دلنوشته های مهربانو
اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشود
دلنوشته های مهربانو
اینجا خاطرات زندگی مشترک من و دختر نازنینم به یادگار نوشته میشوددرباره من
پیوندها
- تجاوز ممنوع
- یک روز نو نسرین
- ترمه های رنگی مادربزرگ
- دریای زندگی بهمن
- مالاکیتی x
- داستان کوتاه الف کاف
- گاهی صدا بزن مرا ... علی محیط
- من و تنهایی و امید صفا
- کوچه باغ ارام ونوس
- من و طلاق
- وخدایی که در این نزدیکیست
- زمزم
- روزانه های تیلو
- بهارم
- زنی در مه
- نگین شیراز
- کودکانه هایم تمامی ندارد
- مهربانی شما چه رنگیست؟
- قوی باش رفیق
- جایی برای گفتن دلتنگیها
- زندگی کیهان
- وبلاگ قدیمی مهربانو و عسلک
- اینجا بدون من ریحانه
- بهترین هدیه تولدم فندوقی
- رد پای دوست امیر
- کار ، زندگی ، یادگیری نیروانا
- طیبه و پاک ترین احساساتش برای " نیکان" تی تی
- روزهای دکتر تمام وقت زیر زمینی
- بی ربط نامه بی ربط
- جایی برای...
- رهایی رها
- خاطرات یک مهندس خاتون
- دنیای کوچک من و عشق زیبا
- بیم و امید مرضیه
- روز نوشت های من
- زندگی در پیش رو ... زندگی در پشت سر سمر
- لبخند ماه یک زن
- آرامش به همراهت ... مهر بورز و خوشبخت باش فنجون
- برشی از زندگی بانو
- ابر ارغوانی مادر باران
- یه خورشید درخشان سهیلا
- کاغذ پاره های من منجوق
- بوی بارون ، عطر یاس یاسی
- ساعت شنی زهرا
- عمه خانوم ناگفته های هنوز عمه نشده
- به وقت زندگی غزل بانو
- از کیمیای مهر تو ترنج
- دکتر زبله
- پرنده گولو
- و من با تو سخن می گویم
- دلنوشته های من آشتی
- آتشی به رنگ آسمان آتش
- زندگی پر از خاطره ست لیلی
- به وقت زندگی غزل بانو
- لیمو در جستجوی زمان از دست رفته لیمو
- دلنوشته های خورشید خورشید
- دست نوشته های شیوا پورنگ شیوا
جدیدترین یادداشتها
همهنویسندگان
- مهربانو 686
بایگانی
- اردیبهشت 1403 2
- فروردین 1403 2
- اسفند 1402 2
- بهمن 1402 4
- دی 1402 6
- آذر 1402 4
- آبان 1402 4
- مهر 1402 3
- شهریور 1402 2
- مرداد 1402 5
- تیر 1402 6
- خرداد 1402 5
- اردیبهشت 1402 5
- فروردین 1402 3
- اسفند 1401 3
- بهمن 1401 4
- دی 1401 4
- آذر 1401 2
- آبان 1401 6
- مهر 1401 5
- شهریور 1401 6
- مرداد 1401 4
- تیر 1401 5
- خرداد 1401 7
- اردیبهشت 1401 6
- فروردین 1401 4
- اسفند 1400 3
- بهمن 1400 4
- دی 1400 5
- آذر 1400 7
- آبان 1400 6
- مهر 1400 3
- شهریور 1400 7
- مرداد 1400 7
- تیر 1400 6
- خرداد 1400 7
- اردیبهشت 1400 5
- فروردین 1400 8
- اسفند 1399 12
- بهمن 1399 16
- دی 1399 9
- آذر 1399 4
- آبان 1399 3
- مهر 1399 5
- شهریور 1399 4
- مرداد 1399 3
- تیر 1399 5
- خرداد 1399 3
- اردیبهشت 1399 4
- فروردین 1399 3
- اسفند 1398 7
- بهمن 1398 7
