب.ظ

"در حالی که اتوموبیلش در لاین وسط"
حیف شد بساط عریضه نویسها از پشت در دادگاهها برچیده شد وگرنه متن های ادبی و قانونی خیلی قشنگی می نوشتن.اون وقت آبروی دکتر مملکت اینجوری کم و زیاد نمی شد
تا پول رو پس نگیره مهربانو آروم نمی گی گیره


شاد باشید که اسباب شادی بقیه رو فراهم می کنید.


عزیزمی

لیمو چهارشنبه 18 آبان 1401 ساعت 09:11 ق.ظ https://lemonn.blogsky.com/

چه داستانی شده ها... واقعا قبول اشتباه براش انقدر سخته؟ بنظرم بهای اعصاب و زمانش خیلی بالاتر از مبلغی که باید میپرداخت شده!!

بی معرفت، نادان ، گدا مسلک ، نامرد !!!
الان فکر میکنم چه خوب شد همون اولش با من از در مسالمت آمیز درنیامد هااا فکر کن من این خسارت رو به چه آدمی میبخشیدم .
انقدر ادم بی لیاقت؟؟ نوبره !!!

شادی چهارشنبه 18 آبان 1401 ساعت 08:39 ق.ظ http://setarehshadi.blogsky.com/

آقای دکتر چقدر عامیانه و بی کلاس متن نوشته، واقعا متاسفم از داشتن چنین هموطنان بیکار و بی سواد و بی‌منطق

به نظرتو هم اومد شادی جون؟
منم عمیقاً متاسف شدم

سحر چهارشنبه 18 آبان 1401 ساعت 08:25 ق.ظ http://Senatorvakhanomesh.blogfa.com

عزیزم امیدوارم زودتر حل و فصل بشه
ی نفر تا چندبار می تونه اعتراض بزنه مگه.

من پرسیدم میگن این بار اخر بود نمیدونم درست گفتن یا نه
ممنونتم

نسرین چهارشنبه 18 آبان 1401 ساعت 01:12 ق.ظ https://yakroozeno.blogsky.com/

عجب آدم لجبازیه!

پیشنهاد خیلی خوبیه، باید به بیزینس های خونگی کمک بشه دوباره راه بیفتن عزیزم

بی مغغغغز .!!
امیدوارم مفید باشه نسرین جون از خودت یاد گرفتم

مامان یک فرشته سه‌شنبه 17 آبان 1401 ساعت 09:26 ب.ظ http://Parvazeyekfereshte.blogsky.com

وای دکتر مملکتمون ۴۵۰۰ نداره ،میخاین این بار برای ایشون پول جمع کنیم بتونن بدهیهاشون رو بدن چون این جور که معلومه پول مهربانو جان رو هم ندارن

عه چرا به فکر خودم نرسید یه گلریزون برای دکی جان بذاریم

عاطفه سه‌شنبه 17 آبان 1401 ساعت 04:38 ب.ظ

وای مهربانو من از اردیبهشت پارسال درگیر ی شکایت پارکینگ بودم تا همین ماه طرف منم ی دکتره بود که ادعا می‌کرد ۱۲ سال پیش مالک دو تا پارکینگ بهش فروخته یکی از اون پارکینگا هم پارکینگ منه، ۱۲ سال از صدور سندش گذشته دیده عه ی دختر مظلوم این واحده رو خرید خب الان وقتشه برم تقاضای ابطال سندشو کنم بگم اون پارکینگ اختصاصی شماره ۱ که تو سند این خانوم هست اینو ۱۲ سال پیش فروختن به من، ولی ی پارکینگ تو سندم زدن، آقا از پارسال ما رو آورد و برد دادگاه و ی وکیل خیلی مشهور گرفت، ببخشید هیج غلطی نتونست بکنه و ده بار کارشناس گرفت و اعتراض و تجدیدنظر تا آخرش رای به نفع من صادر شد و تجدیدنظرم تایید کرد قطعی شد....
حالا مستاجر بنده خدا واحد من ی خانوم معلم تنهاست با ی بچه کوچیک، ماشینم نداره، بگذریم از اینکه چند ساله بی اجازه پارکینگمو غصب کرده بود، الان فهمیدم خونه اشو به مبلغ هنگفت همراه با پارکینگ من به یکی اجاره داده دقیقا بعد از صدور رای قطعی...
واااای خونم به جوش اومد که چیکار کنم، پارک بند نصب کرد پدرم، خانوم دکتر اومد بعد از کلی فحاشی شنیع، بعد از بیرون رفتن پدرم پارک بند رو شکست و مستاجرش بازم تو پارکینگ من ماشین پارک کرده...
واقعا نمیدونم با این جونور چیکار کنم

عاطفه جون دقیقا جونور رو خوب اومدی . بعضی ها واقعاً نه بویی از انسانیت بردن نه فرهنگ و شعور . بنظرم برو شکایت جدید تنظیم کن . البته میدونم که تا به نتیجه برسه اون کلی از پارکینگت استفاده میکنه . شاید از مراجع دیگه شروع کنی بهتر باشه مثلاً اول زنگ بزنی 110 بگی دعوا شده و وقتی اومدن موضوع رو تعریف کنی و..
از یکی که کاربلده مشاوره بگیر عزیزم