- دی 1398 7
- آذر 1398 5
- آبان 1398 4
- مهر 1398 5
- شهریور 1398 10
- مرداد 1398 10
- تیر 1398 11
- خرداد 1398 8
- اردیبهشت 1398 11
- فروردین 1398 8
- اسفند 1397 6
- بهمن 1397 5
- دی 1397 6
- آذر 1397 4
- آبان 1397 4
- مهر 1397 3
- شهریور 1397 3
- مرداد 1397 2
- تیر 1397 5
- خرداد 1397 2
- اردیبهشت 1397 5
- فروردین 1397 3
- اسفند 1396 4
- بهمن 1396 6
- دی 1396 6
- آذر 1396 5
- آبان 1396 8
- مهر 1396 5
- شهریور 1396 5
- مرداد 1396 14
- تیر 1396 10
- خرداد 1396 4
- اردیبهشت 1396 5
- فروردین 1396 5
- اسفند 1395 8
- بهمن 1395 7
- دی 1395 7
- آذر 1395 11
- آبان 1395 7
- مهر 1395 7
- شهریور 1395 7
- مرداد 1395 4
- تیر 1395 9
- خرداد 1395 7
- اردیبهشت 1395 7
- فروردین 1395 1
- اسفند 1394 2
- بهمن 1394 7
- دی 1394 6
- آذر 1394 7
- آبان 1394 6
- مهر 1394 3
- شهریور 1394 4
- مرداد 1394 5
- تیر 1394 6
- خرداد 1394 9
- اردیبهشت 1394 3
- فروردین 1394 6
- اسفند 1393 2
- بهمن 1393 4
- دی 1393 6
- آذر 1393 6
- آبان 1393 6
- مهر 1393 5
- شهریور 1393 5
- مرداد 1393 7
- تیر 1393 11
- خرداد 1393 9
- اردیبهشت 1393 8
- فروردین 1393 5
جستجو
آه از این غصه و غم، داد از این طالع بد
سلام عزیزانم ، امیدوارم خودتون و عزیزانتون تندرست باشید که این روزها نعمت سلامتی رو از همیشه بیشتر درک میکنیم.
امروز توسط یکی از دوستان عزیز این خونه متوجه موضوعی شدم که دلم رو خیلی به درد آورد . تصور می کردم باید بیام و توضیح بدم ولی احساس کردم چه توضیحی واضح تر از همین متنی که از دوستمون دریافت کردم؟
لطفا بخونید و در صورت تمایل در این مسیر ، دست یاری برسونید .
میتونید بطور مستقیم کمک هاتون رو به همون شماره هایی که در لینک خبر گذاشته شده واریز کنید یا مثل همیشه به کارت خیریه خودمون واریز کنید تا یکجا تقدیم این عزیز درمند کنم .
6037-6975-7428-5711
معصومه سعیدی فر
سلام به مهربانوی عزیز
مستقیم میرم سر اصل مطلب :
دیروز از طریق سایت باشگاه ادبیات که توسط یکی از دوستان اداره میشه و درواقع، بانک پی دی اف کتابهای فارسی هست، به طور اتفاقی متوجه شدیم که یکی از عزیزان ایرانی که شاعر و نویسنده و ویراستار هم هستند و درضمن از دوستان نزدیک احمد شاملو ، بر اثر دیابت کلیه هاشون رو از دست دادند و هفته ایی دوتا سه بار دیالیز میشن.
ایشون سالها قبل وقتی هنوز ایران بودیم، با همسرم دوست بودند.
متاسفانه در این سالهای بعد از مهاجرت ، ما از این عزیز بی خبر بودیم و یکی دوبار هم از طریق آشنایان مشترک سعی کردیم ادرس جدید شون رو پیدا کنیم که میسر نشد...
خبر شنیدن بیماریش از یک طرف و شنیدن اینکه پول برای هزینه های درمان نداره از طرف دیگه واقعا من و همسرم رو بهم ریخته.
اینکه واقعا یک انسان از کمترین حقوق شهروندی که بیمه ی درمانه برخوردار نیست، ( مثل خیلی از هموطنهامون) ... عمیقا متاثر شدیم و مبلغی در حد توانمون پرداخت کردیم. ولی با توجه به هزینه های درمان و هزینه های زندگی و اینکه ایشون از جایی هم حقوق دریافت نمیکنن و خواهر و برادر و همسر و فرزند هم ندارند، شرایط رو براشون سخت تر هم کرده و با اینکه دیابت، چشمهاشون رو کم سو‌کرده ولی برای گذران زندگی، در حال حاضر ویراستاری هم میکنن.
راستش مهربانو جان فکر کردم که شاید از طریق همین جمعی که هستیم و گاهی در حد توان گره گشایی میکنیم ، بتونیم به این دوست عزیز هم کمک کنیم.
این زیر لینک مربوط به باشگاه ادبیات رو میذارم که راجع به بیوگرافی و آثار صمد شعبانی عزیز توضیح داده و همنطور راجع به بیماری و و‌جمع آوری کمک برای ایشون . اینجا کلیک کنید.
دوستتون دارم 
به نظرمنم وقتی ایشون یه فکری به حال پیری و ناتوانی خودش نکرده از بس مغرور و یه دنده بوده حالا هم دار چوبشو می خوره وقتی تو یه کشوری حالا هر کشوری حتی قاره آمریکا زندگی می کنه باید باید باید تابع مقررات اونجا باشه وقتی یکی قوانین و قبول نداره حتی مدرک هویتی خودشود درست نمی کنه پس حق نداره از دستگاه دیالیز و چه و چه و بقیه امکانات همون کشور و همون قوانین استفاده کنه
کاری با بحث مهربونی شما مهربانوی عزیز و دوستایی که کمک کردن ندارم شماه که ثابت شده ای و عزیز ولی این طور آدمها هم حرص منو درمیارن انگار تو عصر حجر زندگی می کنن یعنی چی که یه نفر مدارک هویتی نداره برام غریبه
لطف داری نگارا جان ممنون از محبتت عزیزم
سلام الی جون لطفا ایمیلت رو چک کن عزیزم
سلام مهربانو جان .خسته نباشید.
ببخشطید مطلبی برام جای سوال داشت.تا جایی که یادم هست شناسنامه خانمها بعد از انقلاب فقط عکسش عوض شد.این جریان تغیر دادن یا ندادن شناسنامه چی هست؟
نمیدونم تا کی این وضع ادامه داره که عده ای مجبور بشن برای ضروری ترین نیازهاشون به دیگران متوسل بشن؟
من با وجود داشتن بیمه ، هر بار فقط برای داروهای چشمم باید پانصد ششصد هزار تومان هزینه کنم.داروهای زیادی از لیست بیمه های دولتی حذف شده
سلام مینوی عزیزم سلامت باشید .
من یادم نمیادعوض شدن عکس خانم ها رو ولی دیدم که همه ی شناسنامه ها که تغییر کردن ، کلا جلد شناسنامه که آرم شیر خورشید داشت تغییر کرد.
تا زمانی که مسئولین حواسشون صرفاً به پر کردن جیب های گل و گشاد شونه که ته نداره این مملکت همینه، حالا میخواد هر کی باشه.
متاسفانه همینطوره مامان هم که دیابت دارن و کلکسیونی از مشکلات دیگه کاملاً با این تامین هزینه های درمان درگیر هستیم
سلام مهربانو جان. شاید من منظورم رو درست نتونستم برسونم. البته که کاملا با شما موافقم و حالا که به هر دلیلی ایشون در این شرایط هستند وظیفه انسانی حکم میکنه تاجایی که در توان هست بهشون کمک کنیم. من تنها خواستم بگم که به اندازه کافی از خیلی از حقوق بی بهره هستیم، کاش حداقل خودمون رو از حقوق و مزایایی که در همین شرایط در دسترسمون هست محروم نکنیم. پدر خود من در سن ایشون هستند و وقتی من عمل اسلیو انجام دادم بعد از عمل بیمه یه سری ایرادات گرفت که دوباره برم بیمارستان و مدارک رو کامل بیارم. پدرم بخاطر کم حوصلگی گفت فدای سرت اصلا ولش کن . گفتم چرا؟ وقتی این حق رو دارم که ازش استفاده کنم اینکارو نکنم؟ فوقش 2-3 روز میرم دوباره مدارک رو کامل میکنم و این کار رو هم کردم.
درهرحال امیدوارم همه مریض ها زودتر شفا پیدا کنند و انسانهای خوش قلبی مثل شما هم همیشه سلامت و شاد باشند.
سلام عزیز دل
میدونم چی میگی عزیزم حق داری، کاش خودمون رو از حداقل ها محروم نکنیم .
منم خیلی وقتا شده که بخاطر پروسه ی طولانی از منافع بعضی چیزا گذشت کردم ولی ادمایی با روحیه ی تو رو تحسین میکنم .
الهی امین عزیزم ممنون از دعای قشنگت منم متقابلاً همین آرزو رو برای تو و بقیه عزیزان دارم
سلام!امیدوارم اوضاعتون رو به راه باشه همیشه
+صمیمانه تشکر میکنم از دوستانی که نیت خیر دارن و به فراخوان شما و یا اون موسسه ، لبیک گفتن و کمک کردن و عمیقا امیدوارم هیچ کسی هیچ وقت در اون شرایط سخت قرار نگیره .
سلام ممنونم امیدوارم برای همه شرایط بهتر و مناسب تر باشه
الهی آمین امیر جان. ما انجام وظیفه میکنیم
ببینید حتی اگر شرایط شما در حدی باشه که افرادی بتونن به شما کمک مالی کنن لحن شما اصلا به این هدف کمکی نمیکنه( طلبکارانه و اینکه سعی دارید حق به جانب باشید این چیزی هست که من برداشت کردم و ممکنه اشتباه هم باشه البته)
آیا میخواید فقط خودتون رو اینجا خالی کنید؟ یا اینکه به هدفتون که احتمالا بهبود زندگی خودتون یا بچه هاتون هست برسید؟ چون واضحا این دوتا با هم اینجا تناقض دارن..
اگر دومی هدف شما هست بذارین بهتون خیلی واضح بگم با این لحن به هیچ جایی نمیرسید. چون باید به جای این لحن اسباب رسیدن به هدفتون رو فراهم کنید. مثلا خصوصی به مهربانو یا نسرین پیام بدین (اگر راضی هستن)و شرایطتتون رو بگین. اینکه شرایط عمومی شما و فرزندانتون چی هست و دنبال چه هدفی هستین؟ بچه ها در حدی هستن که غذا ندارن یا لپ تاپ میخوان؟ با جملات کلی نمیشه به اهداف رسید.
باغی که آفت زده هست هم درخت سیب درگیر میشه هم درخت پرتقال و هم دونه ای تازه توی اون خاک کاشته شده و رسیدگی به درخت پرتقال لزوما باعث نمیشه از دونه که کاشته شده و توی جوونه زدن مشکل داره غافل بشیم. باید به همه اجزا رسیدگی بشه به صورت ایده آل.
فقط بدونین اگر بخواین این رویه رو ادامه بدین و مشکلاتتون سرجاش موند دنبال مشکل از سمت کسی نگردین.(حتی گردن جامعه هم نندازین) مشکل رو در درون خودتون و نحوه برخورد خودتون باهاش جست و جو کنین.
+این کامنت صرفا براساس برداشت شخصی من هست و میتونه کاملا بدون فایده یا ناقص باشه.
جای هیچ صحبتی برای من نمی مونه .
حق مطلب رو ادا کردی عزیزم
مهربانو جان من این پیج را برای تمام سردمداران وزارت ارشاد و... فرستادم.
برای خبرنگاران خبرگزاری ها
ان شاء الله فرجی شه
ممنون عزیز من
چه کمک بزرگی کردی نازنین، حتما موثر خواهد بود
سلام عزیزدلم
واقعا حال وروزمردم دردناکه بدترازاون واکنش مردم
چ تودنیای واقعی چ تودنیای مجازی(مثل مریم)
باورتون نمیشه من تواین چندوقته انقدرازاین ادما دیدم ک دیگ از واژه ی هموطن ی جورایی دلم میگیره
من ازتون معذرت میخوام بخاطر این حرفا ب خاطر این واکنش ها...امیدوارم قلب مهربون و دست یاری رسان شما ودوستانتون همیشه برقرارباشه
امیدوارم حال این نویسنده عزیز بهترشه و کمک های مردم مهربونمون ک همیشه ب دادهم رسیدن،این دفعه هم شامل حال این عزیزبشه وخدا به هممون کمک کنه تا بتونیم تواین راه قدمی برداریم
سلام زهرا جان
بله متاسفانه همینطوره البته ادمای مختلف واکنش های مختلف میدن دیگه ، روش مریم هم اینجوری بود که گفت ازتون بدم میاد...
عزیز منی زهرا جون این چه حرفیه ؟ ما دیروز و امروز شروع به این کار نکردیم یه چیزی حدود 14-15 سال میشه که با کمک خودتون کلی سربلند بودیم و از شادی همنوعانمون شاد شدیم .
خدا شما نازنین ها رو برام نگهداره و گره انس و الفتمون روز به روز همیق تر بشه
سلام مهربانو جان. امیدوارم بزودی ایشون سلامتی خودشون رو بدست بیارند و مشکلشون حل بشه. از شماهم باید خیلی تشکر کرد که به فکر هموطنانت همیشه هستی. درسته که در کشور ما مشکلات زیادی در همه بخشها وجود داره ولی واقعا گاهی مردم هم هیچ کاری برای رفاه حال خودشون نمیکنند و فقط معترض هستند. من چون بخاطر بیماری سرطان مادرم و دریافت داروهای شیمی درمانی به داروخانه هلال احمر مراجعه میکردم، میدونم که بیماران دیالیزی و پیوند اعضای شرایط خیلی بهتری برای دریافت کمک دارند نسبت به بیماران سرطانی که بخش زیادی از هزینه درمان رو باید خودشون پرداخت کنند. بیمارستان هایی مثل امام هم که دیالیز رو بدون هزینه ای برای بیماران انجام میده چون پدر بزرگ خودم چندین سال دیالیزی بود. درضمن چندین نفر از دوستان پدرم با پرداخت حق بیمه خویش فرمایی حداقل به مدت 10 سال الان که پیرو دچار ناتوانی هستند و حتی تنها موندند حداقل مبلغی رو به عنوان بازنشستگی دریافت میکنند. بلاخره وقتی همچین امکاناتی در همین کشور با کلی مشکلات هست چرا باید شناسنامه و کارت ملی حتی نداشت و دنبال هیچ حقی نرفت تا توی همچین شرایطی گیر کنیم و یه عده دلشون بسوزه و بهمون کمک کنند؟ واقعا درک برخی افراد برای من سخته.
ببخشید که این مطلب رو نوشتم ولی واقعا ذهنم رو درگیر کرده این چند روز که نوشته ات رو خوندم. افراد زیادی هستند که در این مملکت واقعا مشکل دارند و هیچ کمکی ندارند ولی بعضی افراد انگار خودشون هم نمیخواهند به خودشون کمک کنند. مثل افرادی که ماسک نمیزنند و مسافرت و مهمونیشون ترک نمیشه و تنها معترض به نبود واکسن هستند. نباید قضاوت کرد دیگران رو ولی گاهی واقعا سخته.
سلام رها جون
آمییین. کاملا درست میگی این خیلی مهمه که ادما خودشون تو خلوت خودشون منصفانه قضاوت کنند که برای بهبود شرایطشون چکار کردن؟
البته ما الان در مقام قضاوت ایشون نیستیم .. به هر حال همینقدر میدونیم که موافق نظام نبودند و دنبال تغییر شناسنامه نرفتن و تحت پوشش نیستند الان ما دوتا راه داریم اینکه بگیم میخواست مثل بقیه ی مردم سرشو بندازه پایین و با شرایط خودش رو وفق بده و حالا که نداده مشکلاتش به ما ربطی نداره یا اینکه بگیم برای ما با بیماران دیگه که بهمون معرفی شدن فرقی نداره و در حد توان کمک میکنیم ؟
میدونم چقدر تعداد کسانی که مشکلات جدی تو این مملکت دارند زیاده ما هم در حد توانمون کسانی رو که شناسایی کنیم کمک میکنیم .
درمورد مردم معترض با تو موافقم عزیزم .
سلام مهربانو جان
دست شما و همه دوستان عزیزی که با قلبی مهربان به کمک هم نوع خودتون میایین درد نکنه، امیدوارم همیشه سلامت و شاد باشین
چقدر شرایط سختیه برای مردم
کاش کاری از دستم برمیومد
سلام نازنین
قربونت عزیز من .. نگران نباش درست میشه . موضوع بی تفاوت نبودن به درد موجودات زنده ست .. حتی تو جایی که هستی به یه نیازمند کمک کنی و حتی دست نوازش رو سر یه حیوون بی پناه بکشی با ارزش و خوبه .
اخ برای این همە فقر و نابرابری در وطنم ، هر روز من حال بد و گریه میکنم برای همشهرایم و هم وطنهایم که روز به روز فقیرتر میشن ، من شوهرم ورشکست شد ، رهن کامل خانه گرفته بودیم که امسال دو میلیون و پانصد کرایه رو برامون اضافه کرد استرسی به استرسهای دیگم اضافه شد ، واقعا زندگی برای مردم جهنم شده ، من کمکهای ریزی همیشه به چند نفری دارم سالهاست ، ولی واقعا شرمندم که نمیتونم در کارهای نیک شما شرکت کنم ، ارزو دارم به روزی برسیم که هیچ هموطنیو حداقل با سفر خالی و جیب خالی نداشته باشیم
عزیز دلم این حرفا چیه اصلا نیاز به عذر خواهی نبود نازنین
کاملا قابل درکه الان همه بجز عده ی کمی که عموما(نه همه) مردمی نیستند و ثروت های بی حد و حسابشون از راه درست جمع نشده و این بالا رفتن قیمت ها به چشمشون نمیاد ، بقیه که ما مردم عادی باشیم با مشکل مواجه شدن و شدیم
همینکه بتونید بحران مالی خودتون رو مدیریت کنید کلی کار کردید
اصلا سرسوزنی فکرت رو برای مسائلی که اینجا مطرح میشه درگیر نکن
امیدوارم مثل همیشه مشکل ما هم حل بشه و با دست پر کمکمون رو انجام بدیم
میبوسمت عزیزم
مریم گرامی
درکت می کنم چون روزگاری تقریباً در موقعیت تو بودم اما اگر نوشته های قبلی مهربانو رو خونده بودی می دونستی که ما بیشتر به بچه های مریض کمک می کنیم چون همینقدر در حدمونه.
حق داری عصبانی باشی اما نه از دست مهربانو و دوستانش. فقر در ایران غوغا میکنه و مسئولش فقط دولت هست و بس.
گروه همیار ما به بچه های مریض خیلی اهمیت میده چون اونا بدون اینکه بخوان به این دنیای لعنتی اومدن. اما این نویسنده واقعاً وضعیتش استثناست. هیچ گونه کمکی نمی تونه از دولت بگیره. هیچکس رو هم نداره.
وقتی پارسال با تحقیق کامل فهمیدیم پسر بچهء فقیری که مادربزرگش داره بزرگش می کنه و کمرش زیر بار خرج دارو و دکتر داره خم میشه، پا جلو گذاشتیم. فهمیدیم این بچه نه قدرت تکلم داره، نه می تونه راه بره و چشمهاش ایراد خیلی بد و اساسی داره و فقط با یک عمل نخاعی تمام موارد برداشته میشه،دست بکار شدیم. حالا او هم چشماش خوب شده، هم راه میره و هم تقریباً کامل حرف می زنه. اگر اون بچهء من بود مسلماً مهربانو ترجیح میداد برای بچه من پول جمع کنه تا یک بچه که او هم در همون شرایط مالیه اما سالمه.
دو دختر بچه و مادرشون که بین سه دیوار زندگی می کردن الآن از همت و با کمک مهربانو و دوستاش صاحب دوتا اتاق و آشپزخونه و حمام شدن و کیس های دیگه.
اگر مهربانو رو می خوندی، اینا رو می دونستی و من ازت معذرت می خوام که یادآوریشون کردم. اما حق مهربانو این نبود که تو عصبانیتت را سر او خالی کنی عزیزم!
مسیول این وضع تو و بچه های گلت مهربانو نبوده و نیست. پس اینو در نظر بگیر که کسانی چون او، در حدی کمک می کنند که بتونن.
در مورد تبلت و بچه ها هم بی اطلاعی چون بنیاد یارا ماههاست داره توسط ما عضوهاش تبلت و لپتاپ برای بچه هایی که خانواده هاشون قدرت خرید ندارند، این کار قشنگ را می کنه. اعلام کرده هر کسی اضافه داره و یا خرابه و نمی خواتش، به اونا اطلاع بده تا ترتیب گرفتنش را بدن و بعد از تعمیر اساسی و پاک کردن حافظهء قبلی، اونا رو در اختیار بچه هایی که واجد شرایطند قرار میده.
هر چیزی جایی داره، اون جا رو باید پیدا کرد عزیزم نه اینکه عصبانیتمونو سر کسی که تمام قدم هاش از سر مهره خالی کرد.
امیدوارم هر چه زودتر این وضع بی سامانی در ایران تغییر کنه.
صمیمانه آرزو می کنم هر چه زودتر راهی برای مشکلات مالیت پیدا کنی.
بنویس کدوم شهری و چه کاری بلدی و بچه هات چند ساله هستند. اگر بتونیم در پیدا کردن کار کمکت کنیم.
اما می دونید که الآن مردم در شرایط سختی هستند و کمک مالی به دیگران براشون خیلی سخت شده. قبول کنید که این کیس واقعاً فرق داره و براش دعا کنید.
نسرین نازنینم ممنون از تو و قلب بزرگت که سرشار از مهر و محبته
دستای یاری گرت رو میبوسم که همیشه یار بودی چه با قلمت چه با دسترنج های مالیت
خدا رو‌شکر که دارمت
نه اولین بار نیست اینجا را میخونم دیگه خیلی وقته میخونمتون
اعصابم از امثال شما خورده
منم یکی از اون هزاران آدمیم که نیاز به توجه و کمک داشتم اما هیچکس حاضر نشد بهم کمک کنه
چون نه سرطان دارم نه بچه م نه ... من فقط یه مادرم که در مقابل دوتا بچه ش همیشه خجالت زده س چون دخلشون به خرجشون نمیرسه و در مقابل هر خواسته شون باید بگه مامان پول نداریم اینو بگیریم برات
متاسفم مریم جان میدونم خشم داری از شرایط ولی مقصرش من نیستم
اگه خواننده قدیمی هستی و دیدی ما این کمک ها رو هم کردیم ، چرا میگی کمک هامون فقط برای بیماران خاص بوده؟
نمیدونم اون هیچکس ها کی بودن که ازشون کمک خواستی ونکردن
به هر حال اگر از امثال ما اعصابت خورده ، چرا نوشته هامون رو میخونی؟
امیدوارم حالت بهتر بشه و گره از روزگارت باز بشه. زندگی ما هم همیشه رو به راه نبوده … بالا و پایین کم ندیدیم
الهی مسبب همه ی این درد ها از بین بره
سلام مهربانوی عزیز
مبلغ ۴۰۰ هزارتومان بابت یک نوبت دیالیز واریز کردم
امیدوارم من بعد برای همه مردم سرزمینم و دنیل سلامتی باشه
ممنون از زحمتای شما
*همراه بانک تجارت*
انتقال وجه شتابی (کارت به کارت)
وضعیت : موفق
کارت مبدا :
5859 83** **** 4171
کارت مقصد :
6037 69** **** 5711
نام صاحب کارت : معصومه سعیدیفر
تاریخ و زمان : 1400/05/14 00:22
شماره پیگیری : 618659
شماره مرجع : 299832477920
مبلغ : 4,000,000ریال
لیندای عزیزم سلام
مثل همیشه یاری رسان بودی. ممنون از محبتت تن درست و با برکت باشی امیدوارم زندگی این استاد گرانقدر از تنگنا و سختی بیرون بیاد
ممنون که به اشتراک گذاشتی عزیزم
قربان تو ریحانه جان
سلام
چرا فقط واسه مریض ها کمک جمع میکنید؟! نه تنها شما بلکه همه ی اونایی دیدم کمک جمع میکنن واسه مریضای رو به موت کمک جمع میکنن
سرطانی دیالیزی بچه ی بیماری نادر داره که مطمئنا میمیره
چرا یکی به جوانی که میخواد کاری شروع کنه به دختربچه ای که دلش یه تبلت میخواد به خانمی که پشتوانه نداره به بچه ای که آرزوش داشتن دوچرخه س به ... کمک نمیکنه؟!
چرا حس ترحمتون قویتر ازکمک کردن برای پیشرفت یه نفره؟!!!
سلام مریم جان
تازه اومدی اینجاعزیزم؟ خبر از خرید سمعک برای دختر خانم کم شنوای ۱۵ ساله رو نداری؟ سرمایه اولیه ی کار برای فاطیمایی که میخواست برای مشکلات خانواده ش کلیه ش رو بفروشه جور شد رو در جریان نیستی؟
خانم سرپرست خانواری که کارش رو ازدست داده بود و هزینه ی مواد اولیه برای کار در منل و …
کاش انقدر با بی رحمی درمورد بیماران خاص صحبت نمی کردی
کاش فکر میکردی ممکنه کسی که امید به بهبود داره ولی سرطان داره اینجا رو‌میخونه و اذیت میشه مثل همسر خود من که ۴ سال قبل مبتلا به سرطان بود و درمان شد …
کاش مهربونتر بودی
سلام عزیزم
آدم دلش به درد میاد واقعا ..
با آرزوی بهبودی همه بیماران در سراسر دنیا، من فردا صبح مبلغ دویست تومن واریز میکنم ، با پسر و دخترم هم صحبت میکنم اگه براشون مقدور بود اونا هم کمک میکنن عزیزم ...
سلام نگین جانم
موضوع اینجاست که استاد شناسنامه ش رو عوض نکرده. و همون شناسنامه قبل انقلاب رو داره بنابراین فاقد اوراق شناساییه و هیچ بیمه و کمکی دریافت نمیکنه
ممنون عزیز دلم میبوسمت
عزیزم ممنون خبر دادی. یه سوال ازشون بکن ببین شماره حسابی در استرالیا وجود داره که بشه به اونجا واریز کنیم یا نه؟
لااقل درمان برای بیماری های خاص را باید دولتی و مجانی کنند. ولی خب، کدوم کارشون درسته که این یکی باشه؟
خواهش عزیزم
نه متاسفانه نسرین جون دوستم استرالیا نیست . و اقای شعبانی هم ایران هستند . فقط سوال میکنم ببینم خودشون که اروپا هستند از چه روشی استفاده میکنند. میگم بهت