عمه خانم سه‌شنبه 17 آبان 1401 ساعت 03:09 ب.ظ https://amehkhanoom.blogsky.com

قربون مهرومحبتت عزیزم. ماااااچچچ و بغل

ربولی حسن کور سه‌شنبه 17 آبان 1401 ساعت 03:09 ب.ظ http://rezasr2.blogsky.com

سلام
همون موقع گفتم احتمالا اعتراض میزنه ها!
اما یادمه گفتین به افسر گفت ماشین شما درحال حرکت بوده اما اینجا نوشته ثابت بوده! جریان چیه؟

سلام
بله اعتراض زده و تقاضای تجدید نظر کرده در ضمن گفته پول هیئت کارشناسی سه نفره رو ندارم بدم . (هنوز جای هیئت کارشناسی یک نفره ش که به نفع من گرفته ، درد میکنه )
نه واقعیتش اونشب تصادف ، ماشین ناگهان ایستاد و من فلاشر ها رو زدم. مهردخت اصرار داشت که ماشین رو هل بدیم روشن کنیم و من بخاطر سکوت اتوبان ترسیدم و گفتم پیاده نشیم که اگر شده بودیم آقای دکتر سرمیرسید و می کوبید به ما و تبدیل به گوشت چرخ کرده مون می کرد . اما وقتی همین چند ماه پیش جناب سرهنگ بنا به تقاضای دکتر اومد کارشناسی کرد ، این بنده خدا فکر کرد که اگر سناریو رو عوض کنه و بگه ماشین درحال حرکت بوده به نفعش میشه به سرهنگ گفت ماشینش درحال حرکت بود و حتی ماشین های دیگه از کنارش رد می شدن من فکر کرم ماشین مهربانو هم الان رد میشه بعد که کوبیدم بهش فهمیدم رد نمیشده
همه ی اینا رو دروغ گفت چون ماشین من کاملا متوقف بود و ساعت 2:55 دقیقه ی بامداد هم خیلی به ندرت ماشین رد میشد از کنارمون .
این پست تصادف و شرح کاملشه
https://baranbahari52.blogsky.com/1400/05

اینم اون پست خرداد ماه که رفتیم برای سرهنگ صحنه ی تصادف رو بازسازی کنیم پرید گفت مهربانو درحال حرکت بوده :
سرهنگ ازش پرسید خانم متوقف بودند یا در حال حرکت؟ گفت در حال حرکت !!



نمیدونم رفته بود کی بهش راهنمایی کرده بود که بگه من درحال حرکت بودم

https://baranbahari52.blogsky.com/1401/03

آتشی برنگ آسمان سه‌شنبه 17 آبان 1401 ساعت 03:03 ب.ظ

این دکتر عزیز هم دیده مملکت فلان تو فلانه و صاحب نداره گفته بزار منم برم ی تیر بزنم تو تاریکی شاید گرفت
خدایی اینکه انقد سرش شلوغ بود چقد بیکاره هی میره و میاد

آرره دقیقا امروز داشتم به این فکر میکردم که چه حالی داره هی میره دادگاه .
من 19 سال پیش همه ی مهریه م رو بخشیدم که زودتر تموم شه
این خیلی حال داره بخاطر 14-15 میلیون هی میره دادگاه

راسینال سه‌شنبه 17 آبان 1401 ساعت 02:45 ب.ظ http://flicka.blog.ir

والا من در جریـان خسارت ماشینتون نبودم ، اما همین نامه و همین جریانات را بَس که دهن آدم وا بمونه بسکه این مملکت بی در و پیکره !
این اتفاق برای خود من هم افتاد و وقتی ماشین بهم زد(به خودم نه ماشین) کلی داستان ها داشتیم ، تو دادگاه فهمیدم طرف چندین بار به آدمای دیگه هم زده و قصر دررفته !
امیدوارم شما هم خسته و بیخیال نشید و بتونید حقتون رو ازین آدم بی مسئولیت بگیرید

خب پس بنظر میاد کاملا قابل خوندنه متنش
آخ آخ خدا رو شکر سلامتی عزیزم
نه من قسم خوردم که ادبش کنم دوست من .. خسته نمیشم
راستی لینک ها رو تو کامنت دکتر گذاشتم خیلی طولانیه ولی اگر حوصله کردی بخونش

عمه خانم سه‌شنبه 17 آبان 1401 ساعت 02:33 ب.ظ https://amehkhanoom.blogsky.com

این آقای دکتر اینکارها را میکنه تا شما را خسته کنه، یا که منتظرمعجزه است که بیان بگن تو اصلا مقصرنیستی و مقصرمهربانوخاتون است و یک چیزی دستی هم بهش بدی. آدم ناحسابی که میگن همین آقای دکتراست.

دقیقاً منتظر امداد های غیبیه
کور خونده که خسته بشم اتفاقاً خونه ی جدیدم خیلی به مجتمع قضایی نزدیکتر شده
عمه خانوم چه خوب شد اومدی دلم برات تنگ شده بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد